همگان را به مبارزه علیه تبعیض و خودکامگی فرا میخوانیم
قطعنامه پایانی شرکت کنندگان در میتینگ مقابل مجلس شورای اسلامی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٨ خرداد ۱٣٨۵ -
۲۹ می ۲۰۰۶
مقدمه:
در طول هشتاد سال گذشته تمام اقوام و ملل ساکن در ایران شاهد غلبه سیاستهای شوونیستی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبعیضمحوری بودهاند که هویت وجودی ایران را ، در یکسانسازی هویتی بصورت عینی یا ذهنی دانسته ا ست.
سیاست یکسان سازی فرهنگی و هویتی ساکنان ایرا ن در قالب شعار «کشور پاک ـ زبان پاک ـ ملت پاک » که از زمان حکومت پهلوی آغاز گردیده است با محور قرار دادن منافع یک گروه قومی سعی در امحای فرهنگ، زبان و اقتصاد سایر مناطق کشور نموده است و سیاستهای فرهنگی اعمال شده بر این اساس استوار گردیده که تنها باید یک زبان، یک فرهنگ و یک هویت به رسمیت شناخته شده و تقویت گردد و بقیه زبانها و فرهنگها غیرخودی و بیگانه تلقی گردند بر این اساس در حالی که میلیاردها تومان از بودجه کشور صرف تقویت و تبلیغ فرهنگ، زبان، تاریخ و هویت حدود ٣۵ درصد از جمعیت کشور میگردد بقیه شهروندان از تحصیل به زبان مادری خویش محرومند .
اگرچه با پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ تا حدودی این سیاستها تعدیل گردید، و در قانون اساسی در اص و ل ۱۵ و ۱۹ و ۲۰ بر اعطای محدود حقوق اقوام و ملل تأکید شد، ولی امروزه پس از گذشت نزدیک به سه دهه از عمر جمهوری اسلامی هنور هم ، آرزوی بیش از ۶۰ درصد مردمان غیرفارس زبان کشور، مبنی بر ظهور عدالت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دل مانده و برآورده نگردیده است و پروژه سرکوب هویت و زبان ترکها، اعراب و کردها همچنان ادامه دارد.
آذربایجانیها به دلیل جمعیت زیاد و حضور تاریخی بیشتر در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران در صدر اهداف پروژه مذکور قرار گرفته اند.
در زمینه اقتصادی نیز سیاست اصلی حکومت توسعه نقاط مرکزی ایران است هرچند بی تدبیری و بی لیاقتی حاکمیت بهره چندانی هم نصیب مرکز نکرده است.
امروزه آذربایجان در حال پسرفت اقتصادی است ، آذربایجان که در عصر مشروطه از لحاظ اقتصادی در رتبه اول قرار داشت، امروز استانهایش در رتبههای میانی و آخر جدول پیشرفت و توسعه قرار دارند و استانهای آذربایجان به مهاجر فرستترین استانها تبدیل شده اند. خلاصه اینکه ثروتهای طبیعی و انسانی استانهای حاشیهای صرف توسعه استانهای مرکزی ( اصفهان، یزد، کرمان، سمنان، تهران، مرکزی و ..) می شود و با ایجاد توهم تجزیه در مناطق آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان، صنایع مادر، استراتژیک و اشتغالزا را تنها در استانهای مرکزی ایجاد کرد ه و این مناطق را ناامن معرفی می کنند.
سیستم مدیریت سیاسی کشور بیش از حد عرصه را بر فعالان ملل و اقوام تنگ کرده است و از دیدگاه اکثر احزاب مرکزنشین، سیاستمدران و مدیران، فعالیت بر اساس منافع قومی ـ ملی جرمی امنیتی به حساب آمده و با عنوانهایی چون تجزیهطلبی، پانترکیسم، پانعربیسم و ... روبرو میشود.
علاوه بر سیاست داخلی، متأسفانه در عرصه سیاست خارجی نیز شاهد بیاعتنایی به منافع مردمانی هستیم که بنا به واقعیتهای تاریخی با مردمان کشورهای همجوار و همسایه دارای علایق و احساسات مشترک فرهنگی و سیاسی هستند. نمود بسیار واضح آن ارتباط سیاسی و اقتصادی استراتژیک دولت جمهوری اسلامی ایران با کشور متجاوز ارمنستان میباشد. طبق آموزههای دین اسلام که حکومت ادعای پیروی از آن را دارد، ارتباط با هر کشوری که جان و مال و سرزمین مسلمانان را مورد تجاوز قرار دهد، حرام و باطل است. پس روابط گسترده ایران با دولتی که خاک جمهوری آذربایجان را اشغال و بیش از یک میلیون انسان را آواره و هزاراران زن، کودک و مرد آذربایجانی را قتلعام کرده چگونه قابل توجیه است؟
آنچه که از اواخر دهه شصت تحت عنوان " حرکت ملی آذربایجان " مطرح شده، حرکتی دموکراسی خواه، مدنی، هویتطلب، عدالتجو و مردمی است که تمامی اقشار ملت آذربایجان را در خود جای داده است. ما خود را میراث دار و امتداد تاریخی جنبش آزادیستان شیخمحمد خیابانی، حکومت ملی پیشه وری (۱٣۲۵-۱٣۲۴)، جنبش خلق مسلمان اوایل انقلاب می دانیم و در نهایت " حرکت ملی آذربایجان " در زمان حال نشانگر مبارزه مردمی است که هویت و منافع ملی خود را مورد تعرض دیده و در جهت دفاع از آن به حرکت درآمده است و در آینده نیز با محور قرار دادن حقوق بشر و دمکراسی در جهت پاسداری از هویت ملی آذربایجان و کسب حقوق فرهنگی، سیاسی و اقتصادیمان تلاش خواهد کرد.
پس از آنکه روزنامه دولتی "ایران" با نقض اخلاق مطبوعا ت ی و رسالت حرفه ای ، ب ه م یلیون ها شهروند تورک آذربایجان اهانت نمود، دانشجویان و عموم ملت آذربایجان با وحدت و همبستگی کامل به پا خواسته و ضمن دفاع از ارزشهای ملی و هویتی خود بر احقاق کامل حقوق ملی و فرهنگی خویش تاکید نمودند و با حضور پرشور در تجمعات اعتراضی بایکوت شدید خبری رسانه های جبهه انحصار و شوونیسم را شکسته و صدای خود را به گوش جهانیان رساندند. حکومت نیز با دستپاچگی و با توقیف روزنامه و دستگیری عوامل آن و اظهار همدلی تصنعی با آذری زبانها!!! سعی در محدود کردن اعتراضات داشت ولی حضور گسترده، آگاهانه و هماهنگ مردم نشان داد که این اعتراضها، تنها اعتراض به یک کاریکاتور نیست، بلکه اعتراض به ٨۰ سال تداوم سیستم فکری - سیاسی تبعیض ملی در ایران است که توهین به ترکها تنها یکی از خروجیهای نامبارک آن است لذا با فرض سهوی بودن کاریکاتور نیز، باید ریشه این سهو را در آن سیستم تبعیض محور جستجو کرد که چنین خطاکارانی را پرورش می دهد لذا دستگیری عوامل هتاک روزنامه را فقط برای فرافکنی انجام گرفته و آن دو نفر خود نیز نادانسته قربانی سیاستهای تبعیض محور پیش گفته میباشند.
بنابراین باید این کاریکاتور را نمود کوچکی از این سیستم تبعیضی دانست که متاسفانه در قرن ۲۱ هنوز گریبان مردم ایران را رها نکرده است.
بایکوت و سانسور خبری اعتراضات مردمی در آذربایجان، سندی دیگری از وجود سیستم پیش گفته در ایران است. این سیستم تبعیض محور از یک سو دلقکهایی را پرورش می دهد که زبان ترکی را به عمد یا به سهو اسباب تفریح قرار میدهند و از سوی دیگر خبرنگاران، روزنامه نگاران، سیاستمداران و روشنفکرانی را بار می آورد که هنوز توان باور وجود و حقوق غیرفارس زبانها را در ایران ندارند و با سکوت خود مهر تایید بر تبعیض سیستماتیک جاری میزنند.
ما معتقد هستیم که فقط ترکها و سایر ملیتها قربانیان سیاستهای تبعیض محور و شوونیستی نیستند بلکه اعمال این سیاستها موجب افتراق و دوری بیشتر گشته و بدین ترتیب در آینده مضرات آن دامن گیر هموطنان فارس زبان نیز خواهد شد لذا همگان را به مبارزه علیه تبعیض و خودکامگی در همه ابعاد آن فرا میخوانیم و به همه کوشندگان دمکراسی خواه متذکر می شویم "تا زمانی که مبارزه برای برابری فرهنگی و رفع تبعیض زبانی و هویتی جزء اولویتهای اولیه مطالبات دمکراتیک قرار نگیرد ره به جایی نخواهند برد".
با توجه به موارد بالا ما شرکت کنندگان در میتینگ مقابل مجلس شورای اسلامی مورخه ۷/٣/۱٣٨۵ خواسته های خود را به شرح ذیل اعلام میداریم:
۱.- به رسمیت شناخته شدن زبان ترکی ، جلوگیری از کاربرد لفظ مجعول "آذری زبان" در ارگانها، مکاتبات و اسناد رسمی کشور و آموزش به زبان مادری در مدارس مناطق ترکنشین کشور .
۲.- تأسیس و راهاندازی شبکههای رادیو- تلویزیونی س را سری، خبرگزاری و روزنامههای کثیرالانتشار دولتی به زبان ترکی و تأسیس فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی و ایجاد کرسی این زبان در دانشگاههای کشور .
٣- تضمین حق برگزاری آزادانه تجمعات و اعتصابات و به رسمیت شناختن همایش سالیانه ملت آذربایجان در قلعه بابک ، عدم ایجاد محدودیت برای شرکتکنندگان و جلوگیری از هرگونه برخوردهای نامناسب امنیتی .
۴- اعلام رسمی آزادی تشکیل احزاب، سندیکاها، NGO ها و انتشار آزادانه مطبوعات.
۵ - حذف موارد ترک ستیزانه ، رفع نشانههای آپارتاید قومی، نژادی و زبانی و قطع تداوم تفکرات نژادپرستانه از کتب درسی، ادبیات رسمی و رسانه ها .
۶- اعاده کلیه اسامی تاریخی مناطق جغرافیایی آذربایجان (بخصوص نامهای تاریخی آذربایجان مطابق آخرین تقسیمات کشوری در دوران مشروطیت به استانهای اردبیل و زنجان و...) و رفع موانع موجود در نامگذاری اسامی ترکی .
۷- تشکیل کمسیون حقیقت یاب متشکل از فعالین حقوق بشر، وکلا، حقوقدانان، نمایندگان مجلس، فعالین حرکت، خانواده های شهدای حوادث اخیر و ارگانهای مرتبط برای بررسی کشتارهای اخیر و محاکمه و مجازات مقصرین .
٨ . صدور اجازه تشییع جنازه کشتهشدگان حوادث اخیر در فضای آرام و عدم ممانعت از حضور اقشار مختلف مردم در آن .
۹- آزادی سریع و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان اخیر .
۱۰- رفع توقیف از نشریات آذربایجانی، که در حوادث اخیر و یا قبلاً از انتشار آنان ممانعت به عمل آمده است .
۱۱- عذرخواهی رسمی رئیس جمهور از ملت آذربایجان و خانواده ها شهدا .
در پایان بار دیگر اعلام می کنیم جهت ابراز حسن نیت و ب رای جلوگیری از سو استفاده عوامل شونیزم سرکوبگر از تجمعات بحق و قانونی دانشجویان و سایر اقشار مردم آذربایجان موقتا به اعتراضات خود پایان داده و در صورت عدم تحقق خواسته های به حق و قانونی مان، اعتراضات مسالمت آمیز را از سر خواهیم گرفت.
والسلام
شرکت کنندگان میتینگ مقابل مجلس شورای اسلامی
۷/٣/۱٣٨۵
|