پیام هایی از ایران که متأسفانه در مصر فهمیده نشد!
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
•
وقتی به مصریان پیام دادند که انقلابتان اسلامی است، منظور این نبود که شما هم حالا همین را مطرح کنید، بلکه منظور آن بود که شما پیش از به قدرت رسیدن، انقلاب را به همه اقشار و گروه های مصری نسبت دهید و بعد از این که به قدرت رسیدید، بگویید "اسلامی" است و رفتارتان نیز باید طوری باشد که انقلاب انگار ارث پدرتان است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۴ بهمن ۱٣٨۹ -
۱٣ فوريه ۲۰۱۱
فهم معانی خفته در یک زبان برای زبانی دیگر، به صرف ردیف کردن و جمله سازی با واژگان زبانی دیگر، تحقق نمی یابد و آنچه در بستر فرهنگی یک جامعه، آن هم در هر دوره زمانی و با شناخت کنش های فرد به کاربرنده زبان، قابل تأویل است، جملات و پیام ها را معنا بخشیده و قابل درک برای زبانی دیگر می سازد؛ مثلاً وقتی در ایران می گوییم اسلام، با زمان و مکانی دیگر متفاوت است و همین واژه در فرهنگ مقامات ایران با فرهنگ مردم مسلمان یا حتی گروه های مبارز مذهبی مصر می تواند از زمین تا آسمان فرق کند و به خصوص کنش ها و عملکردها، خود معانی خاصی بدان می بخشند. همین نکات مهم موجب شد تا پیام هایی که از سوی ایران برای مصریان فرستاده شد، درست درک نشوند و اخوان المسلین، پس از تشکر و تعارفات ضروری دیگر، عملاً با بیان این که شرایط مصر با ایران فرق می کند و انقلاب شان مردمی است و اسلامی نیست، چون اسلامیان تنها بخشی از جامعه مصری –حتی اگر در اکثریت باشند- هستند، کاملاً محترمانه پاسخ منفی بدان دادند که به روشنی نشان از آن دارد که پیام ها در مصر درک نشد.
وقتی به مصریان پیام دادند که انقلابتان اسلامی است، منظور این نبود که شما هم حالا همین را مطرح کنید، بلکه منظور آن بود که شما پیش از به قدرت رسیدن، انقلاب را به همه اقشار و گروه های مصری نسبت دهید و بعد از این که به قدرت رسیدید، بگویید "اسلامی" است و رفتارتان نیز باید طوری باشد که انقلاب انگار ارث پدرتان است (اول کمی مشکل است، اما با کمی تمرین عادی می شود). در ابتدای انقلاب برای همراهی همگان می گویید که همه ادیان و اقوام و اقشار و حتی بی دینان نیز اجازه فعالیت خواهند داشت، وقتی با شما همراه شدند و حکومت سقوط کرد، سپس با قیافه ای حق به جانب می گویید: کشور اسلامی است و اکثریت قوانین شریعت را می خواهند. یک دین را می گویید، بنا بر تشخیص خودتان اصلاٌ دین نیست، بلکه حزب است، آن یکی جاسوس و دیگری فتنه گر است و با همین حربه می توانید هر کس و حتی از اطرافیان خود را نیز که نمی پسندید برای همیشه از شرشان راحت شوید که دست و پاگیر خواسته هایی هستند که شما اسلامیان حقیقی –با منافقان امروز اشتباه نشود- می دانید. اگر همان همرزمان سابقتان گفتند که این ها را چون فرزندان خود معرفی کرده بودید، می فرمایید که با دشمنان مکر کردم (معمولاً مردم سوادشان آنقدر نیست که بگویند مسلمان با دشمنان مکر می کند، نه مردمی که با پیام های شما قیام کردند و کشته شدند و تاوان دادند)!؟ اگر از قرآن استناد آوردند، می فرمایید که فهم قرآن برای هر کسی مقدرو نیست و اسلام همین است که ما می گوییم. و اگر قولی حتی به مذهبیان دادید، به طوری که نیروهای مذهبی هم طیف را نیز بنا به مصلحت نادیده گرفتید، در پاسخ می گویید: تقیه کردم. البته متوجه هستیم که تقیه در نزد شما سنی ها با معانی ای که نزد برخی فقهای شیعه ابداع شده بسیار فرق می کند، اما تجربه ما نشان داده با چند شعار انقلابی و ژست های حق به جانب حاکم اسلامی می توانید همه را بنا بر مصلحت و بصیرت به مسخره بگیرید. اگر اعتراض شد که نظامیان قرار نبود و نباید در همه جای مملکت به جای مردم حکومت کنند، به سرعت می گویید چند نفر از آن ها لباس نظامی را در بیاورند و کمتر جلوی دوربین روند و اگر برخی از مصالح شما لو رفت، مبادا سریع کوتاه بیایید که بعد معلوم نیست مجبور می شوید تا کجا عقب نشینی کنید، بلکه سریع یک فیلم مستند، صحنه سازی می کنید که این هم مدرک و اگر پیله کردند که از مظلومان دلجویی کنید، ابتدا آن ها را عادلانه به زندان –ترجیحاً انفرادی- می اندازید و اگر بتوانید خانواده و اطرافیان شان را نیز گروگان بگیرید، موثرتر است و به خصوص از مکنونات قلبی وکلایشان نیز آگاه شده و آنان را نیز به خاطر دفاع از ظالم به زندان بیاندازید و سپس به زندان می روید و از آن ها دلجویی می کنید که حالشان چطور است –تا سفارشات بزرگان دینی نیز رعایت شده باشد- و اگر پررویی کردند، همان جا جلوی شما باید حتک حرمت شوند تا در مقابل نظام سر فرود آورند و این چنین است پیروزی راه حق و وارثان زمین (که در آینده نیز بیشتر خواهید دید). فراموش نکنید که همواره دست پیش را بگیرید و هر کاری که می کنید که احتمال می دهید، دیگران ممکن است اعتراض کنند، زودتر آن را به همان ها نسبت دهید و چنین بهتانی گاه واجب شرعی –دقت کنید، نه مستحب که واجب - است! برای حفظ نظام؛ منظور همان نظام اسلامی است (احتمالاً به همین نکات توجه نداشتید که تاکنون پیروز نشده اید). برای این کار باید همواره تعدادی اراذل و اوباش داشته باشید که گوش بفرمان شما باشند، اما به عنوان عوامل خودسر، به شکلی کاملاً سر خود، خواسته های شما را به زور به کرسی بنشانند که همان خواسته های همه مردم است (این تکرار ضربان واژه مردم مردم را در هر کاری که می کنید، فراموش نکنید). البته چون امروزه کشف کردیم که جنگ نرم نیز مطرح شده، باید تعدادی از همین اراذل و تهمت زنندگان را در روزنامه ها و سایت های اینترنتی بگمارید تا مدام پاچه این و آن را بگیرند؛ ببینید این نکات مهم و ظریف را دست کم نگیرید، این ها حاصل سال ها تجربه و انقلاب ماست که از هر نظر جواب داده است. مطمئن باشید که از نظر دینی هیچ اشکالی ندارد و برخی از فقهای ما کشف کرده اند –البته نه در آشپزخانه خانه- که قدرت مشروعیت می آورد –حتی زودتر از نیچه و ماکیاول- و تا هنگامی که در قدرت هستید، از نظر دینی هر ظلم و جور و حتی جنایتی نه تنها مشروع که از اوجب واجبات است!؟ البته به مرور خواهید دید که با گذشت زمان روش های نیچه و ماکیاول نیز کفاف نمی کند و در نهایت مجبورید به روش های انقلابی استالینی متوسل شوید. یکبار نروید مثل برخی از گروه های اسلامی ساده تونسی، از ترکیه الگو بگیرید و راه طولانی و دشوار ترکیه را طی کنید! و خلاصه سعی کنید در موساد نفوذ کنید، تا دانشمندان تان در کشور خودتان ترور شوند، فقط مواظب باشید که چشمتان نزنند!! مطلب را درست گرفتید یا در پیام های بعدی بیشتر توضیح داده شود؟
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
|