اطلاعیه کمیته مرکزی کومله زحمتکشان کردستان به مناسبت درگذشت شیخ عزالدین حسینی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲٣ بهمن ۱٣٨۹ -
۱۲ فوريه ۲۰۱۱
اطلاعیه کمیته مرکزی کومله زحمتکشان کردستان به مناسبت درگذشت معلم و رهبر بزرگ کرد (شیخ عزالدین حسینی)
در پگاه امروز ساعت ۵ دقیقه به ۲ به وقت کردستان در بیمارستان ابسالای سوئد، قلبی توانمند، شیدای آزادی برای انسانیت و کردستان از طپش بازماند. کرد یک رهبر بزرگ سیاسی خود را از دست داد. جنبش رهایبخش کردستان و روند دمکراسیخواهی و عدالتخواهی ایران و منطقه، استادی مبارز، برجسته و، اندیشمندی پرامید و رهنما را از دست داد. مرگ استاد شیخ عزالدین حسینی برای ملت کرد و بشریت مترقی ضایعه ی بس بزرگی بود.
شیخ عزالدین در ایران و کردستان و دنیای پیرامونش شناخته شده و شخصیتی خوشنام و دوست داشتنی بود. در طول عمر خود در خدمت خلق کردستان و جریان آزادیخواهی کرد بود، چه آندم و در ۶٨ سال پیش که عضو کومله ژ.ک بود، و چه در دوران جمهوری کردستان و بعداً در جنبش مردمی خلقهای ایران علیه رژیم شاهنشاهی، خستگی ناپذیر میرزمید، بخصوص در جنبش نوین کردستان ایران رل کارآمد و نقش بسیار مهم و سازنده را ایفا نمود. مقاطعی در این تاریخ هست که شیخ عزالدین در آنها نقشی سرنوشتساز ایفا نموده است. موضعگریهای وی شور و توان دوچندان و امواجی تازه و نگاهی نوین به جنبش بخشیده، که در مواردی آنرا از انحراف و کژراه مصون داشته است. درس و کلاس و اندیشه وی در حجره¬های کردستان نسلی نو از استادان آئینی پروراند که نوعی رنسانس مذهبی بود. در حالیکه امواج واپسگرایی به ناحق و ناجوانمردانه در مقابل او در تلاطم بود و حاکمیت ارتجاعی نیز فشارش را بر وی چند برابر مینمود، اما او هرگز خسته نشد، متانت خود را از دست نداد، مستدل و گویا و به دور از هر گونه پیشداوریهای ذهنی و غرض شخصی، با آنها روبرو میشد. هرگز خنده لبانش و سیمای مهربان و شادابش بر افروخته و پژمرده نمی گردید.
استاد شیخ عزالدین بعد از مقاومت سه ماهه اول (تابستان ۵٨) مسئول هیئت نمایندگی خلق کرد در جریان مذاکرات با رژیم جمهوری اسلامی و همچنین مسئول هیئت روحانیون کردستان در دیدار با خمینی بود. دوست همه رهبران احزاب سیاسی کردستان و پشتیبانمان بود، یاورهمه مبارزین کردستان، و تا آخرین لحظات عمرش مرجع مشاوره همه ما بود. چه صادقانه و غمخوارانه آرا و نظرات خویش را بیان مینمود و رهنماییهای خویش را گوشزد و گوشی شنوا برای شنیدن حرفهای ما داشت.
در آغاز خیزش ملتهای ایران و در آنزمان که جریان اسلام سیاسی افراطی در کردستان به طرفداری از خمینی و پشتیبانی حکومت اسلامی تازه تشکیل شده، میخواست آشوب و هرج و مرج وچند دستگی را در جنبش رهایی بخش کردستان ایجاد نماید، کیست که نداند، شیخ عزالدین حسینی همه کردستان را طی نمود، روزانه خانه اش مملو بود از مردم و دیدار کنندگان تا بتواند جلو این تفرقه و چند دستگی را بگیرد. پیام بسیار شفافش این بود: رهایی ملی بالاتر از همه ایده ها و اندیشه هاست، تنها اتحاد و یکپارچگی چاره درد است. از یاد نبرده ایم که چگونه در یکی از تظاهراتهای مردم مهاباد، درحالیکه صف مذهبیها و چپها در مقابل یکدیگر صفبندی نمودند و شعار میدادند و پرچمهایشان را در مقابل هم تکان میدادند، چگونه استاد با شهامت و فداکارانه در میانشان آماده شد و پرچمهای سرخ و سبز را گرفت، آنها را بوسید و بر گردن پیچید، و برای هر دو جریان سخنرانی نمود و گفت، این حق هر دوی شماست که باشید و شعار بدهید و بدین ترتیب همه را متحد نمود. این نمونه ایست که نمایانگر نقش شیخ عزالدین است در جنبش کردستان. و همین باعث اتحاد و یکپارچگی گردید، انعکاس آن در سفرش به شهر سنندج و نحوه استقبال باشکوه مردم، نمایان بود. به حق این نقش هم تنها برازنده خودش بود. به حق به رهبری قابل اتکا و اعتماد تبدیل گردید و شخصیت برجسته یگانه آن دوران شد. خار دیده دشمنان آزادی و دمکراسی بود. وی در جنبش کردستان کبوتر صلح و اتحاد بود.
استاد شیخ عزالدین حسینی تا مناطق آزاد شده کردستان در دست نیروهای پیشمرگ بود، همراه پیشمرگان زندگی کرد، مشوق فرزندان خود بود که پیشمرگ شونند و هستی و زندگی خانواده اش با جنبش در آمیخته بود. زمانیکه این فرصت را از دست داد، بسوی خارج عزیمت نمود و تا اخرین لحظات عمرش برای خدمت به آزادیخواهی و دمکراسی و انسانیت و خلق کردستان آرام نگرفت. در این دوره نیز علیرغم کهولت سن، یکی از فعالترین رهبران جنبش کردستان بود که با موضعگیریهای شفاف و کنکرتش مشهور است. او هرگز از مردم کردستان و مبارزین رهایی و عدالت اجتماعی و انسانی جدا نگردید. مرتب در تماس بود و هیچ فشاری از جمله فشار زندگی شخصی یا فشارهای عارض و خارجی، نتوانستند ایشان را ناامید و خنثی نمایند. خود بسان انسانی وارسته و با شهامت فراتر از دوران خود ماندگار شد. رفتارش کاملاً ساده و بی آلایش بود، با هم عقیده و مخالف، با پیرو جوان، با روشنفکر، هنرمند و دیگر اقشار جامعه اش میتوانست دیالوگ داشته باشد و کدها و نقاط مشترک را بیابد و رابطه اش را محکم و محکمتر نماید.
شیخ عزالدین مبارز پیگیر حقوق انسان، خواهان جدایی دین از دولت، باورمند و تلاشگر برای یکسانی خقوق زن و مرد و طرفدار عدالت اجتماعی و پشتیان همیشگی نیروها و جنبشهای دمکراسیخواه بود. طرفدار محرومان و ستمدیدگان و زجرکشیدگان و خواهان آسایش و زندگی برای انسانها بود، و این یکی از مهمترین افقها و آرمانهای ایشان بود. او نه تنها در کردستان ایران بلکه پشتیبان جنبشهای بخشهای دیگر کردستان نیز بود. همگان به او احترام میگذاشتند، همه آزادیخواهان و دمکراسیخواهان، شخصیتها ونیروهای پیشرو و مترقی ایرانی احترامی ویژه برای ایشان قائل بودند و با اهمیت خاص آراء و اندیشه های ایشان را تعقیب میکردند.
شیخ عزالدین علیرغم آراء و اندیشه، دوستی ویژه ای با کومله و مبارزین آن داشت. در تمام روزهای سخت پشتیبان و مشوق دلسوز ما بود، حق خاصی بر گردن کومله و جنبش عدالتخواهی و مترقی کردستان دارد. تا زنده بود از دوستی و راهنمایی ما دریغ نورزید، ایشان برای ما تنها یک رهبر توانمند کرد نبود، بلکه نظرات آرایش در صفوف ما با دوستی و سعه صدر پذیرفته میشد و به دقت مورد بررسی و تامل قرار میگرفت، بی شک تاثیر گذار بود. لازم میدانیم که از طرف خودمان و همه صفوف کومله، مراتب تسلیت و تاثر و تاسف خودمان را به ملت کرد، آزادیخواهان تمام ایران، دوستداران دمکراسی، مبارزین راه رهایی کردستان و همه اعضاء محترم و مبارز خانواده استاد شیخ عزالدین حسینی عرض نماییم. وجود وی و اندیشه و نظراتشان، سرمایه ای بسیار گرانبها بود برای همه خلق کرد
یاد و خاطره استاد شیخ عزالدین حسینی گرامی و جاودانه و رهش پر رهرو و مداوم باد
کمیته مرکزی کومله زحمتکشان کردستان
۲۲ بهمن ۱٣٨۹ شمسی / ۱۱ فوریه ۲۰۱۱
|