یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چهل سال از سیاهکل میگذرد. چه فراگرفته ایم؟


کوروش عنایت


• پرسش راستین این است: از این چهل سال تاریخ مبارزاتی چه فرا گرفته ایم؟ من ،از نظر خود، به پاره ای از درسهای مهم این چهل سال اشاره میکنم. این درسها بسیار ساده اما در عین حال بسیار مهم هستند. سادگی آنها فریبنده است. اما یاد گرفتن این درس ها چندان ساده نبوده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۰ بهمن ۱٣٨۹ -  ۹ فوريه ۲۰۱۱


"فرهنگ چکیده تاریخ است. و فرهنگ سیاسی چکیده تاریخ سیاسی است". این جملاتی است که سالیانی بسیار پیش، از استادی بزرگوار و برجسته در دانشگاه تهران شنیدم، همه این سالها این جملات با من بوده اند. چهل سال از سیاهکل میگذرد. چهل سال سیاهکل با من و نسل من بوده است. سیاهکل بخشی از تاریخ نسل من است. اما در این سالها ما فراز و فرودهای بسیاری را آزموده ایم. اکنون دیگر نمیتوانیم به خاطرات سیاهکل بسنده کنیم. چهل سال طوفانی و پر ماجرا را پشت سر گذاشته ایم. اکنون نسل جوانی پا به میدان زندگی و مبارزه گذشته است که سیاهکل برایش تنها یک اتفاق تاریخی است، این نسل سیاهکل را حس نمیکند، سیاهکل اسطوره سیاسی این نسل نیست. اما تاریخ گم نمیشود. تاریخ در زبان و فرهنگ پنهان شده به هستی اش ادامه میدهد. سیاهکل هنوز با ما است.
اکنون پرسش راستین این است: از این چهل سال تاریخ مبارزاتی چه فرا گرفته ایم؟ من ،از نظر خود، به پاره ای از درسهای مهم این چهل سال اشاره میکنم. این درسها بسیار ساده اما در عین حال بسیار مهم هستند. سادگی آنها فریبنده است. اما یاد گرفتن این درس ها چندان ساده نبوده است.

۱- هیچ کس مبرا از اشتباه نیست. نه سواد، نه دانایی و نه تجربه مانع از آن نمیشوند که ما - من، تو، این یا ان سازمان - اشتباه نکنیم. انسان ترین، شجاع ترین، با تجربه ترین، و داناترین انسانهای سیاسی میتوانند اشتباهات مهلکی بکنند. اما بر یک نکته مهم باید تأکید کرد. تفاوت اساسی بین کسانی که اشتباه میکنند و کسانی که اشتباه نمیکنند نیست. تفاوت اساسی بین آنهایی است که : اشتباه میکنند اما از اشتباهات خودشان درس میگیرند، و آنهایی است که اشتباه میکنند اما از اشتباهاتشان درس نگرفته وآن اشتباهات را به شکل های نو و رنگارنگ تکرار میکنند. در این میان تنها آنهایی که از اشتباهاتشان درس میگیرند، و از نقد خود و دیگران نمی هراسند، توانایی پیشبرد مبارزات سیاسی را دارند. هر گونه پرهیز از نقد، به هر نام و به هر دلیلی که باشد، تنها به مشکلات جدید دامن میزند. آن رهبران سیاسی که اشتباهات خود را توجیه و تکرار میکنند، بدون شک لیاقت رهبری را نداشته و وجود ایشان در رهبری تشکیلاتی جز خسران، چیز دیگری به بار نخواهد آورد. و آن سازمانها و احزابی که به طور جدی با اشتباهات رهبری اشان برخورد نمیکنند دیر یا زود به راه انحطاط خواهند رفت. بیاد بیاوریم که حتا در بنگاه های سرمایه داری، عذر مدیران نالایق خواسته میشود.

۲- در مبارزات سیاسی، نظر باید با عمل گره بخورد. پیشبرد مبارزات سیاسی نه از طریق عمل گرایی ممکن میشود و نه از طریق نظریه پردازی روشنفکرانه. تلاش های سیاسی که پشتوانه نظری سیاسی ندارند راه به جایی نمیبرند. و نظریه پردازی های ادیبانه و روشنفکرانه که هیچ رویکرد عملی ندارند آب در هاونگ کوبیدن اند . پیشبرد مبارزات سیاسی در همراهی تئوری و عمل میسر میشود. متاسفانه سازمانهای سیاسی ما به ندرت تلفیق مناسبی از کار فکری و کار عملی فراهم آورده اند. یا عمل بوده است و تلاشها و فداکاری ها بدون فکر سیاسی و استراتژی مناسب، و یا نظریه های سیاسی بیرون از متن زندگی و عمل سیاسی شکل گرفته اند. یکی از دلایل رکود سازمانهای سیاسی ما، ناشی از ناتوانی آنها در تلفیق نظر و عمل است.

۳- باید شجاعانه فکر و اندیشه خود را به کار برد. پیروی کور کورانه از فکر و سیاست دیگران اغلب خطرناک است. نباید به این حساب که فلانی شهرت جهانی دارد، یا فلان حزب و گروه سابقه مبارزات طولانی دارد، اراده سیاسی خود را به دست آنها وانهاد. باید از آنها یاد گرفت، اما نباید از آنها پیروی کرد. باید فکر و تجربه خود را معیار ارزیابی از شرایط قرار داد. باید با شجاعت اندیشید، و با شجاعت از اشتباهات خود درس گرفت. نباید به این دلیل که شکلی از مبارزه در سطح جهانی رواج و شهرت پیدا کرده از ان دنباله روی کرد. برای مثال، اگر دیروز مبارزات چریکی، و یا امروز مبارزات مبتنی بر حقوق بشر رواج جهانی پیدا کرده اند، دلیل درست و یا غلط بودن آنها برای ما نیست. باید در مبارزات سیاسی به استقلال نظری و عملی رسید. اینکه فلان نظریه سیاسی میلیونها نفر طرفدار دارد نه دلیل درستی ان است و نه دلیل خطا بودن ان. باید از دیگران آموخت، اما باید راه خود را پیدا کرد.

۴- باید تجربیات سیاسی را منتقل کرد. تدوین نظریات و تجربه های سیاسی و آموزش آنها به نسل جوان از اهمیت بسیار برخوردار است. در امر آموزش سیاسی مبنا را باید بر توضیح مسایل واقعی گذاشت. تئوری پردازیهای دور و دراز که با مسایل واقعی بیگانه اند، بازیهای فکری روشنفکرانه هستند و به کار آموزش سیاسی نمی خورند. در هیچ شرایطی آموزش سیاسی را نباید تعطیل کرد. همیشه باید یاد گرفت و یاد داد. نکته مهم در آموزش سیاسی، تأکید بر آموزش نقد سیاسی است. باید به جوانان نشان داد که نقد سیاسی هسته اصلی سیاست است. بدون قدرت آفریننده نقد، سیاست می پژمرد و تباه میشود. اما در نقد سیاسی باید متانت فکری داشت و ژاژ خواهی نکرد. متاسفانه در یک صد سال گذشته بسیاری از تجربیات کسب شده، فراموش شده و به آیندگان منتقل نشده اند. به نظر میرسد که هر نسلی که وارد گود سیاست میشود همه چیز را از نو آغاز میکند. با اموزش منظم نظری و سیاسی باید بر این مشکل چیره شد.

۵- در دوران رکود سیاسی جامعه، باید با درایت به آموزش و سازماندهی پرداخت. رکود سیاسی جامعه روزی به پایان میرسد. برای ان روز باید آمادگی داشت. موتور کوچک (سازمان سیاسی) نمیتواند موتور بزرگ (جامعه) را به حرکت دربیاورد. زیرا نه سازمان های سیاسی شباهتی به موتور کوچک دارند، و نه جامعه شباهتی به یک موتور بزرگ دارد. یک سازمان سیاسی تنها بخش کوچکی از یک جامعه است. یک سازمان سیاسی باید راه حل های خودش را برای حل مسایل جامعه به ان ارائه دهد. مسایلی مانند فقر، بیکاری، حقوق فردی و اجتماعی، مسایل آموزشی و فرهنگی، روابط خارجی، مساله انرژی اتمی و مسایل امنیت ملی از اهم این مسایل هستند. در گام نخست، باید عمق و اهمیت این مسایل را شناخت و در نهایت پیشنهادات عملی خود را ارائه کرد. یک سازمان سیاسی، محلی برای آموزش سیاست مداران آینده کشور است. در چند سال گذشته، متاسفانه، بسیاری از سازمانهای سیاسی درگیر خویش و مسایل درون گروهی، و یا اتحاد با این سازمان و یا ان سازمان بوده اند. و در این میان، فرصتی چندانی برای پرداختن به مسایل جاری و مهم جامعه نداشته اند.

۶. مبارزات سیاسی دامنه دارند. سازمانهای سیاسی باید به مبارزات سیاسی به صورت مبارزاتی دامنه دار و طولانی مدت نگاه بکنند. بنا نیست که همه مسایل جامعه به یک باره حل بشوند. هر دوره ای مسایل مهم خودش را دارد، و هر دوره ای سیاست های خودش را میطلبد. تا زمانی که جوامع انسانی وجود داشته باشند، مسایل انسانی نیز وجود خواهند داشت، و سیاست نیز وجود خواهد داشت. به مسایل سیاسی باید به صورت یک روند طولانی در حیات جامعه نگاه کرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست