مردم آذربایجان حقوق انسانی خود را می خواهند
اعلامیه حزب مشروطه ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۰ خرداد ۱٣٨۵ -
٣۱ می ۲۰۰۶
رژیم اسلامی در سراشیب توقف ناپذیر خود میوه های زهراگین درخت تلخی را که در خاک میهن ما نشانده است می چشد. بازی کردن با عواطف مردم در عین سخت ترین سرکوبگری ها؛ عوامفریبی در عین غارت ثروت مردم؛ و گذاشتن خرافات بجای سربلندی ملی، اکنون پیامد های خود را ظاهر می سازد. جکومتی که با صرف میلیون ها دلار در این سو و آن سوی جهان، توده های نا آگاه را مدت ها به بهانه چاپ یک کاریکاتور به خیابان ها ریخت و عده ای را به کشتن داد، اکنون پاسخ خود را در تظاهرات پردامنه هر روزی در شهر های شمال غربی ایران به بهانه چاپ یک کاریکاتور و کسته شدن چندین ایرانی که تازه ترین قربانیان سیاست های ضد ایرانی رژیم اند می گیرد .
تظاهرات روز های اخیر سرباز کردن عقده هائی است که در بیست و چند سال گذشته انباشته است و بهر بهانه می تواند در هر جای ایران تکرار شود. مردمی که از حقوق انسانی خود محرومند و زندگی شان روز به روز بد تر می شود شاهد فربه شدن آخوند ها و عوامل آنها هستند. درامد نفت بالا تر می رود ولی به موازات بیکاری و فقر پردامنه در جامعه. به مردم هر روز چه به عنوان فرد انسانی و چه شهروند ایرانی توهین می شود و همه اش ستایش حماس فلسطین و حزب الله لبنان است. مردم می خواهند امور خود را دردست گیرند و از ستم حکومت مرکزی فاسد آسوده شوند، اما پاسخشان با زندان و شکنجه داده می شود. از همه بد تر سوء استفاده از تظاهرات خودجوش مردمی و کوشش برای منحرف کردن افکار عمومی است که به قصد بهره برداری سیاسی صورت می گیرد. رسانه ها و تبلیغات رژیم سعی می کند انفجار تظاهرات آزادیخواهانه مردم را با مداخلات خود تبدیل به وسیله ای برای شکاف انداختن در جامعه گردانند .
خواست های برحق مردم در آذربایجان مورد پشتیبانی همه آزادیخواهان ایرانی و جنبش دمکراسی و حقوق بشر ایران است. ما می دانیم که پاره ای شعار های تحریک آمیز به قصد ترساندن مردم و راندنشان به دامن رژیم داده می شود. رژیم می خواهد گروهی از مردم را چنان از گروهی دیگر بیگانه سازد که مبارزه با آن را فراموش کنند و به جان یکدیگر بیفتند. اعتراض به اهانت هائی که به آذربایجانیان می شود ربطی به دامن زدن به دشمنی قومی ندارد که صرفا به سود رژیم تمام می شود. ما همه در مبارزه خود برای واژگون کردن نظام ارتجاعی آخوندی و پایان دادن به هر گونه تبعیض در جامعه، یگانه ایم. مبارزه ما ربطی به زبان مادری هیچکدام ما ندارد. این یک مبارزه ملی است و هر ایرانی، چه احساس بستگی قومی داشته یا نداشته باشد، در آن شریک است. ایران باید مال ایرانی باشد و ایرانی با ایرانی دیگر تفاوتی ندارد. تفاوت ها را ساختار سیاسی و حکومتی پدید آورده است و همه ایرانیان سود مشترک در برچیدن بساط این حکومت و سیاست هایش دارند. اکنون که آذربایجانیان از شهر های دیگر برای پشتیبانی از اعتراضات مردمی رو به تهران نهاده اند بر همشهریان تهران است که با همه نیرو به این تظاهرات بپیوندند. موضوع، تبریز و اردبیل و زنجان و ارومیه نیست. موضوع، تجاوزی است که دهه ها به حقوق مردم ایران شده است .
آخوند ها و اسلامگرایان رادیکالی که چهل سال و بیشتر در جامعه ایرانی باد و بلکه توفان کاشته اند اکنون دارند به پایان راهشان می رسند. آنها شیرازه کشور را از هم گسیختند که آسوده تر بگیرند و ببرند و بکشند. ولی اکنون شیرازه حکومتشان است که از هم پاشیده می شود. ایران جز آگاه ترین فرزندانش پناهی ندارد. بر آنهاست که اختلافات خود را با بحث گشاده ولی سازنده برطرف سازند و با توافق های اصولی خود نیروئی برای نگهداری این کشور پدید آورند. ایران همراه رزیم اسلامی به پرتگاه نزدیک می شود. باید کاری کرد که رژیم اسلامی، ایران را با خود تا پایان فاجعه بارش نبرد .
|