سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مصر به کدام سمت میرود؟


سعید کرامت


• هیچ یک از دو الترناتیو البرادعی و اخوان المسلمین نخواهند توانست پاسخگوی مطالبات اساسی مردم مصر باشند. البرادعی برنامه اقتصادی رژیم کنونی، وسیاست نیو-لیبرالیسم اقتصادی که در راستای سیاست کمپانیهای بزرگ و موسسات مالی نظیر بانک جهانی و آی ام آف را در قالب نمایش های پارلمانتاریستی در پیش خواهد گرفت. اولویت اخوان هم راضی نمودن خدا خواهد بود تا توجه به زندگی و خواست خلق ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۱ بهمن ۱٣٨۹ -  ٣۱ ژانويه ۲۰۱۱


صدای پای غول مصر در چند روز آخیر توجه سیاسی جهان را بخود جلب نموده است. این غول از قفس بیرون آمده است اما نمیداند مسیرش به کجا منتهی خواهد شد.
به عبارت دیگر، مردم مصر می دانند چی نمی خواهند اما نمی دانند چی میخواهند. در نتیجه در آن جامعه جنبشی سیال راه افتاده است. خیابانهای شهرهای مختلف مصر مبدل به میدان زدو خورد، تظاهراتها بی سازمان، بی پرچم و بی رهبری شده اند. غیر از برکناری مبارک، و خواستهای کلی تغییر قانون اساسی و انتخابات آزاد، شعار مهمی که منعکس کننده خواسته های رادیکال مدنی پیشرو، نظیر اشاره به ‌حقوق زنان، کارگران، و رفاهیات اجتماعی باشد چندان به چشم نمیخورد. نگاهی به ترکیب شرکت کنندگان این تظاهراتها، تصویر جنبشی خیلی مردانه از آن حرکت را به ذهن مبادره میکند. نقش زنان بسیار کم در آن دیده می شود. زنان پیشرو، ا‌حتمالا بعلت نگرانی از بقدرت رسیدن اسلامیستها، حضورشان کمرنگ است. حضورکارگران غیر قابل انکار است اما پرچمشان دیده نمیشود. کسی از خواسته اساسی شان مطلع نیست؛ سخنگو ندارند.
این جنبش اگر با این ویژگیها پیش برود، احتمال دارد که دیکتاتوری را سرنگون کند، اما سرنوشت اش ممکن است به دست جریاناتی بیفتد که به شیوه های دیگر روزگار مردم را تیره کنند. در شرایط کنونی زمانی که ‌‌‌حکومت کنترلش از دست بدهد هر حزب و جریانی که سازمان، کادر و تجربه داشته باشد خواهد توانست به یک بازیگر اصلی سیاسی جامعه مبدل شود. در ‌‌حالت کنونی، هرچند میدیای غربی تلاش دارند که محمد البرادعی، رییس پیشین سازمان بین المللی انرژی اتمی را زیر نور افکن قرار دهند، اما البرادعی در بهترین ‌حالت، نقشی را بازی خواهد کرد که ایاد علاوی در عراق، بعد از صدام حسین، ایفا نمود.
شواهد نشان میدهد که بازیگر اصلی این میدان بعد از مبارک، حزب اخوان المسلمین خواهد بود. شانس این ‌‌حزب بسیار است زیرا علاوه بر سابقه طولانی تقابل با دولت مبارک، هم اکنون دارای شبکه های تشکیلاتی   منسجم، سازمانهای غیر انتفاعی قابل توجه و مساجد است. کادرهای این حزب در راس خیلی از تشکلات ‌حرفه ای نظیر دانشگاهیان، وکلا، دانشجویان و پزشکان نقش تعیین کننده ایی دارند. این امکانات میتواند اخوان را مبدل به یک نیروی سیاسی هژمونیک مبدل کند.
هیچ یک از دو الترناتیو البرادعی و اخوان المسلمین نخواهند توانست پاسخگوی مطالبات اساسی مردم مصر باشند. البرادعی برنامه اقتصادی رژیم کنونی، وسیاست نیو-لیبرالیسم اقتصادی که در راستای سیاست کمپانیهای بزرگ و موسسات مالی نظیر بانک جهانی و آی ام آف را در قالب نمایش های پارلمانتاریستی در پیش خواهد گرفت. اولویت اخوان هم راضی نمودن خدا خواهد بود تا توجه به زندگی و خواست خلق. احتمال دارد این جریان جامعه مصر را به سوی یک جنگ ویرانگر با اسرائیل سوق بدهد وبا قوانین اسلامی دست و پای مردم را به زنجیری ببنند که جامعه حسرت زمان دیکتاتوری رژیم مبارک را بخورد.
البته این سناریوها سر نوشت محتوم مردم مصر نیست. مصر تاریخا مرکز روشنگری، صنعت و فرهنگ در منطقه بوده است. روشنفکران چپ و سکولار در مصر کم نیستند. اهمیت طبقه کارگر و مزد بگیر آن کشور و وجود جریانات چپ را نمیتوان نادیده گرفت. اما این اهمیت وقتی قابل لمس خواهد بود که این جریانات در یک جنبش همگانی صرفا ضد دیکتاتوری ‌‌حل نشوند و بتوانند یک افق پیشرو و انسانی در مقابل لااقل بخشی قابل توجهی از جامعه قرار دهند.


s.keramat@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست