"سگ ولگرد" هدایت در ۴ زبان منتشر شد
صادق هدایت داستان را با قطره قطره خونش مینوشت
انتشار کتاب صادق هدایت
•
در ابتدای این کتاب، سرگذشت "صادق هدایت" آمده است. پس از آن سالشمار تفصیلی "صادق هدایت", یک مقدمه که برای سگی به نام "پات" و قهرمان داستان "سگ ولگرد", نقد نظرهایی که از سال ۱۳۳۱ تا به حال توسط "ونسون موته"، "محمدعلی کاتوزیان"، "پرویز داریوش"، "محمود معتقدی" و "هوشنگ اتحاد" نوشته شده، گنجانده شده است .
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۵ خرداد ۱٣٨۵ -
۲۶ می ۲۰۰۶
"جهانگیر هدایت" در جشن رونمایی کتاب "سگ ولگرد" که به ۴ زبان ترجمه شده است، گفت: دلیل تشکیل این جلسه , انتشار کتابی از "صادق هدایت" به نام "سگ ولگرد" به ۴ زبان است که توسط دو ناشر, "ورجاوند" و نشر "صادق هدایت" منتشر شده است .
وی تصریح کرد : کتاب "سگ ولگرد" برای نخستین بار، سال ۱٣۲۱ به صورت یک مجموعه توسط خود "صادق هدایت" منتشر شد. بهترین داستان این مجموعه، "سگ ولگرد" است. البته در این مجموعه، داستان " تاریکخانه" نیز در نوع خود بینظیر است .
برادرزاده "صادق هدایت" در ادامه خاطرنشان کرد: در ابتدای این کتاب، سرگذشت "صادق هدایت" را گنجاندهایم؛ چرا که در بسیاری از آثاری که از او چاپ شده است , در سرگذشتش اشتباهات زیادی گنجانده شده است .پس از آن سالشمار تفصیلی "صادق هدایت" , یک مقدمه که برای سگی به نام "پات" و قهرمان داستان "سگ ولگرد" , نقد نظرهایی که از سال ۱٣٣۱ تا به حال توسط "ونسون موته"، "محمدعلی کاتوزیان"، "پرویز داریوش"، "محمود معتقدی" و "هوشنگ اتحاد" نوشته شده، گنجانده شده است .
وی با اشاره به بررسیهای مجدد و پیاپی متن ترجمه داستان "سگ ولگرد" با متن فارسی آن گفت: "سگ ولگرد" برای نخستین بار است که به زبان ترکی ترجمه شده است. این ترجمه توسط "مهناز صدیق عرفانی" انجام شده است. البته همین امروز سفیر کشور ترکیه یک مجموعه کتاب از "صادق هدایت" را به من نشان داد که به زبان ترکی استانبولی ترجمه شدهاند و ما تا کنون از این موضوع اطلاع نداشتیم.
هدایت افزود : ترجمه "سگ ولگرد" به زبان فرانسه توسط "فرد رضوی" انجام شده است. "فرد" همسر "دکتر تقی رضوی" بود. "تقوی رضوی" نیز یکی از دوستان صمیمی "صادق هدایت" بود که از دوران دبیرستان با هم بودند ،در فرانسه نیز دوستیشان تداوم داشت. "فرد رضوی" در حدود ٣۵ سال در ایران زندگی کرده است و به زبان فارسی تسلط کامل دارد. ترجمه خوبی از این کتاب ارائه کرده است. همچنین ترجمه انگلیسی "سگ ولگرد" توسط من و "سیاوش دانش" انجام شده است .
برادرزاده هدایت با اشاره به اهمیت ترجمه کتاب "سگ ولگرد" گفت: این اولین باری است که یکی از داستانهای "هدایت" به ۴ زبان منتشر میشود. ما قصد داریم هر از چندگاهی آثار "هدایت" را به یکی از زبان های همسایگانمان ترجمه کنیم. پیش از این، " زنده به گور " به زبان ارمنی ترجمه شده است. با ترجمه "سگ ولگرد" به زبان ترکی توانستهایم احترام و ادب خود را به فرهنگ و زبان ترکی ابراز کنیم .
وی در ادامه مطلبی را درباره کتاب و سرگذشت پات (شخصیت داستان سگ ولگرد ) ارائه کرد و اظهارداشت: "سگ ولگرد" کیست؟ آیا سرنوشت ایران است؟ کشوری که "صادق هدایت" عاشقانه به آن عشق میورزید و آرزوی مجد آن را داشت، ایران چون سگی شده است که امنیت و آسایشش را از دست داده است. ایران تبدیل به سگ ولگردی شده است که با چشمهای میشی التماس میکرد, کتک میخورد و در انتها ، سه کلاغ نیز در انتظار این بودند که چشمهایش را درآورند .
هدایت ادامه داد: آیا سگ داستان "سگ ولگرد" , اشراف و دولتمردان ایران هستند که برای زنده ماندن , مقابل این و آن پوزه برخاک میمالند و گدایی میکردند. "هدایت" همچون "پات" میخواست خود را با این محیط ناسالم وفق بدهد. "صادق" به گاز پناه پرد , "پات" آنقدر به دنبال گذشته زیبا دوید تا مرد .
وی با اشاره به اینکه "پات"، یک سگ نیست، گفت: تمام کوششها و عواطف او به سرقت رفته است و جزآزار و تباهی هیچ صدایی به گوش او نمیرسد. "پات" در مسیری قرار گرفته که تنها سهمش، سنگ و چوپ است و از زور تنهایی به هر کسی پناه میبرد. حتی مرگ نیز در همه سیاهیهای خود نوعی کیف را پنهان کرده و او را به خود می خواند .
هدایت ادامه داد: در زندگی یک لحظه شنیدن و نشنیدن وجود دارد و اگر "پات" صدای صاحبش را میشنید، هرگز داستان "سگ ولگرد" وجود نداشت. "پات" نشنید و مرگ را به قیمت نشنیدن خرید. آیا سرنوشت "پات"، سرنوشت انسان نیست؟ مگر نه اینکه آدم و حوا به گونه دیگر این صدا را نشنیدند و به دنبال هوس آنها، فرزندانشان در در به دری به سر میبرند.داستان "سگ ولگرد" از این جهت دارای اهمیت است که "هدایت" فضای زندگی او را به خوبی به تصویر کشیده است.
وی افزود : "سگ ولگرد" تلاش میکند زنده بماند. اما رجالهها پس از مرگ نیز دست از سر او بر نمیدارند و میخواهند چشمهای او را دربیاورند. البته لاشخورهای بسیاری نیز هستند که چشمهای نجیب مردی را میخواهند در بیاورند که همه عمرش را وقف فرهنگ ایران کرده است.
هدایت در پایان گفت: وقتی مرگ فرا میرسد؛ روز تاریک می شود و دیگر برای "پات"، دیدن زشتیها و زیباییها معنایی نخواهد داشت. سه کلاغ آمدهاند آخرین روزنهها را نیز دربیاورند و به همه چیز پایان بدهند؛ "صادق هدایت" نیز سرانجام تمام روزنه ها را بست و شیر گاز را باز کرد و این یکی از حساسترین و دردناکترین داستانهای کوتاه جهان است .
در ادامه، "سیروس ابراهیمزاده" براساس داستان "سگ ولگرد" نمایش نامهای را نوشته بود که گروه پاییز آن را اجرا کردند. سپس، "مهرداد پازوکی" به اجرای قطعاتی پرداخت که کاری ترکیبی از چند زبان بود.
در ادامه این مراسم ،"حسین قدیمی" پیرامون تاوان آزادی در "سگ ولگرد" گفت: نویسندگان کمیابی هستند که برای نخستین بار سبک و فکر و موضوع تازهای را به میان میکشند و معانی جدیدی را برای زندگی میآورند که تا بیش از آن وجود نداشته است. "کافکا"، یکی از مهمترین نویسندگانی است که دنیای جدیدی را به روی ما میگشاید و همین که فرد از آستانه دنیای او گذشت؛ تاثیر "کافکا" را در زندگیاش احساس خواهد کرد .
وی افزود : "سگ ولگرد"، سال ۱٣۲۷ ه. ش منتشر شده است و امروز که این کتاب را میخوانیم، گویی زندگی خود "صادق هدایت" بر ما میگذرد. "هدایت" کسی نبود که همین طوری دست به قلم ببرد، مگر آنکه آن موضوع دل او را به خود مشغول کرده باشد و او این مساله را زجره زجره از صافی وجودش میگذرانید و پس از آن قلم به دست میگرفت.
قدیمی در ادامه اظهارداشت :"هدایت" در "بوف کور" میگوید : حالا میخواهم سر تا سر زندگی را همانند خوشه انگور در دستم بفشارم، عصاره آن را نه، شراب آن را قطره قطره در گلوی سایهام بچکانم .
وی افزود : حضور "سگ ولگرد" را میتوان در دیگر آثار "صادق هدایت" نیز دید. شاید دلیل تاثیر این داستان بر خواننده این باشد که "هدایت" داستان را با دست و دلش نمینوشت، بلکه او داستانش را با قطره قطره خونش مینوشت .
قدیمی با اشاره به داستان "سگ ولگرد" و آزار و اذیتهای شاگرد قصاب , شوفر، بچه شیر برنجفروش گفت: این تصویر حکایت شرارت هیستریک رجالهها از کوچک و بزرگ است و به قدری پر رنگ است که خواننده را در دام احساس بدون اثر میاندازد. اما این ناشی از زبردستی نویسنده این اثر است که با پررنگ کردن معلولها خواسته تا علتها را نشان بدهد و با استفاده از عناصر موجود شرایط خشن روزگار دیکتاتوری خودش را بازگو کند .
وی افزود: آیا "هدایت" با بیان این داستان می خواسته دلسوزی ما را نسبت به سگی برانگیزد، پس پیام اصلی داستان چیست ؟ شاید پیام اصلی او در چشم میشی "پات" باشد. شایدپیام اصلی داستان، آزادی و بسط و گسترش آن باشد. "هدایت" خود کلید تمام فرضیهها را باز میکند .
قدیمی با اشاره به اینکه "هدایت"دو پهلو مینویسد، گفت: "هدایت" دو پهلو مینویسد , میداند که چه مینویسد. اگر تکرار افسانه آدم و حوا باشد، رنج "پات" ریشه در عهد عتیق دارد. اما "پات" مثل ما هم نمیدادند تاوان کدام گناه را میدهد .
ایلنا
|