صف آرایی در آمریکا بر سر مذاکره با ایران!
•
مطبوعات آمریکا بهدنبال طرح پیشنهاد مذاکره "کاندولیزا رایس" به ایران در دو جبهه قرار گرفتهاند، جبههای که از این ایده دفاع و گروهی که با آن عملا مخالفت میکنند. مخالفان میگویند سرنوشت چنین مذاکراتی، خواستههای واشنگتن را محقق نخواهد کرد اما موافقان، حتی از جرج بوش رییس جمهوری آمریکا میخواهند تا همچون "ریچارد نیکسون" که در اوج درگیریهای لفظی "پکن - واشنگتن"، راهی چین گردید، او نیز راهی ایران شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۶ خرداد ۱٣٨۵ -
۶ ژوئن ۲۰۰۶
ایرنا: مطبوعات آمریکا بهدنبال طرح پیشنهاد مذاکره "کاندولیزا رایس" به ایران به طور محسوسی در دو جبهه قرار گرفتهاند، جبههای که از این ایده دفاع و گروهی که با آن عملا مخالفت میکنند.
مخالفان میگویند که سرنوشت چنین مذاکراتی، خواستههای واشنگتن را محقق نخواهد کرد اما موافقان با گامی به جلو، حتی از جرج بوش رییس جمهوری آمریکا میخواهند تا همچون "ریچارد نیکسون" که در اوج درگیریهای لفظی "پکن - واشنگتن"، راهی چین گردید، او نیز راهی ایران شود.
در این تقسیمبندی روزنامههایی چون نیویورک تایمز، کریستین ساینس مانیتور و واشنگتن پست، در جبهه طرفدار مذاکره و وال استریت ژورنال، نیویورک پست، نیویورک سان، لس آنجلس تایمز و واشنگتن تایمز در جبهه دیگر قرار گرفتهاند.
این صف آرایی در سرمقاله روز دوشنبه واشنگتن تایمز که از کانون نومحافظهکاران آمریکا تغذیه میشود، به خوبی آشکار است.
سردبیر واشنگتن تایمز در این سرمقاله روزنامههای نیویورک تایمز و واشنگتن پست را به باد انتقاد گرفته و درخصوص نیویورک تایمز مینویسد: این روزنامه همان اشتباهاتی را که در قبال استالین و کاسترو مرتکب شد اکنون درباره ایران و رییس جمهوری این کشور تکرار میکند.
این روزنامه همچنین واشنگتن پست را بخاطر حمایت ضمنی از طرح مذاکره و برخی دیدگاههای مرتبط با ایران سرزنش کرده است.
لس آنجلس تایمز نیز در گزارشی به ظاهر در دفاع از دیدگاه رایس پرداخته اما در نهایت مخاطب خود را به این سمت رهنمون میکند که حتی شروع چنین مذاکراتی در نهایت به سرنوشت مذاکرات کره شمالی منجر خواهد شد.
به نوشته این روزنامه، "آیا آمریکا میتواند اشتباهی مشابه اشتباه با کرهشمالی را مجددا مرتکب شود که همزمان با مذاکرات درحال تولید پلوتونیوم تسلیحاتی بود."
نویسنده لس آنجلس تایمز مینویسد: شرایط و پاداشها و مجازاتها درباره ایران و کرهشمالی مشابه هستند و نتیجه در مورد کره این بود که آن هنگامی که احساس کردند که دوست دارند مذاکرات را ترک کنند، آن را ترک کردند و هیچگاه نیز جاهطلبی هستهای را رها نکردند.
لس آنجلس تایمز در ادامه با طرح این پرسش که آیا چنین چیزی درباره ایران نیز اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ میدهد که احتمال آن وجود دارد اما تنها در صورتی که ایران اجازه یابد که به یک یا تعداد بیشتری بمب هستهای دست یابد و یا اعلام کند که به آن دست یافته است و آنها تنها زمانی به بمب دست خواهند یافت که ما احتمال حمله نظامی را در صورت رد چماقها و هویجها ، کنار بگذاریم.
این روزنامه تصریح میکند: جنگ ادامه دیپلماسی از طریق دیگر است و یک سیاست خارجی که جنگ را به عنوان آخرین ابزار کنار میگذارد، اعتبار کمی برای رسیدن به نتیجه دارد.
لس آنجلس تایمز اشاره میکند که بحث ضرورت کنار نگذاشتن جنگ، یک موضوع جدی در واقع گرایی است.
اما در مقابل روزنامه "واشنگتن پست" مطلبی را به چاپ رسانده که در آن از بوش میخواهد تا راهی ایران شود.
نویسنده واشنگتن پست که اخیرا از تهران دیدار کرده مینویسد، در حین مذاکره با یک مقام ارشد ایرانی درباره بینتیجه بودن گفت وگو با دولت بوش، وی مذاکره را قطع کرد و چیزی را در حاشیه و صرفا جهت اطلاع گفت.
واشنگتن پست به نقل از این مقام ایرانی که نامی از او نبرده، مینویسد:
آنچه به آن نیاز داریم یک رئیس جمهور در آمریکاست که از نمونه "ریچارد نیکسون" تبعیت کند که به چین رفت.
نویسنده واشنگتن پست مینویسد: آنچه که من از این مقام ایرانی و بسیاری از ایرانیان دیگر در تهران متوجه شدم این است که آنها علاقهمند هستند که ایالات متحده نه تنها یک گفت وگوی تاکتیکی که رایس هفته قبل پیشنهاد نمود، با ایران داشته باشد بلکه بطور استراتژیک ایران را بهعنوان یک تمدن بزرگ و یک قدرت منطقهای شبیه چین بهعنوان سهامدار منافع جهانی بهرسمیت بشناسد.
واشنگتن پست نوشته است: به گفته مقام مذکور ایرانی، از این طریق و درست شبیه برخورد با چین است که آمریکا میتواند دولتی پاسخگو به نگرانی هایش و علاقمندتر به ایفای نقش همراهتر، پیدا کند.
نویسنده واشنگتن پست در ادامه این پرسش را مطرح میکند که آیا چنین چیزی به نفع آمریکا خواهد بود که ایران شیعه را به عنوان یک واقعیت و یک قدرت منطقهای برسمیت بشناسد؟
وی در پاسخ این پرسش مینویسد سخت است تحلیلگری را در واشنگتن پیدا کرد که به چنین چیزی اعتقاد داشته باشد و این دلیل عدم دیدار رئیس جمهور از ایران در آینده قابل پیش بینی است و در این چارچوب است که چشمانداز روابط در آینده نزدیک میان تهران - واشنگتن نیز مشابه ۲۵ سال گذشته تیره است.
تقریبا مشابه این وضع در مطبوعات، در میان مقامها و نمایندگان کنگره آمریکا نیز مشهود است اما ظاهرا همگان ترجیج میدهند تا حد امکان بازی را آرام کنند تا پاسخ ایران به بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی به تهران و پاسخ نهایی ایران به درخواست مذاکره رایس را بشنوند.
جالب است که اکنون برخی رسانهها براین باورند که ایران پاسخ رسمی به درخواست مذاکره رایس نداده است.
گفت وگوی الجزیره با "برژینسکی" درباره برنامه هستهای ایران
شبکه تلویزیونی الجزیره قطر دوشنبه شب در گفت وگو با "برژینسکی" مشاور سابق امنیت ملی آمریکا (در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر) و یکی از هواداران مذاکره مستقیم آمریکا با ایران به بررسی پرونده هستهای ایران پرداخت.
برژینسکی دراین گفت وگو بهسوالاتی ازجمله تحرک اخیر آمریکا مبنی برقبول مذاکره باایران و انگیزه واشنگتن از این کار واینکه آیا این اقدام تاکتیکی و یا راهبردی است، پاسخ داد.
وی با اشاره به تصمیم اخیر آمریکا در زمینه اعلام آمادگی برای مذاکره با ایران گفت: به اعتقاد من این اقدام آمریکا اقدامی به موقع، گامی کارساز و تلاشی جدی است و معتقد نیستم نیرنگی باشد که ایرانیها را به سمت واکنش منفی سوق دهد.
برژینسکی افزود: معتقد نیستم که اقدام آمریکا بهعنوان عاملی برای توجیه رویارویی شدیدتر با ایران باشد و از این رو امیدوارم پاسخ دولت ایران نیز جدی باشد.
وی تصریح کرد: مصلحت دو کشور ایجاب میکند که با یکدیگر مذاکره کنند.
ایرانیها گفتهاند که قصد تولید سلاح اتمی ندارند و در صدد تولید آن نیستند و ما نیز در خصوص هدف آنان در تولید سلاح اتمی تردید کردهایم، زیرا اطلاعات کافی دراینباره نداریم و از اینرو ارتباط میان این دو دیدگاه با ایجاد شرایطی امکان پذیر است تا هم ما اطمینان بیشتری بیابیم به اینکه ایران درصدد تولید سلاح اتمی نیست و ایران نیز مطمئن شود که ما در صدد جلوگیری از دستیابی آنان به انرژی اتمی نیستیم.
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در پاسخ به سوالی درباره غنیسازی اورانیوم گفت: مشکل در مساله غنیسازی این است که غنیسازی اورانیوم یکیاز گامهای اصلی برای تولید سلاح اتمی است حتی اگر سلاح اتمی هدف غنیسازی نباشد. از اینکه آیا عملیات غنیسازی (در ایران) به تولید سلاح اتمی منجر میشود یا نه اطلاعی ندارم و این متخصصان باید به این موضوع پاسخ بدهند، ولی به نظر میرسد دستیابی به یک برنامه اتمی فراگیر و مستقل برای مقاصد صلح آمیز بدون دستیابی به تولید سلاح اتمی امکان پذیر باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره عقب نشینی آمریکاییها در برابر موضعگیری رهبران ایران، گفت: طیفی در آمریکا هست که مخالف هر گونه مذاکره با ایران است و برای آنان هیچ کمکی بهتر از این نیست که ایران مذاکره را رد کند.
از اینرو بهنفع هیچ کس نیست که بگوید آمریکا عقب نشینی کردهاست زیرا این موضوع، استدلال مخالفان مذاکره با ایران را تقویت خواهد کرد. در ایران نیز گروهی مخالف هرگونه توافق با آمریکاست و چه بسا رویارویی را در راستای منافع سیاسی خود میداند. بدین ترتیب بهتر است که وارد این جدال نشویم که چه کسی اول عقب نشینی کرده است.
برژیسنگی افزود: اگر در این قضیه عقلانیت حاکم شود هم آمریکا و هم ایران پیروز هستند و عقلانیت، پیروزی را برای دو طرف محقق میسازد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا این موضوع را تغیر تاکتیکی یا تغییر راهبردی از سوی آمریکا میدانید، گفت: به نظر من این موضوع بیش از یک تغییر تاکتیکی است و تغییر راهبردی تلقی میشود.
مشاور سابق کارتر افزود: من بارها از اتخاذ چنین موضعی در آمریکا و همچنین مذاکره با اروپا به ویژه با آلمان دفاع کردهام و از اینرو بسیار خرسندم که این موضوع در نهایت مورد توجه قرار گرفت و من میدانم که اختلافاتی درباره چگونگی برخورد با این مشکل هم در داخل دولت آمریکا و هم در داخل دولت ایران وجود دارد.
برژینسکی درادامه این گفت وگو تاکید کرد: اگر این موضع جدید آمریکا در باره مسائل هستهای ایران به نتایج خوب و عادلانهای منتهی شود، من هیچ مانعی را نمیبینم که آن را به ترتیبات گسترده بینالمللی تبدیل کنیم. مساله فقط مربوط به مصر و سعودی نیست بلکه برزیل و حتی ژاپن هم میتوانند در این مورد مطرح باشند هر چند که ژاپن وارد مرحله پیشرفتهای در مساله هسته ای شده است و شاید زمان برای اتخاذ چنین موضعی گذشته باشد.
وی این سووال را مطرح کرد که "چرا برنامههای هستهای دارای اهداف صلح آمیز، جزئی از تفاهم گسترده نباشد البته با این تضمین که غنیسازی به اهداف نظامی منجر نشود."
"اکنون کاملا روشن است که نقاط ابهام و ضعف در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای وجود دارد و همین امر موجب ناکامی در زمینه رفع شبهات مربوط به حق غنیسازی اورانیوم در چارچوب یک برنامه صلح آمیز شده است".
مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در پاسخ به پرسشی درباره امکان طرح مساله سلاح هستهای اسرائیل در آینده گفت: معتقدم پساز حل مخاصمه اسرائیل و فلسطین و پس از شناسایی کامل اسرائیل در منطقه به عنوان یک کشور دارای موجودیت و حاکمیت از سوی همه همسایگان مستقیم غیرمستقیم از جمله ایران، آنگاه زمان مناسبی است تا این امر مطرح شود.
وی در توجیه و حمایت از وجود بیش از ۲۰۰ بمب اتمی در اسرائیل گفت: باتوجه به اینکه اسرائیل ازسوی اکثریت کشورهای منطقه به رسمیت شناخته نشده است و برخی از این کشورها آرزوی خود را برای محو اسرائیل از نقشه جغرافیایی پنهان نمیکنند، لذا بدیهی است اسرائیلیها مایل باشند چیزی را در اختیار بگیرند که احساس امنیت بیشتری به آنها دهد، "زیرا آنان در وضعیت جغرافیایی بسیار ضعیفتری نسبت به هر یک از کشورهای عربی منطقه البته به جز فلسطین قرار دارند."
این سیاستمدار آمریکایی گفت: به هر حال در یک مقطع زمانی و آنگاه که همه با تعقل پیش بروند میتوان مذاکرات درباره خاورمیانه به عنوان منطقه خالی از سلاح هستهای را آغاز کرد.
برژینسکی درباره امکان وجود ارتباط بین سفر ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم اسرائیل به واشنگتن و موضعگیری جدید آمریکا درقبال مذاکره با ایران گفت: ناظران امور منطقه به خوبی درک میکنند که تشدید خشونت در منطقه اصولا خردمندانه نیست و حمله نظامی به ایران به نفع هیچ یک از طرف ها نیست.
وی افزود: تردیدی نیست که اگر پیروزی در عراق به شکل عملی و نهایی پس از پایان عملیات نظامی گسترده آمریکا درماه مه سال ۲۰۰٣ اتفاق افتاده بود، یقینا موضع گروهی که خواستار انجام عملیات نظامی در مسائلی همچون برنامه هستهای ایران هستند تقویت میشد.
|