سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آیا انقلاب مصر اسلامی خواهد شد؟


محمد محمدی


• با وجود فقر و بی سوادی اکثریت جامعه‌ و نفوذ و قدرت مالی بنیادگرایان اسلامی در بین این قشر از جامعه‌، دمکراسی نمی تواند مسئله‌ جدی برای مصری ها باشد بلکه‌ مسئله‌ اصلی سیرکردن شکم خانواده‌هایی است که‌ آمار میلیونی دارند و گاهی درآمد آنها به‌ ۲ دلار در روز هم نمی رسد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ بهمن ۱٣٨۹ -  ۱ فوريه ۲۰۱۱


از همان بچگی دوست داشتم که‌ کشور مصر را از نزدیک ببینم، کشوری با تاریخی کهن و حوادث بزرگ، اما تا به‌ امروز این امکان بوجود نیامد تا از جامعه‌ طبقاتی مصر دیدن کنم و موجهای آرام حاشیه‌ نیل را در غروبی بهاری ببینم. شاید همین عشق و علاقه‌ به‌ فرهنگ مصر باعث شده‌ بود که‌ من دنیای مردمان مصری را از طریق سینمای این کشور تعقیب کنم، سینمایی که‌ در نوع خود و در مقایسه‌ با کشورهای دیگر اسلامی و منطقه‌ بی نظیر بوده‌ و تا بحال توانسته‌ به‌ موضوعاتی همچون اسلام سیاسی، فقر اجتماعی و فرهنگ مردسالار آن جامعه‌ بپردازد و از طریق اندیشمندان آن جامعه‌ مورد نقد و بررسی قرار دهد!
انگار باید سیر تحولات سال ۱۹۷۹ ایران یکبار دیگر اما در کشوری با قدمت تاریخی مشابه‌ اتفاق بیافتد و بگونه‌ای دیگر تاریخ بار دیگر بازنویسی شود مردمانی با‌ نقطه‌ مشترک فراوان و با تاریخ دیکتاتوری هزار ساله‌‌!
انگار باید اینبار بجای بهروز وثوقی در فیلم گوزن ها این عادل امام یا احمد زکی ها باشند که‌ نقش اول نسل به‌ طغیان آمده‌ ملت مصر را بازی کنند تا این بار هم چاشنی این انقلاب سینما باشد، سینمایی که‌ بوضوح در طول سالهای گذشته‌ با ایما و اشاره و استعاره‌، درد ملتی را به‌ نمایش بگذارد و مردم مصر اینگونه‌ با این فیلم ها که‌ روایت بخش کوچکی از درد آنهاست انس بگیرند و ‌فارغ ازهر طبقه‌ و گروهی برای رسیدن به‌ رهائی خروش کنند و با حضورشان در خیابانها مرزهای قدرت و ثروت را درهم کوبند.
انگار اینبار باید آلونک نشینهای کنار قاهره‌ و اسکندریه‌، نقش حاشیه‌ نشینان شهر تهران و شهرهای بزرگ ایران را بازی کنند با این تفاوت که‌ بیشتر این حاشیه‌ نشینان در ایران مهاجرانی بودند که‌ از آنها برای عمران و آبادی پایتخت و شهرهای بزرگ، بیگاری می کشیدند ولی در مصر اکثریت این خانواده‌ها نسل اندر نسل در این مناطق با فقر بدنیا می آیند و با فقر می میرند.
انگار باید یکبار دیگر دیکتاتورها کابینه‌های خود را تغییر دهند و با انتصاب نخست وزیر جدید سالهای غرور و تک روی خود را برای نگه‌ داشتن قدرت کنار نگذارند و صدای ملت را فقط شنیده‌ بحساب بیاورند و در عمل این دیکتاوری و قدرت طلبی باشد که‌ بازهم تصمیم بگیرد و حکمرانی کند و بختیارها و احمد محمد شفیق ها تنها آرام بخشهای کوتاه‌ مدت برای درد ملت باشند، درمانی که‌ توان بهبود درد بزرگ جامعه را هیچ وقت نخواهد داشت!
انگار باید تاریخ یکبار دیگر مردی را نه‌ از "نوفل لوشاتو" بلکه‌ از شهر "ژنو" برای رهبری جنبشی دیگر روانه‌ منطقه‌ای دیگر از خاورمیانه‌ کند و یکبار دیگر مردمانی جان برکف در خیابانها شعار زندگی را از این رهبران بشنوند. آیا محمد البرادعی خمینی دیگری برای انقلابیون مصر خواهد بود، یا محمد مهدی عاکف رهبر اخوان المسلمین خمینی مصر خواهد شد که‌ امروز بزرگترین نیروی اپوزسیون حکومت مصر محسوب می شود؟
به‌ دلایل زیر نباید به‌ نتیجه‌ قیام مردم مصر خوشبین بود:
۱. اکثریت جامعه‌ مصر را مردمانی مذهبی، فقیر و بی سواد تشکیل می دهد، مسئله‌ای که‌ به‌ باور بیشتر کارشناسان عربی و خاورمیانه‌ دلیل طولانی بودند دیکتاوری حسنی مبارک بوده‌ است. اکثریت مصری های کنونی تاریخ خود را بیشتر تاریخی اسلامی و عربی می دانند تا تاریخ مصری. همین باعث شده‌ است که‌ حسنی مبارک سالها با شعار مصرعربی بگونه‌ای رهبری جهان عرب را در منطقه‌ بازی کند.
۲. بزرگترین نیروی اپوزسیون مصر اخوان المسلمین است که‌ از دانشگاه‌ الازهر مصر تغذیه‌ می کند، دانشگاهی که‌ می توان گفت معتبرترین دانشگاه‌ اسلامی در جهان است. با این حال با وجود فقر و بی سوادی اکثریت جامعه‌ و نفوذ و قدرت مالی بنیادگرایان اسلامی در بین این قشر از جامعه‌، دمکراسی نمی تواند مسئله‌ جدی برای مصری ها باشد بلکه‌ مسئله‌ اصلی سیرکردن شکم خانواده‌هایی است که‌ آمار میلیونی دارند و گاهی درآمد آنها به‌ ۲ دلار در روز هم نمی رسد.
٣. عدم شرکت گسترده‌ زنان در تظارات خیابانی! زنان در مصر مانند سایر کشورهای عربی و اسلامی همیشه‌ در حاشیه‌ بوده‌اند، اگر چه‌ از این جامعه‌ زنانی همچون هدا شعراوی و صفیه‌ زغلول ظهور کرده‌اند و سکان جنبش برابری خواهی زنان را در دست گرفته‌اند و همچنین امروز درصد بیشتری از فارغ التحصیلان دانشگاه‌ را زنان تشکیل می دهند. اما این مردسالاری است که‌ با کمک قانون و شرع اسلام بر زنان مصری حکم می راند و امروز از طریق اخبار و تصاویر اعتراضات می بینیم که‌ زنان مصری بنا به‌ دلایل فوق به‌ حاشیه‌ رانده‌ شده‌اند. عدم شرکت آنها با شعارهای زنانه‌ در اعتراضات کنونی هیچ گونه‌ دستاوری برای جنبش زنان نخواهد داشت و تاثیر‌ منفی بر روند جنبش کنونی اگر آن را جنبش دمکراسی خواهی بنامیم، خواهد گذاشت .
نقش مصر در معادلات سیاسی منطقه‌ بویژه‌ رابطه‌ با اسرائیل و همچنین مسئله‌ غزه‌ با توجه‌ به‌ حمایت بی دریغ جمهوری اسلامی ایران از نیروهای خودی چون حماس و حزب الله‌ در همسایگی مصر و همچنین حمایت از اخوان المسلمین. با همه‌ اینها ماجرای دادن رشوه‌ میلیون دلاری به‌ محمد البرادعی زمانی که‌ مدیرکل آژانس بود این هشدار را می دهد که ‌در نبود اپوزیسیون دمکرات و سکولار، در صورت سقوط حکومت نیمه‌ سکولار حسنی مبارک زمینه‌ برای تاخت و تاز اسلام گرایان تندرو در مصر فراهم می شود و نه‌ تنها مصر بلکه‌ تا شعاع هزاران کیلومتر از جهان را نیز به‌ لرزه‌ درمی آورد. اینگونه‌ است که تا اکنون‌ کشورهای غربی از جمله‌ آمریکا در قبال اعتراضات مردم مصر محتاط عمل کرده‌اند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست