تحلیل «تهران امروز» از اختلافات احمدی نژاد و متکی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣۰ آذر ۱٣٨۹ -
۲۱ دسامبر ۲۰۱۰
فارغ از آنکه منوچهر متکی در طول پنج سال و سه ماه سکانداری وزارت امور خارجه، چه کارنامهای از خود به جای گذاشت، یک ویژگی بارز «آقای دیپلمات» باعث میشود برکناری متکی، نگرانیهای جدی تر را برای آینده دستگاه دیپلماسی ایران به وجود آورد.
مروری بر سوابق متکی نشان میدهد که او، از معدود مدیران ارشد کشور است که از اول انقلاب تاکنون فقط در یک رشته تخصصی، مسئولیت پذیرفته و کار کرده است؛ متکی از همان مجلس اول شورای اسلامی که عضو کمیسیون سیاست خارجی بود تا پیش از برکناری عجیباش در
۲۲ آذر ٨۹، صرفا در پستهای دیپلماتیک و مرتبط با سیاست خارجی کار کرده است:
-نماینده مجلس شورای اسلامی (دوره اول- عضو کمیسیون خارجی): ۱۳۵۹
- رئیس اداره هفتم سیاسی- وزارت امورخارجه: ۱۳۶۳
- سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه:۱۳۶۴
-مدیر کل اروپای غربی وزارت امورخارجه:۱۳۶۸
-معاون امور بینالملل وزارت امورخارجه:۱۳۶۸
-معاون حقوقی، کنسولی و امور مجلس وزارت امورخارجه:۱۳۷۱
-سفیر جمهوری اسلامی ایران در ژاپن: ۱۳۷۳
-مشاور وزیر امورخارجه:۱۳۷۸
-معاون بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: ۱۳۸۰(مامور ۲سال)
-نماینده مجلس شورای اسلامی (دوره هفتم- رئیس کمیته روابط خارجی کمیسیون امنیت ملی):۱۳۸۳
-وزیر امور خارجه در دولت نهم و دهم (از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹)
سه دهه حضور مستمر در فعالیتهای دیپلماتیک، متکی را با فوت و فن روابط بینالملل آشنا کرده بود و البته رشته تحصیلیاش یعنی روابط بینالملل نیز پشتوانه علمی او در این عرصه بوده است.
این سوابق علمی و عملی، از سال ۱٣٨۴ تا قبل از برکناریاش در هفته گذشته، یک کارکرد عمده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشت و آن «جلوگیری از نفوذ افراطگرایی در سیاست خارجی» بود.
در سال ٨۴ بسیاری از یاران حلقه نخست آقای احمدینژاد، نه تنها کوچکترین سابقهای در روابط بینالملل نداشتند بلکه تا قبل از دولت نهم حتی یک سفر خارجی هم نرفته بودند.
علاوه بر آن، افکار افراط گرایانه آنها علاوه بر صحنه سیاست داخلی، حوزه روابط خارجی را نیز هدف قرار داده بود. گمان آنها این بود که همانگونه که در داخل کشور پیروز انتخابات شدهاند، میتوانند در خارج نیز بدون رعایت اصول دیپلماتیک و ظرایف آن، سیاست خارجی را اداره کنند.
در چنان شرایطی، یک اتفاق غیرمنتظره، نجات دهنده سیاست خارجی ایران از التهابات ناشی از افراط گرایی شد: منوچهر متکی که رئیس ستاد انتخاباتی علی لاریجانی در تهران بود، وزیر خارجه شد.
البته متکی، گزینه احمدینژاد نبود اما رئیسجمهور جدید، نصیحت بزرگان نظام را پذیرفت و او را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرد.
بدین سان، یک تقابل پنج سال و سه ماهه بین «جریان غیرمعتقد به قواعد دیپلماسی» از بیرون وزارت خارجه به سرپرستی احمدینژاد و «طیف دیپلمات و جهان آشنا» در درون وزارت خارجه به رهبری منوچهر متکی شکل گرفت.
ویژگی شاخص جریان نخست، عدم توازن در مواضع بود. به عنوان مثال از یک سو، شدیدترین مواضع و غیردیپلماتیکترین ادبیات را علیه آمریکا به کار میگرفت و از سوی دیگر ذوق عجیبی برای برقراری رابطه داشت.
رئیسجمهور در سفرهای استانیاش، با لحنی حتی گاه خارج از عرف ایرانی، به سران آمریکا میتاخت و در عین حال، نامههایی بدون همفکری با دستگاه دیپلماسی به آنان مینوشت که همگی نیز بیپاسخ ماندند.
در چنان شرایطی، متکی وزنه تعادل در سیاست خارجی ایران بود و تا جایی که میتوانست میکوشید مانع از اقدامات غیرمتعارف و نسنجیده برخی مسئولان در عرصه سیاست خارجی شود.
به عنوان مثال، هنگامی که شبکه خبری الجزیره، به نقل از کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده آماده چرخش ۱٨۰ درجهای در سیاستش نسبت به ایران است، احمدینژاد با متکی تماس میگیرد و با لحنی تند به او میگوید: حالا که آمریکاییها درصدد اصلاح سیاست خود نسبت به ایران هستند، شما چرا فرصت سوزی میکنید و از این اظهارات استقبال نمیکنید؟!
احمدینژاد سپس از متکی میخواهد به سخنگوی وزارت خارجه دستور دهد که فورا از این سخنان استقبال کند.
متکی اما این کار را نمیکند و صرفا از مسئولان وزارت خارجه میخواهد متن کامل سخنان رایس را پیدا کنند. او در برابر فشارهای رئیسجمهور و در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره اظهارات رایس، پاسخی دیپلماتیک میدهد: «خانمها معمولا شجاع ترند» همین! سرانجام پس از تحقیقات، کاشف به عمل میآید که رایس آن جمله را واقعا گفته، اما آن را مشروط به توقف کامل غنی سازی در ایران کرده بود.
در آن مقطع، اگر کسی با ویژگی «اطاعت پذیری مطلق» وزیر خارجه بود، فورا امتثال امر میکرد و به رایس چراغ سبز نشان میداد و بعد باید کلی تلاش میشد تا بحث توقف غنیسازی از این چراغ سبز منها شود!
اینک اما، آقای دیپلمات در راس دستگاه دیپلماسی نیست. در این میان هر چند صالحی سرپرست وزارت خارجه، چهرهای تکنوکرات محسوب میشود اما اولا مشخص نیست که وزیر خارجه شود یا خیر و ثانیا معلوم نیست آیا میتواند به اندازه متکی در برابر افراط گراییهای تحمیلی بر سیستم وزارت خارجه و به محاق بردن بدنه کارشناسی آن مقاومت کند؟
فراموش نکنیم که متکی، شخصی قائم به نفس و دارای حمایت مقامات ارشد نظام بود اما صالحی چهرهای است که استقلال شخصاش، بیشتر در عرصه علمی و دانشگاهی است، اما در حوزه سیاست، وامدار خود احمدینژاد محسوب میشود و لذا طبیعتا قدرت چانه زنی و مقاومت بسیار کمتری خواهد داشت بهویژه آنکه از ماجرای متکی و برکناری عجیب و غریبش، قاعدتا این عبرت را گرفته که در دولت دهم، وزیر مستقل و کارشناس همواره بر لبه تیغ حرکت میکند.
|