کشف حجاب مختص بانوان نبود!
همن سیدی
•
نه رضا شاه و فرزندش نه ایتالله خمینی و جانشینش، هیچکدام ایران را نشناختند یا نخواستند که بشناسند. پهلویها هزینه این عدم شناخت را تنها با سرنگونی خود- و نه سرنگونی ایران - پرداختند اما هنوز هزینه جمهوری اسلامی معلوم نیست و این همه در حالی است که شناخت و قبول این تنوعها و جبران اشتباهات میتواند موتور و مولد پیشرفت در قرن کنونی باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱٨ دی ۱٣٨۹ -
٨ ژانويه ۲۰۱۱
در هفتادوپنجمین سال کشف حجاب، تحلیلگران تنها از نگاه حقوق زنان به ان میپردازند درصورتی که این اقدام رضاشاه تنها مختص به بانوان و تنها در عرصه مذهبی جامعه نبود، حداقل در کردستان ایران این رویداد کاملا چهره متفاوتی داشت، هم در مورد مخاطبان هم در مورد عرصه تاثیرگذاریش. پدیده کشف حجاب برای اکثر زنان کرد مشکلی ایجاد نکرد. اصولا در پوشش بانوان کردستان، حجاب به معنای پوشاندن صورت یا موی سر یا هر دوی انها، وجود نداشت. در لباسهای انزمان مناطق مختلف کردستان یا کلا خبری از روسری و لچک نبود یا در بعضی از مناطق پوشش سر به شکل کلاهی استوانهای و کمارتفاع بود که موی سر را کاملا نمیپوشاند و یا در حد توری ها وپارچههای شفافی بود که خود بخشی از زیبایی لباس کردی بانوان محسوب میشد. کشف حجاب رضاشاه جامعه مردان کردستان را تکان داد! دستور ممنوع کردن لباس کردی مردان و از ان مهمتر دستور منع کلاه سنتی و به جای ان استفاده از کلاه پهلوی عرصه را بر مردان تنگ کرده بود، یعنی در کردستان هم مخاطبان کشف حجاب به جای زنان، مردان بودند هم حوزه تاثیرگذاری ان به جای مذهب، فرهنگ و اداب دیرین جامعه بود. این پوشش مردان شامل بهانه "مشارکت بیشتر اقشار جامعه" هم نمیشد: تا قبل از ان تاریخ و در دوران ۱۰ سال اول پادشاهی رضا شاه، مردان کردستان در ادارات، در مدارس، در بازار و خیابان حضور داشتند و در این مورد نه حکومت احساس کاستی و نقصی کرده بود که بایستی برای رفع ان اقدامی صورت میداد و نه مردم - حد اقل در این مورد - مشکلی داشتند. در مورد حضور زنان در جامعه نیز، به شیوهای نسبی و در مقایسه با دوران هشتاد سال پیش ایران، باز حضور زنان چشمگیر بود. جدا از مساله حجاب، نگاه کلی مردم کردستان به فرهنگ و سنن خود نگاهی فرامذهبی بود و در حالت های مغایرت انها با هم، فرهنگ خود را مقدم میشمردند (شاید اکنون هم چنین باشد). زنان در فضاهای نیمه خصوصی مانند میهمانیها و عروسیها و حتی در فضاهای عمومی نظیر تفریحگاهها و پارک و باغهای داخل شهر هم، نه تنها خود را موظف به رعایت حجاب نمیدانستند بلکه به هر مناسبتی مردان و زنان. دست در دست و شانه به شانه هم میرقصیدند و حتی مومنهای نمازخوان هم نشاطی چنین را از کیسشان نمیدادند و با تجدید وضویی بعد از رقصی پرحرارت، باز نمازخوان میشدند!
ایتالله خمینی معتقد بود که "در رژیم طاغوت ظلمی که به بانوان محترم رفت، این ظلم به اقایان نرفت"، معلوم میشود ایشان هم به اندازه حاکمان قبلی تنوع ایران را شناخته بود. این مشکل در سالهای اغازین به شورشهای پراکندهای هم انجامید که ظاهرا سرکوب شدند، کاملا ریشهکن شدند به مانند شورشهای قبلی و بعدی و اینده!
شماری از مدافعان رضاشاه به خدمات ایشان در عمران ایران و تاسیس دانشگاه و تاسیس ارتش و نظمیه و ... اشاره میکنند که در این مجال به نقد ان نمیپردازم اما اگر همه این اقدامات درست و بهجا هم بوده باشند، باز شامل کردستان و سایر مناطق محروم نمیشد. مردم کردستان نه عمران و ابادانی و دانشگاه و راهاهن و.. به چشم دیدند نه خیری از ارتش و نطمیهای که در اولین هجوم خارجی تنهایشان گذاشت. اگر معدود کسانی هنوز میتوانند کشف حجاب را "تجدد امرانه" بنامند، این اقدام در کردستان تنها امرانه بود و نشانی از تجدد با خود نداشت. سیاست یگانهسازی تنها یک یا چند عرصه را نشانه نگرفته بود بلکه عقل حاکمان را برقبول هر تنوعی بسته بود و این یادگار تا به جمهوری اسلامی رسید شدتی یافت که اکنون برای ٣ دهه است هم ارامش را از دولتیان ربوده است هم خون اقلیتها را در شیشه کرده.
نه رضا شاه و فرزندش نه ایتالله خمینی و جانشینش، هیچکدام ایران را نشناختند یا نخواستند که بشناسند. پهلویها هزینه این عدم شناخت را تنها با سرنگونی خود- و نه سرنگونی ایران - پرداختند اما هنوز هزینه جمهوری اسلامی معلوم نیست و این همه در حالی است که شناخت و قبول این تنوعها و جبران اشتباهات میتواند موتور و مولد پیشرفت در قرن کنونی باشد.
|