یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ما همه سرباز توایم آلزایمر تاریخی
در پاسخ به نوشته آقای هوشنگ اسدی «ما همه سرباز توایم خامنه ای»


ارژنگ نورایی


• حتی اسلامگرایان مصر و تونس هم بر براعت از خمینی و تباهی رژیمش تاکید کرده اند و ما دلخوش نوادگان و دست پروردگان «امام راحل» هستیم که هنوز سودای بازگشت به دوران پر از جنایت او را دارند. آنها حافظه تاریخی دارند و ما دچار آلزایمر مفرط تاریخی خود هستیم و با آن در سیکل معیوب تکرار جنبش ها دست و پا میزنیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ بهمن ۱٣٨۹ -  ٣ فوريه ۲۰۱۱


نبریده ایم اما داستان تونس و مصر را با دیدگان هوشیار نگاه میکنیم ، چه شد که تونس ۱۶ میلیونی و مصر با چند ده هزار نفر تا اینجا پیش رفتند و ما با سه میلیون و دو میلیون این شدیم ؟ پاسخها ممکن است متنوع باشد ، مهم نیست جنبش آنها پیروز میشود یا شکست میخورد ، حتی از یک نظر مهم نیست اسلامگرایان بیایند یا لیبرالها مهم این است که آنان با حداقل انرژی و نیرو پیش رفتند و ما با حد اکثر توان باز هم ناکام شدیم و در جا زدیم ! درست مثل یکصد سال مبارزه بی وقفه و خونین مان برای آزادی ، علیه شاه و شیخ که اگر چه در چشم انداز کلی " دو گام به پیش یک گام به پس " بوده است اما بالاخره پیروز نبوده ایم ! و رمز این ناکامی مداوم درست در تاریخ است و آلزایمر تاریخی که ما مردم مدتهاست به آن مبتلاییم .
مشروطه را با آتش تفنگهای مجاهدین تبریز و انقلابیون قفقاز از دهان گرگ بیرون کشیدیم و تقدیم دوله ها و ملوکهایی کردیم تا هرچه میخواهند بر سر رعیت بیاورند و انجمنهای مردمی مان را تخته کنند و گل انقلاب مشروطه شد لگد مال شاه و شیخ و ما مردم بی تاریخ ندیدیم یا دیدیم و به روی خود نیاوردیم که این شاهزادگان و روحانیون والا مقامی که به مجلس فرستادیم مگر تا دیروز نازپروده سفره قجر نبودند که امروز چراغ امید ما شده اند ؟
سلاح در دست گرفتیم و به جنگلهای گیلان رفتیم تا دوش به دوش گیله مرد نگذاریم مشروطه حروم خور ارتجاع شاه و شیخ شود ، تهران در آستانه سقوط و بود و دست کم امکانش را داشتیم تا غرش مسلسلهای فدائیان جنگل را به گوش بهارستان برسانیم ، باز هم نکردیم تا بی عملی مان تخم تفرقه و بدبینی و شکست کاشت .
جنبش ملی را آغازیدیم و در سی تیر به خیابان آمدیم که ((یا مرگ یا مصدق))، دیکتاتور فرار کرد و اما دریغ که مصدق مرد انقلاب و روزهای سخت نبود و ماندیم تا استعمار و ارتجاع کودتای شان را اجرا کنند و آنان که مسلح بودند هم گوش به نوای رادیوی سرخ مسکو سپردند که دیر زمانی بود زرد شده بود و ماندیم تا آمدند و تکه پاره مان کردند و باز فراموش کردیم که دل بستن به بازی گرگها یک بار در فرقه دموکرات چه آفریده بود.
انقلاب بهمن آمد و بعد هم عکس آقا در ماه، با ((همه با هم)) و ((وحدت کلمه))اش رویای ناکام شیخ فضل الله را تحقق بخشید و وارث قیامی شد و که او و مریدانش کمترین نقشی در برافروختنش نداشتند و بعضی از ما بدجور شیفته وحدت کلمه امام و ((ماهیت ضد امپریالیستی)) اش شدیم تا آنجا که کردستان را به گلوله بستند و گفتیم ((خط مترقی امام))، دانشگاه را بستند و گفتیم ((درود بر خلخالی))، ارتجاعی ترین مناسبات را علیه زنان حاکم کردند و گفتیم ((وحدت آحاد ملت را مخدوش نکنیم))، زبانها را بریدند و دهانها را دوختند و گفتیم ((ضرورتهای عینی انقلاب))، سی خرداد ۶۰ نیم میلیون از مردم تهران در اعتراض به قانون ارتجاعی قصاص آمدند و باز هم بعضی از ما گفتیم ((سپاه را مسلح کنید و پاینده امام امت))، هزاران و دها هزار ندا و سهراب را به دار کشیدند و گفتیم ((مرگ بر منافق))، آتش جنگ ارتجاعی را ٨ سال برافروخته نگاه داشتند و دسته دسته جوان از مدارس به میدانهای مین بردند تا بقای رژیمشان را تضمین کنند و گفتیم ((جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم)). اینهمه کردند و ما هنوز در خواب خرگوشی بی تاریخی خود ماندیم.
خرداد ۷۶ آمد با سیدهای عبا شکلاتی، پاسداران و سربازجوهایی که حالا از پوپر و گاندی و رورتی میگفتند و باز ما پذیرفتیم که بالاخره ((هر کس ممکن است تغییر کند و ملاک امروز افراد است)) و نپرسیدیم تبار تاریخی اینان به کجا باز میگردند؟ فرزندان شیخ فضل الله و روح الله را چه شده است که قدّاره ها و کابلهای ((اسلام عزیزشان)) را کنار گذاشته اند و از تساهل و تسامح میگویند؟ به صراحت گفتند ((برای نجات و تداوم نظام مقدس جمهوری اسلامی آمده ایم)) و ما خام خیالانه گفتیم ((برای آزادی و احقاق حقوق پایمال شده مان آمده اند))، ۱٨ تیر آمدند سرها و چشمهای مان را در کوی دانشگاه تهران این خونین سرای ایران دریدند و ((سید مظلوم)) در سخنرانی همدانش گفت ((بدون شلیک حتی یک گلوله آشوب تهران آرام شد)) و ما برایش هورا کشیدیم و نپرسیدیم بالاخره آن گلوله ای که سینه عزت ابراهیم نژاد را شکافت شلیک شد یا نه؟ داغ و درفش و دار و پرونده قتلهای زنجیره ای بر پا و بود و خاتمی ساکت و ما گفتیم ((معذوریت هایی دارد))، قانون مطبوعات با خوش خدمتی شیخ اصلاحات رفت هوا و گفتیم باز هم معذوریت، مجلس ششم بر تهاجم به حقوق ملت خفه خون گرفت تا ردّ صلاحیتشان کردند و بعد ((برای دفاع از حقوق ملت)) برآشفتند و روزه سیاسی گرفتند و دعای ندبه خواندند و ما متعجب از اینهمه جسارت! در دولت اصلاحات کارگران خاتون آباد را به رگبار بستند و ما سرگرم رفراندومهای اینترنتی و چانه زنی از بالا برای آقایان و کتک خوردن از پائین برای مردم بودیم. توهم اصلاحات به آخر خط رسید، سید مظلوم گفت ((در حد یک آبدارچی هم نبودم)) و ما بغض کردیم از این همه مظلومیت اما نپرسیدیم آخر چطور وقتی از جامعه مدنی اسلامی و گفتگوی تمدنها میگفت فرق او را با یک کمتر از آبدارچی نفهمیدیم!!!؟؟؟
خرداد ٨٨ آمد ما بیشمار بودیم اما باز مبتلا به آلزایمر تاریخی و رأی دادیم به نخست وزیر امامی که آمد تا دوران طلایی امامش را دوباره پیش فیس همه مان بگیرد و نپرسیدیم که او و امامش در آن سالها چه گلی به سرمان زدند که دوباره به او رأی میدهیم؟ مثل همیشه تاریخ این سرزمین به ریش توهم اصلاح طلبی مان خندیدند و آمار شرکت در ((پرشورترین انتخابات تاریخ نظام مقدس)) را بالا بردیم و بعد بغضمان ترکید، آداب مدنی خط امامی ها را زیر پا گذاشتیم و به خیابان رفتیم و این بار آنها هم که موج سواری بر جنبش مردم را از امام عزیزشان خوب یاد گرفته بودند پشت سرمان آمدند، ما به کهریزک رفتیم و آنها در زندان فقط لاغر شدند، ما از بام پایگاه های بسیج میراث دوران طلایی امام گلوله خوردیم و آنها دیوارهای خانه هایشان رنگی شد، سه میلیون به خیابان رفتیم بازی جور دیگر شد این ((مردم زیر تیغ استبداد)) به ستوه آمدند و عکس امام را به آتش کشیدند و سید سبزگستر گفت ((که اگر امام زنده بود هیچکدام از این فجایع اتفاق نمی افتاد)) و ما مانده بودیم بیانیه او را قبول کنیم یا خاوران را. روز عاشورا را خلق کردیم و قشون رفورم اسلامی از بهنود و مهاجرانی و نگهدار و کدیور و سازگارا و موسوی و رهنورد و کروبی از لندن و پاریس و امریکا و تهران فغانشان در آمد که ((نکنید فرزندانم این راه خشونت آمیز است و غیرسبز، جنبش دارد منحرف میشود، فقط تیر بخورید و لبخند بزنید، باتوم برقی نوش جان کنید و متانت پیشه کنید، به کهریزک بروید و باور کنید که دوران امام از این خبرها نبود)) و این قصه بدبختانه سر دراز دارد .....
مردم تونس از روز اول گفتند که بقایای حزب بن علی باید بروند و بزک و دوزک دموکراسی خواهی شان پیشکش، یعنی تغییر در تمامیت رژیم، اما ما مردم این ((کشور طلایه دار آزادی در منطقه)) ٣۰ سال دل بسته ایم به فرد یا جناحی از رژیم دار و درفش و نپرسیدیم دستهای آغشته به خون اصلاح طلبان کجا و با کدام آب توبه پاک شد که ما نفهمیدیم؟ مردم تونس گفتند تمام ارتجاع باید برود و ما هنوز مسحور بیانیه های سیدی هستیم که کماکان سرسختانه سودای دوران طلایی امامش را دارد، آنها خواهان تغییرات اساسی شدند و ما به توصیه خط امام آنقدر بر حداقلها کوبیدیم که اپسیلونها را هم دریغ کردند، مردم مصر فریاد زدند ((الشعب یرید اسقاط النظام)) یعنی ملت خواهان سقوط نظام است و ما هنوز در سودای پذیرش بازی رفورم در چارچوب قانون اساسی از سوی رژیمی هستیم که جز با سرنیزه و شکنجه و اعدام بقایی ندارد. مردم مصر و تونس و یمن و اردن خواهان تغییرات اقتصادی هستند و ما غرق در فقر و نکبت سی ساله وقتی سید سبزگستر و شیخ اصلاحات با رئیس دولت کودتا هم زبان شده و از حذف یارانه ها دفاع کردند (ظاهرا مشکلشان فقط با زمان اجرای طرح است نه نفس طرح) ما سکوت میکنیم و باز سر در برف عمیق بی تاریخی داریم. دل خوش کرده ایم که ((در مصر و تونس شدت سرکوب به تیزی اینجا نیست)) و برای این کشف گل هم نثار جمال اکبر گنجی ها میکنیم، قافل از اینکه تونس نزدیک ۵۰ کشته و مصر تاکنون ٣۰۰ کشته داشته است، پس مشکل در شدت سرکوب نیست. گیرم هم که چنین باشد و اینجا تیغ سرکوب از زمان امام تا امروز تیز و برنده مانده است، با چنین رژیم تیغ به دستی چه باید بکنیم؟ باز به اصلاح شدن دعوتش کنیم و رأی بدهیم تا شاید هزار سال دیگه به سر عقل بیاید؟ لبخند بزنیم و دعوت به مدارا بکنیم، با متانتی مدنی بگوییم ((حضرات آیات عظام و فرماندهان سپاه که سی سال است با کشتار و سرکوب حداکثری حکومت کرده اید و رژیمتان بر دریایی از خون و اعدام و شکنجه و تجاوز و یک جنگ ٨ ساله بی فرجام استوار شده است، لطف کنید به آرای ما احترام بگذارید از میلیاردها دلار سود سرمایه گذاری های اقتصادیتان صرف نظر کرده و قدرت را به جناح خط امام تحویل بدهید این بار نوبت آنهاست تا همچون دوران دفاع مقدس و سازندگی و اصلاحات بدزدند و چپاول کنند و ویران کنند)). یا برای یک بار هم که شده چشم در چشمان غمزده تاریخ مان بدوزیم و بدانیم که رهایی جز با مبارزه حداکثری با رژیم ارتجاع ممکن نیست، که آزادی در این ملک جز با مبارزه انقلابی به دست نیامده است، که بهای آزاد زیستن در این سرزمین فراتر از بازداشت چند ساعته آقازاده شیخ مهدی کروبی است، که هر گونه اصلاح و تغییر واقعی و ماندگاری به نفع مردم ضرورت سرنگونی تمامّیت رژیم جمهوری اسلامی و بقایای تفکر و عمل خمینی ضدبشر را میطلبد.
شاملوی شاعر راست گفته بود که ((ما ایرانیان حافظه تاریخی نداریم)) اگر داشتیم و نگاهی به تاریخ یک صد ساله اخیر خود میانداختیم میدیدیم که مشکل ما ((سید علی دورنمان و نبود وحدت کلمه و عمل)) نیست، این بهانه ای است برای توجیه شکستها، این فرافکنی ناکامی دست کم سه میلیون نفر است در روزهایی که همسایگانمان با ۵۰ و ۶۰ هزار نفر دیکتاتورها را به عقب میرانند و ما خود را گول میزنیم که ((این تاثیر جنبش سبز ایران است بر مصر و تونس و ممکن است پل کالج و میدان تحریر به هم وصل شوند و ما اولین جوانه های سبز قرن ۲۱ هستیم و...))، آنها حافظه تاریخی دارند، میدانند اسلام سید قطب و خالد اسلامبولی میتواند چه بر سرشان بیاورد و ما هنوز به احتمال قرائت رحمانی از اسلام شیعی آخوندی می اندیشیم و ذوق مرگ فلان فتوی صانعی یا منتظری شده ایم، آنها سر و ته رژیم مبارک و بن علی را میشناسند و ما دلخوشیم به بیانیه های کاربدستان دیروزی جنایت و شقاوت در تاریکترین و ارتجاعی ترین رژیم تاریخ ایران ، آنها خواهان سقوط نظام فاسدند و ما اندر خم پسکوچه بن بست اصلاحات در رژیم ولایت فقیه، حتی اسلامگرایان مصر و تونس هم بر براعت از خمینی و تباهی رژیمش تاکید کرده اند و ما دلخوش نوادگان و دست پروردگان ((امام راحل)) هستیم که هنوز سودای بازگشت به دوران پر از جنایت او را دارند. آنها حافظه تاریخی دارند و ما دچار آلزایمر مفرط تاریخی خود هستیم و با آن در سیکل معیوب تکرار جنبشها دست و پا میزنیم.
تا به تاریخ یکصد ساله اخیر ایران رجوع نکنیم و نیاموزیم که آزادی و برابری جز با گسستن از توهم اصلاح طلبی و مبارزه برای سرنگونی تمامیّت استبداد ارتجاعی رقم نخواهد خورد و برای این مهم باید سرسختانه و استوار جنگید و جنگید و جنگید، باید بگوییم ((ما همه سرباز توایم ای آلزایمر تاریخی و به دنبال تو سرباز رضا شاه و محمدرضا و خمینی و خامنه ای و رفسنجانی هستیم، ای آلزایمر تاریخی)).


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست