یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درگذشت محمدرضا جاهد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۴ بهمن ۱٣٨۹ -  ۲۴ ژانويه ۲۰۱۱


قلبی که از طپش باز ایستاد.

اخبار روز - گزارش دریافتی: روز دوشنبه ساعت ۱۰ صبح بوقت آلمان در ۲٣ بهمن ۱٣٨۹، محمد رضا جاهد در سن ۶۲ سالگی، در بیمارستان شهر کاسل ـ آلمان قلبش برای همیشه از کار افتاد. محمد رضا جاهد انسانی کمونیست، برابری طلب و آزادیخواه بود. محمدرضا جاهد به رنج ها تن داد و هیچ وقت حاکمیت ضدانسانی جمهوری اسلامی را نپذیرفت و همواره در کنار انسان های آزای خواه و برابری طلب باقی ماند. شنبه دوم بهمن ۱٣٨۹ در یکی از گورستان های شهر کاسل (وستفریدهف) به خاک سپرده شد.
مراسم ابتداد با شعری از طرف یکی از نزدیکان آقای جاهد شروع شد و بعد با مروری کوتاه بر زندگی سیاسی محمدرضا در طول چهل سال تلاش برای ایجاد جامعه انسانی ادامه یافت و سپس گروهی از دوستان و همراهان او با خواندن شعر و مقاله، خاطره اش را گرامی داشتند. سرانجام با یک دقیقه سکوت و خواندن سرود انترناسیونال بصورت دسته جمعی از سوی حاضران در مراسم، محمدرضا جاهد به خاک سپرده شد.

سخنان کوتاه شمی صلواتی در مراسم خاکسپاری محمدرضا جاهد!
سینه ام در آتش سرخ سوخت
وجودم از ناله ها جانسوز دل مردم آغشته به غم سوخت
آتش شد پریشان و دلش بر من سوخت
جانم در سفر روزگار از نابرابریها سوخت
هوای آرزوی دلم غروب کرد باز
دلم می خواست همچو کوه بلند و قوی،
و تا زنده ام استوار و محکم میزبان زیبایی ها باشم
دلم می خواست همچو کوه آتشفان شعله ور به هر سو
تا ستمگر و مستبد، جانی را بسوزانم
دلم می خواست همچو دریا در حال طغیان باشم ...
تا زشتی ها را جا رو کنم
و باغها را آباد
بیشه ها را پر از گل
و جهانی را در هیجان و شادی غرق کنم
دلم می خواست
... می خواست
اما زمان سریع است و عمر من کوتاه !

در مورد رفیقی صبحت می کنم که افکارش برایم آشنا بود.! رفیقی که در رفاقت مهربان بود همچون گل، و پاک همچون قلب پرنده و چون چشمه در دل کوه زلال! رفیقی که دلی به وسعت دریا داشت و قامتی به عظمت کوه .

در مورد کسی صحبت می کنم که خودش به زیبایی قصه می گفت! و برای بیان، گفتنی های بسیار را در دل اندوخته بود. کسی که رویا های یک جامعه انسانی را به تصویر در ذهن داشت/ رویاهای که در آن یک برابر است با یک .

محمد رضایی که، دیگه در میان نیست و تنها و تنها خاطره اوست که در ذهن ما به تصویر نقش بسته و بصورت حدیث بر سر زبان ماست .کسی که اراد فولادین داشت و پایبند به ارزشهای انسانی بود. ریا و مماشات را رسوا می ساخت. و در برابر جهالتها شمع روشن آگاهی بود.

محمد رضا جاهد فقط همین نبود و بس او با تمام بزرگان علم و دانش از مارکس گرفته تا نیچه و کانت و غیره آشنا بود به همین دلیل مبلغ مارکسیست بود و برای ساختن یک جامعه انسانی با تمام وجود تلاش میکرد.

آه رفیق می دونی که من همواره تو را، به عنوان یک انسان والا به ذهن سپردم! و یک روز تو به من گفتی که روزی خورشید با طلوعی روشن تر از همیشه !
در جشن زمین و آسمان/ همراه بارقص مهتاب با سروده ای تازه از عشق گواهی می کند که یک برابر است با یک!
سهم هر انسان از آب و آفتاب، به یکسان است! من ای رفیق این سخن زیبا را به ذهن سپردم.
اه ای رفیق من امروز برای جدل و بحث یا جویای حال نیامدم! بلکه سخت دلم گرفته و ناخوش است حالم! برایم روز غریبی است، خیلی غریب، آنقدر غریب که غم انگیز است و هق هق گریه و ناله ای دردل/

دوم بهمن ۱٣٨۹ برابر با ۲۲/۰۱/۲۰۱۱


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست