فاجعه های زیست محیطی و گناه مردم
فرید راستگو
•
براستی گناه طبیعت، جانوران و مردمی که نمی خواهند بمیرند چیست؟ اکنون زنگ خطر مرگ زودرس محیط زیست ایران که امانتی در دست ما برای آیندگان می باشد به صدا در آمده است. تا زمانیکه چنین حاکمانی که تعلقی نه به ایران و نه به ایرانیت دارند و بر ایران و ایرانیان حکومت می کنند، وجود پدیده هایی بنام فاجعه های انسانی و زیست محیطی در ایران چیز عجیب و غریبی نخواهد بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱ دی ۱٣٨۹ -
۲۲ دسامبر ۲۰۱۰
بیش از یکماه هوای آلوده تهران از مرحله هشدار به مرحله اضطراری رسیده بود. مرحله اضطراری، یک مرحله قبل از مرحله مرگ آنی است. تهران یکی از آلوده ترین شهرهای جهان محسوب میشود و هشدار در مورد افزایش هوای آلوده چیز جدیدی نیست چون هوای شهر تهران غالباً آلوده است و دائماً در مرحله بسیار ناسالم و هشدار بسر می برد.
در بحث آلودگی هوا دو موضوع موثر است، اول شرایط جوی و دوم منابع آلوده کننده (منابع انتشار آلایندهها)
شرایط جوی
تهران بزرگ با مساحت ۷۰۷ کیلومترمربع در موقعیت ۵۱/۱۰ درجه طول جغرافیایی و ٣٨/۴۱ درجه عرض جغرافیایی و در ارتفاع حدود یک هزار و ۲۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است.
قله دماوند با ارتفاع پنج هزار و ۶۲٨ متر از شمال و قله توچال با ارتفاع ٣ هزار و ۹٣٣ متر ارتفاع در شمال غربی آن قرار دارد. کوههای جنوب و جنوب شرقی آن در حدود ۲ هزار متر ارتفاع دارند. ارتفاع مرکز تهران حدود یک هزار و ۲۰۰ متر و ناحیه شمیرانات حدود یک هزار و ۶۰۰ متر از سطح دریا می باشد. واقعیت اینست که تهران بعلت موقعیت جغرافیائی خود، دارای شرایط جوی خوبی نیست و بسیاری از روزها بخصوص در زمستان اینورژن ( وارونگی هوا) دارد. وارونگی هوا، به پدیده ای گفته می شود که بر اثر افزایش سرمای هوا، لایه های گرم تر در سطح بالاتر آسمان و روی لایه های سرد قرار می گیرد و به این ترتیب ضمن جلوگیری از تشکیل ابر و امکان بارش، مانع گردش هوا نیز می شود. وارونگی هوا موجب تراکم هوای آلوده در محدوده معینی میشود و هر قدر ارتفاع وارونگی هوا کوتاهتر و مدت آن طولانی تر باشد بدیهی است که میزان خطرات آن فزونی مییابد. شرایط جوی تهران موجب می شود تا بیش از دوسوم روزهای سال این شهر با پدیده وارونگی هوا مواجه شود و این حالت بیشتر در پاییز و زمستان روی میدهد. طبق آماری که در طول ۵ سال از ایستگاه مهرآباد گرفته شده است، بیشترین میزان ارتفاع وارونگی دما در فصل پاییز ۴۱۹ متر، در فصل زمستان ۴۰۴ متر، در بهار ٣۵۴ متر و در تابستان ٣٨۴ متر بوده است. همچنین میانگین مدت زمان وارونگی دما ۲٣۹ روز بوده است که در بهار ۵۷ روز، در تابستان ۶۱ روز، در پاییز ۵٨ روز و در زمستان ۶۱ روز بوده است. در حالت وارونگی هوا، جریان هوا قطع میشود و هوا حالت سکون و آرام به خود می گیرد. این وضعیت موجب تجمع مواد آلاینده در نزدیکی سطح زمین و تشدید آلودگی هوا میشود.
منابع انتشار آلوده کننده ها
در شهرها و حاشیه آنها، موتورسیکلت ها، ماشینها، مینی بوس ها واتوبوسها، هواپیماها، نیروگاه ها، پالایشگاه ها و نیز کارگاه ها و کارخانجات و همچنین ساختمانسازی، باعث آلودگی هوا می شوند. در خارج از شهرها غبار حاصل از شخم زدن زمین به وسیله تراکتورها، ماشینها و کامیونهایی که در جادهها، بالاخص در جاده های شنی یا خاکی میرانند، ریزش کوه و دود حاصل از آتش سوزی بیشهها و مزارع و گرد و غبارها باعث آلودگیهوا میشود.
یک عامل مهم دیگر آلودگی هوا در اغلب شهرهای بزرگ، گاز اُزن در سطح زمین است. اُزن در سطح زمین هنگامی تشکیل میشود که گازهای آلاینده حاصل از اتومبیلها و سایر وسائلی که سوخت مصرف میکنند با نور خورشید واکنش میکند؛ در نتیجه گاز ازنی به وجود میآید که برای انسان سمی است. گاز ازن در شرایط ساکن بودن هوا، درخشندگی نور خورشید و آب وهوای گرم، بیشتر به وجود میآید. این ازن در سطح زمین را نباید با "ازن خوب" که کیلومترها بالاتر در قسمت فوقانی جو زمین قرار دارد و اشعه ماوراء بنفش مضر خورشید را جذب میکند اشتباه گرفت.
اگزوز اتومبیل در شهرها، آلایندههای متعددی را از خود خارج میکند از جمله مونواکسیدکربن، دی اکسید نیتروژن، دیاکسید گوگرد، ذرات معلق از جمله ذرات کوچکتری مثل فرمالدوئید، هیدروکربن های حلقه ای و بنزن که خطرناکترین ترکیب آلاینده هوا بوده و موجب بروز سرطان خون و بیماریهای مرتبط با آن است. در این زمینه خانم معصومه ابتکار، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نیز در پاسخ به این سوال که چرا از آلودگی هوا کماکان به عنوان مهمترین خطر محیط زیست تهران نام برده میشود، گفت: متأسفانه سموم آلودگی هوا مستقیما وارد جریان خون میشوند. از طرفی، آلودگی هوا از آن دسته معضلاتی است که به شکلی گسترده تبعات و آثار سوء خود را به یک میزان در شمال و جنوب شهر پخش میکند. خطر آلایندههای جدیدی نظیر بنزن (BTX)، تولویین و گیزایلین نیز وجود دارد که به دلیل رعایت نکردن استانداردها، چه در حمل و نقل بنزین و چه در ایستگاههای پمپ بنزین از ۲ سال قبل به ما گزارش شده است. این گزارشها نشاندهنده ی نشست ترکیبات و بخارات حاصل از بنزین به میزان ۲۰ برابر بالاتر از حد مجاز است. این ترکیبات سرطانزا هستند که بسیار نگرانکننده است.
تهران دارای هر دو موضوع موثر آلودگی هوا می باشد و هر ساله چندین هزار نفر بعلت آلودگی هوا از بین می روند. اخیراً دکتر ندافی از وزارت بهداشت در جلسه ای با نمایندگان تهران، آمار مرگ و میر سالیانه شهروندان در اثر آلودگی هوا را در شهر تهران به تفکیک آلاینده بیان کردند، و براساس این آمار حداقل فوت در اثر ذرات معلق در سال در تهران ۲۶۵۸ نفر، منوکسید کربن۱۵ نفر، اُزُن ۷۲ نفر و دی اکسید گوگرد ۸۹۶ نفر است. بنابراین سالی ٣۶۴۱ نفر طبق قول آقای ندافی و سالی ۱۰ هزار نفر طبق آمارهای نیمه رسمی بر اثر آلودگی هوا در تهران فوت می کنند. هر چند هیچکدام از این آمارها مستند علمی ندارد چون آمارها را در طول چند سال و در مواقع مختلف باید گرفت ولی می تواند هشدار دهنده باشد. باید گفت به غیر از مرگ و میرهای ناشی از آلودگی بسیار شدید هوا در کوتاه مدت، آلودگی هوا در درازمدت قطعاً اثرات زیانآوری بر روی انسانها دارد.
واقعیت مرگ آور آلودگی هوای شهر تهران با استقرار شرایط پایدارجوی، همچون سال های پیش مورد بحث قرار گرفته است. همانطوریکه در فوق گفته شد امسال آلودگی هوا از شرایط هشدار به شرایط قبل از مرگ یعنی اضطراری رسیده است که علت اصلی آن هنوز بر کسی روشن نیست. علت هر چه باشد امسال آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ ایران بدلیل تحریم ها منجمله تحریم واردات نفت و در پی آن تولید نفت غیر استاندارد مبدل به رقابت و جدلی جدی بین مافیاهای مختلف حاکم از یک سو و نهادهای مختلف دست اندر کار مثل شهرداری، سازمان محیط زیست، سازمان سنجش کیفیت هوا و خودرو سازی شده است. بدون توجه به حال زار مردم و حالت خفگی شهروندان تهران و شهرهائی چون اصفهان، کرج، اهوازو شیراز و..... هر کس دیگری را محکوم می کند تا از خود رفع مسئولیت نماید. شعار کی بود کی بود من نبودم اینجا به کمک دولتمردان بی وطن آمده است. برخی از نمایندگان، دولت را بعلت تولید نفت غیر استاندارد مسئول می دانند و دولت خودروسازی را بعلت عدم استفاده از قطعه کنیسر در خود روها که باعث جلوگیری از انتشار بخار بنزین میشود و نامناسب بودن قطعه کاتالیزور متهم می کند. برخی به مینی بوس ها و موتورسیکلیت بند کرده اند و این وسائل راعامل اصلی آلودگی هوا می دانند. ولی در هر صورت تب مسئله آلودگی هوا در تهران باعث برگزاری جلسات متناوب در این خصوص شده است. مسئولان و مدیران در ردههای مختلف و سازمانها و نهادهای گوناگون اندر باب اهمیت این موضوع و چه باید کردها سخن میرانند و ماحصل این جلسات و سخنرانیها، چون سالهای پیش هیچ خواهد بود. اما چرا علیرغم سال های متمادی آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگی چون اصفهان- شیراز- اهواز- تبریز- اراک- کرج- مشهد و .... باید روز به روز شرایط زیست محیطی ایران از جمله آلودگی هوا بد و بدتر شود؟ چرا وقتی از خرداد تا آبان فقط هشت روز هوای تهران سالم بوده است نباید به فکر زمستان بود؟ ایلنا اخیرا گزارش داد که از خرداد تا آبان سالی جاری، فقط ٨ درصد روزها کیفیت هوا از نظر وزارت بهداشت سالم بوده و در ۶۷ درصد روزها، ذرات معلق بیشتر از حد مجاز، ۵۶ درصد روزها، میزان ازن بالاتر از حد مجاز، ۴٣ درصد روزها، میزان مونواکسید کربن بالاتر از حد استاندارد، ۱۲ درصد روزها ۲NO، بالاتر از حد مجاز بوده است. چرا علیرغم تمامی تجارب بشری در مورد چگونگی بهبود آلودگی هوا امسال باید آلودگی هوا به شرایط قبل از مرگ برسد؟ چرا به قول دکتر یوسف رشیدی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران باید میزان آلاینده های هوای تهران ۱۰ برابر استاندارهای جهانی باشد؟ و چرا کسی نباید پاسخ گوی این معضل باشد؟ چرا پس از گذشت حدود ۵۰ سال از اتفاقات ناگواری که در شهر لندن و کشورهای بلژیک و آمریکا افتاده و بحرانهای آلودگی هوا در این شهرها و کشورها، ما باید دوباره با تجربه تلخ آنها مواجه شویم و سلامتی و جان انسانهای فراوانی را در کلانشهرهای ایران بویژه تهران تهدید کنیم؟.
پاسخ تمامی این چراها مشخص و معلوم است. طی ۱۵ سال گذشته هوای کلانشهرهای ایران بخصوص تهران روز به روز بدتر شده است ولی در حقیقت دولتمردان نالایق حاکم بدون توجه به صحت و سلامت و جان مردم در صدد نابودی ایران و ایرانیان می باشند و هدفی جز به آب و آتش کشیدن این مرز و بوم ندارند. با نگاه کوتاهی به اخبار چند روز گذشته در باب فاجعه های زیست محیطی به صحت گفتار فوق بیشتر پی می برید.
۲۰ آذر/ به گزارش خبرنگار ایلنا، از شمال کشور خبر میرسد که آتشسوزی همچنان در مناطق مختلف استان گلستان،ادامه دارد.
سید نجیب حسینی نماینده مردم مینودشت وکلاله در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: آتشسوزی جنگلهای گلستان هنوز ادامه دارد و مهار نشده و با وجود شدت وزش باد در طی چند روز گذشته آتش گسترش چشمگیری داشته است. او با انتقاد ازعملکرد مسئولان کشور در برخورد با این آتشسوزی گفت: جای تعجب است که به جنگل گلستان که بعنوان گل سر سبد جنگلهای کشور شناخته میشود و به تمام مردم ایران تعلق دارد به صورت ملی نگاه نمیشود.
جنگل ابر همچنان در آتش
از شمال شرق کشور نیز خبر میرسد که آتش جنگلهای ابر در شاهرود استان سمنان که از روز سهشنبه آغاز شده است همچنان ادامه دارد. طبق آخرین اخبار تا روز جمعه، آتش در مناطقی در جنگل ابرمهار شده ولی هنوز خاموش نشده است. به گفته منابع محلی، تاکنون حداقل ٣۵ هکتار از جنگلهای این منطقه در آتش سوخته است. صعبالعبور بودن و شیب بالا در مناطق آتش، کار امداد رسانی را به این مناطق سخت و دشوار کرده است.
از غرب کشور نیز خبر میرسد که آتشسوزی جنگلهای مریوان و سروآباد که از ابتدای خرداد ماه آغاز شده است همچنان ادامه دارد.
به گفته ایرج قادری، آمار آتش تا امروز صبح به ٨۶۰ نقطه رسیده است که در یک ماه گذشته با توجه به عدم بارش باران هم در تعداد و هم حجم آتش افزایش چشمگیری مشاهده میشود.
طبق آخرین خبرها تاکنون بیش از ٣۵ هزار هکتار از جنگلهای مریوان و سروآباد در آتش سوخته است به طوری که مناطق جنگلی در خط مرزی ایران با عراق به طور کامل محو شده است. روستاهای پیلهور، رشهده، خوشکلام، سردوش، بیشترین میزان گستردگی جنگلهای سوخته در منطقه مریوان و سروآباد را به خود اختصاص دادهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود اینکه مسوولان در مورد وسعت عرصههای سوخته در گلستان اظهارنظر نکردهاند اما برخی گزارشات از وسعت ۷۰ هکتاری مناطق سوخته خبر میدهد. گرچه بیشتر این آتشسوزی سطحی بود و به تنه و تاج درخت آسیبی نرسانده است.
آتشهای پراکنده سایر نقاط عرصه سبز شمال کشور را نیز در نقاطی مانند ساری، گلوگاه و قائمشهر در استان مازندران و درفک و سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در استان گیلان را بینصیب نگذاشته است. گزارشها حاکی است که در اثر حریق جنگلهای منطقه «اچوفی» در شهرستان ساری به مساحت ۱ هکتار و در منطقه سوادکوه به مساحت ۴ هکتار طعمه حریق شده است. در حال حاضر منطقه درفک، سراوان، املش دشت و ارتفاعات دیلمان در آتش میسوزند.
در خبر دیگری می خوانیم که خشکیدن رودخانه ها، چشمه هاو قنوات در ایران، سبب کسری آب در ایران بی آب شده است. کمبود باران باعث خشکسالی در مناطقی مثل قائنات و روستاهای اطراف شده است. شماری از کارشناسان با ابراز نگرانی از روند آلودگی زیست محیطی دریای خزر معتقدند این دریا در آستانه مرگ تدریجی است و چارهاندیشی و تدبیر برای رفع مشکلات آن به تعامل منطقهای و فرامنطقهای نیاز دارد.
دریاچه ارومیه، دومین دریاچه نمک دنیا در ابتدا آبش سرخ شد و امروز خبر از خشک شدن آن می رسد. نشست فاضلاب شهری دلیل مرگ جمعی ماهی یان استان هرمزگان شده است. روزی نیست که خبری از وضعیت بد محیط زیست در ایران و نابودی آن شنیده یا خوانده نشود. اخباری از قبیل گسترش بیابانها، آلودگی استانها بر اثر گرد و غبار، آلودگی هوا در اغلب کلانشهرها، آتش سوزی و تخریب جنگلها، ظهور پدیده کشند سرخ در آبهای ساحلی خلیج فارس، تهدید برخی انواع جانوری و گیاهی، ورود گسترده آلاینده ها و پسماندهای صنعتی به طبیعت و آب شرب، خشک شدن بسیاری از تالاب ها چون تالاب انزلی و قرار گرفتن دریاچه ارومیه در معرض مرگ، از فاجعه های مهم زیست محیطی ایران است.
براستی گناه طبیعت، جانوران و مردمی که نمی خواهند بمیرند چیست؟ اکنون زنگ خطر مرگ زودرس محیط زیست ایران که امانتی در دست ما برای آیندگان می باشد به صدا در آمده است. تا زمانیکه چنین حاکمانی که تعلقی نه به ایران و نه به ایرانیت دارند و بر ایران و ایرانیان حکومت می کنند، وجود پدیده هایی بنام فاجعه های انسانی و زیست محیطی در ایران چیز عجیب و غریبی نخواهد بود و مطمئناً شرایط بدتر از این هم خواهد شد زیرا سی و دو سال تجربه عملی پشت سر داریم. پس اگر مردم نمی خواهند شاهد مرگ زودرس محیط زیست کشورشان و مرگ تدریجی خویش باشند و نمی خواهند خود و فرزندان شان مبتلا به انواع و اقسام بیماریهای تنفسی، ریوی، قلبی، پوستی و سرطانی شوند، راهی جز براه اندازی جنبشی همگانی جهت استقرار حاکمیت خود بر سرنوشت خویش نخواهند داشت. تحمل و توجیه اسارت و بردگی، خود گناهی نابخشودنی است.
سرافراز و پیروز باشید
Fa_rastgou@yahoo.com
|