رقابت آمریکا و ایران
پول خرج کردن برای نفوذ در افغانستان
جین گرین
- مترجم: حبیب ناظر
•
اعتراف به اینکه کرزای پول فراوانی از رئیس جمهور ایران، محمود احمدینژاد، گرفته است تازهترین نمونه از افتضاحهای شرمآوری است که او تا کنون به بار آورده است. کرزای آشکارا به دریافت این پول اذعان کرد، که ظاهراً منظور از آن کمک به ادارهٔ دفتر ریاست جمهوری بوده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۲ آبان ۱٣٨۹ -
۱٣ نوامبر ۲۰۱۰
حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، متحدی ناپایدار و گاهی غیرقابل اطمینان برای غرب و حامیان «ناتو»ییاش، و کاندیدای غیرقابل اعتمادی برای پوشیدن ردای رهبری ملت افغانستان به سوی «دموکراسی» است. اعتراف به اینکه کرزای پول فراوانی از رئیس جمهور ایران، محمود احمدینژاد، گرفته است تازهترین نمونه از افتضاحهای شرمآوری است که او تا کنون به بار آورده است. کرزای آشکارا به دریافت این پول اذعان کرد، که ظاهراً منظور از آن کمک به ادارهٔ دفتر ریاست جمهوری بوده است. به گفتهٔ یکی از مقامهای رسمی افغانستان در کابل: «این پول در واقع نوعی تطمیع ریاست جمهوری است.» پرداخت این پول از طرف ایران نشان میدهد که به رغم ائتلاف بی برو برگرد کزرای با آمریکا و دیگر کشورهای عضو «ناتو» که از زمان سقوط دولت طالبان در سال ۲۰۰۱ او را به زور نیروهای نظامی و میلیاردها دلار بر سر قدرت نگاه داشتهاند، دولت ایران تا چه حد در میان دار و دستهٔ کرزای نفوذ کرده است.
وضع طوری است که نشریهٔ «نیویورک تایمز» هفتهٔ پیش از قول یک مقام «ناتو» اعلام کرد که سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی ایران دودوزه بازی میکنند و پول، اسلحه و آموزش در اختیار طالبان نیز قرار میدهند. به گفتهٔ این مقام «ناتو»، مأموران اطلاعاتی ایران از کارزار انتخاباتی چندین نامزد انتخابات مجلس افغانستان در ماه گذشته نیز حمایت مالی کردهاند. امروزه نهادهای جاسوسی و اطلاعاتی ایران امکان و توان ترور مخالفان و حمله به نیروهای آمریکایی در داخل افغانستان را نیز پیدا کردهاند. این مقام «ناتو» میگوید: «به شدت نگران آن هستم که آنها توان و حضور مرگباری در داخل افغانستان و کابل داشته باشند.» اما آنچه آشکارا گفته نمیشود این واقعیت است که نفوذ رژیم ایران در تحولات افغانستان به پاییز سال ۲۰۰۱ باز میگردد، یعنی زمانی که ایران به جتهای جنگندهٔ «ناتو» اجازه عبور از آسمان ایران را داد تا بتوانند مواضع طالبان را در داخل مرزهای همسایهٔ شرقی بمباران کنند. در آن زمان رژیم تهران بی سر و صدا به تلاشهای آمریکا برای سرنگون کردن دولت طالبان در افغانستان کمک میکرد که یکی از حریفان مدعی ایران در دنیای اسلام محسوب میشد.
در حالی که آمریکا موضع حق به جانبی در مورد تلاش ایران برای «خرید» نفوذ در کابل گرفته بود، کرزای در یک بیمبالاتی فاحش بند را بیشتر به آب داد و گفت: «ایالات متحد آمریکا هم همین کار را میکند. آنها هم پول در اختیار برخی از ادارات ما میگذارند.»
واقعیت این است که از لحاظ تمایل به وجود یک دولت توانا در افغانستان که بتواند در کشور اعمال قدرت کند و از کشیده شدن مسائل افغانستان به آن طرف مرز جلوگیری کند، منافع ایران در افغانستان با منافع آمریکا تفاوت چندانی ندارد. اما آمریکا در موقعیت دشواری قرار دارد چرا که نمیخواهد این طور دیده شود که در امر افغانستان با ایران همکاری میکند، در ضمن آنکه همچنان بر ایران، برای مصالحه در مورد برنامهٔ هستهای آن کشور، فشار میآورد.
روشن است که رژیم دینسالار ایران با تلاش برای گسترش نفوذش در منطقه، در پی دستاوردهای دراز مدتتری است. عراق نیز نمونهٔ مشابه و جالب دیگری است. غرب پس از سرنگون کردن صدام و استقرار شکنندهترین ساختارهای دموکراتیک در آن کشور، نومیدانه شاهد این احتمال است که گروههای شیعهٔ هوادار رژیم دینسالار ایران توازن قدرت در دولت جدید عراق را به نفع خود تغییر دهند. با روشنتر شدن اینکه پیروزی در این «جنگ» ناممکن است، بالاخره زمانی فرا خواهد رسید که فشار برای بیرون رفتن از افغانستان در کشورهای غربی تشدید خواهد شد. به این ترتیب، شاید دولتی به رهبری حامد کرزای در حال حاضر بهترین گزینه باشد، که در ضمن با پول ایران هم تطمیع شده است و کنار آمده است. البته با توجه به ترکیب مسلمانان در کشور، هنوز این امکان وجود دارد که دولتی با مواضع و پیوندهای دوستانهتر با ایران نیز به قدرت برسد.
نتیجهٔ این نبرد قدرت به هیچوجه روشن و قطعی نیست، اما دست آنهایی را رو میکند که سعی میکنند به دروغ احمدینژاد و دولت او را به عنوان شخص و نهادی ضد امپریالیستی معرفی کنند. اگرچه مقاصد آمریکا از تلاشهایش روشن است، ولی نگرانی اصلی رهبری ایران هم به هیچوجه حقوق مردم افغانستان نیست، همانطور که در خود ایران هم توجهی به سرنوشت مردم ایران ندارد. هدف اصلی رهبری ایران گسترش نفوذ ژئوپولیتیکی رژیم اسلامی در منطقه و استقرار یک خلافت اسلامی گستردهتر است که ایران در مرکز آن قرار داشته باشد.
نیروهای مترقی و صلحدوست جهان حق دارند در مورد مأموریت «ناتو» در افغانستان و پیامدهای آن برای مردم کشورشان نگران باشند، اما نباید فریب بخورند و فکر کنند راهی که رژیم ایران در پیش گرفته است، جایگزینی برای «ناتو» است. تا زمانی که مردم افغانستان، ایران و بقیهٔ منطقه نتوانند حرف خود را بزنند و در سرنوشت خود دخالت موثر داشته باشند، امیدی برای یافتن یک راه حل پایدار برای مشکلات خاورمیانه نخواهد بود.
اصل این مقاله به زبان انگلیسی توسط خانم جین گرین، از رهبران کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر)، نوشته شده و در روزنامه های مورنینگ استار، چاپ لندن، و جهان مردم ( People's World ) در ایالات متحده، و تعدادی از سایت های مترقی جهان منتشر شده است.
peoplesworld.org
www.morningstaronline.co.uk
اطلاعات تماس با کودیر:
آدرس پستی:
B.M.CODIR
London
WC1N 3XX
UK
Website: www.codir.net
E-mail: codir_info@btinternet.com
|