یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مهمترین تحولات جهانی سال ۲۰۱۰ در ارتباط با ایران


هادی صوفی زاده


• برخلاف تمام دوران جنگ سرد، سال ۲۰۱۰ را می توان نقطه‌ آغازی دیگر و نتایج آنرا صلح سرد نامید. آغازی که‌ همچون دوران جنگ سرد، ایران را در مرحله‌ اول اهداف خود قرار داده ‌است و ایران اکنون در کانون توجه‌ تغییرات جهانی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۷ دی ۱٣٨۹ -  ۲٨ دسامبر ۲۰۱۰


جنگ جهانی دوم و صف آرایی دو بلوک شرق و غرب درمقابل همدیگر تحت عنوان جنگ سرد که‌ تا فروپاشی بلوک شرق ادامه‌ داشت، اثراتی در جهان بجا گذاشت که‌ مسیر حرکت، پیشرفت و پسرفت بسیاری از کشورهای دنیا را تحت الشعاع قرار داد. باید بخاطر آورد که‌ اولین جرقه‌ جنگ سرد میان شرق وغرب برسر ایران اتفاق افتاد و اثرات آن بر پیکر ‌جامعه‌ ایران تاثیرات بالقوه‌ای برجای گذاشته‌ است. برخلاف تمام دوران جنگ سرد سال ۲۰۱۰ را می توان نقطه‌ آغازی دیگر و نتایج آنرا صلح سرد نامید. آغازی که‌ همچون دوران جنگ سرد ایران را در مرحله‌ اول اهداف خود قرار داده ‌است و ایران در کانون توجه‌ تغییرات جهانی است.
بحران و رویارویی نظامی میان روسیه‌ و گرجستان در اوت سال ۲۰۰٨ بر سر اوسیتیای جنوبی و آبخازستان بحرانی را آفرید که‌ جهان را بعداز فروپاشی بلوک شرق به‌دوران جنگ سرد بازگرداند، بگونه‌ای که‌ هرگونه‌ دخالت امریکا در کشورهای پساشوروی روسیه‌، در پاسخ، به‌ تجهیز نظامی کشورهای خطرناکی چون ایران می پرداخت. اما سال ۲۰۰۹ و بهنگام ملاقات وزرای خارجه‌ امریکا وروسیه‌ در ژنو که‌ به‌تفاهمنامه‌ "ری ست" (بهبود روابط) معروف است خانم هیلاری کلینتون وزیرامور خارجه‌ امریکا با هدیه‌ یک شاسی به‌ آقای سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه‌ روسیه و فشار دادن آن توسط ایشان ‌به‌ سیاست همقطار بودن و مشارکت طرفین در اداره‌ جهان تحت نام "ری ست" تصمیم گرفتند. متعاقب سفر آقای دیمیتری مدودیف به‌ امریکا در سال ۲۰۱۰ و ادامه سیاست نوین دوطرف " ری ست" به‌ دیپلماسی هامبورگر تغییر شهرت یافت و از آن ببعد روابط میان آن دو به‌ ماه‌ عسل امریکا و روسیه‌ لقب گرفته‌ که‌ بیش شش ماه‌ از آن می گذرد. عواملی که‌ باعث اتخاذ همچون رویکردی گشته‌ به‌ موضوعات مهم جهانی مربوط می باشد که‌ هدف اصلی این مطلب راتشکیل نمی دهند اما بدون تردید تغییر جهت سیاست خارجی امریکا بی ارتباط با کشورهایی همچون ایران، چین و خاورمیانه نیست که‌ تلاش براین است به‌گوشه‌هایی از آن پرداخته شود. ‌

سیاست خارجی ایران:
سیاست چهارساله‌ دوراول دولت آقای احمدی نژاد مبنی بر دیپلماسی تهاجمی و جنجال آفرینی نه‌ تنها بعنوان رویه‌ای‌ در سیاست خارجی برای به‌کرسی نشاندن ایده‌های افراطی خود، بلکه‌ بعنوان حربه‌ای علیه‌ مخالفین داخلی خود نیز و از موضع قدرت بکارگرفته‌ می شد. همگان بیاد دارند که‌ بهنگام انتخابات ریاست جمهوری اخیر، طرفداران احمدی نژاد از موضع قدرت اعلام می نمودند که‌ سیاست ضعیف خارجی ۱۶ ساله‌ دولتهای رفسنجانی و خاتمی مبنی بر تنش زدایی در عرصه‌ بین المللی همواره‌ با تهدید خارجی علیه‌ ایران همراه‌ بوده‌ و بدتر اینکه‌ ایران محور شرارت نام گرفت. اما سیاست تهاجمی ما توانست ایران را به‌ عنوان قدرتی بزرگ و غیرقابل انکار در معادلات بین المللی تثبیت نماید و‌ فکر حمله‌ نظامی خارجی را از سرغربی ها دور و از روی ترس از قدرت ایران! به‌ مصالحه‌ با ایران روی بیاورند. (نقل به‌ مضمون). درواقع تفاوت بنیادی در سیاست خارجی دولت احمدی نژاد با دولت های قبلی در موارد فوق است که‌ با اجماع نظر جامعه‌ بین المللی در تصویب قطعنامه‌ ۱۹۲۹ دیپلماسی تهاجمی به‌ بن بست و به‌عبارتی دیگر شکست دیپلماسی سیاست خارجی تهاجمی انجامید. شکستی که‌ دوست های استراتژیک آنان قادر به‌ تحمل بیشتر دیپلماسی خشن آنان نبودند ودر این شکاف می توان از روسیه‌ بعنوان بزرگترین حامی و کشور افریقایی کومور بعنوان کوچکترین کشور نام برد که‌ از همکاری با ایران بازایستادند. متعاقب این چرخش ها تحریم و تهدید نظامی همچون شبحی فضای ایران‌ را فراگرفته‌ بگونه‌ای که‌ اگر چنانچه‌ کشور اسرائیل در هر دو جنگ میان غرب و عراق در سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰٣ اعلام بی طرفی نمود اما در خصوص ایران آشکارا خود را یکی از طرف های منازعه‌ با ایران می داند و بی صبرانه‌ به‌ جنگ با ایران بعنوان تنها گزینه‌ می اندیشد. جدیت اسرائیل در برخورد باا یران از آنجا قابل تامل است که‌ روسها در توجیه‌ عمل خود به‌مقامات ایرانی نسبت به‌ توقف و ابطال قرارداد ارسال موشک های اس ٣۰۰ اعلام داشته‌ که‌ اگر چنانچه‌ آن موشکها به‌ ایران تحویل داده‌ می شد اسرائیل قبل از استقرار آنان در ایران، اماکن هسته‌ای آن کشور را بمباران می نمود.

تغییرات درسیاست خارجی امریکا:
ایجاد تغییر درسیاست خارجی که‌ شعار دوران کاندیداتوری آقای اوباما بود، تفاوت بنیادی سیاست خارجی دموکراتها با جمهوری خواهان را پدید آورد. این تغییر خلاف جمهوری خواهان پذیرش دنیای چند قطبی است. جمهوری خوهان به‌ کمتر از مدیریت خود برتمام دنیا و وجود یک قطب برسیطره‌ دنیا و آنهم امریکا راضی نبودند، و گرچه‌ در چالشی سخت روسیه‌ را بشدت تضعیف نموده‌ بودند اما در مقابل گرفتار اژدهایی خفته‌ همچون کشور چین گردیدند که‌ تازه‌ بیدار گشته‌ بود و در عرصه‌ اقتصاد جهانی در مقابل امریکا ایستاده ‌بود. با پیروزی آقای اوباما و تغییرات وعده ‌داده ‌شده‌ ایشان درعرصه‌ سیاست خارجی، مقابله‌ با کشورهایی مثل ایران و کره‌شمالی و حتی چین تنها با همکاری روس ها امکان پذیر خواهد بود و بدین وسیله‌ بازسازی روابط خود با روسیه‌ از اولویتهای دولت آقای اوباما بود.

سیاست خارجی روسیه‌:
گرچه‌ مخالفان دولت فعلی روسیه‌ و حامیان سیاست سنتی آن کشور آنگونه‌ می اندیشند که‌ گورباچف عراق را به ‌غرب، یلتسین یوگسلاوی رابه‌ غرب و مدودیف ایران را به‌ غرب فروخت. ‌اما سیاست سنتی روسیه‌ از دیرباز تا روی کارآمدن آقای دمیتری مدودیف براساس پیروی از سیاستهای دوران جنگ سرد تنظیم گشته‌ و دراین مسیر طبعا" کشورهایی که‌ کارنامه‌ درستی در پایبندی به‌ اصول دموکراتیک و حقوق بشر ندارند دور خود جمع نموده‌ که‌ می توان به‌ کشورهایی چون ایران و کره‌ شمالی اشاره‌ نمود. همچنانکه‌ قبلا" اشاره‌ گردید بدنبال نفوذ امریکا در کشورهای حوزه‌ قفقاز وآسیای مرکزی روسها هم به‌ روابط بیشتر با ایران پرداختند که‌ به‌ مرحله‌ غیرقابل مهاری رسید و ایران اتمی برای خود آن کشور مصیبت بارتر خواهد بود و از بعد دیگر، گذاشتن تمام تخم مرغها درسبد کشور بی ثباتی چون ایران آینده‌ منافع ملی آن کشور را سخت زیرسوال برده ‌بود وبویژه‌ با شنیدن صدای مرگ بر روسیه‌ در تهران توسط مخالفان حکومت احمدی نژاد روسها چاره‌ای جز تجدید نظر در سیاست خود نداشتند. تفاهمنامه‌ "ری ست" و تاکید قاطعانه‌ آقای دیمیتری مدودیف بعنوان رئیس جمهور آن کشور به‌ فاصله‌ گرفتن از ‌ سیاست فرسوده‌ و تطبیق دادن خود در سطح بین المللی مسیر اعتماد و همکاری با غرب را گشود.   

امتیازات و انتظارات امریکا از روسیه‌:
تعدیل و کاهش سلاحهای هسته‌ای و عدم توسعه‌ استقرار سپر موشکی در اروپای شرقی و مرزهای روسیه‌، معروف به‌ پیمان ستارت ٣ در سنای امریکا و جایگزین نمودن موارد مشابه‌ در ترکیه‌، حمایت ازعضویت روسیه‌ در سازمان تجارت جهانی، مشارکت روسیه‌ در مانورهای سازمان ناتو و تعلیق نامشخص کشورهای اکراین و گرجستان از عضویت در پیمان ناتو، کوتاه‌ آمدن از دخالت و اعمال نفوذ در کشورهای پساشوروی ازجمله‌ امتیازاتی ست که‌ امریکا به‌ روس ها‌ داده‌ است. البته‌ هر کدام از موارد ذکرشده‌ از روی حسن نیت انجام نپذیرفته‌ بلکه‌ بعداز مراحلی از ناتوانی امریکا در اجرای آنان بعنوان امتیاز به‌ روس ها داده‌ شده‌ که‌ برای نمونه‌ طرح استقرار سپر موشکی موسوم به‌ ستارت ٣ برای امریکا ۱۵۰ میلیارد هزینه‌ بردار می بود‌ در حالیکه‌ روسیه‌ تهدید علیه‌ اروپا بحساب نمی آید و دوم اینکه‌ سالها اعمال نفوذ امریکا در کشورهای استقلال یافته‌ با انقلاب هایی موسوم به‌ انقلاب رنگی با شکست مواجه‌ شده‌ و سران امریکا به‌ این نتیجه‌ رسیدند‌ که‌ نفوذ در کشورهایی که‌ فرهنگ روسی در آن ریشه‌ دوانیده‌ آسان نخواهد بود و شکست خانم تیموشینکو در انتخابات اخیر اکراین، شکست آقای باقی اف در قرقیزستان و مشکلات پیش روی دولت آقای ساکاشویلی در گرجستان از جمله‌ شکست سیاست خارجی امریکا در میان کشورهای پساشوروی‌ است. در مقابل امتیازات داده‌ شده‌ کاهش متقابل مسابقه‌ سلاح های اتمی، عدم حمایت از ایران، تلاش برای متقاعد نمودن چین برای پیوستن به‌ پروسه‌ سیستم نوین جهانی و تلاش برای چاره‌یابی مشکلات دنیا با کره‌ شمالی از انتظارات زودهنگام امریکا از روسیه‌ است.

امتیازات و انتظارات روس ها از امریکا:
امتیازاتی که‌ روس ها به‌ امریکا داده‌اند، عبارت است از حمایت بی چون چرای آنان از امریکا در مسائل مربوط به‌ افغانستان و عراق، حمایت روسیه‌ از اعمال تحریم شورای امنیت علیه‌ ایران (قطعنامه‌ ۱۹۲۹)، ابطال قرارداد ارسال موشک اس ٣۰۰ و سایر تجهیزات نظامی به‌ ایران به‌ اضافه‌ منع فعالیت برخی بانکهای ایرانی و عدم اجازه‌ ورود برخی چهره‌های اتمی ایران به‌ روسیه‌، اجازه‌ استفاده‌ امریکا از رادار "قبه‌له" در کشور آذربایجان که‌ یکی از مهمترین رادارهای جهان در منطقه‌ می باشد و بطور اجاره‌ای تا سال ۲۰۲۰ در اختیار روس هاست و اینک امریکا ازاین رادار برای ردیابی هرگونه‌ تحرکات ایران بطور مشترک با روسیه‌ از آن استفاده‌ می نماید، عدم مشارکت در پروسه‌ گاز پارس جنوبی و عسلویه‌ که‌ هدف آن صدور گاز به‌پاکستان وهند است و در مقابل پیوستن به‌ اجرای پروژه‌ گازتاپی (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند) و انتظارات دیگری هم همچون حل مشکلات دینستر مولداوی و مسئله‌ ناگورنوقره‌باغ میان ارمنستان و آذربایجان وجود دارد که‌ روس ها انتظار دارند حل مشکلات موجود براساس میل و مصالح روسیه‌ حل وفصل گردد.

منافع امریکا وروسیه‌ در معامله‌ بزرگ چیست؟ خارج از منافع مشترکی همچون جلوگیری از بی ثباتی در امنیت بین المللی، محدود نمودن سلاحهای کشتار جمعی و مقابله‌ با تغییرات آب وهوایی و گرمایش زمین، تغییرات و بهبود روابط میان دو کشور امریکا وشوروی که‌ از طرف سرگئی کاراگانوف روزنامه‌نگار روس معامله‌ بزرگ نام گرفته ‌است و برخی دیگر معتقدند که‌ دراین معامله‌ بزرگ خاورمیانه‌ به‌ امریکا و قفقاز و کشورهای پساشوروی به‌ روسها واگذار شده ‌است. از جهتی دیگر امریکا بدون توافق با روسیه‌ هیچگاه‌ قادر به‌ کنترل و مهار کشور چین نیست و بویژه‌‌ روابط اقتصادی میان چین و ایران خود یکی از موضوعات مهم در اجرای کامل تحریم های سازمان ملل علیه‌ ایران است. چینی ها بعداز تحریم ۱۹۲۹ سریعا" برای تامین انرژی به‌ طرف روس ها چرخیده‌ و با بستن قراردادهای کلان نفت وانرژی جایگاه‌ سوم معاملات نفتی این کشور را که‌ تاکنون بعد از عربستان سعودی و افریقای جنوبی ایران عهده‌دار بود روس ها بخود اختصاص دادند و در صورت وقوع هرجنگی روسها در تعیین بهای نفت و گاز خود آزاد خواهند بود. ازسوی دیگر منافع ملی روسها بغیر احساس امنیت در کشورهای پساشوروی، مشآرکت فعال در پروژه‌های انرژی جریان جنوبی و تاپی است که‌ بمراتب بسیار سودمندتر از همکارهای مشابه‌ با ایران است.

آینده‌ ایران:
نشست بی نتیجه‌ ایران با گروه‌ ۵ به‌ اضافه‌ ۱ و بی اعتنایی غربی ها به‌ جلسه‌ آتی که‌ قرار است ترکیه‌ میزبانی آنرا بعهده‌ بگیرد احتمال‌ مرحله‌ دیگری از تحریم های سنگین تر علیه‌ ایران در ماه‌ ژانویه‌ ۲۰۱۱ را که در دست بررسی است بهمراه‌ خواهد داشت. هرچند پیشبینی در باره‌ آن اسان نیست اما هشدارهای هرازچند گاهی آقای فیدل کاسترو در مورد احتمال جنگ با ایران، نظرات کارشناسان نظامی روسیه‌ در مورد وقوع جنگ، اظهارات تند مایکل مولن رئیس ستاد مشترک نیروهای نظامی امریکا از بعد رسانه‌ای و ارسال تجهیزات نظامی بسیار سنگین امریکا به‌ جزیره‌ دیه‌گو در اقیانوس هند، که‌ بنابه‌ نظر کارشناسان نظامی درچند ساعت قادر به‌ بمباران صدها وهزارها نقطه‌ در ایران می باشد، بمباران تاسیسات زیربنایی بویژه‌ شالوده‌ها و مخازن آب که‌ برای مردم نواحی جنوبی ایران بسیار مهم است ابعاد دیگر شرایط پیش آمده‌ است که‌ شبح آن موجی از ترس و نگرانی را در میان تعقیب کنندگان اوضاع ایران برانگیخته‌ است. در مقابل این تهدیدها، ایران هم همچون رژیم صدام تهدید به‌ نابودی اسرائیل در صورت حمله‌ و بستن تنگه‌ هرمز برای توقف ارسال نفت و مین گذاری سواحل جنوبی با استفاده‌ از قایقهای کوچک، تهدید نیروهای غربی مستقر درعراق و افغانستان، تهدید روس ها به‌ ظهور ترورسیم شیعی می کند. باید گفت که‌ هم اینک کشور امارات متحده‌ عربی برای رویارویی با احتمال بسته‌ شدن تنگه‌ هرمز به‌ ایجاد و تاسیس مخازن عظیم نفتی در مرزهای جنوبی خودپرداخته‌ تا این تهدید ایران را بی اثر نماید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست