یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«کانون نویسندگان ایران»
فعالیت شهروندی و خواست های مشترک


نادر عصاره


• در یک جامعه استبداد زده، همه افراد و احاد ملت برای آزادی و دموکراسی، مسئولیت و منافع مشترک دارند. شکل گیری پیمانی اجتماعی میان تمامی احاد و افراد ملت، برای رعایت قواعد دموکراتیک زندگی مشترک، کاری است که همگی در آن شرکت می کنند و باید بسرانجام برسانند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ مهر ۱٣٨۹ -  ۲٨ سپتامبر ۲۰۱۰


«کانون نویسندگان ایران»، که یکی از محدود تشکل های قدیمی و مورد احترام است، اخیرا طی اعلامیه ای بتاریخ ٣۱ شهریور ۱٣٨۹، در مورد موضع خود نسبت به تحولات سیاسی، « به ‌ویژه، تلاطم های سیاسی پانزده ماه گذشته»، توضیحاتی داده است. همدردی و همبستگی با مبارزات حق طلبانه و دعوت به گردن نهادن به خواسته های مردم، در حاشیه فعالیت های فرهنگی – صنفی، از مواضع شناخته شده «کانون» بوده است. اما توضیحات اعلامیه نامبرده، نیاز به برخی روشنگری های «کانون» دارند. آیا با این اعلامیه، از مواضع شناخته شده «کانون» فاصله گرفته می شود؟ آیا تشکل های موجود در ایران می توانند نسبت به خواست های مشترکی که در جامعه و در مبارزه با استبداد شکل می گیرند، در حاشیه فعالیت های صنفی و مدنی خویش، موضعی مستقل و مسئولانه داشته باشند و جانب داری کنند؟ جواب «کانون نویسندگان ایران» در این مورد با توجه به سوابق آن روشن است. اما با این اعلامیه ابهام ایجاد شده است. در اعلامیه نامبرده گفته شده که «موظفیم به منظور حفظ هویت و موجودیت کانون از چارچوبی که انگیزه و مقتضای تشکیل کانون بوده است پاسداری کنیم و از خروج آن از این چارچوب و دنباله روی از این یا آن جریان سیاسی یا سیاستِ جناحی که در سطح جامعه جریان دارد خودداری ورزیم.» این امری درست و اصولی است که تشکل های صنفی و مدنی سرنوشت خود را به سرنوشت این یا این حزب و جناح گره نزنند و از آن ها دنباله روی نکنند. بدرستی در اعلامیه نیز به تجربه ای آموزنده در این زمینه اشاره شده است. اما وقتی خواست و مبارزه ای همگانی در جامعه در می گیرد، هیچ کس نمی تواند و نه باید از آن خود را کنار بکشد. اگر قرار باشد مبارزه برای آزادی و دموکراسی درجامعه، تنها به مبارزات خیابانی واگذار شود، و اگر اقشار، طبقات، ملیت ها، اقوام، پیروان مذاهب، اهالی فرهنگ، استادان، معلمان، گروه های مختلف، زنان، و ... نتوانند با حمایت جمعی خود، و با موضعی مستقل، مسئولانه و دموکراتیک و مطابق با شرایط و امکانات یک جامعه استبدادزده، به کمک مبارزات خیابانی علیه استبداد برخیزند، چه پیش خواهد آمد؟ بی تردید مبارزات خیابانی سرکوب شده و استبداد مقاومت خواهد کرد. امری که فعالیت های صنفی و مدنی را نیز با دشواری های بیشتر روبرو می سازد. این واقعیتی است که روی داده. اکنون ماه هاست که بسیاری بدرستی برضرورت پیوند میان مبارزات خیابانی و دیگر جنبش های اجتماعی تاکید دارند. هدف این پیوند فراهم آوردن نیرو برای تامین خواست های مشترک است. اعلامیه «کانون»، در جایی که از «سیاست جناحی که در سطح جامعه جریان دارد» نام می برد، به چه اشاره دارد؟ آیا کل «تلاطم های سیاسی پانزده ماه گذشته»، مربوط به «این یا آن جریان سیاسی و سیاست جناحی» بوده اند؟ آیا آن چنان که در اعلامیه نامبرده آمده، یا باید از آن «تلاطم ها»، «دنباله روی» کرد و یا از آن ها کناره گرفت؟ آیا کناره گیری و کمک به محو تنوع، خود زمینه ساز دنباله روی نیست؟

نویسندگان اعلامیه «کانون»، در تلاش برای توضیح موضع خود، به تعاریفی از «کانون»، حزب و سیاست نیز پرداخته اند. آن ها از یکسو «کانون نویسندگان ایران» را تشکلی فرهنگی- صنفی و متفاوت با دیگر تشکل های صنفی دانسته اند. از سوی دیگر، «کانون» را دارای سرشتی سیاسی شناخته اند البته با تعبیر خاصی از سیاست. اعلامیه ذهن نویسنده را « نگران آینده ی سرنوشت انسان و آزادی او» می داند که به «رو در روئی و در گیری با مرجع قدرت» برای حق آزادی اندیشه و بیان که لازمه ذاتی کار اوست، کشیده می شود. و این دلایل کافی و ساری شناخته شده اند تا توسط نویسندگان اعلامیه نوشته شود که برای هر نویسنده «کارِ او سیاسی، و جایگاه او در نظامِ اجتماعی، جایگاهی سیاسی است.» البته بسیار نکوهیده است که نویسنده ای نگران آینده سرونوشت انسان و آزادی او باشد، اما باید پذیرفت و حق دیگران دانست که با انگیزه های دیگری نیز به کار نویسندگی روی آورند. جمع نویسندگان محدود به طیف مورد اشاره در اعلامیه نیست. از سوی دیگر، نمی توان بدلیل مواضع اعتراضی و حق طلبانه برخی از اعضا و حتی تمامی اعضای یک تشکل، که حتی بر سر حق آزادی اندیشه و بیان نویسندگی خود با «مرجع قدرت رو در رو و درگیر»اند، تشکلی فرهنگی-صنفی را، برخوردار از سرشتی سیاسی (با هر تعبیری از سیاست)، دانست. اگر چنین بود هر تیم ورزشی نیز می توانست بدلیل درگیری اعضایش با مرجع قدرت در باره حقوق و آزادی فردی لگد مال شده، این سرشت سیاسی را پیدا کند. «کانون نویسندگان ایران»، مانند هر تشکل صنفی دیگر در اساس برای تدبیر اختلافات نویسندگان با طرف های آن ها باید کار برد داشته باشد. من نمی دانم بود یا نبود سرشت سیاسی نامبرده چه نتیجه عملی و چه اهمیتی دارد که اعلامیه بر آن تاکید ورزیده است؟ نویسندگان اعلامیه، از سوی دیگر «کانون» را بدرستی با احزاب سیاسی متفاوت دانسته اند. برای توجیه این تفاوت، آن ها، تعریفی از سیاست و حزب ارائه کرده اند. بنا بر این تعریف، گویا هدف اصلی احزاب سیاسی متوجه کسب قدرت و یا شرکت در آن می باشد. ولی این «تعریف» از سیاست، یعنی تمرکز سیاست بر قدرت، تنها تعریف از سیاست نیست. سیاست فعالیتی اجتماعی است در بطن نبرد میان منافع و عقاید گوناگون. هر طرف در این نبرد سعی دارد تا در حد نیروی خود، امنیت بیرونی و تفاهم درونی کشور را مطابق با منافع و برداشت خود تامین کند. در زندگی واقعی، برخی، از سیاست متمرکز بر قدرت فاصله و به نوع دیگری از سیاست می پردازند. برخی تلاش می کنند تا مطالبات را از جمله دموکراسی را بر کسب قدرت تقدم دهند. شهروندان به این یا آن گونه، به این فعالیت مبادرت می کنند و به تقویت نیروهای مختلف میدان مبارزه سیاسی می پردازند. مطابق تعریف از سیاست آن گونه که در اعلامیه نامبرده آمده، جنبه با اهمیت دخالت سیاسی و مسئولیت شهروندی حذف می شود. با این تعریف، بسیاری از مواضع گذشته «کانون نویسندگان ایران» غیر قابل توجیه می گردند. با تعریفی از سیاست که در اعلامیه نامبرده آمده، چگونه اجازه داده می شود که موضعی گرفته شود شبیه آن چه که در اعلامیه ۲٨ خرداد ۱٣٨٨ کانون نویسندگان ایران اتخاذ شده: «ما بدون توجه به بازی قدرتی که میان نامزدها و جناح های مختلف ساختار قدرت در جریان است، و جدا از سوداهایی که گردانندگان نمایش انتخابات در سر دارند، سرکوب مردم و به خاک و خون کشیدن جوانان آزادیخواه این سرزمین را محکوم می کنیم و بر این باوریم که تا آزادی بیقید و شرط احزاب، سندیکاها، اتحادیه ها و انجمن های آزاد و مستقل تأمین نشود، تا آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا محقق نشود، تا بساط سرکوب به طور جدی و کامل برچیده نشود، مشکل مرحله ی کنونی تاریخ جامعه ی ما حل نخواهد شد.»

در یک جامعه استبداد زده، همه افراد و احاد ملت برای آزادی و دموکراسی، مسئولیت و منافع مشترک دارند. شکل گیری پیمانی اجتماعی میان تمامی احاد و افراد ملت، برای رعایت قواعد دموکراتیک زندگی مشترک، کاری است که همگی در آن شرکت می کنند و باید بسرانجام برسانند. از نویسندگانی که برای کار فرهنگی-صنفی خود با «مرجع قدرت رو در رو و درگیر»اند، تا دختران و پسرانی که برای آزادی های فردی خود با گشت های مختلف درگیرند، تا شهروندانی که برای نجات کشور خود از بحران های مختلف، از رای خود دفاع می کنند و سرکوب می شوند، تا زنان، ملیت ها، کارگران، کارمندان، پیران و جوانانی که برای تامین حقوق خود به یک فضای دموکراتیک نیاز دارند، تا احزاب و افراد سیاسی که از حق فعالیت آزاد خود در میان ملت شان دفاع می کنند و ... همه، خواست های مشترکی دارند. برای تحقق آن خواست های مشترک، همگی بایست به دستیابی به پیمان مشترک برای زندگی دموکراتیک جمعی، یاری رسانند و از راه یک وفاق ملی برای آزادی و دموکراسی، قدرت های مانع آزادی و دموکراسی را تضعیف و به تسلیم وادار کنند. در انجام این مهم، کانون ها و تشکل های موجود نقش خود را دارند و باید بدان، مطابق شرایط و امکانات شان اقدام کنند. البته بی آن که موضوع اصلی فعالیت صنفی و مدنی خود را کمرنگ کنند. اگر غیر از این باشد، هیچ گاه وحدتی ملی برای تحقق خواست های مشترک، یعنی آزادی و دموکراسی شکل نخواهد گرفت. دفاع از خواست های مشترک آزادی و دموکراسی و انجام مسئولیت شهروندی را، « دنباله روی از این یا آن جریان سیاسی یا سیاستِ جناحی که در سطح جامعه جریان دارد »، ننامیم. دنباله رو نبودن تشکل های مستقل بخصوص تشکل های صنفی و مدنی از ضروریات دموکراسی است. اما، خواست آزادی و دموکراسی، مستقل از «این یا آن جریان سیاسی و سیاست جناحی»، در «تلاطم های سیاسی پانزده ماه گذشته» وجود داشته و به حمایت تمامی افراد و احاد ملت، هر یک بنا به مواضع خاص و مستقل خود، نیاز دارد.
بحث حول اعلامیه نامبرده بنظر من مهم آمد. فردا، بر اساس مفاهیم و بنیان هایی که با هم می پردازیم ساخته خواهد شد. مفاهیم مبنای فعالیت «کانون نویسندگان ایران»، به این «کانون» محدود نخواهند ماند. ایرانیان به همگرایی فکری میان خود باید همت گمارند، حتی در شرایطی که استبداد، با یکه تازی خود و بستن احزاب و تشکل ها و به بند کشیدن فعالین و با داروغه خوانی، مذبوحانه تخم یاس و نا امیدی می پاشد.

نادر عصاره
۲ مهرماه ۱٣٨۹
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۰


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست