شورشی نافرجام؛ یا طلیعهِ انفجارِ آزادی در قاره سیاهان
محمود خادمی
•
شورش مردم تونس علیه "بن علی" در قاره ای که بسیاری "بن علی" های دیگر نیز حکومت می کنند؛ زنگ ها را برای کشورهای خودکامه و مستبد منطقه به صدا در آورده است. ابراز خشم و نارضایتی از حاکمان نالایق منطقه در این کشورها شدت گرفته و تظاهرات در اعتراض به بالا رفتن قیمتها و گرانی و بیکاری اکثر کشورهای منطقه را فرا گرفته است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۶ بهمن ۱٣٨۹ -
۲۶ ژانويه ۲۰۱۱
وقتی ملتی اراده حیات آزاد کند
بر تقدیر است که تسلیم شود
شب سیاهِ استبداد باید برود
و رنجیرهای فقر و بندگی باید گسسته شوند
«از شاعر فقید تونسی: ابوالقاسم الشابی»
اگر چه قیام مردم تونس هنوز در آغاز راه است و قضاوت کردن در باره آینده آن مشکل است، ولی می توان با بررسی داده های موجود در رابطه با حوادث این کشور؛ تا حدودی در باره آن اظهار عقیده کرد و پیش بینی نمود که آرزوهای شاعر جوان و انقلابی تونس تا چه حد و تحت چه شرایطی دست یافتنی است. آیا آنگونه که وی سروده است؛ مردم تونس اراده زندگی آزاد کرده اند؟ شب سیاه استبداد روشن می شود؟ زنجیرهای فقر و بندگی گسسته خواهند شد؟ و...
تونس کشوری است در شمال افریقا؛ 50 سال پیش از قید استعمار فرانسه آزاد گردیده و در طول حاکمیت رها شده از استعمار؛ دو رئیس جمهوری ــ حبیب بورقیبه و زین العابدین بن علی ــ بر این کشور حاکمیت داشته اند. در دوران این دو رئیس جمهور؛ کشور به شیوه دیکتاتوری اما از نوع لائیک و غیردینی اداره می شده است؛ مردم تونس از سطح فرهنگی و آگاهی سیاسی نسبتا" بالائی برخوردار بوده و هستند؛ بدلیل برخورداری از همین فرهنگ و آگاهی سیاسی بالا است که علیرغم اینکه مردم تونس اکثرا" مسلمان هستند ولی آنان؛ لیبرال با مدارای دینی بوده و از تعصبات و سخت گیریهای مذهبی در کشور و در میان مردم خبری نیست.
حیطه برابری زن و مرد در این کشور گسترده و با هیچ یک از کشورهای منطقه و مسلمان قابل مقایسه نبوده و نیست. از قوانین دست و پاگیر و محدود کننده مربوط به سرکوب و آزار زنان در تونس خبر چندانی نبود. حتی برای کسانی که مانع حضور دختران خود در مدارس شوند؛ از طرف دولت مجازات تعیین شده بود.
در زمان رئیس جمهور فراری ــ بن علی ــ تونس به کشوری تقریبا" توسعه یافته تبدیل شد. نظام آموزشی با کیفیت و تحصیلات بالا؛ کشوری با ثبات سیاسی و رشد اقتصادی نسبتا" قابل قبول؛ بطوریکه می توان این کشور را باثبات ترین و توسعه یافته ترین کشور منطقه دانست. کشوری تقریبا" جوان بطوریکه دو سوم جمعیت 11 میلیونی آن زیر 30 سال هستند.
در حاکمیت "بن علی" به همان میزانی که در توسعه و رشد اقتصادی کشور کوشش شده است؛ راههای توسعه سیاسی و ترویج دمکراسی در کشور بسته بوده است. به همین دلیل؛ از احزاب و سازمانهای سیاسی پیشرو و دمکرات در کشور چندان خبری نیست؛ احزاب سیاسی مخالفِ موجود؛ ناشناخته و بدون برنامه ای برای تغییر و جانشینی اند؛ در چنبی بستری است که می بینیم؛ احزاب و انجمن های موجود ــ مانند دیگر جوامع استبداد زده؛ آسیب دیده از استبداد حاکم ــ دیرتر و در پی انبوه مردم به صحنه آمده اند.
در چنین کشوری؛ شعله مظلومیت جوان تحصیلکرده ای که ــ از سرِ ناچاری از فقر و تنگدستی به میوه فروشی با گاری دستی خود را مشغول کرده بود ــ در اعتراض به اجحافات پلیس این کشور خود را به آتش کشیده بود؛ تونس را شعله ور کرد. در واقع فاصله طبقاتی فزاینده؛ فقر گسترده و بیکاری مردم و جوانان محرک اصلی و نیرومند قیام مردم تونس بود. یعنی در واقع قیام تونس؛ شورش گرسنگان برای زندگی و معیشت بهتر بود. پس آنچه در واقع در تونس اتفاق افتاده است ریشه در بی تابی مردم در تهیه نان و کار در سالهاِ فقر شدید داشته است.
پلیس و نیروهای گارد ویژه به دستور رئیس دولت به سوی مردم معترض آتش گشودند ــ نایب از حزب اپوزیسیون: پلیس حتی به تشیع جنازه ها هم تیراندازی می کند ــ و درست بدلیل همین سرکوب گسترده؛ مطالبات اقتصادی مردم به سرعت به مطالبات سیاسی بدل گردید و در ادامه؛ اعتراضات مردم منجر به فرار رئیس جمهور تونس از کشور گردید. با نگاهی به شعارهای مردم در جریان اعتراضات چند هفته اخیر به روشنی این روند دیده می شود.
مردم معترض در روزهای اول اعتراضات؛ شعارهای "رفاه را در کشور تقسیم کنید" و "به فشار و ستم خاتمه دهید" سر میدادند؛ بعد از سرکوب شدن اعتراضات آرام آنان؛ شعارها تغییر جهت داده و دشمن اصلی مردم یعنی "بن علی" را آماج خشم خود قرار میدهند "بن علی برو؛ قیام ادامه دارد" و "بن علی نه؛ اراده مردم شکست ناپذیر است"، "سرنگون باد حزب دستور"، "سرنگون باد جلاد مردم" و... اکنون تنها صدای مردم است که بلندترین و تعیین کننده ترین است؛ گاهی پیش از آنکه دیکتاتور مفلوک فکر کند اتفاق می افتد و اکنون در تونس اتفاق افتاده است. این تحولات آنقدر سریع اتفاق افتاده است که با جرأت میتوان گفت که در کمتر نقطه ای از جهان با این سرعت تحولات منجر به نتیجه شده. سرانجام بساط "بن علی" ــ رئیس جمهور تونس ــ یکماهه بر چیده شد.
قیام تونس تا همین لحظه؛ آزادی سیاسیِ را برای مردم تونس به ارمغان آورده است که به نظر می رسد برای یک دوره دستاوردی پایدار و ماندگار باشد و برای مردم کشور ما ــ ایران ــ و مردم منطقه و کشورهای دیگر سقوط سریع رئیس جمهور یک کشور؛ می تواند تحریک کننده و بهترین مشوق برای مبارزه با دیکتاتوری و رهائی از جور و فقر و استبداد باشد ــ عمر موسی رئیس اتحادیه عرب : وقایع تونس حوادث خطرناکی است که از نظر تاریخی شروع یک دوره و پایان عصر دیگری است ــ .
اما این قیام هنوز در ابتدای راه خود است و با خیل بی شماری از کمبودها و نواقص دردسر ساز مواجه است که اگر از طرف مسئولین مربوطه چاره ای برای برطرف کردن آنها اندیشیده نشود؛ برای مردم تونس دمکراسی و عدالت اجتماعی به رویائی دست نیافتنی تبدیل شده و برای مردم منطقه به جای بشارت دمکراسی؛ حاکمیت ملی و سکولاریسم؛ گرد بنیادگرائی و تروریسم پاشیده خواهد شد و به مشوقی برای ترویج اسلام سیاسی در کشورها بدل خواهد گردید.
الف ــ کمبودها و تهدیدهای قیام:
1ــ حرکت اعتراضی مردم تونس آنقدر سریع منجر به سرنگونی "بن علی" شد که قیام مردم فرصت تولید و عرضه رهبران و آلترناتیو مطلوب خود را نیافت. با رفتن سریع "بن علی" در واقع؛ در انقلاب مردم تونس کودتا صورت گرفت. وضعیتی که اکنون مردم تونس با آن مواجه اند؛ قیامی بدون رهبر و بدون آلترناتیو و بدون سخن گو؛ یعنی بدون آنکه انقلاب فرصت پرورش و معرفی رهبران خود را بیابد؛ زمینه برای ادامه حکومت بوسیله افراد باقیمانده از حکومت سابق فراهم گردیده است. این کمبود در حالی است که در تاریخ گذشته ی کشور تونس هم؛ رهبران شناخته شده؛ مقبول و کارآمدکه بتوانند امروز کشتی سرگردان قیام مردم را به ساحل نجات برسانند یافت نمی شود. در واقع بدلیل همین نقیصه است که اکنون جنبش مردم تونس مانند گوشت قربانی در دست احزاب ناشناخته و بعضا" مشکوک و بقایای رژیم سابق سر در گم مانده است. متأسفانه در نبود یک رهبری ذیصلاح و آلترناتیو مردمی و رادیکال برای قیام مردم هر سناریوئی متصور است و حتی می تواند تمام آرزوهای دمکراتیک مردم در مسلخ بند و بستهای دار و دسته به جا مانده از حکومت قبلی به خاکستر تبدیل شوند و حاکمیتی بر سر کار آید که تفاوت کیفی با حاکمیت سابق نداشته و با تغییراتی فرمالیستی اوضاع سابق را احیاء کند.
بنابراین شکل گیری هر چه سریعتر یک آلترناتیو مدرن و آراسته به حقوق بشر به عنوان بدیلی ملی و مردمی تنها پاسخ ضروری این مقطع از قیام مردم است؛ آلترناتیوی که به جای فکر به جاه و مقام برای خود و اطرافیانش به فکر سعادت مردم و کشورش باشد. یعنی این توده ناراضی باید فرصت بیابد تا خود را منسجم کند؛ تحزب بیابد و از درون خود رهبران و آلترناتیو شایسته خود را به مردم عرضه کند؛ بدون آن امید چندانی به تغییر اساسی در اوضاع کشور تونس وجود ندارد.
2 ــ اگر چه تا این لحظه در میان انواع شعارهای داده شده مردم؛ گفتگوها و تصاویر تلویزیونی دیده شده از قیام مردم تونس؛ نشانه ای از مدهبی بودن جنبش و یا رد پائی از اسلام سیاسی دیده نمی شود و اگر چه شکست انقلاب اسلامی و دروغ بودن وعده های داده شده به مردم؛ برای مردم مسلمان کشورهای منطقه آشکار شده و به خصوص بعد از رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران ماهیت رژیم اسلامی حاکم بر ایران هویدا گشته است و از جذابیت شعارهای اسلامی برای مردم مسلمان منطقه بشدت کاسته شده است و همچنین اگر چه راشد الغنوشی رهبر جنبش اسلامی تونس از خمینی و دار و دسته آخوندها تبری جسته و در مصاحبه باشبکه الجزیره گفته است: جنبش تحت رهیری وی اسلام گرا؛ معتدل و دمکراتیک است؛ من نه خمینی و نه شیعه هستم. با این حال؛ محدودیت های اعمال شده ــ در سالهای حکومت بن علی ــ برای احزاب و گروههای سیاسی از جمله گروههای اسلامی؛ گروههای وابسته به جریانات اسلامی را ــ در شرایط خلاء سیاسی ــ مستعد خیز برداشتن برای کسب قدرت سیاسی در کشور می نماید .
شاید همین موضوع؛ رژیم آخوندها را به طمع واداشته است تا شانس خود را برای مصادره قیام مردم تونس هم بیازمایند و برای ملا خور کردن آن برنامه ریزی نمایند. در این رابطه امام جمعه های رنگارنگ رژیم؛ خطبه های نماز جمعه هفته گذشته خود را به انقلاب اسلامی!!! تونس ــ به قول آنان ــ اختصاص دادند و ابلهانه ولی با اصرار مدعی شدند که قیام مردم سودان برای نان و کار نبوده بلکه برای اسلام و پخش اذان از بلندگوهای مساجد بوده است. حرفی که در گذشته بنیانگذار این رژیم قرون وسطائی ــ خمینی ــ مردم ایران را به آن متهم می کرد؛ خمینی می گفت: مردم ایران برای نان و خربزه انقلاب نکرده اند؛ بلکه برای اسلام انقلاب کرده اند.
3 ــ مداخلات خارجی و توطئه های داخلی: اتحادیه اروپا و به خصوص کشور فرانسه شرکای اصلی اقتصادی و متحد نزدیک رئیس جمهور سابق تونس می باشند؛ آلمان سومین شریک تجاری تونس بوده است؛ این کشورها همگی از سقوط "بن علی" متضرر خواهند شد؛ به همین خاطر به نظر می رسد که این کشورها وقتی اوضاع کشور را بحرانی یافته اند برای کنترل و مهار اوضاع و قبل از رادیکالیزه شدن جنبش ترجیح داده اند که دور مصرف از "بن علی " را به پایان رسانده و این مهره سوخته راهر چه زودتر وادار به کناره گیری و خروج از کشور نمایند.
همچنین عناصر وابسته به ساختار موجود حاکمیت و اپوزیسیون داخلی رژیم به کمک قدرتهای خارجی و رسانه های وابسته به آنان؛ سعی در نا امن نشان دادن اوضاع کشور بعد از رفتن "بن علی" دارند؛ تا با ترساندن مردم آنان را مجبور به ترک خیابانها نمایند و خود سوار بر موج اعتراضات مردم کنترل قیام مردم را در دست بگیرند. برنامه ای که تاکنون خوشبختانه موفق به انجام آن نشده اند و مردم با حضور در خیابانها و تشکیل "کمیته های مردمی" ــ بنام " لجان شعبیه ــ که تقریبا" همه جا تشکیل شده اند و به نهادهای قدرت مردمی تبدیل گردیده اند سعی در خنثی سازی توطئه های دشمنان قیام مردم نموده اند.
ب ــ ویژه گی ها و دستاوردها:
1 ــ از ویژه گیهای قیام؛ برخوردار نبودن آن از رهبری فرهیخته و رهبری اصلاح طلبان حکومتی است؛ بنابراین هیچ ترمز و مانعی برای گسترش قیام وجود ندارد و این اصلی ترین دلیل پیش روی قیام تا به امروز می باشد. ادامه پیروزی نیز به حضور و تداوم قیام و اینکه مردم چه نقشی برای خود قائل می شوند بستگی دارد. آیا مردم به خانه ها می روند تا سرنوشتان در چرخشی در بالا و در میان به اصطلاح نخبگان رقم بخورد و یا با تشکیل نهادهای دمکراتیک و مردمی تا سر برآوردن رهبران ذیصلاح؛ خود سرنوشت خود را در دست می گیرند. مردم به قدرت تغییر خود ایمان آورده اند و ادامه اعتراضات و حضور بی وقفه آنان در خیابانها؛ نشان می دهد که فعلا" مردم به خود و قدرت خود برای دگرگونی ایمان دارند و متکی اند.
آنان خوب میدانند که پیشرفت جنبش تا سر بر آوردن رهبران ذیصلاح در گرو ابتکار عمل؛ تشکل یابی و تشکیل کمیته ها و شوراهای مردمی برای کنترل اوضاع و پیشبرد امور قیام است.
2 ــ شورش مردم تونس علیه "بن علی" در قاره ای که بسیاری "بن علی" های دیگر نیز حکومت می کنند؛ زنگ ها را برای کشورهای خودکامه و مستبد منطقه به صدا در آورده است. ابراز خشم و نارضایتی از حاکمان نالایق منطقه در این کشورها شدت گرفته و تظاهرات در اعتراض به بالا رفتن قیمتها و گرانی و بیکاری اکثر کشورهای منطقه را فرا گرفته است. در اردن؛ مصر؛ یمن؛ الجزایر و موریتانی به حمایت از مردم تونس و در اعتراض به گرانی و بیکاری؛ مردم این کشورها تظاهرات بر پا کرده اند در مصر؛ مردم جلوی سفارت تونس در مصر تجمع کرده و مخالفت خود را با دیکتاتوری طولانی مدت حسنی مبارک ابراز داشته اند.
در شهرهای الجزایر تظاهرات و درگیری های پراکنده به حمایت از مردم تونس و در اعتراض به گرانی و اوضاع معیشتی مردم همه روزه در جریان است و... آیا قیام مردم تونس میتواند دومینوی پایان دیکتاتوری در منطقه باشد؟
بدون تردید شورشی که در تونس اتفاق افتاده است؛ می تواند به آتشفشانی از شعله ها در کل منطقه تبدیل شود و شعله امید به تغییر را در دل توده های عرب روشن نماید؛ هر پیروزی و دستاوردی در قیام تونس؛ مشوق مردم کشورهای دیگر برای حرکت و مبارزه است.
ج ــ نتیجه:
یقینا"؛ فرار رئیس جمهور به تنهائی؛ فردائی بهتر؛ عادلانه تر و آزادتر برای مردم تونس به ارمغان نخواهد آورد؛ برای ما ایرانیان تجربه تلخ فرار شاه ــ در حالی که هنوز رهبرانی ذیصلاح و آلترناتیو شایسته برای قیام معرفی نشده بود ــ در جریان انقلاب 57 پیش رو است. پیشرفت جنبش مردم تونس به ابتکار عمل مردم و جوانان تونس در یافتن راهِ حل برای حل بحران جانشینی بستگی دارد؛ جانشین و بدیل مناسب باید خارج از باقیمانده رژیم سابق و مستقل از قدرتهای خارجی باشد.
تا آن تاریخ مردم باید با تشکیل کمیته های مردمی و تشکیل شوراها به عنوان ارگانهای اعمال قدرت ملی و مردمی بر حسن اجرای امور نظارت و برای برطرف کردن موانع اقدام نمایند.
محمود خادمی
25.01.2011
Arezo1953@yahoo.de
|