یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

از نهضت تا جنبش - به مناسبت سی و سومین سال تاسیس جنبش مسلمانان مبارز - رحیم حمتی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٨ مهر ۱٣٨۹ -  ۱۰ اکتبر ۲۰۱۰


جنبش در تداوم نهضت:
سی وسومین سالروز شکل گیری جنبش مسلمانان مبارز بهانه ای ایجاد کرد تا به چگونگی شکل گیری این تشکل فکری – سیاسی که تاثیراتی در شکل گیری انقلاب و مبارزات آزادی خواهانه داشته است بپردازم. برای پرداختن به این موضوع نیاز داریم که ابتدا از نهضت خداپرستان سوسیالیست بدانیم. زیرا که جنبش مسلمانان مبارز در تداوم این نهضت شکل گرفته است. قبل از پرداختن به نهضت خداپرستان سوسیالیست نیاز است که نگاهی کوتاه به سوسیالیسم در ایران سده اخیر داشته باشیم.
برای بررسی سوسیالیسم در ایران سده اخیر، معمولا اکثر مورخان و تحلیل گران سوسیالیسم در ایران را در دو گروه و یا دو گفتمان ملی گرایی و اسلام سیاسی تحلیل و تبیین می کنند. ورود تفکرات سوسیالیستی از اوایل دوره قجری توسط بازرگانان و تجار به ایران بود که به دلایل عدم استقلال اقتصادی میهن به کشورهای همسایه سفر می کردند و در بازگشت به میهن تفکرات سوسیالیستی را نیز به سوغات می آوردند و راز عقب ماندگی میهن را در نبود قانون می دیدند و با دیدن سوسیال دموکرات های قفقاز و مبارزات آنان ، سوسیال دموکراسی را راهی جهت مبارزه با بی عدالتی ها و نابسامانیهای موجود در کشور می دانستند و چنین گفتمانی در میان روشنفکران نیز غالب بود و محور اصلی این گفتمان برابری و قانون بود و آنرا بیان نیز می کردند و می گفتند که مجموعه ملت ها باید هیات اجتماعیه باشند نه این که پادشاه به شخصه دولت باشد. از طرفداران این گفتمان را می توان به میرزا آقاخان کرمانی، عبدالرحیم طالبوف اشاره کرد. در ادامه تفکرات سوسیالیستی در راستای انقلاب مشروطه و پس از آن می توان به گروه حیدر عمو اوغلو، میرزا کوچک جنگلی ، گروه ۵٣ نفر وابسته به تقی ارانی و چند گروه دیگر را برشمرد. که با مرام های سوسیالیستی در تداوم نهصت های آزادی خواهی و مشروطه شکل گرفته و هر کدام از آنها به گونه ای سرکوب شده و از ادامه مسیر باز ماندند.
در اسلام سیاسی سوسیالیستی می توان گفتمان نهصت خداپرستان سوسیالیست ، سازمان مجاهدین خلق، جاما را قرار داد که با جهان بینی اسلامی و گرایشات سوسیالیستی قدم در عرصه مبارز گذاشتند.
شکل گیری پهلوی دوم و دهه اول آن مصادف بود با آزادی های نسبی که گروهها و سازمانهای مختاف سیاسی و فکری قدم به عرصه وجود گذاشتند. در این دوران بود که جمعی از دانشحویان دانشگاه تهران به رهبری محمد نخشب پایه گذار تشکلی شدند که به نهضت خداپرستان سوسیالیست معروف گشت.
بنیانگذران این گروه با اشراف به مبارزات مردم در سال های پیش از خود و همچنان حکومت سوسیالیستی شوروی و ضعف های آنان تشکل فکری-سیاسی خود را با هویتی ملی – مذهبی معرفی کردند که توحید را به لحاظ جهان بینی پذیرفته بودند و این بر خلاف سوسیالیست هایی بود که به لحاظ جهان بینی ماتریالیست به شمار می رفتند . این تشکل مرام اقتصادی خویش را بر مبنای سوسیالیسم و به لحاظ سیاسی در صدد مبارزه با استبداد و خواهان دخالت مردم بر سرنوشت خویش بود. خداپرستان سوسیالیست با نگاه تعصب و رویکرد متحجرانه و خرافی به دین چالشی جدی داشت و به همین خاطر نخشب برای آکاهی سازی و آگاهی بخشی جامعه دست به قلم برده و نوشته هایی را در این باره در روزنامه مردم ایران جهت اگاهی بخشی منتشر می نمود.
در واقع نخشب برای نشان دادن چهره ای نو از سوسیالیسم ، خداپرستی و دموکراسی را به نوعی که حلقه ای فراموش شده در نگاه سوسیالیسم شوروی و سوسیالیست های ایران بود با هم تلفیق نمود. و این به نوعی بومی کردن سوسیالیسم به شمار می رفت در واقع نهضت خداپرستان سوسیالیست بر سه مبنای خداپرستی، سوسیالیسم، دموکراسی بنا گردید. نهضت خداپرستان سوسیالیست که ابتدا به صورت کلاس های تئوری ادامه می داد، اعضای آن هفت سال پس از شکل گیری اش درخواست مجوز برای تاسیس حزب نمودند اما با مخالفت دولت وقت مواجه و به ناچار برای ادامه مبارزه و به صورت قانونی پس از مذاکره با سران حزب ایران که گرایش های ملی سوسیالیستی داشتند و ضد دینی نداشتند پیوستند . اما در ادامه راه اختلافاتی بین افراد نهضت و اعضای حزب که اکثرا مسن بودند روی داد. یکی از دلایل اختلاف فعال شدن اعضای جوان نهضت در شهرستانها بود که موجب گردید اعضای مسن حزب ایران با مانع تراشی هایی به اختلافات دامن زده و در نتیجه محمد نخشب همراه دوستانش برای حفظ وحدت در نیروها از حزب جدا شده و جمعیت آزادی مردم ایران را شکل دادند. نشریه مردم ایران برای این تشکل جدید بود. این حزب در شکل گیری نهضت ملی از طرفداران سرسخت دکتر مصدق شد و پس از کودتای ۲٨ امراد نیز همراه سایر نیروهای ملی در شکل گیری نهضت مقاومت ملی کوشید و بعدها نام خود را به حزب مردم ایران تغییر دادند تا جبهه مقاومت ملی دوم به فعالیت خود ادامه دادند. در این سالهای اختناق وسرکوب بود که نخشب برای تداوم مبارزات آزادی خواهی و برای ایجاد همبستگی میان نیروهای خارج از کشور به آمریکا مهاجرت کرد و تا پایان عمرش را در آنجا گذراند. اما نبود نخشب موجب نشد راهی را که آغاز کرده بود نیمه راه بماند زیرا شاگردانی که در مکتب اش پرورش یافته بودند هر کدام به طریقی به تداوم راهش پرداختند. در ابتدای دهه چهل شاگردانش جبهه آزادی بخش مردم ایران را با هدف مبارزه مسلحانه شکل دادند و پس از آن دکتر حبیب الله پیمان همراه تنی از دوستانش در تداوم تفکرات مبارزات رهایی بخش جنبش مسلمانان ایران را پایه ریزی کرد. در بحبوحه انقلاب ۵۷ جنبش مسلمانان مبارز را را با هدف پشتیبانی از مبارزات مردمی شکل داد. در واقع می توان گفت دکتر حبیب الله پیمان به عنوان یکی از پیشروترین شاگران نخشب بود که در نهضت های مبارزاتی نیم قرن اخیر هم به عنوان یک نظریه پرداز و متفکر و هم به عنوان یک مبارز نقش ایفا کرده است و به جرات می توان گفت حتی بالاتر از نخشب توانست در جهت مبارزات ملی مردمی میهن گام برداشته و راهش تداوم یابد. که نمونه بارز آن ایجاد جنبش مسلمانان مبارز هست که شاهدیم در ابتدای انقلاب نیروهای مبارز یکی پس از دیگری توسط انحصارطلبان سرکوب و از صحنه سیاسی کشور کنار گذاشته می شوند. اما مشی صبر و استقامت همراه با عقلانیت و مدارای جنبش مسلمانان مبارز به رهبری دکتر حبیب الله پیمان موجب گردید که این تشکل فکری- سیاسی در آن برهه حساس علی رغم فشارها و حملات گسترده حفظ شده و ادامه راه داده و تا به امروز بر افکار آزادی خواهانه با مشی مسالمت آمیز همگام با آگاهی بخشی ادامه دهد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست