جنبشی برای صلح و برابری
سرور علیمحمدی
•
امروز ما زنان جنبش چپ نباید با توجیه انفعالمان در سال ۵۷ به حمایت از بخشی از مقامات مغضوب اما وفادار به اصل حاکمیت جمهوری اسلامی، از ابتدائی ترین خواست خود که همانا برابر حقوقی است چشم بپوشیم. اصلی که در آئین اسلام و حاکمان جمهوری اسلامی کفر است، سی سال سیطره ملایان در ایران ثمره نادیده انگاشتن این حقیقت دردناک است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۵ اسفند ۱٣٨۹ -
۶ مارس ۲۰۱۱
صد سال قبل آتش سوزی مهیبی ۱۴۹ زن کارکر در" تریانکل" را در کام خود کشید .در این روز شعله های آتش آرامش را از آسمان شهر نیویورک ستاند، شراره های خشم در دل زنانی که آتش حرص و آز سرمایه داری جانشان را به لب رسانده بود به شعله های سرکشی بدل گشت و شهری را در کام خود کشید که سمبل سرمایه داری بود. زنان به خیابان ها آمدند تا خواب را از چشم صاحبان زر و زور بستانند. صد سال از آن روز می گذرد، بسیارند زنانی که در طول این سالها بخاطر شرایط بد بهداشتی و فشار جانفسرای کار در حسرت مادر شدن به مرگی به هنگام و نابهنگام سلام گفتند. بسیارند زنانی که در تظاهرات ٨ مارس براثر ضربات باطوم و چکمهء پلیس ضد شورش با لخته های خونی که از جانشان رها گشته و سنگفرش خیابان ها را می پوشاند وداعی ابدی با مادر شدن داشتند. کم نیستند زنانی که فقر و بیماری فرزندشان را می رباید. هستند مادرانی که به امید دیدار فرزندان اسیر خود از صبح تا شام در پشت دیوارهای آهنین به انتظار می ایستند و هر دشنام و درشتخوئی را به جان می خرند به امید لحظه ای که سر بر شانه عزیزشان بگذارد و از شوق بگرید. آری صد سال از نخستین فریاد های زنان علیه بیدادگری حاکمان می گذرد، زنان هنوز هم با دو شعار برابری و صلح به خیابان ها می آیند و خواست پیشینیان خود را تکرار می کنند و پاسخ همیشگی را دریافت می کنند در بخشی از این کره خاکی با اندک امتیازاتی که زمامداران، آنها را کافی می دانند به همراه لبخندی از سر تفاهم (از سوی جنس د یگر) و در بسیاری از کشور ها همچنان با باطوم و ضرب و شتم از سوی حاکمان و فریاد دیگر بیش از این چه می خواهید (از جانب جنس دیگر). آری پس از صد سال زنان در هر خیزش از اولین ها هستند که به پا می خیزند، و همواره خواست هایشان در آخرین رده ها به بوتهء فراموشی سپرده می شود. حضور فعال زنان در قاره افریقا، برای دست یابی به حقوق اولیه انسانی گامی است در جهت تکامل منشور برابر حقوقی، با این همه تامل در این اصل که در اولین روزهای رهائی، و در اولین نشست مردان برگزیده انقلاب های عصر حاضر، نه تنها زنان به گوشه ای رانده می شوند بلکه در بسیاری موارد به محرومیت از ازادی های نیم بندی که در ماه های قبل داشتند به ناگزیر گردن می نهند، چه باید کرد؟
در ایران نقش زنان در انقلاب بهمن بدست فراموشی سپرده شد، اولین گام های سلب حقوق اولیه انسانی گریبان نیمی از جمعیت را فشرد و در ان روزها حتی ما فعالین جنبش چپ، زنانی که خود را برابر با مردان می دانستیم نه تنها فریاد جان سوز زنانی را که در روز ٨ مارس به خیابان ها امده و خواهان حمایت بودند نشنیدیم بلکه کوشیدیم تا از میان شعارها همان هائی را بشنویم که انفعالمان را توجیه می کرد.
اما امروز ما زنان جنبش چپ نباید به توجیه انفعالمان در سال ۵۷ به حمایت از بخشی ازمقامات مغضوب اما وفادار به اصل حاکمیت جمهوری اسلامی از ابتدائی ترین خواست خود که همانا برابر حقوقی است چشم بپوشیم. اصلی که در آئین اسلام و حاکمان جمهوری اسلامی کفر است، سی سال سیطره ملایان در ایران ثمره نادیده انگاشتن این حقیقت دردناک است. باید بدانیم که تحجر در هر لباس و موقعیتی هرگز خواهان عدالت اجتماعی و مساوات نبوده و نخواهد بود.
|