یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مدیریت جنبش مسالمت آمیز در داخل
و وظیفه عاجل ایرانیان در خارج


احمد هاشمی


• در میان ما ایرانیان سنت کمک مالی بسیار سست است. در هر صورت در شرایط فعلی عاجل ترین وظیفه در خارج از کشور کمک به منابع مالی جنبش در داخل کشور می باشد و این موضوع باید در خارج از کشور در سطح وسیعی سازماندهی گردد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ بهمن ۱٣٨۹ -  ۱۵ فوريه ۲۰۱۱


شکی در این نیست که ارزیابی واقعی از جهش مجدد جنبش سبز از خارج از کشور مقدور نیست و هدف این نوشتار کوتاه نیز این موضوع مهم نمی باشد. بدون شک رهبران و فعالین جنبش باید در داخل کشور با تخمین استراتژیک جنبش، تاکتیک های آتی آن را تعیین نمایند.
اما از مجموعه کارزارسیاسی روز های قبل از ۲۵ بهمن و آنچه که دراین روز در ایران و همچنین در خارج از ایران اتفاق افتاد می توان از یکسو با صراحت از یک پیروزی برای جنبش سبز سخن گفت و از سوی دیگر این پیروزی رهبری و فعالین جنبش را در شرایطی قرار داده است که باید برای تداوم و تعیین تاکتیک های جدید چاره جویی کنند.

هر جنبشی برای نیل به پیروزی به برنامه، استراتژی و اتخاذ تاکتیک های میان مدت و کوتاه مدت مناسب نیاز دارد اما مهمتر از همه این است که رهبران سیاسی جنبش باید قادر باشند که هواداران خود و مردم را قانع کنند که این برنامه و استراتژی را می توان و باید به واقعیت تبدیل نمود و در این پهنه است که میزان توانایی رهبران سیاسی در رابطه با مدیریت جنبش ارزیابی می شود.

تئوری و تجربه جنبش ها نشان می دهند که منابع کلیدی مدیریت یک جنبش مسالمت آمیز عبارتند از: منابع انسانی، منابع مالی، زمان و انتقال مهارت ها و دانش و همچنین در عمل ثابت شده است که این منابع در یک الگاریتم ارتباط متقابل با هم قرار دارند به زبان ساده تر این منابع بطور قابل توجهی به همدیگر وابسته هستند. تقویت هر منبع تاثیر مثبتی بر منابع دیگر دارد.

منابع انسانی شامل فعالان، داوطلبان، حامیان، و حامیان آینده می باشد. انسانها منبع قدرت سیاسی هستند و در نتیجه مدیریت منابع انسانی وجه مهم مدیریتی هر جنبش مسالمت آمیز سیاسی است. تنها با افزایش نیروی انسانی، یک حرکت بی خشونت تبدیل به یک نیروی قابل اعتبار می شود.
پیروزی یک جنبش مسالمت آمیز بر دوش دو گروه عمده انسانی قراردارد: افرادی که تئوری و دانش و مهارت های لازم در عرصه سازماندهی را در پشت صحنه به عهده دارند و کسانی که در کارزارهای مستقیم اعتراضی شرکت می کنند.

ارزیابی وضعیت نیروی انسانی جنبش سبز به خصوص در عرصه فعالین اصلی جنبش در شرایط فعلی در داخل کشور نشانگر این است که صدها تن از فعالین گروه اول جنبش در زندان ها اسیر هستند نیروی استبداد حلقه فعالیت های اقتصادی و مالی برای تامین معیشت آنها و خانواده هاشان را یا بطور کامل قطع نموده و یا اینکه محدود ساخته است.
اخراج و تسویه دانشجویان و بازنشستگی های اجباری استادان در دانشگاه ها و وزارت خانه ها توسط استبداد حاکم حتی موضوع تامین معیشت در میان حلقه های هواداران و حامیان جنبش سبز را به یک موضوع حیاتی تبدیل نموده است.

هدف استبداد حاکم این است که منبع اصلی حیات جنبش سبز را قطع نماید و این استراتژی پیچیده از یک سو با زندانی نمودن فعالین و از سوی دیگر با محدودسازی امکانات مالی هواداران و ناچار نمودن آنان به کار اضافی برای تامین معیشت دنبال می شود و در این جا آنها دو هدف ثانویه دیگر را نیز دنبال می کنند. اولا اوقات فراغت کمتری برای فعالیت های سیاسی وجود داشته باشد و ثانیا به دلیل ذیق وقت کسب مهارت ها و دانش سیاسی در شبکه های اجتماعی فعال محدود گردد.
فقدان برنامه و استراتژی درازمدت از یک سو و ضربات خردکننده استبداد حاکم از سوی دیگر امکان مدیریت و تعیین تاکتیک های میان مدت را بسیار دشوار نموده است.
بدون شک ایرانیان در خارج از کشور می توانند با استفاده از موقعیت مناسب و بهره گیری از تئوری و تجربه جنبش های پیروز کمک قابل توجه ای برای تدوین برنامه و چارچوب های استراتژیک جنبش در داخل باشند و هم چنین با انتقال تئوری تاکتیک های مبارزه مسالمت آمیز و انتقال اگاهی های لازم در این زمینه شرایط را برای تنظیم تاکتیک های میان مدت برای فعالین داخل تسهل نمایند اما تعیین تاکتیک های میان مدت و آکسیون های عملیاتی کوتاه مدت تنها می تواند توسط جنبش در داخل برنامه ریزی گردد و برای اینکه این مهم توسط فعالین جنبش داخل عملی گردد آنها به نیروی انسانی و منابع مالی نیاز دارند و صدالبته طبیعی است که در عرصه تامین نیروی انسانی بطور مستقیم از طرف ایرانیان خارج از کشور کاری ساخته نیست اما در عرصه منابع مالی وظیفه بزرگی بر دوش ایرانیان خارج از کشور قرار دارد.

شواهد حاکی از آن است که تاکنون بهر دلیلی کمتر توجه ای به این مسئله مهم شده است و بدتر از آن در میان ما ایرانیان سنت کمک مالی بسیار سست است. در هر صورت در شرایط فعلی عاجل ترین وظیفه در خارج از کشور کمک به منابع مالی جنبش در داخل کشور می باشد و این موضوع باید در خارج از کشور در سطح وسیعی سازماندهی گردد.

بدون شک سنجش جدی بودن فعالیت های ما ایرانیان درخارج از کشور که تا چه اندازه در امر گذار به دموکراسی در ایران تلاش نموده ایم در این خواهد بود که آیا مهمترین وظایف ممکنه را برای پیشبرد امر دموکراسی محقق نموده ایم یا نه؟


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست