"سیاست سیاه و سپید"
حمیدرضا برهانی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ بهمن ۱٣٨۹ -
۶ فوريه ۲۰۱۱
خودی ها،دوستان یا غیر خودی ها، دشمنان، ...، کلماتی هستند متداول در فرهنگ سیاسی حاکمان بر ایران. نظریه پردازان نظام ولایت فقیه با ترسیم قانون دو گانگی تلاش نموده اند فاصله غیر واقعی در میان ایرانیان با اندیشه های گوناگون را بوجود آورند و اینگونه وانمود نمایند که جناح های مخالف امکان وجودشان در کنار یکدیگر میسر نیست. در مقابل نظریه تقسیم قدرت ، تئوری حذف فیزیکی غیر خودی ها یا دشمنان را تبلیغ مینمایند تا بتوانند تمامی قدرت را در انحصار خود داشته باشند.
آقای خمینی و نظام جمهوری اسلامی ۳۲ سال قبل با ساختن شیطان بزرگ این امکان را بوجود آوردند که تمامی مخالفین را زیر مجموعه ای از شیطان بزرگ دانسته و حذف فیزیکی آنها را بتوانند اینگونه توجیه سیاسی نمایند.
در طول دو سال گذشته اکثریت ایرانیان مخالف سیاستهای جمهوری اسلامی تاکید داشته اند که راه خشونت را نمی پذیرند و خواهان یک آلترناتیو جایگزین میباشند. بعد از اعتراضات میلیونی سال گذشته ایرانیان، در میان بهت و حیرت جهانیان این حرکت اعتراضی با یورش نیروهای بسیج و سپاه پاسداران در ۲۲ بهمن سال گذشته به سکوتی یک ساله تبدیل گشت و تحلیلگران سیاسی را واداشت اینگونه باور دارند که دولت آقای احمدی نژاد با اعدام، شکنجه و تجاوز در زندانها توانسته است اعتراضات ایرانیان را سرکوب نموده و نظام ولایت فقیه را مستحکم تر از گذشته سازد.
جایگزین نمودن یک آلترناتیو جدید در مقابل سیاست خشونت ورز جمهوری اسلامی با توجه به شرایط خاورمیانه و جهان اسلام و تاثیر ان بر جوانان ایرانی که اکثریت مخالفین را نیز تشکیل میدهند آنچنان آسان نبوده و شاید به همین دلیل نیز سکوت یک ساله ای را نیازمند میبوده است.
اتفاقات هفته های اخیر شمال آفریقا (تونس و مصر) شرایطی را ایجاد نموده است تا جوانان ایرانی بار دیگر و البته باتوجه به تجربه های بسیار گرانبها از دو سال مبارزه خستگی ناپذیر از جنگی ناخواسته در مقابل یک ارتش بسیار مجرب و مجهز به روش جنگهای نامتقارب و خیابانی هنوز خواستار تغیر در تصمیم گیری های سیاسی کشورشان باشند.
این جوانان روز ۲۵ بهمن امسال را به عنوان شروع حرکتی جدید پیشنهاد نموده اند تا شاید از این تاریخ بتوانند روشی کاملا جدید را برای تغییر در سیستم حکومتی آغاز نمایند. در گذشته اینگونه وانمود میشد که یک حرکت دسته جمعی و اعتراضی آخرین حمله به خاکریزهای دشمن است و با رسیدن به خاکریزهای دشمن قدرت سیاسی از ان ما خواهد بود.اما بعد از اتفاقات دو سال گذشته دشمن داشتن و حمله به خاکریزها از فرهنگ لغت جوانان ایرانی خارج میشود و جای خود را به تقسیم قدرت با رقیبان میدهد. و این بسیار هم عجیب نیست که امسال ۲۵ بهمن یا روز جهانی عشق را برای گردهمایی انتخاب نموده اند. این حرکت جدید با پیغامی جهانی آغاز شده است یعنی حمایت از آزادیخواهان تونسی و مصری و تایید حرکت آنها برای تعیین سرنوشت خودشان و همچنین رساندن این پیغام به جهانیان که در دهکده جهانی همه انسانها حق انتخاب شخصی دارند.آیا احزاب و سازمانهای سیاسی دموکراتیک ایرانی این حرکت فرا حزبی جوانان ایرانی را درک خواهند نمود؟ آیا در این مدت کوتاه خود را در عصر اطلاعات با آنها هماهنگ خواهند کرد؟ آیا اپوزیسیون حکومت جمهوری اسلامی سیاه و سپید را در کنار یکدیگر خواهد پذیرفت؟ اینها پرسش هایی هستند که جهانیان مشتاقانه برای پاسخ ان روزهای آینده را سپری خواهند نمود.
حمیدرضا برهانی
بلژیک
|