"در پارک" و دو سروده ی دیگر
روتخر کپلاند
- مترجم: اکبر ایل بیگی
•
تنش
به رنگ علف زمستانی ست
و گریز
لانه ی اوست، ایستادن یعنی
تیر و سگ ها.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۷ بهمن ۱٣٨۹ -
۱۶ فوريه ۲۰۱۱
Rutger Kopland
روتخر کپلاند ، متولد سال ۱۹٣۴، از شاعران نامدار و محبوب هلند است. اشعار او به اکثر زبان های دنیا ترجمه شده و جوایز ادبی مهمی را نصیب خود کرده است. او با حس و تجربه ای سخت شاعرانه می نویسد. در فضای اشعار او، زندگی زیباست، مرگ نیز زیباست و بدین خاطر است که انسان در شعر او به رهایی می رسد. کپلاند خواننده اش را با زیبایی های زبان پیوند می دهد. شعر او مرهمی است بر زبان هلندی که در میان دو غول زبان در اروپا(آلمانی و فرانسه) گیر افتاده است. و نیز ورود به
شعرهای او آسان است اما کسی که به شعر او وارد شود، دیگر به سادگی نمی تواند ار فضای زیبا و پر احساس آن رهایی یابد.
● در پارک
در پارک قدم می زدیم و اینجا
حالا ایستاده ایم
چرا، عجب، ما که همدیگر را می فهمیم
چرا، هردو فکر می کنیم: تو
این تو هستی
اینجا ایستاده ایم برای خیره شدن
به یکدیگر، برای بوسیدن.
● خرگوش
تنش
به رنگ علف زمستانی ست
و گریز
لانه ی اوست، ایستادن یعنی
تیر و سگ ها.
شکارچی چون کودک شادمان است
با خرگوش، او را می فهمد، ترس
میل و هوس به مرگ و
خفا را.
خرگوش با پاهایی که با آن
می توانست بگریزد
نرم و گرم آویز است
گرد گردن کسی
که به او شلیک کرده است.
● پیاده روی
گفتگو هایمان آرام شده اند
پرسش هایمان را پاسخ می دهیم با نگاه کردن
به دنیای بی حرکت اطرافمان
دهکده ها و دشت ها در ژرفا
پرندگان انگار در آسمان ناپیدا
ما نشستیم و نگاه کردیم
به زیبایی، بی تفاوتی ی دنیا
به بی نیازی ی پرسش هایمان.
برگردان اکبر ایل بیگی
|