یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کهریزک: مجازات مبارزین راه آزادی


فیروز نجومی


• تمامی کشتاری که تاکنون در نظام ولایت بوقوع پیوسته است بر اساس شریعت اسلام صورت گرفته است. این است که اگر دور از تعصب بنگری می بینم که در اسلام جنایت یعنی عدالت. آیا قتل فی ال سبیل الله، میتواند مستلزم جنایت نباشد. بر قراری نظام تسلیم و اطاعت، فرمانبری و فرمانبرداری نمیتواند همراه با جنایت علیه بشریت نباشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ دی ۱٣٨۹ -  ۵ ژانويه ۲۰۱۱


هفته ی گذشته، اسناد خشم و خشونت، بیرحمی و انتقام جویی که در بازداشتگاه کهریزک درتابستان سال ٨٨ بوقوع پیوسته بود، بدست رسانه های خبری افتاد. آنچه در کهریزک اتفاق افتاده است ،ضرب و شتم مداوم با باتوم و مشت و لگد و لوله، ورفتار و گفتار خشن و تحقیر آمیز نسبت به مبارزین آزادی، بیانگر این واقعیت است که زمان آن فرا رسیده است که به نقش دین و آموزش های شریعت اسلامی، قدری با فراخی بنگریم. بین دین و دیندار دیواری ایجاد نکنیم. همچنانکه کمونیست را از کمونیسم، فاشیست را از فاشیزم جدا نمی سازیم، اسلام را از مسلمان متمایز ننمائیم، بویژه هنگامیکه جنایت بر علیه بشریت رخ میدهد. باور را نمیتوان از باورمند مجزا ساخت. نیز اگر چنانچه خواسته باشیم واقعه ی کهریزک را مورد فهم قرار دهیم، باید بخاطر داشته باشیم که آنرا از کل نظام ولایت جدا نسازیم، نظامی که در آن شمشیر و شریعت باهم یکی و یکتا و جزء و کل نیز آئینه ی یکدیگرند.

آقای بهار یکتا، واقعه کهریزک را در سایت جرس، بدرستی "یک جنایت عریان" توصیف میکند. اما آنرا "نشانگر بخشی از عمق یک خشونت سازمان یافته و نهادینه شده در نظام قضایی و امنیتی کشور" میخواند. از اینرو خاطر نشان میسازد که نظام قضایی کشور "نیازمند یک تغییرکلی مبتنی بر ارزشهای مبتنی براحترام به حقوق بشر" است. در نگاهی وسیعتر کهریزک را زائیده نظام "ولایی" مینامد، "آنجا که کسی در مقابل قانون مسئولیت ندارد و هر کس موظف است بالا دستی خود را خشنود کند و فرمان به نام خدا می راند و قدرت مطلقه است (جرس، اا دی٨۹).

بعبارت دیگر، آقای یکتا از خشونت چنان سخن میراند گویی که تنها در بخشی از نظام ولایت نهادینه گردیده است نه در تمامی آئین اسلام که بر اساس آن نظام ولایت بنیان گذارده شده است. نیز از قانونی دفاع میکند که منشا مطلق گرایی و بی قانونی ست. خشنود سازی بالادستی نیز از آموزه های اسلامی است. وقتی مسلمان به خشنود سازی الله خو بگیرد، خشنودسازی بالاتر را نیز یک "حسن" می انگارد. یعنی که خشنودسازی بالادستی اخلاق بندگی ست. اساس اخلاق اسلامی ست. خشونت و بیرحمی ای که در کهریزک بوقوع پیوسته است، آقای یکتا بدرستی "دنباله طبیعی قتلهای زنجیره ای و حمله به کوی دانشگاه" شناسایی میکند. اما معلوم نیست که به چه دلیل آنرا دنباله اعدام شدگان رژیم شاهی که تصویر متلاشی شده آنان در صفحه اول مطبوعات انتشار میافت، نمیداند، یعنی آغاز دوران خشم و خشونت و انتقامجویی، یا دنباله کشتار در کردستان و نابودی مخالفین چپ و مچاهد و لیبرال و دموکرات، و قنل عام بیش از ۴۰۰۰ تن زندانی در سال ۶۷. آنانیکه به اصلاح رژیم دین امید بسته اند، تمایل دارند که چشم خود بر خشم و خشونت و خونریزی در دوران آیت الله خمینی، ببندند. این البته میتواند به آن دلیل باشد که پس از سی سال کاشف بعمل آمده است که دین اسلام، دین رحمانی ست. گویی که امام خمینی نیز معمار همین اسلام رحمانی بوده است.

جنایت عریانی که در کهریزک بوقوع پیوسته است، نه در انحراف از اصل و اصول اسلام بلکه در سازگاری و همخوانی با آن شکل گرفته است. چرا که دین اسلام تسلیم میخواهد و اطاعت. دین اسلام، دین بندگی ست. شکنجه گران کهریزک از سرهنگ گرفته تا گروهبان و نگهبان، همه بنده ی الله هستند. آنها آموخته اند که بمنظور تسلیم و اطاعت به الله و خشنودسازی وی عواطف و احساسات خود را سرکوب نموده به بند بکشند. لذا درونشان از بغض و کینه لبریز میشود. چرا که ناتوان اند که زندگی را در آزادی تجربه نمایند. انسانی که خود را نفی و خویشتن را انکار کند، سنگدل و بیرحم میشود. از مسلمانی که برای بقای نظام فرمانروایی و فرمانبرداری شمشیر میزند، نمیتوان انتظار، مهر و عطوفت داشت. این است که از آنی که نه گوید و دهان به اعتراض گشاید، تنفر بدل گیرد، بقصد تحقیر و خوارسازی میزند و مورد اذیت و آزار قرار میدهد. این نه تنها در کهریزک بلکه در سراسر نظام ولایت مصداق دارد. بعبارت دیگر، شر از کهریزک بر نمیخیزد بلکه از اراده و احکام الله است که زاییده میشود. الله شمشیر زنی و ایثار زندگی، جهاد و شهادت، جنگ و خونریزی را تشویق میکند و آن را پاداش میدهد. تخلف از احکام الله را حد میزند و اعضای مجرم را قصابی مینماید و زناکار را سنگسار. آیا این احکام، خشونت نهادینه نیستند؟ مسلم است که رژیمی که خود دست به جنایت میزند قاتل را هرگز باکی از جنایت نیست، همچنانکه ماموران کهریزک کوچکترین هراسی از کشتار بی گناهان نداشته اند.

آقای یکتا در ادامه تحلیل خود، واقعه ی کهریزک را معلول یک علت بزرگتری میخواند. وی اظهار میدارد که:
"... آنجا که "مصالح نظام" جایگزین "کرامت انسان" می شود و " ظلم" و "جنایت" تفسیر واژگان "عدالت اسلامی" می گردد، آمرانی درسایه حمایت حاکم از پستی به پستی و مامنی به مامن دیگر می گریزند (همانجا)."

سخنان آقای یکتا، بیانگر این واقعیت است که هنوز هستند بسیاری که دچار این فریب اند که انسان در اسلام دارای کرامت است. یا ظلم و جنایت و بی عدالتی روا نمیدارد. گویی که بار دیگر برای رهایی از ظلم و ستم بدامن اسلام است که باید پناه ببریم. خشم و خشونت، بیرحمی و انتقام جویی در اسلام نیست. این حاکمان مطلق پیشه اند که بنام خدا حکومت میکنند و اسلام را نام بد میدهند. این خود نفی واقعیت الله است، الله ای که خود در قرآن سخن میگوید و حکم صادر میکند. اگر الله برای انسان کرامتی قائل بود آیا او را بجرم شک و تردید در یگانگی و یکتایی اش در دوزخ نه یکبار بلکه تا ابد به آتش میکشاند؟ اگر الله انسان را در خور کرامت میدانست، آیا بر گرده ی او تازیانه میزد؟ دست و پای او را قطع میکرد؟ قصاص، خونخواهی و انتقام جویی را در جامعه ی انسانی رواج میداد؟ جنایت در اسلام تفسیر عدالت نیست، بلکه یک اصل اساسی است. مگر میتوان نظامی بر اساس تسلیم و اطاعت، فرمانرایی و فرمانبری را بر چیز دیگری جز خشم و خشونت و بیرحمی بنا نهاد؟ ما در اسلام با خدایی سر و کار داریم که پر از بغض و کینه است نسبت به انسانی که نه بگوید و در یکتایی او شک و تردید نماید. نه به الله، گناهی ست "کبیره،" نابخشودنی. میشود مشرک، یامنافق و یا محارب. الله سخترین شکنجه ها و سوختن در آتش دوزخ در آخرت را برای نه گویان و معترضین مقرر داشته است. اما در این جهان نیز باید آنها را بدار مجازات آویخت و جان شیرین را از آنان گرفت.

تمامی کشتاری که تاکنون در نظام ولایت بوقوع پیوسته است بر اساس شریعت اسلام صورت گرفته است. این است که اگر دور از تعصب بنگری می بینم که در اسلام جنایت یعنی عدالت. آیا قتل فی ال سبیل الله، میتواند مستلزم جنایت نباشد. بر قراری نظام تسلیم و اطاعت، فرمانبری و فرمانبرداری نمیتواند همراه با جنایت علیه بشریت نباشد. این همانقدر در نظام های فاشیستی و کمونیستی مصداق دارد که در نظام اسلامی. آقای یکتا آمرانی را مسئول واقعه کهریزک میداند که به ماموریت خود عمل میکنند، گویی که آنها معذورند و یا به الله و احکام شریعت باور ندارند. و یا مسلمان نیستند. آن ماموری که روی به قبله سر عبودیت و بندگی در برابر الله فرود میآورد و به حقارت و خواری خود اعتراف میکند، تنها با خشم و خشونت و بیرحمی است که ناچیز بودن و فرومایگی خویش را جبران میسازد. مضاف بر این همچنانکه زودتر اشاره شد شریعت اسلامی هرگونه تنبیه و مجازاتی را برای نه گویان و معترضین روا میدارد. تاکنون هیچ مرجع تقلیدی از جمله آیت الله مکارم شیرازی سازگاری واقعه کهریزک با شریعت اسلامی را مورد سوال قرار نداده اند. آقای یکتا در حالیکه واقعه ی کهریزک را به سختی محکوم میکند، دین اسلام و شریعت اسلامی را آب میکشد و آنرا از هرگونه مسئولیتی در رواج خشم و خشونت وانتقامجویی که کهریزک تنها نمونه ای از آن است، مبرا میسازد.

فیروز نجومی
fmonjem@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست