یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کمی یواشی


هادی خوجینیان


• حواشی های روزانه ام را به کناری پرت می کنم تا به متن حادثه ای که در کمینم نشسته برسم . اصلن و ابدان از اینکه داخل متن بشوم هراسی به دل خودم راه نمی دهم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ اسفند ۱٣٨۹ -  ٨ مارس ۲۰۱۱


 حواشی های روزانه ام را به کناری پرت می کنم تا به متن حادثه ای که در کمینم نشسته برسم . اصلن و ابدان از اینکه داخل متن بشوم هراسی به دل خودم راه نمی دهم چون معنی ندارد که من در سن رسیده ام از واهمه پیدا و ناپیدایی بترسم . از خواب خودم را بیدار می کنم تا به رویای روزانه پا بگذارم . می بینی به جایی رسیده ام که دیگر مرزی برای خودم رسم نمی کنم . دیواری برای خودم درست نمی کنم . فقط یک چیز برایم بسیار مهم است و آن رنگ و رنگدانه های درون دلم است که به هیچ وجه نمی خواهم ذره ای در برابرشان کم بیاورم . دنیای بی رنگ دنیای مزخرفی ست پس به هوش هستم که دل به هیچ بی رنگی ندهم . خدای خودم شاهد است که کمترین کم آوری در درونم وجود دارد . روح های خسته از رویای شب گذشته را به روی تخت می گذارم تا استراحتی کنند . به جای خالی روح ها نگاه می کنم و با دستمال آبی ام سکوت مانده از آنها را پاک می کنم تا شبهه ای برایم ایجاد نگردد که همین چند دقیقه قبل روح خسته ای به روی سکوت اتاق قدم می زد و یا همان طور ایستاده نگاهم می کرد . آب پارچ را روی کف چوبی می ریزم تا از خشکی بیرون بیایند . درست همین حالا دلم می خواهد دور و برم تر و آبی باشد بی هیچ علامتی از سکون و تکرار . امروز دلم می خواهد از آن خودم باشم و بس
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست