قطار مهاجرستیزی به برلین رسید
اردشیر زارعی قنواتی
•
رای شناخت بهتر بحث های جاری در مورد پدیده مهاجرت و جایگاه این طبقات و طیف های اجتماعی در جامعه امروز آلمان می توان این موضوع را در ۴ ایپزود تقریبا هم زمان در عرصه سیاسی – اجتماعی این کشور دنبال کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۰ آبان ۱٣٨۹ -
۱ نوامبر ۲۰۱۰
آلمان در طی هفته های اخیر به مرکز ثقل بحث های مربوط به وضعیت و جایگاه مهاجران در بافت سیاسی – اجتماعی جوامع لیبرال دمکراسی اروپایی تبدیل شده است. ظاهرا سندروم مهاجرستیزی از پتانسیل شیوع همه جانبه به چنین جوامعی برخوردار بوده است و جناح راست در این کشورهای سوراخ دعا را برای استفاده ابزاری از این موضوع پیدا کرده است. هنوز یک ماه از جنجال مهاجرستیزی و برخورد حذفی با کولی های رومانی تبار و بلغاری در فرانسه که توسط "نیکولای سارکوزی" رئیس جمهوری راستگرای این کشور برای اخراج آنان شمشیر را از رو بست، نگذشته است که رهبران برلین نیز به این قافله پیوستند. از آنجا که در اکثریت قریب به اتفاق نظرسنجی های انجام گرفته در اروپای غربی آشکار شده است که بعد از رکود اقتصادی سال های اخیر و موضوع گسترش تروریسم اسلامی به اروپا، بیش از ۵۰ درصد از افکارعمومی این کشورها نگاه منفی و تردیدآمیزی به مهاجران دارند، این موضوع از اهمیت ویژه یی برخوردار شده است. در کنار انتشار روزانه نظرسنجی های مربوط به جایگاه مهاجران در آلمان، می بایست از یک نظرسنجی که در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۱۰ توسط شبکه تلویزیونی "ای آر دی" این کشور منتشر گردید و نشان داد که دولت ائتلافی خانم "آنگلا مرکل" صدراعظم کشور در بدترین موقعیت اعتباری در افکارعمومی قرار گرفته است استناد جست که گویای ارتباط مستقیم موضوع مهاجرستیزی با افول اعتبار جناح راست خواهد بود. در نظرسنجی فوق آمده است "مردم آلمان به طور فزاینده یی از عملکرد آنگلا مرکل و دولت ائتلافی وی ناراضی می باشند، در مقابل ٨۲ درصدی که با نظر انتقادی اعتقاد داشته اند که صدراعظم می بایست بهتر عمل کند تنها ۲٨ درصد از عملکرد او رضایت داشته اند". این نظرسنجی نشان داد که حتی ۱۰ درصد از کسانی که نسبت به مرکل اعلام رضایت کرده اند در این نکته که وی باید عملکرد بهتری داشته باشد با گروه مخالفان هم عقیده بوده اند. جناح راست اروپایی هم اکنون به طور یک صدا شیپور جنگ با مهاجران و ساکنین غیربومی را به صدا در آورده است و در این صف آرایی جنگی از هراس (شغلی – امنیتی) شهروندان به بدترین شکل ممکن سواستفاده می کند. البته جناح چپ اروپایی نیز در حالی که از حقوق شهروندی مهاجران دفاع می کند اما نسبت به بعضی از رفتارهای انزواگونه و غیرهمپیوندی آنان با فرهنگ سیاسی – اجتماعی کشور میزبان انتقاد خود را ابراز کرده و از دریچه یی متفاوت با راستگرایان خواستار عبور آنان از خط کشی های قومی – مذهبی و عدم ترجیح سنت های مغایر با زندگی مدرن از سوی آنان شده است. برای شناخت بهتر بحث های جاری در مورد پدیده مهاجرت و جایگاه این طبقات و طیف های اجتماعی در جامعه امروز آلمان می توان این موضوع را در ۴ ایپزود تقریبا هم زمان در عرصه سیاسی – اجتماعی این کشور دنبال کرد.
۱ – ایپزود زاراتسین: در اوایل سپتامبر ۲۰۱۰ "تیلو زاراتسین" رئیس بانک مرکزی آلمان با انتشار کتاب جنجالی خود "آلمان خود را از میان برمی دارد" به نقش مهاجران مسلمان در این کشور پرداخت. وی در کتاب خود این نظریه را مطرح کرد که مسلمانان در تمامی کشورهای اروپایی بدتر از سایر مهاجران خود را با جامعه میزبان تطبیق می دهند و با تشریح هزینه هایی که این مهاجران بر دوش دولت دارند، این روند را برای جوامع اروپایی خطرناک خواند. بلافاصله موسسه "امنید" یک نظرسنجی را به سفارش روزنامه "بیلد آم زونتاگ" در خصوص کتاب زاراتسین انجام داد که در تاریخ ۵ سپتامبر در این روزنامه منتشر شد و نتایج آن موید این بود که بیش از نیمی از مردم آلمان با دیدگاه وی موافق بوده و حدود ۱٨ درصد نیز موافق تشکیل یک حزب جدید توسط وی بر اساس این نظریه می باشند.
۲ – ایپزود زهوفر : نخست وزیر ایالت بایرن "هورست زهوفر" در مصاحبه با هفته نامه "فوکوس" می گوید "واضح است که شهروندان ترکیه و عرب تطبیق خود را با جامعه آلمان مشکل می بینند و به همین جهت آلمان نباید مهاجرانی که فرهنگ متفاوت دارند را بپذیرد". وی می افزاید "ما احزاب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی معتقد به فرهنگ راهبر آلمانی و مخالف جامعه ی چند فرهنگی هستیم، چند فرهنگی مرده است". زهوفر در تعریف دیدگاه خود یک طرح ۷ ماده یی ارائه می کند که بر محور فرهنگ راهبر آلمانی استوار بوده و این نظام ارزش ها و فرهنگ، متاثر از ریشه ی مسیحی – یهودی و مسیحیت، هومانیسم و روشنگری است. هر چند که بلافاصله احزاب سوسیال دمکرات، حزب چپ و حزب سبزها نسبت به اظهارات زهوفر عکس العمل منفی نشان دادند اما نظرسنجی انجام گرفته در این خصوص نیز نشان می داد که بیش از نیمی از مردم آلمان با نخست وزیر بایرن موافق می باشند.
٣ – ایپزود وولف : رئیس جمهوری آلمان "کریستین وولف" پس از جنجالی که به واسطه کتاب زاراتسین و اظهارات زهوفر در افکارعمومی به راه افتاد و انتقادات داخلی و خارجی بسیاری را به همراه داشت از موضع تعامل و مدارا با جمعیت مهاجر کشور که حدود ۲۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند، وارد این چالش ملی گردید. وی نیز در یک اظهارنظر جنجال برانگیز با انتقاد از موضع مهاجرستیزانه مقامات دولتی بر این نکته انگشت گذاشت که اسلام نیز هم چون یهودیت و مسیحیت بخشی از فرهنگ متکثر آلمان می باشد. این اظهارات خشم و انتقاد بسیاری از رهبران و جریانات سیاسی درونی در طیف راست کشور را موجب گردید و متعاقب آن بار دیگر موتور نظرسنجی در این خصوص هم به راه افتاد و مشخص شد که گویا حدود ۷۰ درصد از مردم با نظر مداراطلبانه رئیس جمهوری موافق نیستند.
۴ – ایپزود مرکل: روز شنبه ۱۶ اکتبر آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در شهر پوتسدام و در بین جوانان حزب دمکرات مسیحی با سخنرانی خود تحت عنوان "چند فرهنگی" بر امواج بلند دریای طوفانی مهاجرستیزی موجود سوار شد، تا شاید بتواند زورق شکسته خود را به ساحل امن برساند. وی در این سخنرانی به صراحت با کلیشه برداری از گفته های زهوفر بر ناهمپیوندی جامعه مهاجر با جامعه ی آلمانی انگشت گذاشت و فرمان "طبل بزرگ زیر پای چپ" را برای صف جوانان حزبی صادر کرد. وی در این سخنرانی می گوید "رهیافت جامعه چندفرهنگی شکست خورده، آن هم به طور مطلق شکست خورده است". هر چند که مرکل در دنباله اظهارات خویش می گوید "نه فقط باید به مهاجران یاری رساند بلکه باید از آنان انتظاراتی نیز داشت که در گذشته از آن غفلت شده است". آنچه فراتر از تعارفات سیاسی در این سخنان مهم است، یکی اینکه این اظهارات کلمه به کلمه از سخنرانی اوایل سپتامبر زهوفر کپی برداری شده است و دیگر اینکه تاکید وی بر شکست مطلق جامعه چندفرهنگی می تواند نشاندهنده یک موضع گیری تقابل آمیز و هشدارگونه به جامعه مهاجر آلمانی تلقی شود. این نکته که سخنرانی مرکل بیش از یک ماه بعد از سخنان زهوفر و موضع گیری متفاوت وولف انجام می گیرد نشان می دهد که صدراعظم با رصد نظرسنجی ها و تمایلات افکارعمومی، حقیقت را فدای مصلحت سیاسی کرده است.
|