یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٣ مهر ۱٣٨۹ -  ۱۵ اکتبر ۲۰۱۰


 «همه معادلات به هم ریخت»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می‌خوانید؛همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، استقبال از رئیس‌ جمهور اسلامی ایران در سفر به لبنان آنقدر پرشور و گسترده بود و دسیسه‌هایی که برای کمرنگ جلوه دادن این سفر به کار رفت، خنثی شد.
می‌توان گفت که لبنان در چند سال گذشته شاهد اینچنین استقبال باشکوهی از یک رئیس‌جمهور خارجی نبوده است.
همین امر باعث شده است تا خشم بسیاری از دیگر کشورها برانگیخته شود. سعی و تلاش فراوانی شد تا سفر رئیس‌جمهور ایران به لبنان بی‌ثمر و بی‌نتیجه نشان داده شود اما همین اقدامات رسانه‌ای و تبلیغات گسترده رسانه‌های غربی باعث شد تا مردم لبنان در استقبالی به یاد ماندنی از رئیس‌جمهور اسلامی ایران حضور یابند و نشان دهند که سیاست‌های ایران در قبال کشورهایی همچون لبنان و مردم آنها سیاستی وحدت‌آفرین و هوشیاری مقابل تفرقه‌افکنی دشمنان مشترک است.
نکته‌ای که در سفر احمدی‌نژاد به لبنان قابل توجه است، حضور وی در جنوب لبنان است.
رژیم صهیونیستی که سعی داشت با تهدید و ارعاب ضمن جلوگیری از سفر رئیس‌جمهور کشورمان به لبنان جلوگیری کند، از حضور احمدی‌نژاد در جنوب لبنان واهمه زیادی داشت، اما این سفر و حضور در جنوب لبنان حزب‌الله و مقاومت را قدرتمند‌تر خواهد ساخت.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، نجات معدنچیان شیلیایی است که نزدیک به دو ماه است در ۷۰۰ متری زمین محبوس شده‌‌بودند و درست همزمان با سفر آقای احمدی‌نژاد به لبنان، عملیات نجات آنها آغاز می‌شود و چند تن از آنان نجات می‌یابند که البته جای خوشحالی است، اما رسانه‌های غربی از این همزمانی خود ساخته استفاده کرده و سرخط خبرها و گزارش‌های رسانه‌های مکتوب و تصویری خود را به این امر اختصاص داده‌اند و در واقع با این بهانه به بایکوت خبری سفر رئیس‌جمهور کشورمان به لبنان دامن زده‌اند و به تیتر دو و سه خود بسنده کردند. اما صدای رسای این سفر به گوش همه آزادی‌خواهان جهان رسیده است.
اقتدار ایران بیخ‌گوش رژیم صهیونیستی با نصب تندیس رهبر معظم انقلاب در جنوب لبنان و هم‌مرز با سرزمین‌های اشغالی و همچنین حضور احمدی‌نژاد در مناطق جنوب لبنان، به منصه ظهور رسید. واهمه رژیم صهیونیستی از نزدیکی هر چه بیشتر ایران به کشورهای خط مقدم مقاومت، با این سفر صد چندان شده است و این سفر بسیاری از معادلات سیاسی که در دستور کار اسرائیل و آمریکا بود، به هم ریخت.

تهران امروز:راز استقبال چیست ؟
«راز استقبال چیست؟»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی تهران امروز به قلم رسول رضایی است که در آن می‌خوانید؛سفر دومین مقام رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران و استقبال کم نظیر لبنانی‌ها از رئیس‌جمهور ایران اگر چه در نگاه اول غیر‌منتظره و خیره‌کننده به چشم می‌آید ، اما با کنکاشی در چند و چون روابط استراتژیک ٣۰ ساله ایران با کشورهایی چون لبنان و سوریه، حقیقتی دیگر را هویدا می‌کند.
از نخستین روزهایی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، اهمیت استراتژیک مسئله فلسطین و همسایگان آن چون لبنان و سوریه که خاک یکی از آنها کلا از سوی اسرائیلی ها غصب شده است و بخشی از خاک دو کشوردیگر هم در اشغال صهیونیست‌ها قرار داشت ، برای نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی ایران بر کسی پوشیده نبود .
ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی اگر‌چه سیاست اصلی خود را بر حمایت معنوی و اقتصادی از لبنان قرار داده است اما باز هم بر کسی پوشیده نیست که تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر لبنان به خصوص شیعیان این کشور بسیار عمیق بوده است و همین تاثیرات هم منجر به شکل‌گیری مقاومت لبنان و حزب الله شد و بسیاری از کارشناسان هم به درستی جنبش‌هایی چون حزب الله لبنان را فرزند معنوی انقلاب ایران می‌دانند که با الگوگیری از نظام اسلامی ایران موفق شد اولین کشور عربی باشد که بدون دادن امتیازی،اسرائیلی‌های متجاوز را از جنوب لبنان اخراج کند و در جنگ ٣٣ روزه هم نخستین پیروزی مسلمانان را مقابل نیروهای مجهز اسرائیلی رقم بزند.
بنابراین بسیار طبیعی است وقتی لبنانی‌ها با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران به همراه کمک‌های معنوی و اقتصادی که از ایران دریافت کرده اند، توانسته‌اند نخستین کشور عربی - اسلامی باشند که اسرائیلی های متجاوز را نه تنها از بخشی از سرزمین اشغالی مسلمین بیرون برانند ، بلکه طی جنگی ٣٣ روزه تحقیر را هم بر اردوگاه صهیونیست‌ها ، حاکم کنند به روابط خود با ایران با دیده استراتژیک نگاه کنند و البته متقابلا ایران هم که یکی از اهداف انقلاب اسلامی آن مبارزه بی امان با رژیم صهیونیستی اعلام شده است ، اهمیت زیادی برای رابطه با لبنان به عنوان خط مقدم نبرد با صهیونیست‌ها قائل باشد و از بذل هر گونه کمک مادی و معنوی که از دستش برآید ، کوتاهی نکند .
ضمن اینکه ملت ایران هم برای مبارزه پیروزمندانه لبنانی ها به خصوص حزب الله با صهیونیست‌ها احترام ویژه ای قائل هستند .
در واقع راز استقبال گرم لبنانی ها از دومین مقام رسمی ایران را باید در همین نکات جست ضمن اینکه استقبال لبنان از رئیس جمهور ایران معنایی فراتر از استقبال‌های رسمی و دیپلماتیک دارد و نشانه استقبال از نظام جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران است. البته از نظر استراتژیک هم ایران و لبنان دلایل کافی را برای برقرای عمیق ترین مناسبات دوستانه و استراتژیک دارند . هر دو در کنار سایر کشورهای اسلامی دشمن مشترکی به نام اسرائیل دارند که لازم است پیام‌های سیاسی مناسب برای سران این رژیم ارسال شود تا هوس ماجراجویی را در سرزمین های اسلامی از سر به در کنند و بدانند که وجب به وجب خاک کشورهای اسلامی میدان عمل همه مسلمانان است و خاک کشورهای اسلامی در واقع منطقه مورد حفاظت همه کشورهای اسلامی به شمار می‌آید.
کما اینکه حضور رئیس جمهور ایران در چند متری سرزمین‌های اشغالی فلسطین خود به اندازه کافی گویای حضور استراتژیک ایران است و همین یک نکته کافی است تا اسرائیل بداند در مواجهه با ایران در چه شرایطی قرار دارد .
دقیقا به همین دلیل است که سفر رئیس جمهور ایران به لبنان از عرف دیپلماتیک سفر رسمی رئیس جمهور یک کشور بیگانه به کشور دیگری خارج است و به گزاف نیست اگر بگوییم این سفر به عنوان سفر داخلی رئیس‌جمهور یک کشور مسلمان به کشور مسلمان دیگری به حساب می‌آید . راز نگرانی و التهاب فکری اسرائیلی ها و برخی کشورهای غربی نظیر آمریکا از سفر رئیس جمهور ایران به لبنان هم به همین موضوع بر می گردد و آنان به چشم خود می بینند که نفوذ معنوی ایران تا کرانه های دریای مدیترانه و چند متری فلسطین اشغالی گسترده شده است.

کیهان:فراتر از یک سفر
«فراتر از یک سفر»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم حسام الدین برومند اشست که در آن می‌خوانید؛علی رغم جار و جنجال رسانه ای محافل غربی و جنگ روانی صهیونیست ها پیرامون سفر رئیس جمهور ایران و هیئت همراه وی به لبنان طی دو هفته گذشته، دیروز اقشار مختلف مردم لبنان دراستقبال از هیئت ایرانی، سنگ تمام گذاشته و آشکارا نشان دادند این استقبال با شکوه و بی نظیر فراتر از استقبال از رئیس جمهور یا یک مقام عالی رتبه یک کشور است؛ به گونه ای که رسانه های غربی و صهیونیستی نتوانستند دست به سانسور یا تحریف بزنند و از خبرگزاری فرانسه و خبرگزاری آلمان تا رویتر و آسوشیتدپرس و حتی شبکه تلویزیونی العربیه همگی جمعیت استقبال کننده را گسترده و بی سابقه توصیف کردند.
جالب اینجاست کشورهایی چون آمریکا و فرانسه هم که قبل از عزیمت رئیس جمهور ایران و هیئت همراه او به لبنان در پیام ها و پالس هایی از دولت لبنان خواسته بودند تا مانع این سفر شود دیروز از مواضع پیشین خود عقب نشینی کرده و تلاش نمودند با ژست به اصلاح مقتدرانه! گزینه «آرامش» و «خونسردی» را به نمایش بگذارند. از همین روی، جفری فلتمن معاون وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه العربیه- نزدیک به محافل صهیونیستی- برقراری روابط با هر کشوری را حق لبنان خواند و با مطرح کردن این موضوع که این یک سفر رسمی است و به دعوت میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان صورت گرفته است تلاش کرد تا موضوع را در قالب یک سفر دیپلماتیک محدود نماید! «کریستین فرش» سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه هم در نشست دوره ای خود با خبرنگاران به مانند «جفری فلتمن» این سفر را تنها سفر رئیس جمهور یک کشور به کشور دیگر دانست و مدعی شد که موجب نگرانی نیست!
عقب نشینی غرب از مواضع قبلی خود نسبت به سفر احمدی نژاد به لبنان موقعی تأمل بیشتری را به همراه دارد که جنگ روانی غرب و رژیم صهیونیستی را قبل از این سفر تاریخی به یاد بیاوریم.
وزارت امور خارجه آمریکا با فضاسازی و به منظور یک جنگ روانی تمام عیار علیه سفر هیئت ایرانی به لبنان به شهروندان خود هشدار داد تا سفری به لبنان نداشته باشند با القاء این مطلب که احتمال بروز خشونت و درگیری های گسترده جدی است.
صهیونیست ها نیز آنطور که پایگاه خبری دبکا در آستانه سفر احمدی نژاد به لبنان گزارش می داد این دروغ را در افکار عمومی پمپاژ می کردند که ایران، سوریه و حزب الله قصد به دست گرفتن قدرت در لبنان را دارند.
البته برخی از محافل خبری نزدیک به صهیونیست ها موضوع ترور یا ربودن احمدی نژاد را به میان کشیده بودند و حتی به این شایعه ساختگی دامن می زدند که احمدی نژاد قصد دارد از مرز لبنان بسوی اسرائیل سنگ پرتاب کند!
مجموعه نگرانی ها و خشم و عصبانیت مقامات غربی و بخصوص صهیونیستی از سفر هیئت ایرانی به لبنان از سویی و بازتاب رسانه ای این سفر به مقیاس جهانی از سوی دیگر نشان می دهد دشمنان جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت در منطقه، بخوبی دریافته اند که نتایج این سفر تنها به امضای چندین سند و یادداشت تفاهم میان ایران و لبنان در زمینه های کشاورزی، انرژی، محیط زیست، بهداشت، فناوری های نوین و رسانه ای و... ختم نمی شود بلکه نتایجی راهبردی و استراتژیک در سطح معادلات منطقه ای و حتی فرامنطقه ای به همراه خواهد داشت.
درک این حقیقت و تلاش برای محقق نشدن این سفر از طریق ترفندها و کارشکنی های مختلف از سوی رژیم صهیونیستی، آمریکا و چند کشور هم پیمان آنها در حالی بوده و هست که سه هفته پیش رئیس جمهور ایران در سفر به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با پیش کشیدن فرضیات مختلف درباره علت حادثه ۱۱ سپتامبر پاشنه آشیل ایالات متحده را نشانه رفت و علامت سوال بزرگی در افکار عمومی بر جای گذاشت.
بنابراین همچنان که سفر هیئت ایرانی به نیویورک برای آمریکا و هم پیمان او خوشایند نبود قطعا سفر استراتژیک رئیس جمهور ایران اسلامی به لبنان نیز نه تنها خوشایند نبوده بلکه مانع و سدی محکم در برابر افزون طلبی و زیاده خواهی های رژیم صهیونیستی که منافع درهم تنیده و گره خورده ای با آمریکا دارد در پی خواهد داشت.
بنابراین در واکاوی نتایج راهبردی این سفر مهم و تاریخی که در آرایش سیاسی و معادلات استراتژیک منطقه تاثیرگذار خواهد بود طرح نکاتی قابل اعتناست:
۱- رژیم صهیونیستی در یکی، دو سال گذشته با شرایط سختی مواجه شده است که به لحاظ سیاسی، لطمات جبران ناپذیری برای این رژیم به دنبال داشته است.
الف) گزارش قاضی گلدستون رئیس کمیته تحقیق سازمان ملل که رژیم صهیونیستی را به کلکسیونی از جنایات علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت علیه صلح در غزه محکوم کرد، ب) قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل در محکومیت حمله رژیم صهیونیستی به کاروان آزادی، ج) بیانیه اخیر اجلاس بازنگری ان. پی.تی که ۱٨۹ کشور خواستار پیوستن رژیم صهیونیستی به این معاهده شدند، د) تادیب تل آویو آن هم در چند ساعت از سوی لبنان در درگیری مرزی چند ماه پیش، هـ) اختلافات شدید داخلی در کابینه رژیم صهیونیستی، و از همه مهم تر خیزش و خروش ملت های آزادیخواه دنیا و افکار عمومی در اقصی نقاط عالم علیه این رژیم، باعث شده تا مجموعه این شرایط، وضعیتی را برای رژیم صهیونیستی به بار بیاورد که حتی مقامات ارشد این رژیم در سخنانی متعدد بر اضمحلال و افول این رژیم اعتراف کنند.
بعد از این چشم انداز ویرانگر بود که صهیونیست ها به کمک پدرخوانده خود- آمریکا- و با سوءاستفاده از منافقان امت- مصر، اردن، تشکیلات خودگردان فلسطین- دور جدید مذاکرات سازش را در واشنگتن کلید زدند.
ناگفته پیداست مذاکرات سازش که حقوق حقه ملت فلسطینی را وجه المصالحه قرار داده است تنها هنگامی به بار می نشیند که خط مقاومت در منطقه کمرنگ و کمرنگ تر شود تا در سوی مقابل رژیم صهیونیستی با معاونت و مشارکت واشنگتن به غارتگری و چپاول و باج خواهی های خود ادامه دهد.
اما سفر رئیس جمهور ایران به لبنان چون به تحکیم جبهه مقاومت می انجامد دور جدید مذاکرات سازش را به چالش خواهد کشاند و با اضافه شدن سوریه و ترکیه و طراحی معادله جدید جهت ارتقای جایگاه مقاومت، مذاکرات سازش با بهره برداری صهیونیست ها نه تنها در مدت زمان کوتاه -همچنانکه آمریکا برای آن ضرب الاجل مشخص کرده است- عملیاتی نخواهد شد بلکه با تغییر معادلات به سوی جبهه مقاومت برای سال های سال به عینیت نخواهد رسید و در این راستا، لبنان بخوبی و به قوت نقش خود را آشکار کرده است همچنانکه دکتر فارس مروان از نمایندگان مجلس لبنان دیروز پس از استقبال تاریخی لبنانی ها از هیئت ایرانی به نکته ای درخور تأمل اشاره و تصریح می کند «استقبال مردمی از دکتر احمدی نژاد نشان می دهد که لبنان با پیشینه تحت سیطره استعمار، در این مقطع تاریخی چهره اش را عوض کرده است.»
۲- تحکیم جبهه مقاومت عامل بازدارنده ای برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه خواهد بود و این در حالی است که صهیونیست ها در دو جنگ اخیر در ۲۰۰۶ در لبنان و ۲۰۰٨ در غزه با پشتیبانی همه جانبه آمریکا و چند کشور غربی سعی داشتند جبهه مقاومت را از طریق اهرم های نظامی و سیاسی و دیپلماتیک ترور نمایند و به زعم خودشان مسئله را یکبار برای همیشه حل نمایند. اما اکنون نه تنها این اتفاق عملی نشده است بلکه شواهد و قرائن نشان می دهد قدرت جبهه مقاومت روزافزون است و حذف آن امکا ن پذیر نیست.
هفته گذشته بشاراسد رئیس جمهور سوریه به ایران آمد و اینک رئیس جمهور ایران به لبنان رفته است و این مثلث بیانگر قدرت و قوت رایزنی و مذاکره و تصمیم گیری های استراتژیک برای معادلات منطقه ای به سود جبهه مقاومت است.
٣- این سفر از زاویه دیگری نیز باید رصد و مورد واکاوی قرار گیرد و آن تاثیری است که بر تثبیت اوضاع داخلی لبنان داشته است. قبل از عزیمت هیئت ایرانی به ریاست رئیس جمهور علی رغم تمام فضاسازی ها و شانتاژهای رسانه ای غرب، احزاب و گروه های مختلف سیاسی لبنان بر اهمیت این سفر و استقبال گرم از رئیس جمهور ایران اجماع داشتند بطوریکه حتی برخی از مقامات گروه ۱۴ مارس نیز از این سفر استقبال کردند.
از سوی دیگر، بدیهی است که آنچه باعث شده تا ایران اسلامی روابط استراتژیکی را با لبنان تعبیه نماید و این سطح از نزدیکی میان دو کشور برقرار شود وجود با برکت تشکلی به نام «حزب الله» است.
و البته با شکل گیری این روابط مستحکم که بوجود آمده است «حزب الله» نیز بهتر از گذشته می تواند در تثبیت اوضاع داخلی و وحدت میان گروه ها نقش آفرین باشد و امروز همه اقشار مختلف مردم در لبنان می دانند و به آن باور دارند که «حزب الله» بهتر از هر گروهی «توان مقاومت» در برابر زیاده خواهی های دشمن را داراست و با قدرت تر از هر گروهی می تواند بازسازی اقتصادی کشور را ساماندهی نماید؛ ضمن آنکه مستقل است و ملی-و نه جناحی- عمل می کند.
مجموعه این دستاوردهای استراتژیک سفر تاریخی رئیس جمهور ایران به لبنان است که علت خشم و عصبانیت آمریکایی ها و صهیونیست ها را برملا می سازد.
امروز صدور گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه و در میان ملت های مسلمان و آزادیخواه رخ نمایی می کند و این سفر فصل مهمی از صدور این گفتمان را آشکار کرد.

مردم سالاری:تناقضات آماری
«تناقضات آماری»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم سروش ارشاد است که در آن می‌خوانید؛به تازگی محمدرضا رحیمی که هم معاون اول و هم سخنگوی دولت است، در اظهارنظری تامل برانگیز از توانایی دولت برای ورشکسته کردن بزرگ ترین خودروساز فرانسه، سخن به میان آورده است. رحیمی که در مقام سخنگویی چندان فعال عمل نمی کند و تا به حال به جز تعداد معدودی جلسه، تریبون سخنگویی را خاموش کرده است، اعلا م کرده بود اگر بخواهیم می توانیم شرکت پژوی فرانسه را ورشکست کنیم. رحیمی همچنین گفته بود که اگر واردات از فرانسه را قطع کنیم، پژو نمی تواند روی پای خود بایستد.
اما این اظهارات با واکنش پژوی فرانسه روبرو شد و سخنگوی این شرکت، اعلا م کرده که ایران تنها یک درصد گردش مالی این خودروساز را به خود اختصاص می دهد. حال،باید از سخنگوی دولت پرسید که براساس چه آماری، چنین اظهارنظری صورت گرفته است؟ اظهارات بالا ترین مقام اجرایی پس از ریاست جمهوری،قطعا بازتاب های داخلی و خارجی فراوان دارد و ضروری است مشاوران سخنگو، آمارهای واقعی از گردش های مالی کسب کنند.
اما واکنش به آمارهای دولتمردان، تنها به معاون اول دولت ختم نمی شود و در حالی که وزیر نفت از کاهش واردات بنزین به فقط ۰/٨ میلیون لیتر در شهریور خبر می دهد، آمار گمرک خلا ف آن را گزارش می دهد.
طبق اخبار منتشره در خبرگزاری ها، میزان واردات بنزین در ماه ششم سال ٨٨ معادل ٣۴ هزار و ۹۰۰ تن به ارزش ۲۴ میلیون و ٣۰۰ هزار دلا ر بود که مقایسه این ۲۴ میلیون بنزین وارد شده شهریور ماه سال گذشته با ۱۰۶ میلیون دلا ر بنزین وارد شده شهریور ماه امسال نشان می دهد میزان واردات بنزین در شهریور ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدودا چهار برابر شده است.
حال با این تفاسیر، چند سوال اساسی مطرح است:
اول آنکه، بهتر است دولت در سیستم اطلا ع رسانی و پاسخگویی اش تغییرات جدی صورت دهد. در حالی که دولت، ۲ سخنگو معرفی کرده است، اما نمی توان حتی ۱۵ روزیک بار نیز خبری از سخنگویان دولت در جمع خبرنگاران مشاهده کرد. وجود سخنگوی فعال برای دولت، سبب می شود تا آمارهای متناقض از سوی دولتی ها ارایه نشود. دوم آنکه، ارایه آمارهایی که با سرعت فراوان تکذیب می شود یا تغییر می یابد، تاثیر منفی بسیاری در حس اعتماد میان دولت و ملت دارد. آیا بهتر نیست، آمار دولتمردان، آن هم در بالا ترین سطح، به حدی کارشناسی باشد که افکار عمومی دچار تناقض نشوند؟

رسالت:قدرت نمایی ایران بیخ گوش رژیم صهیونیستی
«قدرت نمایی ایران بیخ گوش رژیم صهیونیستی‏»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن می‌خوانید؛
‏۱- دیروز صدها هزار تن از مردم بیروت پایتخت لبنان در مسیر کاروان محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران با در دست داشتن پرچم‌های دو کشور و تصاویری از رئیس جمهوری کشورمان،‌ فریاد "اهلا و سهلا احمدی نجاد وخوش آمدید آقای رئیس جمهور " سر دادند.‏
این استقبال تاریخی عمق استراتژیک نفوذ معنوی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی و به خصوص لبنان را به نمایش گذاشت. در واقع احمدی نژاد به عنوان نماد ایران، ولایت فقیه و گفتمان انقلاب اسلامی در برابر گفتمان صهیونیسم قدرت نمایی کرد.‏
مانور قدرت جمهوری اسلامی در یکی از مهمترین اضلاع مقاومت در منطقه یعنی لبنان این نوید را داد که ان شاء الله به همین زودی چنین استقبالی در وادی مقدس قبله اول مسلمین از منادیان پایداری صورت پذیرد و مطمئنا سفر احمدی نژاد زوال رژیم اسقاطی صهیونیستی را چند گام به جلو می اندازد.‏
‏۲- موضوع اصلی سفر احمدی نژاد به لبنان که در پاسخ به دعوت رسمی میشل سلیمان صورت پذیرفت تکریم مقاومت و تجلیل از فداکاری‌ها و جانبازی های مردم مظلوم لبنان در برابر رژیم صهیونیستی است. رژیم تا بن دندان مسلحی که حزب الله ظرف ٣٣ روز آن را به زانو درآورد و از حیثیت و شرافت لبنان و فراتر از آن جهان عرب و امت اسلامی دفاع کرد.مرحبا به مقاومت که روح دوباره ای به دنیای اسلام بخشید. سفر رئیس جمهور اسلامی ایران با پیام دوستی و تشکر خالصانه از ملت غیور لبنان کمترین کاری است که ایرانی ها می توانند در تکریم و تعظیم حزب الله انجام دهند.
٣- سفر احمدی نژاد به لبنان بازتعریف جدیدی از اقتدار امت اسلامی را به نمایش گذاشت و تعاریف وارداتی و ناسیونالیستی از قدرت و منافع ملی را به چالش کشید.
این سفر نشان داد پیوند دو ملت ایران و لبنان در یک پارادایم دینی قابل تعریف است و همین رویکرد ناب اسلامی ان شاءالله دشمنان را زبون و خار خواهد گرداند.با اضمحلال امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول و پیدایش دولتهای ملی در دارالاسلام در واکنش به نفوذ استعمار در کشورهای مسلمان ، همچنین با طرح مباحث جدید اصولگرایانه که در تمنای بازگشت به الگوی حکومت اسلامی در عصر رسول الله مطرح شد خیزشها و جنبشهای اسلام گرا در سراسر سرزمین مسلمانان با شداد و غلاظ متفاوت پدیدار شدند .‏
بخش قابل توجهی از این جنبش‌ها که در واکنش به فرآیند استعمار شکل گرفته بودند از کشورهای سنی‌نشین برخاستند و رویکرد ناسیونالیستی داشتند که می‌توان به جنبش اخوان‌المسلمین مصر توسط حسن البناء در سال ۱۹۲٨، جنبش اسلامی سوریه (شاخه اخوان‌المسلمین) توسط مصطفی سباعی از شاگردان و دوستان حسن البناء در سال ۱۹۴۴ و ... اشاره کرد. مع الاسف این رویکرد ناسیونالیستی هیچگاه نتوانست آن گونه که باید از کیان اسلام و مسلمین در برابر زیاده خواهی های غرب و صهیونیسم بین المللی دفاع کند.‏
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشدید و تشجیع روحیه اصولگرایی بین ملتهای مسلمان، جنبش های اسلامی ضمن فاصله گرفتن از رویکردهای ناسیونالیستی و بلوغ سیاسی جوامع مسلمان ، افزایش ارتباطات بین فرهنگی در عصر ارتباطات و در دورانی که جهان اسلام مخاطب اصلی دیالوگ غرض ورزانه غرب قرار گرفته است وجهه امتی یافته اند که نمونه عینی آن حزب الله در پیشانی مقابله با صهیونیسم بین المللی است.
بر این اساس جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر منافع دینی و ملی خود تقویت خط مقاومت در منطقه را رسالت خود می داند و سفر تاریخی رئیس جمهور اسلامی ایران به لبنان نیز در همین راستا صورت خواهد گرفت.‏
‏۴- قدرت نمایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه آن هم بیخ گوش اسرائیل مهر تائیدی بر شکست مذاکرات بی فرجام سازش بود. طی چند ماه گذشته ایالات متحده جنگ روانی گسترده ای را علیه ایران، لبنان و سوریه به راه انداخت و ضمن تهدیدات نظامی و اقتصادی تمام تلاش خود را برای مشوش کردن فضای عمومی حاکم بر منطقه خاوریمانه به کار گرفت. غافل از اینکه این فشارها نتیجه معکوس می دهد و ایران، سوریه و لبنان نه تنها یک قدم عقب ننشستند بلکه حتی مواضع پیش رونده ای نیز اتخاذ کردند. منطق ایران در برابر رژیم صهیونیستی یک منطق فعال و پویاست.
سازش و صلح تنها زمانی در اراضی اشغالی رخ می دهد که یک رفراندوم آزاد با حضور تمام مردم فلسطین در این کشور برگزار شود و آوارگان فلسطینی به میهن خود بازگردند.‏
‏۵- در نهایت اینکه جبهه قدرتمند ایران اسلامی در منطقه رو به پویایی و شکوفایی است. موج سوم انقلاب اسلامی توفنده تر از گذشته مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته و امروز این گفتمان از کاشغر(سین کیانگ) چین تا سواحل مدیترانه پهنه نفوذ معنوی و نرم خود را گسترانده است.
سفر دکتر محمود احمدی نژاد که به منظور تکریم و تعظیم حزب الله و مقاومت مردم مظلوم لبنان در برابر زیاده خواهی های رژیم غاصب صهیونیستی صورت می پذیرد ضمن تقویت جبهه مقاومت و جهاد در منطقه اقتدار فزاینده جبهه ایران را به نمایش خواهدگذاشت. حزب الله ثابت کرد که "ان تنصروا‌الله ینصرکم و یثبت اقدامکم" اگر خدا را یاری کنید او هم شما را یاری می‌کند و قدمهای شما را استوار می‌دارد. به امید روزی که چنین اتفاق گسترده ای مانند آنچه دیروز در لبنان رخ داد در فلسطین به وقوع بپیوندد.‏

ابتکار:تحلیل سیاسی هفته
«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی سات که در آن می‌خوانید؛این هفته و با ورود به ماه شریف ذیقعده، بانگ رحیل کاروان حج به صدا درآمد و زائران حج تمتع برای عزیمت به سرزمین وحی آماده شدند. بیش از یکصد هزار زائر ایرانی از هفته آینده برای زیارت مدینه منوره و ائمه بقیع علیهم السلام و انجام مناسک حج عازم عربستان می‌شوند تا حامل سلام میلیونها ایرانی به پیامبر گرامی اسلام باشند و اجتماع عظیم و جهانی حج را به نمایندگی از ۷۰ میلیون زائر ایرانی برگزار کنند.
به همین مناسبت دست اندرکاران و کارگزاران حج با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. در این ملاقات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه رفتار حجاج ایرانی باید مظهر همه ابعاد و تکالیف فردی - معنوی - عبادی - اجتماعی و سیاسی فریضه حج باشد، آنان را به تلاش برای تجلی وحدت امت اسلامی فراخواندند که می‌تواند درهم شکننده روحیه جبهه سلطه گران باشد.
ایشان با توجه به مشکلات و دردهای درونی امت اسلامی و واقعیات جامعه جهانی، برگزاری کامل و صحیح حج را ضروری خوانده و افزودند: حرکت عظیم، جمعی، صحیح و مسئولانه امت اسلامی در حج می‌تواند احساس عزت، اقتدار و امید را به دنیای اسلام باز گرداند.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به شیطنت‌ها و توطئه‌های تفرقه افکنانه دشمنان برای ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان توصیه کردند ملتها و دولتهای اسلامی با هوشیاری، نیاز عمیق دنیای اسلام را به تفاهم، همدردی و همکاری دریابند و به لوازم وحدت پایبند باشند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یکی از ابعاد اجتماعی - سیاسی حج، به ضرورت کمک مسلمانان جهان به سیلزدگان پاکستان فرمودند: زائران ایرانی می‌توانند با کاهش هزینه‌های غیرلازم حج، از برادران و خواهران سیلزده پاکستانی، دستگیری کنند.
در این هفته ایران اسلامی با ورود به دهه کرامت، آئینه‌دار میلاد خجسته هشتمین حجت خدا، حضرت علی بن‌ موسی‌الرضا(ع) شد. سرزمین ایران این روزها خود را برای برپایی سالروز ولادت عالم آل محمد آماده می‌کند که این کشور را به وجودش مهبط نزول ملائک کرده است. خورشید خراسان در قلب ایران که زیارتگاه ملائک و مطاف اهل دل است، این روزها جلوه ویژه‌ای گرفته و دستهای التجای بسیاری به دامان این منبع فیض و کرامت الهی دراز شده است.
در هفته جاری رهبر معظم انقلاب نظرشان را درباره وقف دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کردند. ایشان وقف مزبور را دارای اشکالات فقهی و حقوقی دانسته و از این رو آنرا غیرصحیح خواندند و ضمناً با تاکید بر ماهیت غیرخصوصی و غیردولتی دانشگاه آزاد، لازم دانستند بندهای ۵ و ۱۰ مصوبه جدید شورای انقلاب فرهنگی در مورد اساسنامه دانشگاه آزاد مورد بررسی مجدد قرار گرفته و اصلاح شوند.
این هفته صحنه بین‌المللی نیز شاهد تحولات تازه‌ای بود. در عراق، بلاتکلیفی برای تشکیل دولت درحالی ادامه یافت که سران گروه‌های سیاسی مطرح عراق سفرهای خارجی خود را شدت بخشیدند، از جمله پس از دیدار مقتدی صدر از اردن و ایاد علاوی از ریاض، سید عبدالعزیز حکیم به مصر رفت و با مقامات قاهره دیدار کرد. روز گذشته نیز نوری مالکی به سوریه رفت و با مسئولان دولتی دمشق دیدار کرد. اکنون به نظر می‌رسد سران گروههای سیاسی عراق به دنبال جلب حمایت‌های خارجی تازه برای حل معضل سیاسی عراق هستند، معضلی که بیش از هفت ماه است این کشور را در بن‌بست قرار داده و این کشور همچنان بدون دولت مانده است.
هفته گذشته اعلام شد که گروههای سیاسی بر سر نخست وزیری مجدد نوری مالکی به اجماع رسیده‌اند و این مسئله باعث شد روزنه امیدی در فضای تیره سیاسی عراق برای تشکیل دولت جدید و سروسامان گرفتن اوضاع این کشور بحران زده پدید آید ولی در روزهای اخیر خبرهای جدیدی انتشار یافت مبنی بر اینکه دو گروه "ائتلاف ملی" به رهبری سید عمار حکیم و "العراقیه" به رهبری ایاد علاوی بر سر نخست وزیری عادل عبدالمهدی توافق کرده‌اند که این امر می‌تواند نشانه‌ای برای بازگشت به حالت ابهام برای تشکیل دولت باشد.
در این حال اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه آمریکا به نوری مالکی هشدار داده است از ائتلاف با گروه مقتدی صدر بپرهیزد که این امر بار دیگر نقش مخرب آمریکا در روند سیاسی عراق و مانع تراشی آن کشور در بهبود اوضاع و شرایط بغرنج این کشور را مورد تاکید قرار می‌دهد. روزنامه واشنگتن پست در این باره نوشت آمریکا از نزدیک شدن صدری‌ها به نوری مالکی نگران است و بیم آن را دارد که برخی پست‌های حساس به خصوص پست‌های امنیتی در اختیار این گروه ضد آمریکایی قرار گیرد. "جفری جیمس" سفیر آمریکا در بغداد نیز هفته گذشته در اظهاراتی مداخله‌گرانه به نوری مالکی هشدار داد حضور صدریها را نپذیرد. آنچه درحال حاضر مشخص است این است که هنوز نشانه روشنی از تشکیل دولت جدید وجود ندارد و تا زمانیکه مداخلات خارجی در این کشور ادامه دارد نمی‌توان به حل بحران این کشور امید چندانی داشت.
این هفته، تصویب به اصطلاح قانون "سوگند به یهودی بودن فلسطین اشغالی" توسط کابینه رژیم صهیونیستی، بحران سرزمین‌های اشغالی را وارد مرحله تازه‌ای کرد. کابینه رژیم صهیونیستی به سرکردگی بنیامین نتانیاهو، صهیونیست افراطی و جنایتکار در جلسه یکشنبه شب خود با طرحی موافقت کرد که براساس آن کسانی که خواهان تابعیت این رژیم می‌باشند هر دینی که داشته باشند باید به یهودی بودن فلسطین اشغالی سوگند وفاداری یاد کنند.
این طرح با تایید ۲۲ وزیر کابینه رژیم صهیونیستی و مخالفت ٨ وزیر همراه بود. اگرچه اجرایی شدن این قانون مستلزم موافقت کنست است ولی باتوجه به ماهیت افراطی کنست، این طرح به احتمال قوی تصویب خواهد شد. در پی این توطئه، گروههای مبارز فلسطینی بلافاصله علیه آن موضع گرفتند و در خارج از فلسطین نیز موجی از انزجار و محکومیت علیه این تصمیم پدید آمد.
جنبش حماس و جهاد اسلامی حرکت اخیر صهیونیستها را محکوم کرده و آنرا نشانه خوی توسعه طلبانه و نژادپرستانه رژیم صهیونیستی دانستند. دمشق نیز علیه آن موضع گرفت و اتحادیه‌های عرب و اروپا نیز آن را تقبیح کردند.
این اقدام از سوی صهیونیستهای افراطی حاکم بر تل آویو یکبار دیگر این واقعیت را مورد تاکید قرار داد که این رژیم تنها درصدد تامین اهداف اشغالگرانه و توسعه طلبانه خود است و به استرداد حقوق ملت فلسطین ذره‌ای اعتقاد ندارد. اکنون کاملا مشخص است صهیونیستها به چیزی به جز تملک کل فلسطین اشغالی و جعل هویت آن به سرزمین یهودی نمی‌اندیشند و شرکت در مذاکرات به اصطلاح صلح نیز حربه این رژیم برای خرید زمان و فرار از فشار افکار عمومی دنیاست.
مردم فلسطین از سالها قبل ماهیت پلید صهیونیستها را شناخته‌اند و به همین دلیل کمترین اعتقادی به مذاکره با این رژیم ندارند و کسانی را که به نمایندگی از این ملت، به مذاکره با صهیونیستها می‌پردازند فریب خوردگان و خائنانی بیش نمی‌دانند. مقابله با طرح شیطانی جدید صهیونیستها منحصر به فلسطینی‌ها نمی‌باشد و با توجه به ابعاد خطرناک توطئه جدید صهیونیستها در تلاش برای تغییر دائمی هویت فلسطین، لازم است یکبار دیگر جهان اسلام بپا خیزد و با یک اعتراض همگانی و فشار به حامیان این رژیم، زمینه‌های خنثی شدن این توطئه را فراهم سازد.
این هفته، اوضاع در مناطق شمالی پاکستان و مناطق هم مرز با افغانستان بحرانی بود و ساکنان این مناطق متحمل حملات مکرر هواپیماهای آمریکا بودند که تلفات قابل ملاحظه‌ای را نیز سبب شد. در پی این حملات هوایی، حمله به کاروانهای سوخت رسانی به ناتو در پاکستان به طور بی سابقه‌ای شدت گرفت به گونه‌ای که در طول یک هفته حدود ۱۵۰ تانکر و کامیون ناتو به آتش کشیده شد و دهها نفر نیرو در حملات افراد مهاجم کشته شدند.
اکنون با توجه به تحولات اخیر، شرایط برای ناتو در افغانستان دشوارتر از قبل شده است. نظامیان ناتو مستقر در افغانستان بخش اعظم نیازهای لجستیکی و سوخت خود را از طریق خاک پاکستان تامین می‌کنند و ناامن شدن معبر کاروانهای ناتو به مقصد افغانستان می‌تواند به شدت ناتو را در معضل و فشار قرار دهد.
پس از کشته شدن چند سرباز دولتی پاکستان، در حمله هوایی آمریکا در روزهای گذشته، نخست‌وزیر پاکستان هشدار داد که ممکن است این کشور در مراودات با ناتو تجدیدنظر کند. هم اکنون دولت پاکستان هم از سوی ارتش و هم از سوی مردم تحت فشار است و آنها خواستار قطع همکاری اسلام آباد با ناتو هستند. مجموعه این تحولات بیانگر آن است که شرایط برای ناتو و به خصوص آمریکایی‌ها در افغانستان روز به روز بحرانی‌تر می‌شود و امید نجات آمریکا از باتلاق افغانستان را روز به روز کمرنگ‌تر می‌سازد.

ابتکار:نوبل اقتصاد برای تحلیل بیکاری ومسکن!
«نوبل اقتصاد برای تحلیل بیکاری ومسکن!»عنوان ستون نگاه ویژه روزنامه‌ی ابتکار به قلم مجید جویا است که در آن می‌خوانید؛ جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۱۰ به پیتر دیاموند، دیل مورتنسن و کریستوفر پیزاریدس تعلق گرفت. این سه نفر توانسته‌اند با ارایه مدلی به نام دی‌ام‌پی، تاثیرات سیاست‌های اقتصادی را بر بازار کار توضیح دهند.
آخرین کنفرانس خبری معرفی برندگان جایزه نوبل در دفتر بنیاد نوبل برگزار شد و پیتر ای. دیاموند، استاد ۷۰ ساله اقتصاد در انستیتو فناوری ماساچوست(ام.آی.تی) در آمریکا؛ دیل تی. مورتنسن، استاد ۷۱ ساله اقتصاد در دانشگاه نورث‌وسترن امریکا و کریستوفر ای. پیزاریدس، استاد ۶۲ ساله اقتصاد در دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن در انگلستان به عنوان برندگان جایزه بانک مرکزی سوئد در اقتصاد معرفی شدند.
این جایزه اقتصادی که به پیشنهاد بانک مرکزی سوئد از سال ۱۹۶۹ اهدا می‌شود، مانند دیگر جوایز نوبل شامل مدال طلا و مبلغ ۱۰ میلیون کرون سوئد (۱.۴ میلیون دلار) می‌شود که امسال بین این سه اقتصاددان تقسیم شده است. آن‌ها توانسته‌اند با تحلیل شرایط حاکم بر بازار جستجوی کالا و تعاملات بین خریدار و فروشنده، مدلی نظری ابداع کنند که واقعیت‌های بازار را به‌خوبی توضیح می‌دهد.
در جستجوی بهترین ارتباط
چرا با وجود این که همیشه فرصت‌های شغلی زیادی وجود دارد، خیلی‌ها بیکار می‌مانند؟ چگونه سیاست‌های اقتصادی بر بیکاری تاثیر می‌گذارند؟ برندگان امسال جایزه نوبل نظریه‌ای را تدوین کرده‌اند که می‌تواند به این پرسش‌ها پاسخ دهد. این نظریه علاوه بر بازار کار، در بازار تجارت نیز کاربرد دارد.
طبق دیدگاه کلاسیک تجارت، خریداران و فروشندگان یکدیگر را بلافاصله و بدون هزینه پیدا می‌کنند و اطلاعات کاملی درباره قیمت و خدمات همه چیز دارند. قیمت‌ها به گونه‌ای تعیین شده‌اند که به تقاضای برابری پاسخ دهند؛ هیچ عرضه یا تقاضای اضافی وجود ندارد و از تمام منابع استفاده می‌شود.
ولی این چیزی نیست که در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد. قیمت‌های بالا عموما با سختی خریداران در یافتن فروشندگان، و مواردی از این دست همراه است. حتی بعد از این که آنها یکدیگر را پیدا کردند، ممکن است که کالای مورد نظر با نیازهای خریدار مرتبط نباشد. یک خریدار شاید قیمت فروشنده را خیلی زیاد بداند، یا شاید فروشنده پیشنهاد خریدار را بیش از حد اندک تلقی کند. در این صورت هیچ معامله‌ای رخ نمی‌دهد و هر دو طرف به دنبال فرد دیگری برای معامله می‌گردند. به عبارت دیگر، فرایند یافتن خروجی درست بدون اصطکاک نخواهد بود. این موردی است که برای مثال در بازار کار و بازار مسکن رخ می‌دهد که در آن‌ها، جستجو و یافتن، ویژگی‌های حیاتی هستند و جایی که معامله با زوج خریدار و فروشنده تعریف می‌شود.
برندگان سال جاری جایزه نوبل درک ما را از چنین بازارهایی بهبود بخشیده‌اند. پیتر دیاموند سهم چشمگیری در نظریه پایه‌ای چنین بازارهایی داشته، در حالی که دیل مورتنسن و کریستوفر پیزاریدس نظریه جستجو را بسط داده و آن را برای تحلیل بازار کار قابل استفاده ساخته‌اند. دستاوردهای سه برنده جایزه نوبل اقتصاد امسال به ما کمک کرده‌اند تا به طور عام تعدادی از مسئله‌های مهم اقتصادی را درک کنیم، و به طور اخص؛ عوامل تعیین کننده و توسعه بیکاری را شناسایی کنیم.
ایده پایه‌ای نظریه جستجو این است که افراد درگیر در یک بازار به دنبال شرکایی می‌گردند تا با آنها پروژه‌های مشترک را به انجام برسانند. این امر می‌تواند شامل موارد ساده‌ای از یک زوج خریدار و فروشنده یک محصول باشد، ولی روابط پیچیده‌تر بین کارفرمایان و یابندگان کار یا بین کارخانه‌ها و تامین‌کنندگان منابع اولیه آنها را نیز دربر می‌گیرد.
مطابق معمول در مورد پژوهش‌های بنیادین، برای این نظریه نیز کاربردهای زیادی متصور است. بازار مسکن برای مثال، هم در زمینه تعداد محل‌های خالی و هم مدت زمانی که فروش یک خانه به طول می‌انجامد، به روشنی به موازات بازار کار قرار دارد. از نظریه جستجو همچنین برای بررسی موضوعاتی در نظریه پولی، اقتصاد عام، اقتصادهای منطقه‌ای و اقتصادهای خانوادگی استفاده می‌شود.
نظریه شکل می‌گیرد
در دهه ۱۹۶۰، پژوهشگران تازه استفاده از مدل‌های ریاضی را شروع کرده بودند تا بهترین راه ممکن برای یک خریدار را در تلاش برای یافتن قیمت قابل قبول بررسی کنند. پیتر دیاموند در مقاله معروفش به سال ۱۹۷۱، نحوه شکل‌گیری قیمت‌ها را در یک بازار آزمود که در آن، خریداران به دنبال بهترین قیمت ممکن هستند و هم‌زمان، فروشندگان با در نظر گرفتن رفتار جستجوی خریداران به دنبال بالاترین قیمت فروش هستند. به نظر می‌رسید که حتی هزینه‌های کوچک جستجو به خروجی‌های کاملا متفاوتی در مقایسه با موازنه رقابتی کلاسیک منجر می‌شوند. در حقیقت، هزینه‌های موازنه معادل قیمت‌هایی هستند که صاحب یک محصول انحصاری در بازاری بدون هزینه جستجو بر روی محصول خود می‌گذارد. این نتیجه توانست توجه زیادی را به خود جلب کند و طیف وسیعی از پژوهش در بازار را به راه بیاندازد.
در آستانه سال ۱۹٨۰ تحقیقات مهم متعددی در مورد جستجو و بازارهای منطبق با هم منتشر شدند. پیتر دیاموند، دیل مورتنسن و کریستوفر پیزاریدس با تحلیل ویژگی‌های بازارهای متعدد، پاسخ‌های جدیدی را برای خیلی از مسئله‌های حل‌نشده فراهم کردند و همچنین توانستند سوال‌های جدیدی را مطرح کنند که پژوهش‌های پیشین از فرموله کردن آنها عاجز مانده بود.
دو دیدگاه کلیدی از این کار ظاهر شد. اول، یک بازار جستجو با به اصطلاح تاثیرات خارجی که با عوامل منفرد در نظر گرفته نمی‌شوند: اگر فرد بیکار فعالیت جستجوی خود را افزایش دهد؛ یافتن کار برای دیگر جویندگان کار سخت خواهد شد و در همان زمان برای شرکتی که به دنبال نیروهای تازه‌نفس می‌گردد، پر کردن فرصت‌های شغلی خالی ساده‌تر خواهد بود. این اثرات خارجی توسط یک جوینده کار منفرد در نظر گرفته نمی‌شوند.
در تعدادی از تحقیقات انجام شده از دهه ۱۹٨۰ به این سو، برندگان جایزه نوبل امسال این امر را به طور عام نشان دادند؛ هرچند که این تحلیل در برخی از بازارها به خروجی موثری منجر نشد. استفاده از منابع می‌تواند خیلی کم باشد، هرچند که در برخی از شرایط می‌تواند از حد نیز بگذرد، چرا که فرایندهای جستجو و تطبیق دادن مرتبط با هزینه‌های واقعی هستند.
و اما دومین دیدگاه! در مدل کلاسیک رقابت، خروجی کنترل نشده بازار هم بی‌همتا است و هم کارامد. ولی در دنیایی با هزینه‌های جستجو، در برخی موارد خروجی‌های محتمل متعددی برای بازار می‌تواند وجود داشته باشد. پیتر دیاموند این موضوع را آشکار کرد و همچنین توضیح داد که تنها یکی از این خروجی‌ها می‌تواند بهترین مورد ممکن باشد و همین، دلیلی است برای دولت‌ها تا تلاش کنند و راه‌هایی را برای اغوای اقتصاد به حرکت به سوی بهترین خروجی ممکن بیابند.
پژوهش‌های نظری در جستجو و تطابق به ما کمک کرده‌اند تا اصول اقتصادی در ورای پدیده‌هایی مانند پراکندگی قیمت و دستمزد و استفاده از منابع را درک کنند.
مدلی برای بازار کار در تعدادی از مطالعات، دیل مورتنسن و کریستوفر پیزاریدس به طور سیستماتیک این نظریه را بسط و گسترش دادند تا بازار کار را بیازمایند؛ آن‌ها به طور اخص عوامل تعیین کننده بیکاری را مورد بررسی قرار دادند. این امر منجر به ارایه مدلی شد که دیاموند- مورتنسن- پیزاریدس (DMP) نامیده می‌شود. امروزه، مدل دی‌ام‌پی پرکاربردترین ابزار برای تحلیل بیکاری، شکل‌گیری دستمزد و موقعیت‌های شغلی است.
مدل دی‌ام‌پی فعالیت جستجو برای افراد بیکار، جستجوی نیروی تازه‌نفس برای کارخانجات و شکل‌گیری قیمت‌ها را تشریح می‌کند. هنگامی که یک جوینده کار و کارفرما همدیگر را پیدا می‌کنند، دستمزد بر مبنای وضعیت بازار کار تعیین می‌شود (تعداد کارگران بیکار و تعداد موقعیت‌های شغلی). همچنین این مدل می‌تواند برای تخمین تاثیرات عوامل مختلف بازار کار بر بیکاری، میانگین طول دوره بیکاری، تعداد فرصت‌های شغلی و قیمت واقعی کار استفاده شود. چنین عواملی می‌توانند سطح سود در بیمه بیکاری، نرخ علاقه واقعی، کارایی بنگاه‌های کاریابی، هزینه‌های استخدام و اخراج و عواملی از این دست را در بر داشته باشند.
از قدیم شناخته شده است که بازار کار بین موقعیت‌های نرخ بالای بیکاری و فرصت‌های شغلی کم یا بیکاری کم و فرصت‌های شغلی زیاد نوسان دارد. الگوی تجربی زیر که به نام منحنی بوریج شناخته می‌شود (برگرفته شده از نام ویلیام بوریج اقتصاددان انگلیسی) مبتنی بر داده‌های اقتصادی ایالات متحده امریکا در دهه گذشته است و مدل دی‌ام‌پی یک توضیح نظری برای منحنی بوریج ارائه می‌دهد.
از مدل دی‌ام‌پی همچنین می‌توان استفاده کرد تا جایگاه اقتصاد را در منحنی بوریج تشریح کرد. اگر بیکاری و موقعیت‌های شغلی در جهت‌های مخالف هم حرکت کنند، آنگاه تغییرات را می‌توان به عنوان بازتاب‌دهنده تغییرات در تقاضای کار در نظر گرفت که در یک چرخه تجاری اتفاق می‌افتد. با این حال، اگر بیکاری و فرصت‌های شغلی همزمان با هم افزایش یابند، طبیعی خواهد بود که به دنبال توصیفی از جنس تغییرات در عملکرد بازار کار بگردیم. یک دلیل می‌تواند کارایی پایین تطابق باشد، برای مثال دوره طولانی‌تر بیکاری در یک وضعیت خاص بازار.
توضیح دیگر می‌تواند تغییرات ساختاری سریع‌تری باشد که نرخ اخراج کارگران شرکت‌ها را افزایش دهد. چنین تغییراتی در بازار کار می‌تواند نشانی از این باشد که بیکاری در دراز مدت افزایش خواهد یافت. مدل دی‌ام‌پی، منحنی بوریج را به یک ابزار عیب‌یابی پرکاربرد برای تحلیل تجربی بازار کار مبدل ساخته است.
از نظریه جستجو و تطابق به طور گسترده در بررسی‌های نظری و تجربی تاثیرات بیمه بیکاری استفاده می‌شود. این نظریه بیان می‌دارد که سود بیشتر به بیکاری بیشتر و زمان جستجوی بیشتر برای افراد بیکار منجر می‌شود؛ رابطه‌ای که از عقبه تجربی محکمی هم بهره می‌برد. این نظریه همچنین برای تحلیل خدمات اجتماعی برای طرح‌های جایگزین بیمه بیکاری هم به طور گسترده به کار می‌رود. جهت تعیین چنین ساختاری، باید خدمات اجتماعی را که به صورت بیمه بیکاری در هنگام اخراج به افراد ارائه می‌شود هم در نظر گرفت. بیمه همچنین می‌تواند تطابق کارامد بین کارگران بیکار و فرصت‌های شغلی در دسترس را تسهیل کند. (“فرد درست در مکان درست»).
نظریه جستجو هم‌اکنون مدل غالب برای در نظر گرفتن تاثیرات اندازه‌گیری‌های سیاست‌های اقتصادی بر روی بازار کار است. این نظریه همچنین ما را قادر ساخته تا خیلی از دیگر پدیده‌های دیگر اجتماعی را تحلیل کنیم.

آرمان:تحولات فشرده روی خط تهران ـ دمشق ـ بیروت
«تحولات فشرده روی خط تهران ـ دمشق ـ بیروت»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آرمان به قلم علی منتظری است که در آن می‌خوانید؛ دیدار رسمی رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد از لبنان در شرایط ویژه‌ای برای لبنان و خاورمیانه رخ می‌دهد. لبنان طی سه ماهه اخیر شاهد تحولات داخلی پیچیده‌ای بوده است که سر خط آن " دادگاه بین المللی رفیق حریری " بوده است، دادگاهی که مرزهای تاثیر گذاری و تاثر پذیری اش از مرزهای لبنان فراتر است و می‌تواند پیامدهای غیر منتظره‌ای برای این کشور و منطقه خاورمیانه داشته باشد. پس از آن که موضوع " شاهدان دروغین " پرونده ترور حریری بر ملا شد و روشن شد که اتهام زنی به
سوریه و دستگیری افسران چهارگانه عالی رتبه لبنانی در طول چهار سال، مبنایی قضایی نداشته و متاثر از " شاهدان دروغین " و فشارهای سیاسی آمریکا و اروپا در قالب " شورای امنیت سازمان ملل " بوده است، این پرونده مسیری جدید پیدا نمود.
در همین راستا، سوریه ـ " هم پیمان استراتژیک " ایران در خاورمیانه ـ اقدام به گشودن پرونده‌ای از نوع " دادگاه بین المللی رفیق حریری " در دادگاهی در دمشق نمود تا بر اساس آن بیش از سی نفر از مرتبطان با پرونده ترور حریری و " شاهدان دروغین " را به دادگاه احضار کند که در این بین بسیاری از نیروهای سیاسی نزدیک به سعد حریری و جریان ۱۴ مارس و مسئولین قضایی دادگاه بین المللی حریری را نیز شامل شد. با این اقدام سوریه، همگان دریافتند که سوریه به شدت با اتهام زنی به عناصر "حزب الله لبنان" در خصوص دخالت در ترور حریری، که گفته می‌شود احتمالا به زودی از سوی دادگاه بین المللی حریری اعلام خواهد شد، مخالف است و آن را اتهامی غیرواقعی و سیاسی می‌داند و با هر وسیله ممکن در برابر آن خواهد ایستاد.
سوریه در حالی با این موضع سنگین و ثابت پا به میدان گذاشته است که همین دادگاه و جریان ۱۴ مارس لبنان به رهبری سعد حریری پیش از آن دمشق و شخص رئیس جمهوری سوریه "بشار اسد" را مسئول اصلی ترور نخست وزیر فقید لبنان "رفیق حریری" معرفی کرده بودند.
تشکیل دادگاه رسیدگی به " شهادت‌های دروغین در پرونده ترور رفیق حریری " در دمشق، بیانگر آن است که رهبری سوریه بیش از هر وقت دیگر به حساسیت اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان آگاه است و می‌داند گرفتن انگشت اتهام به سوی "حزب الله لبنان" اقدامی برای سرکوب مقاومت اسلامی و راه اندازی جنگ طایفه‌ای در این کشور است. همین امر باعث گردید تا بر اساس شکایت یکی از افسران بلند پایه لبنانی، "جمیل السید" که چهار سال را بدون ادله‌ای متقن و به اتهام دخالت در ترور حریری در زندان گذرانده بود، دادگاهی در دمشق اقدام به گشودن پرونده‌ای کند که حیرت طرف‌های غربی در رابطه با دادگاه بین المللی رفیق حریری از جمله آمریکا و فرانسه را برانگیزد.
این همه پس از آن بود که سید حسن نصرالله " دبیر کل حزب الله لبنان " بیش از سه ماه با ارائه ادله متفاوت و بسیار قابل اعتناء نشان داد که اسرائیل یکی از گزینه‌های اصلی متهمان ترور رفیق حریری است. اما هنگامی که درخواست طرف‌های سوری برای باز کردن " پرونده‌ای ویژه " برای " شاهدان دروغین " و " متهم ساختن اسرائیل در عاملیت ترور رفیق حریری " در لبنان به جایی نرسید آنگاه قوه قضائیه سوریه با اشاره رهبری این کشور وارد عمل شد و یکجانبه آنچنان طوفانی در قضیه ترور حریری راه انداخت که بسیاری از طرف‌های بین‌المللی ناچارا اعتراف کردند که یک دادگاه موازی با دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری ایجاد شده است که این بار به جای متهم ساختن حزب الله و سوریه، طرف‌های اسرائیلی و هم پیمانان آمریکا در لبنان را با انگشت اتهام نشانه رفته است.
فراتر از این، به مجامع بین المللی و طرف‌های مختلف لبنانی اعلام شد که سوریه در حمایت از مقاومت اسلامی و هم پیمانانش در لبنان بسیار جدی است و قصد عقب نشینی از این موضع را هرگز ندارد . فشار سوریه این بار موجب شد تا موضوع " شاهدان دروغین " در پرونده ترور رفیق حریری و نقش آنان در اتهام زنی به سوریه و هم پیمانانش در لبنان به شکل مستقیم در " هیات دولت لبنان " به ریاست " میشل سلیمان " رئیس جمهور این کشور مطرح شود ، جلسه‌ای که بار دیگر ناتمام باقی ماند تا پس از پایان سفر رئیس جمهور ایران به لبنان مجددا از سر گرفته شود .
بدون شک ورود ایران در این مرحله حساس به این پرونده و حمایت قضایی تهران از اقدام دادگاه دمشق می‌تواند " نقطه عطف " در پرونده‌ای باشد که در طول سالیان اخیر بیشترین مستمسک آمریکا و هم پیمانانش علیه سوریه ، مقاومت اسلامی و هم پیمانان سوریه در لبنان بوده است.
از سوی دیگر هم زمانی سفر رئیس جمهور ایران به لبنان با توقف مذاکرات صلح فلسطینی – اسرائیلی، نگرانی‌های طرف صهیونیستی را از این سفر و پیامدهای آن برانگیخته است به شکلی که گفته می‌شود اسرائیل به دنبال بهانه‌ای است تا دستور کار و اهداف این سفر را بر هم زند. بر همین اساس است که مدتی است اسرائیل درپی تحریک احساسات دولت‌های عربی علیه تهران است .
هم‌زمان با این ادعاها ارتش رژیم صهیونیستی با تحرکات غیر عادی در نزدیکی روستاهایی از لبنان که شاهد اوج " جنگ ٣٣ روزه " بوده‌اند ، تلاش دارد تا بر حضور عالی ترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی ایران در جنوب لبنان تاثیر گذاری کرده و به شکلی سیاسی – امنیتی پارازیت‌های هدف دار ارسال کند.
تحولات لبنان و نقش آن در رویارویی با زیاده خواهی‌های آمریکا در خاورمیانه و نیز مقاومت این کشور در برابر تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که سیاست خارجی ایران در طول سه دهه اخیر به رغم فراز و نشیب‌های آن ، اما مسیری استراتژیک و موفق بوده است که یکی از مظاهر بارز آن همبستگی دایمی مردم مقاوم این کشور با انقلاب اسلامی ایران بوده است .
این مسیر استراتژیک با روابطی " مستحکم‌تر" با دمشق معنایی دوچندان یافته است که هیچ نیروی نظامی – سیاسی در منطقه خاورمیانه و عرصه بین الملل هرگز نمی‌تواند " نقش فعال و موثر " آن را انکار کند.

آفرینش: سرمایه گذاری ورفع موانع
«سرمایه گذاری ورفع موانع»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفرینش به قلم علی رمضانی است که در آن می‌خوانید؛چندی پیش معاون اول رییس جمهور با تاکید بر ضرورت رفع موانع سرمایه گذاری داخلی و خارجی در کشور خواستار سرعت بخشیدن و تسهیل امور مربوط به سرمایه گذاری در کشور شد این اشاره معاون اول رئیس جمهور بیش از هر چیزی بر ناکافی بودن سرمایه گذاری در کشور اشاره می کند در این بین در واقع باید اشاره کرد در طول سالهای اخیر همواره سرمایه گذاری بویژه سرمایه گذاری خارجی دربخش های مختلف اقتصادی کشور یکی از تاکیدات مهم کارشناسان اقتصادی در جهت رشد وتوسعه کشور بوده اما واقعیت نشان داده است عملا کشور ما علی رغم پتانسیل های گسترده دارای جذابیت های چندانی برای جذب سرمایه گذاری نبوده و این رقیبان منطقه ای و جهانی ما بوده که با جذب سرمایه های دهها میلیارد دلاری گوی سبقت را از ما ربوده اند .
گذشته از آن امری که درطول سالیان اخیر متاسفانه در حال وقوع بوده است فرار سرمایه های داخلی کشور به خارج بوده که بی گمان باید به آن از منظری آسیب شناسانه نگاه کرد.   
در واقع سرمایه گذاری داخلی وخارجی از موضوعات مهمی است که می تواند سرچشمه همه تحولات اقتصادی واجتماعی جامعه باشد چنانچه در مباحث توسعه گفته می شود سرمایه گذاری مستمرلازمه رشد و توسعه هر اقتصاد پویا است. در این بین در حقیقت باید اشاره کرد که سرمایه گذاری مبتنی بر دو پایه ریسک و بازده است یعنی سرمایه گذار وقتی به سرمایه گذاری دست می زند که حد مطلوبی از ریسک و بازدهی برای او تامین شده باشد و گرنه سرمایه خود را به خطر نخواهدانداخت.با نگاهی به وضعیت سرمایه گذاری در کشور در می یابیم که هر چند در طول برنامه های اقتصادی توسعه ای کشور اقدامات انگیزشی و حمایتی متعددی برای رشد سرمایه گذاری در کشور صورت گرفته که شامل پرداخت تسهیلات، معافیتهای مالیاتی و ... بوده.
    اما آثار و نتایج این اقدامات در عمل با پتانسیل های واقعی کشور و انتظارات، فاصله زیادی داشته و علت این امر هم وجود موانع گسترده ومتعدد بر سر راه سرمایه گذاری است موانعی که به خودی خود و حتی با تلاش مقامات سیاسی واقتصادی کشور برای گسترش سرمایه گذاری، چرخ سرمایه گذاری در کشور بویژه سرمایه گذاری خارجی را لنگ کرده و از حرکت آن جلوگیری می کند.
در این راستا ما اگر بخواهیم سرمایه گذاری کافی برای رشد و توسعه کشور صورت بگیرد باید فضا و بستر های مناسبی را برای آن ایجاد کنیم یعنی عوامل موثر بر فضای سرمایه گذاری در ایران شامل محیط کسب و کار ،نگرش علمی ،تجهیز منابع مالی لازم برای بخش خصوصی، زیربناهای فیزیکی ،نهادهای سیاستگزار و اجرایی، قابلیت های تکنولوژیک را فراهم کرده و همچنین موانع سرمایه گذاری در کشور را بویژه باور و ذهنیت منفی نسبت به سرمایه گذاران خارجی، قوانین و مقررات دست و پاگیر مبهم، بوروکراسی پیچیده اداری در کنار دهها عامل دیگر را در جهت ورود جریان سرمایه داخلی وخارجی به بخش های مختلف کشور برطرف سازیم.

جهان صنعت:توسعه زیرساخت ریلی از وعده تا واقعیت‌
«توسعه زیرساخت ریلی از وعده تا واقعیت‌»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جهان صنعت به قلم محمدحسین مهرزاد است که درن می‌خوانید؛ از بالاترین مقام دولت تا پایین‌ترین کارشناس حمل‌ونقل از هر که می‌پرسی بهترین راه توسعه حمل‌ونقل ایران چیست؟ همه دم از توسعه خطوط ریلی می‌زنند. می‌خواهند یارانه‌ها را هدفمند کنند.
پیش پیش قیمت بلیت هواپیما را افزایش می‌دهند و تازه از گرانی مجدد هم می‌گویند. سفر با اتوبوس هم که از چندی دیگر گران خواهد شد؛ به هر که هم اعتراض کنی می‌گوید مردم با قطار مسافرت کنند اما وقتی شبکه ریلی ناقص را از روی نقشه نشان می‌دهی ناغافل یاد بودجه می‌افتند و از کسری‌ها گلایه و شکوه سر می‌دهند.این همه مردم را به سفر با قطار تشویق می‌کنند، بعد ناگهان سر از پیشوای ورامین در می‌آورند و کلنگ آزادراه ۹۰۰ کیلومتری را بر زمین می‌کوبند.
آنقدر ضد و نقیض فراوان است که با این همه تاکید بر لزوم توسعه حمل‌ونقل ریلی بعد از یک سال و نیم از افتتاح هنوز نتوانسته‌اند راه‌آهن اصفهان- شیراز را از بلاتکلیفی در آورند.
دیروز محسن‌هاشمی، مدیرعامل مترو تهران در نشستی خبری می‌گفت توسعه زیرساخت ریلی اولویت دولت دهم نیست چراکه اساسا این دولت دوست دارد پروژه‌‌هایی را شروع کند که روبان افتتاحش را خودش قیچی کند.
هاشمی تاکید داشت: توسعه مترو تهران حق مردم است و دولت دهم در کنار غربی‌ها آن را تحریم کرده است اما برای گرفتن حق گدایی نمی‌کنیم.

دنیای اقتصاد:یارانه‌ها، ابهام تولیدکنندگان و خواسته‌های بخش خصوصی
«یارانه‌ها، ابهام تولیدکنندگان و خواسته‌های بخش خصوصی»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم محمدصادق جنان‌صفت است که در آن می‌خوانید؛
هدفمند کردن یارانه‌ها با دو رویکرد بسیار مهم «آزادسازی قیمت حامل‌های انرژی و برخی از کالاهای مشمول پرداخت یارانه» و همچنین پرداخت «یارانه نقدی به شهروندان و تولیدکنندگان» کار ساده‌ای نیست و پیامدهای آن بسیار گسترده و ژرف خواهد بود.
این رویداد، اگر مطابق قانون مصوب اجرا شود و به‌ویژه در صورتی که براساس تمایل دولت، دو رویکرد یادشده ناگهانی و در یک دوره کوتاه‌مدت باشد، بنیان قیمت‌های نسبی کالاها و خدمات را با تحول عمیق مواجه خواهد کرد که به دلیل آنکه باعث تغییر قیمت تمام شده تولیدات صنعتی می‌شود مقرر شده است تا با تمهیدات ویژه‌ای از نگرانی تولیدکنندگان کاسته شود.
براساس اخبار و گزارش‌های منتشرشده قرار است که از محل منابع درآمدی قانون یادشده، مبالغی به عنوان کمک دولت به بنگاه‌های صنعتی داده شود. این مساله که کدام بنگاه‌های صنعتی و در کدامیک از رشته‌ها و فعالیت‌های موجود و به چه میزان قرار است یارانه دریافت کنند، از چند ماه پیش موضوع و محل مجادله و مناظره میان دولت و بنگاه‌ها شده است. در حالی که پیش‌بینی می‌شد، محاسبات کارشناسانه و دقیق در این باره طی ماه‌های گذشته انجام و پرونده آن بسته شده باشد، اما نشست اخیر مدیران و روسای انجمن‌های صنفی ٣٣ رشته صنعتی، به همراه رییس اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران با مسوولان وزارت صنایع و معادن نشان می‌دهد که در این باره همچنان ابهامات باقی است.
گزارش‌های ارسال شده از این نشست (به طور مثال خبرگزاری مهر) حاکی است؛ چند نفر از نمایندگان واحدهای صنعتی انرژی‌بر درباره آثار اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها ابهام دارند.
علاوه‌بر این، رییس اتاق ایران در این نشست، تاکید کرده است: «نمی‌شود قانون هدفمند کردن یارانه‌ها را بدون هماهنگی با سیاست‌های اعتباری و ارزی با موفقیت اجرا کرد. این قانون نباید به گونه‌ای اجرا شود که صنایع با بوروکراسی بیشتر مواجه شوند.»
رییس اتاق ایران با ملایم‌ترین لفظ ممکن از دولت می‌خواهد که مانع از دخالت‌های بیشتر دستگاه‌های دولتی در فعالیت بنگاه‌ها شوند. دخالت‌های احتمالی که منجر به ابهام و نگرانی ده‌ها هزار بنگاه کوچک و بزرگ صنعتی می‌شود، یکی هم از ناحیه قیمت‌گذاری دستوری است که با روح آزادسازی قیمت‌ها که ماهیت قانون است، تناقض دارد. از گوشه و کنار اخباری می‌رسد که قیمت‌گذاری دستوری درباره تولیدات واحدهای صنعتی تشدید خواهد شد و این کار ممکن است شرایط را سخت‌تر کند. از طرف دیگر، تاکید رییس اتاق ایران برای اجتناب از بوروکراسی به معنای این است که پرداخت منابع یارانه‌ای به بنگاه‌های صنعتی در دست‌اندازهای اداری و کاغذبازی‌های احتمالی نیفتد و تبعیض پیش نیاید. واقعیت این است که قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، کار چندان ساده‌ای نیست و اینگونه نباید تلقی شود که هیچ دشواری پدیدار نخواهد شد.
همانطور که اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس و سایر نمایندگان این نهاد قانون‌گذاری و صنعتگران و فعالان اقتصادی بارها بیان کرده‌اند، چاره‌کار شفاف‌سازی است. علاوه‌بر این، خواسته‌های رییس اتاق ایران را نیز باید جدی گرفت.



نظرات خوانندگان (۰ نظر)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست