یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

استبداد و مزدورانش


محمدحسین یحیایی


• آغاز پایان رژیم های استبدادی در منطقه خاورمیانه و شما ل آفریقا فرا رسیده است.آنچه در مصر دیده می شود ادامه ریزش سنگ های دومینو ای است که از تونس آغاز شد و همچنان ادامه دارد. روز خشم به روز براندازی پیوند خواهد خورد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۶ بهمن ۱٣٨۹ -  ۵ فوريه ۲۰۱۱


خیزش مردمی با شتاب و سرعت شگفت انگیزی پایه های استبداد را لرزاند. زین العابدین بن علی حاکم چندین دهه تونس با ناباوری و ترس از خشم مردم عاجزانه و شکست خورده پا به فرار گذاشت. توده های مردم که سال ها تشنه آزادی بودند همراه با جوانان سرخورده. مایوس.بیکار و گرسنه به پا خواستند و آنچنان فریادی سر دادند که از آنسوی مرز ها شنیده شد. مردم مصر بزرگترین کشور عرب زبان با تاریخ و فرهنگ کهن و تجربه سیاسی دیرین. استبداد و مستبد را غافلگیر کرد. تظاهرات برای طرد رژیم مبارک در شهر های قاهره. اسکندریه. سوئز و چند شهر دیگر آغاز شد. مستبد خود خواه نخست به تحقیر و انکار تظاهرات پرداخت ولی در مدت کوتاهی مجبور به پذیرش واقعیت ها شد. با صدای لرزان در تلویزیون ظاهر شد و وعده و وعید های کلیشه ای و کهنه شده مستبد ها را تکرار کرد. برخی از همکاران وفادار خود را از سمت های مهم برکنار و برخی دیگر را جابجا کرد. به امید آنچه زمان را به عقب برگرداند و بار دیگر جایگاه متزلزل خود را تثبیت و با خرید زمان نیرو های وابسته به خود بویژه مزدوران مخفی و نیمه مخفی را وارد صحنه کند.
در هشتمین روز تظاهرات که دامنه آن هر روز گسترده تر می شود سرو کله مزدوران پیدا شد. آنان وحشیانه به تظاهر کنندگان حمله کردند. در قاهره که یکی از پرجمعیت ترین شهر های دنیا است و ساختمان های چندین طبقه با فروشگاه ها و مراکز تجاری بسیار شیک و مدرن در دو طرف خیابان ها دارد. به ناگهان تعدادی مزدور به طرفداری از رژیم مبارک سوار بر اسب و شتر مجهز به اسلحه سرد و گرم وارد شدند. نعره کشان به تظاهرات مسالمت آمیز مردم که خواهان تغییر و آزادی از ستم و جور استبدادند بودند حمله کردند اینان همان مزدوران و وحشیان خود فروخته ای هستند که مانند ماشه و ابزار سرکوب در دست و خدمت استبداد عمل می کنند. این مزدوران با روش های گوناگون در شرایط و جغرافیای مختلف. با تجهیزات گوناگون و با شعار های حمایت از رژیم و استبداد عملکرد یکسانی دارند. گاهی آگاه به عملکرد. جنایت و خیانت آمیز خود نیستند. کاسه لیسان نظامی هستند که میلیون انسان را گرفتار فقر و تباهی کرده است. رشد جمعیت در منطقه خاورمیانه و کشور های عربی بسیار بالا است. هر ساله میلیون ها نفر بر جمعیت این کشور ها افزوده می شود. در چند دهه گذشته رشد دانشگاهی و گرایش به زبان های خارجی به امید پیدا کردن کار در کشور های اروپایی و آمریکا و یا کار در بخش توریسم بینش اجتماعی را تغییر داده. برخورد سنت و مدرنیته شتاب بیشتری گرفته است. بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا از میزان مهاجرت نیروی کار جوانان کاسته و آنان را به تغییرات در درون کشور خود ترغیب کرده است. بنابرین تغییرات در نظام سیاسی. اقتصادی و اجتماعی این کشور ها اجتناب ناپذیر است. دیگر نمی توان با ابزار گذشته و مخالفت با اندیشه های مدرن و استثمار باور های مذهبی مردم حکومت کرد و هنگام خطر به مزدوران فرومایه ای متوسل شد که با همه بی رحمی و قساوت پیمان شکنند.
استبداد میراث شومی است که ریشه در گذشته های دور و دیرین در این کشور ها دارد. بافت اجتماعی و ساختار سیاسی به پایداری آن یاری رسانده است. در استبداد رابطه حاکمیت و افراد پیرامونی آن با توده های مردمی بسان خدایگان با بندگان. سلطان با رعیت و شبان با رمه است. مستبد در توجیه عملکرد ظالمانه خود مصلحت جامعه و پیشگیری از آشوب را مطرح می کند به نام قانون خود هرج و مرج می آفریند. رژیم های مستبد با روکش مذهبی و اندیشه های تاریک گذشته. خود را مقدس می پندارند و مخالفت با خود را مخالفت با مقدسات و اوامر الهی نشان می دهند. از آن رو مردم باید مجذوب مستبد شوند و از غضب آن بترسند و تسلیم اراده وی شوند. مستبد خود را خطا ناپذیر. منزه. باهوش سرشار. با حکمت و متصل به نیروی مافوق بشری نشان می دهد که توده های مردم تسلیم وی شوند و به اخلاقی بودن سیاست وی باور داشته باشند. با این روش حق اعتراض و مخالفت مردم با وضع موجود از میان برداشته شود.
منتسکیو در کتاب روح القوانین خود می گفت. در حکومت های استبدادی اخلاق جای قانون را می گیرد و با تغییر شرایط و اخلاق در نتیجه رسوم و آداب شورش آغاز می شود و به انقلاب پیوند می خورد. رابطه متقابل مردم و حکومتگران را کار برد روش های سیاسی و سیاست استبداد تعیین می کند نه اخلاق که همواره مستبد به آن پافشاری می کند.
مستبد به شکل بیمارگونه ای خود شیفته. گاهی با عملکرد جنون آمیز و رفتار مضحک. خود را متفکری بی همتا و سرزمین زیر نفوذ و کنترل خود را با یاری نیرو های اهریمنی و وابسته به خود در همه زمینه ها نمونه. با ثبات و مردم خود را راضی و خوشبخت می خواند. از آن رو هر جنبش آزادی خواهی و عدالت جویی را دسیسه خارجی و نقشه دشمن می داند که خواهان پیشگیری از پیشرفت کشور در سایه این استبداد است.
مستبد به قدرت نظامی و تکنولوژی پیشرفته در آن که بخش مهمی از بودجه کشور را می مکد می نازد. با توطئه و حیله بین مردم تخم نفاق . دشمنی و کینه ورزی می افکند. از شکلگیری نهاد های مدنی و کانون های مقاومت پیشگیری می کند با تبلیغ تک گویی قدرت اندیشیدن. پرسشگری و بیان مخالفت را از شنونده می گیرد و در نهایت به منافع و پایداری خود فکر می کند و برای پیشبرد اهداف دراز مدت خود به مزدورانی نیاز دارد که چشم و گوش بسته از آن فرمانبری کنند و با نام های گوناگون لباس شخصی. موتور سوار. کفن پوشان ولایت. فدائیان دیکتاتور و در آخرین نمایش شتر سواران طرفدار حسنی مبارک خود را نشان دهند.
مزدور از نظر فکری و عملی ویژه گی هایی دارد. گاهی نظامی و یا شبه نظامی ولی غلب نیروی منتظمی نیست. به شدت خشونت ورز و در خدمت فرد دیکتاتور و یا نظام استبدادی است. مزدور خود را حافظ نظام موجود و ایدئولوژی آن نشان می دهد. ولی بیشتر از هر چیز به منافع خود فکر می کند و آن را در ادامه وضع موجود می بیند. مزدور اخلاق انسانی و اندیشه مستقلی ندارد. در راستای اجرای فرمان. غارتگر. وحشی و بی عاطفه است. تشنه انباشت ما ل و بهره برداری از فرصتی است که به دست آورده است. گاهی خود هرج ومرج و اغتشاش می آفریند تا با حیله گری موقعیت خود را تثبیت و مورد خوشآیند استبداد قرار گیرد. بی نیازی مستبد به مزدور. زندگی اجتماعی و موقعیت اقتصادی مزدور را به خطر می اندازد. از آن رو هر دو بهم نیاز دارند ولی بهم باور ندارند و با شک و تردید به هم می نگرند. هنگامی که استبداد با عملکرد خود پایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد و ضعف و فساد در لایه های نظام نفوذ می کند. مستبد با شرکای پیرامونی خود برای طرد رقبا و مخالفین از صحنه به وفادارترین مزدوران متوسل می شوند.
نظام های استبدادی عموما نظام های متمرکزی هستند که از سوی نیرو های امنیتی و نظامی منظم محافظت می شوند. ولی رشد سریع و گسترش تکنولوژی و آشنایی این نیرو های منظم با تحولات جهانی و سازمان دهی نظامی از اعتماد. اطمینان. وفاداری و مزدوری دراز مدت آنان به استبداد می کاهد. از آن رو مستبد به این نیرو های نظامی و منتظم با تردید نگاه می کند و بیشتر به نیرو های مزدور خود متوسل می شود. استبداد با مزدورش. گاهی یگانه و گاهی هم در تضاد قرار می گیرند. هر دو بی رحم. غارتگر. تجاوز گر و سرکوب گرند و برای حظ خود اغتشاش. وحشت و ترس می آفرینند. مخالف را دشمن خطاب می کنند و به شدت قانون گریزند در حالی که مستبد با همین قوانین موجود به قدرت رسیده است. فرا قانونی عمل می کند و خود را بالاتر از قانون می داند.
انگیزه عملکرد مزدور منافع است. حتی در رژیم های ایدئولوژیک هم کورکورانه عمل می کند. در این جا هم مزدور پایبند اخلاق نیست. شرط اصلی برای مزدور منافع مالی و اجتماعی و افزایش روز افزون آن است. استبداد برای تامین این منافع گاهی خود اقدام می کند و گاهی هم به عملکرد های غیر قانونی. غیر اخلاقی و غیر انسانی مزدور چشم پوشی می کند ولی مزدور همواره سهم بیشتری از غارت می طلبد. این گرایش مزدور گاهی با منافع استبداد به تضاد می افتد. زیرا زیاده خواهی مزدور همراه با گسترش آشوب و هرج و مرج و خود سری در جامعه می تواند به فرسایش کوتاه مدت استبداد بیآنجامد و منافع نظام را به خطر اندازد. گاهی استبداد اقدام به برخورد با مزدوران زیاده خواه خود می کند ولی با تردیدو شک به آن می نگرد و جسارت آن را در خود نمی بیند زیرا مزدور فرو مایه به سرعت صف عوض می کند و در خدمت مخالفین قرار می گیرد و به شکست هیمنه استبداد یاری می رساند. از آن رو اتکای بیش از حد رژیم استبدادی به مزدور که هر روز بیشتر از گذشته پایگاه های خود را در بین توده های مردم از دست می دهد. برای استبداد فاجع بار است. اینگونه جوامع با بی قانونی. ترس همراه با تملق و فساد همه گیر پیش می رود.
مزدوران افراد خود فروخته. فرومایه. دو رو و پستی هستند که هیچگونه شرف انسانی و اجتماعی ندارند. هنگام خیزش های گسترده اجتماعی که سقوط رژیم را نزدیک می بینند با تر دستی شگفت انگیزی صف خود را از رژیم جدا کرده به صفوف جنبش مردمی می پیوندند و همه مسئولیت ها و تبهکاری های گذشته را به گردن رژیم استبدادی می اندازند. ماکیاولی نظریه پرداز قرن شانزده در کتاب خود با عنوان شهریار هدف سیاست را دست یابی به قدرت با هیچگونه محدودیت اخلاقی می داند.شرارت . حیله. خیانت به عهد و نیرنگ را برای حفظ و گسترش آن جایز می شمارد. ولی مزدور را بیهوده. پیمان شکن بی بند و بار. فرومایه. غارتگر و خطر ناک می خواند.
آغاز پایان رژیم های استبدادی در منطقه خاورمیانه و شما ل آفریقا فرا رسیده است.آنچه در مصر دیده می شود ادامه ریزش سنگ های دومینو ای است که از تونس آغاز شد و همچنان ادامه دارد. روز خشم به روز براندازی پیوند خواهد خورد. نظام های مستبد و غارتگر برای حفظ خود به مزدوران رنگارنگ خود پناه می آورند. البته تلاش مذبوحانه ای است در آخرین روز ها. زیرا این جوامع خواهان تغییر و دگرگونی هستند. دیگر نمی خواهند به شیوه های پیشین اداره شوند. با آغاز تظاهرات ده ها سرمایه دار مصری که سال ها مردم را غارت کرده اند پا به فرار گذاشته برای حفظ سرمایه خود حاضر به کشتار مردم بی گناه اند. مردمی که خواهان اداره خویش بدست خویشند. جوانان کار. گرسنگان نان. کارگران و زحمتکشان عدالت و روشنفکران آزادی اندیشه و بیان می خواهند. این تلاش و خواسته های مردمی لرزه بر اندام رژیم های خود کامه در منطقه و جهان انداخته است...

محمدحسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست