نامه به استاندار
مسعود برزگر جلالی، مدیرمسئول هفته نامه ساقی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۴ خرداد ۱٣٨۵ -
۴ ژوئن ۲۰۰۶
استاندار محترم آذربایجان شرقی
جناب آقای مهندس معمارزاده
سلام علیکم
هفته گذشته تبریز شاهد یکی از پرحادثه ترین هفته های خود پس از انقلاب بود و در عرض ۲ ساعت نظم و آرامش و امنیت در سرتاسر شهر بر هم خورد و شیشه های اکثر بانکها در مسیرهای اصلی شکست و عده ای زخمی و عده ای دستگیر و یک جریان هماهنگ یا ناهماهنگ اعتراض خود را از وضع موجودشان بدینگونه به مدیران کشور و استان رسانیدند.
اما آنچه در اینگونه حوادث تاکنون تجربه شده و می شود این است که مسئولین کشور بویژه استان بدون بررسی و آسیب شناسی و دریافت پیام های آشکار و پنهان آن هیچ خم به ابروی شریف نیاورده و تنها به ماست مالی کردن وقایع و موضوعات پیش آمده اکتفا کرده و هیچ تعمق و تعقل در چرایی و چگونگی ایجاد اینگونه حرکتهای آشوب طلبانه و به ظاهر انقلابی به مخیله خود راه نمی دهند و می خواهند با اعلام اینکه چند نفر انگشت شمار و نفوذی که از آن سوی مرزها آمده بودند, مشکلات خود را به گردن نمی دانم که؟ و اجنبی و ... بیندازند و به غائله مثلا خاتمه دهند.
جناب آقای استاندار, یقینا خبر دارید و یا به شما این خبر نرسیده که در همه این آشوب های خیابانها در سطح شهر و شکستن شیشه های بانکها و مراکز دولتی و آتش زدن خودروی پلیس و ضرب و شتم مامورین انتظامی نکته بسیار بارز و قابل تعمق و شایسته تحلیل کارشناسانه و دلسوزانه ای بود و آن اینکه مردم عادی و رهگذر و کوچه و بازار, در برابر این بی نظمی ها و تجاوز به حریم امن مراکز دولتی و خصوصی, اعتراضی نکرده و مقابله مردمی با موضوع نداشته و بی تفاوت به این ناهنجاری های اجتماعی فقط تماشاگر این صحنه ها بوده و احتمالا از دیدن چنین صحنه هایی لذت هم می بردند.
آیا به راستی می دانید چرا چنین بود؟ مطمئنا اگر در بطن و متن این تظاهرات و اعتراضات و آشوب ها و جنجالها و سنگ پراندن ها و شیشه شکستن ها و آتش زدن ها و ... بودید حتما این بی تفاوتی قاطبه مردم را می دیدید و آنگاه در خلوت و تنهایی خود با خدایتان قطعا این علامت سوال بزرگ در ذهنتان نقش می بست که: چرا مردمی که در تمام عرصه های سرنوشت ساز از اول انقلاب تاکنون در صحنه حاضر و ناظر و همدوش دولتمردان بودند, اینک اینچنین بی تفاوت و فقط ناظر شده اند؟
اینجانب به جهت انجام رسالت انقلابی و میهنی و ملی خویش و به جهت ایفای نقش مطبوعاتی خود و به قداست قلم که خداوند تبارک و تعالی بر آن قسم یاد کرد می خواهم صمیمانه و بعنوان یک برادر کوچک بطور تیتر وار به چند علت از علل بروز چنین حوادثی تنها ازبعد اینکه چرا مردم بی تفاوت شده اند ؟ اشاره کنم شاید مورد توجه واقع شده و در تنهایی خود با خدای خویش ما رانیز از دعای خیر خود بی نصیب نفرمائید. انشاءالله .
۱_ وقتی مامور راهنمایی و رانندگی که از آموزشهای اولیه آداب اجتماعی محروم بوده و با دست آویز قرار دادن دهها نوع جریمه قانونی, با بی احترامی و تحقیر به جریمه کردن مردم پرداخته و هیچ ارزشی به احساس انسانی آنها ندارد و باعث ایجاد عقده در مردم می شود و هر روز شاهد هزاران نوع از این برخوردها هستیم آیا بنظر شما این مردم که به زور و توهین و تحقیر جریمه شده اند , روزی اعتراض خود را و عقده های خود را خالی نخواهند کرد؟
۲_ زمانی که مردم در طبقات ساختمانهای متعدد دادگستری علاف و سرگردان بوده و سالها طول می کشد تا به حق و حقوق آنان رسیدگی شده و زمانیکه با برخوردهای ناشایست و از روی هوی و هوس برخی قضات دادگستری روبرو شده و با برخورد ناشایست برخی از آنان که هیچ ندارند مگر آن قدرت پوشالی و خالی صندلی و میز قضاوت که در جایگاه علی (ع) نشسته است هر بار از ساختمان دادگستری عصبی و ناراضی بیرون در می آید آیا انتظار دارید که در برابر تخریب اموال عمومی توسط هر کس با هر عقیده یا ایده ای اعتراض خواهد کرد؟
٣_ زمانی که مدیران دلسوز و شایسته و صادق و حافظ بیت المال, از صحنه مدیریت و خدمت با دسیسه شیاطین و خناسان حذف شده و به جای آنان مدیران ظاهرساز و بی لیاقت و سودجو و منفعت طلب به هر نام و عنوانی که باشد سر کار می آیند آیا انتظار دارید خود آن مدیر حذف شده یا خانواده او یا کسانی که او را به صداقت و سلامت می شناسند و این نوع برخوردهای غیراسلامی و غیرقانونی را با آنان می بینند آیا از صدای شکستن شیشه های یک مرکز دولتی آب سردی بر زخم دل آنان پاشیده نمی شود.
و آیا صدای شکستن این شیشه ها به نظر شما نمی تواند صدای عدالت باشد؟
۴_ خدای امروز همان خدای میلیونها سال پیش است و همان خدایی است که انقلاب را پیروز گردانید و همان خدایی است که خرمشهر را آزاد کرد و همان خدایی که غرب و اروپا را هر روز پیشرفته تر می کند.
قطعا برای او مسلمان و مسیحی و یهودی و حتی بی دین فرق نمی کند و عدالتش عدالت است و به قول مرحوم مطهری عدالت همچون ذرات پراکنده در فضا است که روزی به هم برخورد کرده و نیروی حاصل از این برخورد حادثه ای و انقلابی و دگرگونی ای پدید می آورد.
این خدا هر جا ببیند که ظلم و بی عدالتی انجام می شود به خشم آمده و دیگر برایش گورباچف و ریگان و بوش و صدام و موسی و عیسی و عرب و عجم و مسلمان و غیرمسلمان و تبریز و تهران فرق نکرده و آنچه مقدر الهی است خواهد شد.
۵_ زمانی که در حیطه مدیریت جنابعالی در سطح استان با مدیران دلسوز به آرمانهای امام راحل (ره) برخورد غیر اصولی شده و از صحنه حذف می شوند و هیچ وقعی به گذشته پاک و سالم آنان که می توانستند مثل برخی مقربین نظام! دست در بیت المال داشته و یک شبه راه صد ساله را طی کنند اما نکردند و بر نفس خود غالب شدند و حتی دست متجاوزین به بیت المال را کوتاه کردند آیا این مدیران عزلت اختیار کرده و گوشه نشین, دوباره بخاطر شما آقای معمارزاده استاندار, از جان و مال خود گذشته و به برخورد با بر هم زنندگان نظم اجتماعی می پردازند؟
۶
_ زمانی که جلوی چشم مردم در اثر بی کفایتی و بی لیاقتی برخی مدیران, میلیاردها تومان به شهر و بیت المال ضربه می رسد اما آقای استاندار و دستگاه عریض و طویل استانداری و بازرسی و اطلاعاتی خم به ابرو نمی آورند آیا باز هم انتظار ندارند که به هر بهانه کوچکی شاهد عقده گشایی های مردم نباشیم؟
۷_ عدم پذیرش انسان گونه مردم و مراجعین در دستگاههای اداری استان و برخورد قلدرمابانه و خائنانه و سرگردان کننده در برخی تشکیلات دولتی تحت امر جنابعالی آیا نمی تواند خود به تنهایی عامل یک خیزش مردمی در اعلام نارضایتی نسبت به شما و نوع شما باشد؟
٨_ نارضایتی مردم از وضعیت عمومی مراکز خدماتی مانند بیمارستانها و ... که بدلیل عدم توجه مسئولین ذیربط, بیمار در دست صاحبش از دنیا می رود و ما هر روز بدلیل بی لیاقتی و خیانت عده ای شاهد از دست دادن مردم در بیمارستانها هستیم آیا باز هم انتظار داریم مردم در برابرعده ای به زعم شما اراذل و اوباش از خود مقاومت یا حساسیتی نشان دهند؟
۹_ عدم وجود مراکز تفریحی سالم برای جوانان و مثلا عدم وجود یک محل مطمئن در کل استان شما که دختران بتوانند در آنجا تفریح و بازی و سرگرمی داشته باشند و انرژی های طبیعی خود را تخلیه کنند آیا نمی توانند بعنوان یکی از علل این حوادث و خودی نشان دادن آنان در جامعه باشد؟
۱۰_ زمانی که دختر و پسری که تازه عقد مقدس زناشویی بسته اند باید ماهها سگ دویی کنند تا چندرغاز وام مثلا ازدواج از یکی بانکها دریافت کنند و چند برابر این پول باید تحقیر و بی شخصیت شوند آیا این جوانان نمی توانند به یکی از این سنگ پران ها تبدیل شوند؟
۱۱_ با وجود فرار مغزها از استان و فرار مدیران شایسته از استان و خالی شدن عرصه های مدیریتی و هدایتی در استان و شهر تبریز آیا چه کسانی را خواهید داشت تا به جای آنان بتوانند مردم را و جوانان را دور هم جمع کنند و طرحی نو برای آنان و برای آینده آنان بیندازند؟
۱۲_ فعال نبودن برخی معاونین و مدیران کل استانداری برای شناسایی نقاط ضعف و قوت استان و جلب و جذب افراد شایسته برای خدمت و ارتباط با مردم آیا نمی تواند یکی از عوامل لجام گسیختگی های اجتماعی باشد؟
۱٣_ زمانی که مردم با دلسردی از دادگستری ها برای احقاق حق خود, به مدیریت استان و مراکز بازرسی و نظارتی پناه برده و انتظار دارند مشکلات آنان در اسرع وقت و بطور کارشناسی حل و فصل شده و آنان را از دست برخی مدیران نالایق و کارکنان مسئله دار در برخی دستگاههای دولتی رها سازند و مشکلات آنان را حل کنند و چنین محلی و چنین جایگاهی را با این ویژگیها نمی یابند آیا بنظر شما آه و نفرین آنان بر سر نمازشان نمی تواند اندک اندک جمع گردد و آنگهی دریا شود؟
۱۴_ زمانی که کسی پایش به کلانتری و شهرداری برسد و برای حل یک مشکل کوچک بارها تحقیر شود و ساعتها و روزها وقت خود را باید جلوی یک مامور یا کارمند بی سواد و کم مایه بگذراند تا درخواست قانونی او را پاسخ دهند آیا بنظر شما این فرد و اینگونه افراد در بروز حوادثی مشابه حوادث هفته پیش استان و تبریز از خود چه حساسیتی نشان خواهند داد؟
۱۵_ زمانی که صدا و سیمای استان به جای تقویت فرهنگ و زبان آذربایجانی به تهیه برنامه هایی می پردازد که سر تاسر لودگی و کم مایه و بی مایه نشان دادن این فرهنگ غنی و مردمان دلاور آن است و همه شاخصه های یک فرد آذری در شخصیت فردی به نام « هوشی »خلاصه می شود آیا انتظار دارید باز هم رگ غیرت مردم بجنبد؟ آیا از خود تاکنون پرسیده اید که این رسانه ملی در استان جهت تقویت هویت دینی و ملی آذربایجان چه کار کرده؟
۱۶_ آقای استاندار, وقتی زمینه اعلام حضور گروههای قومی به مناسبتهای مختلف به طور کاملا قانونی و تحت نظارت دستگاههای ذیربط داده نشده و بدلیل عدم تدبیر مسئولین مثلا موضوع هر ساله قلعه بابک به یک جریان ضد نظام و ضد امنیت کشور تبدیل می شود آیا باز هم انتظار دارید که مردم به دنبال بهانه ای برای اعلام اعتراض خود نباشند؟
۱۷_ زمانی که برخی مدیریتهای استان با توسل به آراستگی ظاهری خود به ظواهر اسلامی و شعار مذهبی, حداکثر استفاده را از بیت المال نموده و عقده های دوران کودکی و جوانی خود را در چند روز مدیریت خویش بر مجموعه ای از یک دستگاه دولتی خالی می کند و استاندار و فرماندار هم می بیند و نمی خروشد آیا فکر نمی کنید که اینجا خدا می بیند و بلاخره خواهد خروشید؟
۱٨_ زمانی که بیکاری جوانان به جای اینکه به برنامه اصلی دولتها جهت حل و رفع تبدیل شود به یک ابزار سیاسی برای پیروزی در انتخاباتها تبدیل می شود و هر روز بر تعداد بیکاران جامعه افزوده می شود آیا فکر نمی کنید این جوانان بیکار و محروم از ابتدایی ترین امکانات اجتماعی, پرتاب سنگ و شکستن شیشه یک مرکز دولتی را بهترین تفریح و دلخوشی برای خود بدانند؟
۱۹_ زمانی که مواد مخدر براحتی در دسترس مردم بوده و میانگین ابتلا به اعتیاد هر روز کمتر و کمتر شده و به سن ۱٣سالگی در کشور می رسد آیا خانواده بچه های این مرز و بوم که دولت را عامل اصلی در عدم برنامه ریزی برای جوانان می داند و با دیدن صحنه های اغتشاش و بر هم خوردن نظم عمومی از خود حساسیتی نشان خواهند داد؟ و وقتی خانواده آنان بر اثر اعتیاد یکی از فرزندان کلا از هم پاشیده می شود آیا پاشیده شدن نظم جامعه برای او مهم جلوه خواهد کرد؟
۲۰_ و کلام آخر اینکه وقتی موقع تحویل سال پدر یک خانواده در تبریز فرزندان و همسر خود را بدلیل فقر و فلاکت از بین برده و خود را نیز حلق آویز می کند و حقیقتا یک فاجعه انسانی در این شهر رخ داده و هیچ نهاد فرهنگی و سیاسی به آسیب شناسی موضوع نپرداخته و ائمه محترم جماعات و روحانیون معزز و متفکران و دانشمندان حوزه و دانشگاه اعتراض نکرده و شورای هماهنگی سازمان تبلیغات استان بیانیه ای صادر نکرده و صدا و سیمای منفعل و بی خاصیت استان, هیچ ککی از او گزیده نشده و فرمانداری و استانداری موضوع را به طور جدی پیگیری نمی کند آیا باز هم انتظار دارید عرش الهی به لرزه درنیامده و یک سوسک بی ارزش! عامل هشداری برای مسئولین مسلمان و شیعه و علی چی و حسین چی و نماز جمعه خوان و شب زنده دار و ... نمی شود؟!
همچنان که فرعون با آن همه تفرعنی که کرد بوسیله یک پشه نابود شد!
والسلام علی من اتبع الهدی
|