پادزهر: خنثی کردن روشهای رژیم
شهلا دباغی
•
محمد و صانع کجا و شریعتمداری سازنده خبرچینان کجا؟ به پاکی بسایاری از انسانهای این راه پر از خطر شک نکنیم و گرامی بداریم یاد عزیزشان را که چشمه گلگون جسم و روحشان سرسبزی بهاران را دگربار به برنشانده است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٣۰ بهمن ۱٣٨۹ -
۱۹ فوريه ۲۰۱۱
بدنبال خیزش مجدد مردم ایران در روز ٢٥ بهمن و به شهادت رسیدن دو تن از دانشجویان کرد ساکن تهران، صانع ژاله و محمد مختاری (بنابه سخنان بعضی از دوستان مقیم تهران، آقای مختاری هم کرد بودند) رژیم سعی بر آن دارد که این دو شهید راه آزادی، عدالت و دمکراسی را نیز از آن خود کند. رژیم بلافاصله در پی شهادت صانع ژاله با ساختن یک کارت جعلی بسیج ، به منظور فریب اذهان عمومی که صانع بسیجی بوده و توسط دشمنان رژیم به شهادت رسیده است، بیش از پیش در تکمیل روشهای ضد اخلاقی برای پیشبرد اهداف خود پیشی گرفته است.
زمانیکه دولتی سعی بر دزدیدن شهیدان میکند، یقین بدانید که زندگی سیاسی آنها در سراشیبی قرار گرفته است. در این حالت رژیم از آخرین ترفندها برای تنها چند روزی بیشتر به اریکه قدرت ماندن استفاده میکنند و این سیاست جدید حکومت شاید هم چندان زیاد جای تعجب نداشته باشد.
رژیم در طی سی و چند سال گذشته طی مراحل متعدد برای تثبیت هرچه بیشتر تمامیت خواهی و حکومت ولایت فقیهی خویش به از میان برداشتن انسانهای دگراندیش پرداخته و "ازمیان برداشتن" دگراندیشان و مدافعان آزادی و دمکراسی اگر تا دیروز از طریق اعدام و شکنجه و تواب سازی انجام میشد امروز برای ایجاد خفقان روش دیگری علاوه بر شیوه های کریه این آقایان اضافه شده است. شاید بهترین نمونه برای شناخت ترفند های حقیرانه آنها دقت کردن در سخنان شریعتمداری به عنوان نماینده ولی فقیه در کیهان باشد که به طرز ناهنجاری وبه دور از پرنسیپهای اخلاقی و عرف جامعه در مصاحبه با صدا و سیمایشان میگوید:
گفتند از کجا این خبرها را میآرید، گفتم بچه حزباللهی ها همهجا هستند، من اینجا لازم میدونم که در مورد برادر بسیار عزیز و شهیدمون، جوان شهید، آقای صانع، یا بقول رادیو فردا خانم ژاله صانعی، در مورد صانع ژاله عرض بکنم که ایشون در بسیاری از موارد با ما تماس میگرفت و خبرهای خیلی خوبی به ما میداد، من دیگه پس اجازه بدید که بگم حالا دیگه شهید شد و انشاالله اونجا بهرهشو میبره... از جمله مثلا به اتفاق بعضی از اینها پیش آقای منتظری رفته بود، میامد و خبرهاش را مطرح میکرد و من ارجاع میدم آنهای را که میخواهند تو این نکته دقیق بشند، ارجاع میدم به بعضی از خبرهای ویژه کیهان که اسمی از منبع برده نشده ولی همچنین وضعیتی داره ... من معتقدم که ایشون را شناسایی کردند و زدند و نمیتونن اینطوری نباشه ... چون نوع شهادت ایشون هم همینطوره... حالا آقای سراج هم اشاره کردند"
٢٠١١-٠٢-١٦
گفته های شریعتمداری از چندین نظر قابل تأمل و بررسی است، مهمترین نکته ای که از این سخنان میشود برداشت کرد چگونگی کار رژیم است برای بدبینی و بی اعتمادی انسانها نسبت به هم به ویژه در دوران حساس پس از انتخابات. رژیم که در طول سالیان نتوانسته با کمک اعدام و یا تواب سازی و حتی پخش ساندیس، از گسترش موج آگاهی و تاثیرات ساکنان جهان برهم جلوگیری نماید، این بار با بروز واقعیت وجودی خود آشکارا از آخرین حربههای خود برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند. در سال گذشته با افشای آگاهانه که "میتوان به شما تجاوز هم کرد و آبرویتان را در بین مردم برد" خواست تا بر روحیه میلیونی به خیابان آمده لطمه زند و اینک با شیوع و گسترش جو "بی اطمینانی به هم در بین یاران دبستانی و مردم که ما (رژیم) جاسوس هم داریم" قصد بدبین کردن معترضین نسبت بهم را دارد و از طریق تعمیق ترس چند روزی بیشتر مردم را در حالت بدبینی نسبت به هم نگاه دارد. همانگونه که همگان متوجه هستند واقعیت امرچیز دیگریست، وحشت و خوف رژیم از سیل حوادث و پخش مدارک بسرعت برق و باد از هزاران راه، چندین برابر شده است.
گاه در تنهایی خود زمانی را بیاد میاورم که ما جوانانی زیر ١٨ سال بودیم و دوستانمان دسته دسته اعدام میشدند و تنها آرزوی ما در آن شرایط رسیدن یک گزارش، یک خبر و پخش یک عکس بود که از طریق آن جهانیان از حمام خونی که در کردستان برپا شده بود آگاه شود، دریغا که روزها و ماهها میگذشت و ما در تنهایی خود قتل و عام میشدیم.
اما اینبار اگر شریعتمداری هزار بار هم تلاش کند که صانع را جاسوس و برادر بسیجی نشان دهد، تنها یک مصاحبه برادر صانع کافی است که همه دروغهای شریعتمداری، دستگاه سرکوب و ولی فقیه برای مردم چند لحظه بعد فاش شود و همه جهانیان بدانند که صانع نه تنها خبرچین و بسیجی نبوده که تنها آرزویش آن بوده که همچون قبادی به مردمش خدمت کند. دستگیری برادر صانع پس از انجام این مصاحبه گواهیست بر نادرست بودن سخنان رژیم.
چه زیبا گفتهاند که دروغگو کم حافظه است،. اتفاقی نیست که شریعتمداری دچار همین مرض است. حقیقت امراین است که رژیمی که در صدا و سیمایش می آید و دروغ میگوید که "اینها شهید ما و خبرچین ما بودند" قافیه را باخته است.
تمام راهکارهای جمهوری اسلامی از اعدام گرفته تا تجاوز به جسم و روان انسانها و همچنین این حربه که از وجود جاسوس و خبرچین هایی در میان مردم خبر میدهد، هیچکدام در این نبرد حق و ناحق، مردم را برای رسیدن به جامعهای انسانی و آزاد دلسرد نخواهد کرد چرا که پیش از این هم رژیم در تواب سازی و جاسوس نامیدن هزاران انسان بیگناه کم نکرد. رژیم با این روش تنها میخواهد با جوسازی و گسترش بدبینی در بین مردم، انسانها را مایوس کرده و راه آزادی را با خار "عدم اعتماد" مینگذاری نماید. تنها راه مقابله و پادزهر این شیوهها خنثی کردن روشهای رژیم است. آنچه مهم است این است که انسانها به دام این ترفندهای رژیم نیفتند و با آغوش باز همراهان دیروز، امروز و فردای مبارزه را پذیرا باشند و کسانی را که همین رژیم آرزوهایشان را لگدمال و لجن مال کرد از یاد و خاطر خود نبریم. باید همه با روحیه ای متفاوت از گذشته, با تعمق در رفتارهای خود و رژیم برخورد نمایم. خنثی کردن روشهای رژیم تنها با دیدی انسانی و اخلاقی و انتقال تجربه میسر است.
محمد و صانع کجا و شریعتمداری سازنده خبرچینان کجا؟ به پاکی بسایاری از انسانهای این راه پر از خطر شک نکنیم و گرامی بداریم یاد عزیزشان را که چشمه گلگون جسم و روحشان سرسبزی بهاران را دگربار به برنشانده است.
|