یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سایه ی گل به سرم پنجه ی شاهین آمد...
نگاهی اجمالی به نوروز در گستره تاریخ و علم


خسرو باقرپور


• در دورانی که بنی امیه این غاصبان غارتگر سرزمین های دیگران، با بربریتی تام و تمام سعی در نابودی و تنزل فرهنگ دیگر اقوام، و رسوم و آداب دیرین آنان داشتند، این ایرانیان بودند که ممنوعیت برگزاری‌ی نوروز را از جانب آنان به هیچ گرفتند. ایرانیان نوروز را با پول خریدند و آزادش کردند! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ اسفند ۱٣٨۹ -  ۲۰ مارس ۲۰۱۱


 
گل به سر، جام به کف، آن چمن آیین آمد
می‌کشان! مژده! بهار آمد و رنگین آمد
طبعم از دست زبان، سوز تبی داشت چو شمع
عاقبت خامشی‌ام بر سر بالین آمد
حیرتم، بی‌اثر از انجمن عالم رنگ
همچو آیینه، ز صورتکده‌ی چین آمد
هیچ‌کس از غم اسباب نیامد بیرون
بار نابسته‌ی این قافله سنگین آمد
باز بی‌روی تو در فصل جنون جوش بهار
سایه‌ی گل به سرم پنجه‌ی شاهین آمد
خون به دل، خاک به سر، آه به لب، اشک به چشم
در فراق تو چه‌ها بر من مسکین آمد!

چه کلامی رساتر و گرامی‌تر از شور و حلاوت زبان «عبدالقادر بیدل دهلوی» قادر است امید و شادی‌ی فرا رسیدن نوروز را که با اندوه غریب آرزوهای ناکام مانده‌ی ایرانیان عجین شده است بازتاب دهد؟. چه جانفزا است این نوروز، و چه جانانه تاب آورده است همه‌ی موانع را، اهریمنی‌ها را و نوروز ستیزی‌ها را. چه والا بوده است، و والا هست این همه عشق و شوری که نسبت به ماندگاری‌ی نوروز، این روح ایران، جان همیشه جوان میهن، در دریای مواج دل ایرانیان در همیشه‌ی تاریخ موج زده است.

●
 نوروز در آیینه‌ی اسطوره و تاریخ

ایرانیان همیشه به نوروز این منبع امید و مایه‌ی روشنی‌ی روان عشق ورزیده‌اند و در پاسداریش کوشیده‌اند. در دورانی که بنی امیه این غاصبان غارتگر سرزمین های دیگران، با بربریتی تام و تمام سعی در نابودی و تنزل فرهنگ دیگر اقوام، و رسوم و آداب دیرین آنان داشتند، این ایرانیان بودند که ممنوعیت برگزاری‌ی نوروز را از جانب آنان به هیچ گرفتند. ایرانیان نوروز را با پول خریدند و آزادش کردند!. بدین صورت که در دوران معاویه‌ابن ابی سفیان، که میهن ما در تصرف اعراب بود، آنگونه که «جرجی زیدان» نوشته است، ده ملیون درهم نقره دادند تا موفق به برگزاری‌ی نوروز شدند. آنان به اشغالگران گفتند که از رسوم نوروزی یکی این باشد که در جشن نوروز بزرگان هدیه بستانند، بنی‌امیه نیز که در مال‌اندوزی و اکتساب ثروت شهره بودند، دریافت هدیه را پذیرفتند و به واقع ایرانیان نوروز را خریدند. در دوران خلافت عباسیان، که خردمندان ایرانی‌ی آشنا به رموز کشورداری وارد حکومت شدند، از شدت ممنوعیت نوروز کاسته شد و برگزاری‌ی مراسم نوروز آزادانه‌تر گردید.

اجرای مراسم «فروردگان» در میان اقوام ایرانی سابقه‌ای چند هزار ساله دارد. «فروردگان» که مراسم به پیشباز رفتن نوروز است، برخاسته از اعتقادات کهن ایرانیان است. آنان اعتقاد داشتند که در آخر سال و در موسم رسیدن فروردین، ارواح درگذشتگان عزم بازدید ماندگان می‌کنند و به بازدید بستگان خویش می‌آیند، ارواح بازآمده اگر دیدند که 
بازماندگان به یاد آنان بوده‌اند و کاشانه را پاکیزه کرده‌اند، برای آنان دعا می‌کنند و فزونی‌برکات را و توانایی و شادابی و خرمی را برای آنان آرزو می‌نمایند، اما اگر بازماندگان غفلت ورزند و غبار سال را از سیمای کاشانه نزدایند به نفرین مردگان گرفتار می‌آیند. از دیگر رسوم نیکوی نوروزی در زمان گذشته، رسم پسندیده‌ی آزادی‌ی زندانیان بوده است، شیرینی‌ی این سخن که «عید، زندانیان کنند آزاد» یادگار آن دوران است. از دیگر رسوم نوروزی تهیه‌ی لباس نو است که کودکان را از آن سهمی درخور باشد. خانه تکانی و تهیه‌ی «پلو» و ماکولات و میوه‌ها از ضروریات نوروز است.

نوروز برای ایرانیان در همه‌ی قلمرو آنان و در گستره‌ی تاریخ، گرامی و عزیز بوده است، به این سبب که جوهر اشتراک معنوی و مدار تقویمی در زندگی آنان است، همگان در این شادمانی سهیم بوده‌اند، نوروز جشنی که خاصه‌ی قومی یا طبقه‌ای برگزیده باشد هرگز نبوده است. این جشن بی‌هیچ تردیدی به همگان تعلق داشته است و دارد. میدان تعلق به آداب و رسوم نوروزی را از «کاشغر» تا «حلب» یاد کرده‌اند. بسیاری از ترانه ها، اشعار و داستان‌های عامیانه و حجم بسیاری از ادبیات ایرانی به نوروز پرداخته‌اند که نشان از جایگاه والای نوروز در معنویت و تاریخ ایران دارد. نوروز به لحاظ عاطفی بودن نیز گرامی است، از آن رو که خویشان و یاران و دوستداران اگرچه از یکدیگر دور باشند، با غنیمت شمردن فرصت نوروزی، دل و جان خویش را با دیداری و یا یادی و پیامی شاد می‌کنند، و دلبستگیها و پیوندهای مالوف را طراوت می‌بخشند و استوار می‌سازند.

در یزدان نبشت هایی چون قرآن و تورات و اوستا آمده است که یزدان امر آفرینش را در شش روز به انجام رسانید، ایرانیان باستان معتقد بودند که این آفرینش در اولین روز ماهی بوده است که ارواح و روان ها از آسمان به زمین باز آمده‌اند، این ماه فروَهَر نام داشته است، در این ماه است که یزدان روان آدمی را برای دیدار بازماندگان خویش روانه‌ی کاشانه‌ی آنان می‌سازد، و این میهمانی ارواح ده شبانه روز طول می‌کشیده است. دارازای شب و روز در این زمان باهم برابر هستند.
نظر به این اعتقاد مردم خانه و کاشانه‌ی خویش را پاکیزه می‌کنند و می‌شویند، البسه‌ی نو می‌پوشند و رایحه های دل‌انگیز می‌پراکنند، و خانه را با گل و سبزی، روشنی و موسیقی شادی‌آفرین می‌کنند. سبزه و سکه و شیرینی و آب و روشنی را که شادی می‌زایند و روح می‌فزایند بر سر سفره این میهمانان (روان درگذشتگان) می‌گذارند، زیرا روان(فروهر) درگذشتگان برای دیدار عزیزان خویش می‌آیند. به این سبب است که نام ماه فرودآمدن روان هارا که مدت شب و روزش یکسان است «فروردین» گذاشته‌اند.

گروهی از محققان که در تاریخ اسطوره‌ای ایران تحقیق کرده‌اند، عقیده دارند که جشن فروردین یادگار پادشاهی اسطوره‌ای به نام «جم‌شید» یا «یمه‌شید» یا «جمشید» است که قبل از دست یازیدن به گناه این روز خجسته را بنیان نهاده است.

ادیب و محقق و ریاضیدان نامدار ایرانی ابوریحان بیرونی در صفحه‌ی ۲۴۳ «آثارالباقیه» آورده است که («جمشید» تختی زرین ساخت و بر آن آرام گرفت، دیوان این تخت برداشتند و در یک روز از فراز دماوند کوه گذشتند و در سرزمین بابل فرود آمدند. این روز آغاز فروردین بود و مردم به یاد این پیروزی جشنی به پا کردند و در آن رقصیدند و به شادی و سرور پرداختند)


فردوسی‌ی طوسی حماسه‌سرای نامدار ایران نیز در توصیف این روز سروده‌است:


به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

بزرگان به شادی بیاراستند

می‌و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ در این روزگار

بماندست از آن خسروان یادگار.

●
 نوروز و جایگاه علمی‌ی آن

 از منظر علم نجوم، نوروز را می‌توان این‌گونه به تصویر کشید: زمین در حرکت خویش در فضا به دور خورشید، دارای پنج حرکت است که عبارتند از وضعی، انتقالی، موجی، فرفره‌ای و مقصدی.
در کتب درسی فقط به دو گونه حرکت وضعی و انتقالی اشاره کرده‌اند. حرکت مقصدی به معنای این است که خورشید و سیارات ضمن سایر حرکات خویش، به طرف ستاره‌ی نسرواقع یا «وگا» حرکت می‌کند.
حرکت فرفره‌ای حرکتی است که یک فرفره‌ی مخروطی هنگام چرخیدن، محور آن یک دایره‌ی فرضی ایجاد می‌کند و زمین نیز هر ۲۵۸۰۰ سال یک بار نوک میله‌ی فرضی و محور شمالی‌ی آن به طرف ستارگانی که مکان آن‌ها روی دایره‌ی فرضی‌ی قطب شمال است طی مسیرکرده و دوباره به جای اول خویش می‌رسد. این ستارگان عبارتند از جدی و به دنبال آن سفوس «بال‌الطیر» و «وگا» و «هرکول» و سپس مجددا ۲۵۸۰۰ سال بعد دوباره ستاره‌ی جدی قطب زمین می‌شود.

حرکت موجی به معنای بالا و پایین رفتن کره‌ی زمین در حین گردش خویش است که ضمن چرخیدن به دور خود مانند موجی بالا و پایین می‌رود.
فاصله‌ی تناوب این حرکت موجی ۱۹ سال است.

حرکت وضعی‌ی زمین پدید آمدن شبانه‌روز را موجب می‌شود که حرکتی انتقالی است و سالی یک بار به دور خورشید می‌چرخد. زمان این چرخش ۳۶۵ روز و پنج ساعت و چهل‌و هشت دقیقه و چهل و شش ثانیه است که دقیقا خط نصف‌النهار یک نقطه از زمین دوباره وارد همان فضای یک‌سال پیش خود می‌شود.
پس از هر چهار سال می‌باید یک روز را به مدت گردش زمین اضافه کرد، و آن را سال کبیسه خواند. این امر از زمان‌های بسیار دور هم محاسبه می‌شده است، و از حدود سه‌هزار سال پیش طبق مدارک غیر قابل انکار، و در دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان وجود داشته است.

روز اول فروردین که زمین به حالت اولیه‌ی خویش باز می‌گردد، روز اعتدال بهاری است که دقیقا آفتاب به خط استوا می‌تابد و مدت شبانه‌روز با هم برابرند، سپس زمین در عرض سه‌ماه حدود ۱۱ درجه و ۴۳ دقیقه و ۳۰ ثانیه رو به جنوب متمایل می‌شود، به بیانی دیگر خورشید هر روز بالا و بالاتر می‌آید و بار دیگر از اوایل خردادکه به مدار راس‌الجدی(کمربند دوم فرضی‌ی شمالی‌ی زمین و موازی با خط استوا) متمایل می‌شود و زمین دگر بار به سوی قطب شمالین خویش منحرف می‌گردد، و از اول مهر تا دی ماه، حداکثر افول خود را دارد و در دی ماه تابش خورشید روی مدار راس‌السرطان است. در نتیجه‌ی این حرکات فصول چهارگانه پدید می‌آیند.

در سال‌های ۴۶۵ و ۴۸۵ هجری‌ی قمری و در زمان جلا‌اللدین ملکشاه سلجوقی، تنظیم تاریخ و تقویم جلالی، تحت نظر حکیم‌ عمر خیام ‌نیشابوری به سامان رسید. محاسبات این تقویم از چنان دقت و ظرافتی برخوردار است که در زمان ما با سنجش آلات و ادوات بسیار دقیق علمی امروزین، صحت سنجش آن تایید شده است. امروزه در تمامی محافل معتبر علمی‌ی جهان، زمان تحویل سال نو دقیقا همانی است که خیام اعلام کرده بود.

به دلیل اختلافاتی که سنجش سال‌های شمسی و قمری در امر کنترل زمان به بار می‌آورد، که نمود آن بیشتر در امر گردآوری مالیات ها و کارهای دولتی بود، در یازدهم فروردین ماه ۱۳۰۴ قانون رسمیت سال و ماه شمسی در ایران به تصویب مجلس و دولت وقت رسید.

زمانی که خط نصف‌النهار هریک از شهر ها پس از ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۸ ثانیه از زمان تحویل قبلی‌ی سال گذشته سپری گردید، دوباره تحویل سالی نو فرا می‌رسد، و همه‌ی مردم ایران به پاکیزگی و طراوت تن و روان همت می‌گمارند و می‌روند تا این سنت نیکوی ایرانی را ارج بنهند، و آرزوهای انسانی و نیک‌خواهانه‌ی خویش را طلب کنند.


 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست