یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کفران


ویدا فرهودی


• از عشق اگر بینی یک غمزه بر او آویز
زین معجزه ی زیبا، کفران بوَدَت پرهیز

بنگرکه چنان باران،کولی وش و پاکوبان
می آید و می سازد، جانت ز جنون لبریز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲ بهمن ۱٣٨۹ -  ۲۲ ژانويه ۲۰۱۱


 از عشق اگر بینی یک غمزه بر او آویز
زین معجزه ی زیبا، کفران بوَدَت پرهیز

بنگرکه چنان باران، کولی وش و پاکوبان
می آید و می سازد، جانت ز جنون لبریز

بی خواب شوی اما، در نشئـگی رویا
سر سبز شود هستی، در زردترین پاییز!

در ژرف تو می رویـَد، اندوه تو می شویـَد،
با زمزمه می گوید، جز من ز همه بگریز!

فرمان ببراش یکجا، تسلیم ز سر تا پا
تا بر تو شود پیدا، بس نکته ی رمز آمیز

برخیز زمان تنگ است، چنگیز بر اورنگ است
خاموش شدن ننگ است،فریاد زنان برخیز

ای نطفه ات ایرانی، وز مزدک و از مانی
در فرصت کوتاهت، بردار ز ره چنگیز

از عمر اگر تنها، مانده است دمی بر جا
دریاب مجالش را تا سبز شود پالیز

بی تاب چنان طغیان، بر توسنی از عصیان
بنشین و اهوراوش با زُهـد سیه بستیز

بگذشت بسی عمرت، در حسرت و در "باید"
با عشق مگو" شاید"! ورنه گذرد این نیز...

ویدا فرهودی
زمستان ١۳۸٩



 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست