یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

داریوش همایون: الویت ما مبارزه با تجزیه طلبی است زیر عنوان فدرالیسم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ مهر ۱٣٨۹ -  ۲٨ سپتامبر ۲۰۱۰


اخبار روز: آقای داریوش همایون در گفتگوی مفصلی با حسین مهری از صدای ایران در مورد برخی تحولات در حزب مشروطه توضیحاتی داده است. وی در مورد دلایل اضافه کردن نام «لیبرال دموکرات» به نام حزب مشروطه ی ایران و همچنین الویت های مبارزه ی این حزب در پاسخ به حسین مهری که پرسیده است:

آقای همایون، شما یک سخنرانی کرده بودید در کنگره هشتم حزب مشروطه ایران در برلین، زیر عنوان «لحظه حقیقت ما فرا رسیده است». بسیاری گفتند که این سخنرانی آقای همایون به منزله ختم دوران مشروطه‌خواهی یا سلطنت‌طلبی حزب مشروطه ایران بوده است.

گفته است:
در اینکه این سخنرانی نشانه‌ای است از تحولی در خود من که مقداری هم در حزب انعکاس پیدا کرد، تردید نیست. اما نه، به آن معنی نیست که ما از هواداری نظام پادشاهی دست برداشته‌ایم. موضوع این است که این حزب از ۱۶ سال پیش رسما شروع شد و وضع ایران چه در بیرون و چه در درون، بکلی چیز دیگری بود از آنچه که امروز هست. یک حزب سیاسی نمی‌تواند در قالبی تنگ همان‌طور خودش را نگهدارد و مثل کرم پیله دور خودش بتند و همان‌طور بماند. ناگزیر است با دنیای خارج و فضای حیاتی که کشور است و مردم‌اند، تماس مرتب داشته باشد. من توجه کردم در این ۱۶ سال، به تدریج دیدم فراز و نشیب‌ها را و سرانجام به این نتیجه رسیدم که تأکید ما صرفاً بر مشروطه‌خواهی، آن بازتابی را که ما انتظار داریم هرگز نداشته است. چرا که مشروطه‌خواهی به هرحال با پادشاهی یکی شناخته می‌شود از نظر افکار عمومی.

درست است که در برنامه سیاسی و منشور ما و در قطعنامه‌هایی که به منشور پیوسته سهم هواداری از پادشاهی شاید بیشتر از یک درصد در این مجموعه نیست و ۹۹ درصد به چیزهای دیگری می‌پردازد که برای رهایی این کشور، برای نجات مردم، برای اداره این کشور در آینده لازم است. شکل پادشاهی یا جمهوری مشکلی را حل نمی‌کند. کشوری باید باشد تا آن را اداره کرد؛ زندگی مردم بهتر بشود و جای شایسته‌ای در جهان پیدا کند. اینها مطالب مهم‌تری هستند تا شکل حکومت. ولی از کوشش‌های ۱۶ ساله به این نتیجه رسیده‌ام که نمی‌توانیم بر این تصور عمومی غلبه کنیم که ما بیش از یک حزب سلطنت‌طلب و طرفدار پادشاهی هستیم و به استقلال عمل می‌کنیم. کسی ما را به حساب نمی‌آورد، هر چه هم بگوییم. نماد پادشاهی در چشم‌هاست و کسی متوجه نمی‌شود که ما چه می‌گوییم. در بیرون از ایران هم اصلاً حزب مشروطه معنی ندارد چرا که همه این کشور‌ها مشروطه به معنی دارای قانون اساسی هستند و این نام چیزی را نمی‌رساند. این دو ملاحظه بجای خود، یک ملاحظه دیگر هم هست و آن اینکه: به قول "بورژوا ژانتیوم" نمایش مولیر، ما همه عمر نثر می‌گفتیم و نمی‌دانستیم.

این برنامه سیاسی (منشور حزب) را که نوشته‌ایم، و قطعنامه‌های‌ پیوست آن، سراسر در خدمت دمکراسی لیبرال است در سنت راست میانه است، و این اصلاً بازتابی در نام ما و در بازنمایی ما از آنچه که هستیم، ندارد. ما یک حزب لیبرال دمکرات هستیم ولی هیچ کس متوجه این مطلب نیست برای اینکه خود ما هم آن را نگفتیم.

دو سال پیش در کنگره‌ای که در واشنگتن داشتیم، عبارت لیبرال دمکرات در منشور حزب اضافه شد ولی به هیچ وجه کافی نبود. برای اینکه کسی منشور را نمی‌خواند. این بار من به دوستان اصرار کردم که فکری به حال این مشکل بکنند. ما باید مستقل باشیم، باید مستقیما شناخته بشویم. ما کارهایی می‌کنیم و حرف‌هایی می‌زنیم که منطبق نیست با حرف‌هایی که دیگران می‌زنند، حتا در طیف خودمان، و باید این تشخص و تمایز باشد برای اینکه خیلی لازم خواهد بود. دوم اینکه، ما مدت‌هاست که به پایان دامنه تأثیر هواداری از پادشاهی در پیشبرد این حزب رسیده‌ایم. دیگر کار نمی‌کند و ما بیشتر نمی‌شنویم. افراد جدیدی را جلب نمی‌کنیم برای اینکه طرفداران پادشاهی میل دارند با خود نماد پادشاهی تماس داشته باشند نه از طریق ما. بعد هم هر چه می‌گوییم که ما حزبی با این مشخصات لیبرال دمکرات هستیم، دیگران توجه نمی‌کنند. این است که پیشنهاد کردیم که نام حزب هم یک تغییر مختصری بکند و عبارت لیبرال دمکرات زیر نام حزب مشروطه ایران بیاید. نتیجه این کار این است که کسانی که که ما را نمی‌شناسند ما را به عنوان یک ماهیت تازه‌ای بشناسند و در بیرون این انعکاس خوب داشته است و دارد و در درون هم کاملاً منطبق است با تحولاتی که در جامعه ایرانی در طی این سال‌ها پیش آمده که سرانجام آن را به صورت جنبش سبز می‌بینیم و بیشتر کوشنگان‌ش لیبرال دمکرات هستند.

ما از اول لیبرال دمکرات بودیم و دلیلی ندارد که این را اعلام نکنیم. این‌ها سبب شد که این تغییر را در منشور و نام حزب دادیم و حالا انتظار این است که حزب موثرتری بشویم و نقش مستقیم‌تری داشته باشیم. زیر سایه نباشیم. تفاوت‌هائی میان مواضعی که ما می‌گیریم و کسان دیگری از طیف ما وجود دارد و این طبیعی است. برای اینکه هر کس اولویت‌های خودش را در نظر می‌گیرد. اولویت ما سراسر حفظ ایران و یکپارچگی ملی ایران است؛ مبارزه با گرایش‌های تجزیه‌طلبانه است یر عنوان فدرالیسم؛ مبارزه با عنوان ساختگی «ملیت‌های ایران» است. ممکن است دیگران این طور نباشند و مشکل درست می‌کنند. ما اگر مشخص نکنیم که کی هستیم و چه هستیم، به یک راه‌هایی کشانده می‌شویم که خودمان موافق نیستیم و این پیش خواهد آمد. من به روشنی می‌بینم که این مسائل پیش خواهد آمد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست