یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"آیا شیعه بودن ارزش پرداخت چنین بهایی را دارد؟"


حمیدرضا برهانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۵ اسفند ۱٣٨۹ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۱


ادیان باورهای جمعی هستند که در حریم خصوصی انسانها به صورت انفرادی اجرا میشوند مانند راز و نیاز کردن با خداوند. خواستن غیر ممکن ها از طریق نماز یا دیگر آداب و رسوم دینی و مذهبی سالها است که در میان مردمان کره زمین متداول گشته است.
فرصت طلبان و مال اندوزان برای استفاده ابزاری از این مهم تلاش نموده اند با ایجاد تشکل های کوچکتر به نام "فرقه" و سازماندهی مراسم دینی مانند تکایا در سوگواریها تمرکز قدرت را به نام مذهب گسترش دهند. معتقدین به مذاهب با اجرای مراسم دینی مانند رفتن به مکه در دین اسلام به نوعی مالیاتهای غیر مستقیمی را به سازمانهای مذهبی میپردازند. با همین منطق زیر مجموعه های آنها نیز با ایجاد امامزاده ها، قوانین حق امام و غیره تلاش نموده اند از زائرین و معتقدین مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیمی را دریافت دارند.
این سازمانهای مذهبی اینگونه وانمود کرده اند که برای شنیده شدن فریادهای هوادارانشان ابتدا آنها باید پول یا هدایایی را به سمبول های ساخته شده مذهب اختصاص دهند. گذار زمان این درخواست غیر مستقیم مالیات را تا حدودی کمرنگ نموده یا طمع سازمانهای مذهبی را بیشتر نموده و دریافته اند که میتوانند از رای و نام هواداران به مراتب سود بیشتری را نصیب خویش سازند.
سازمان فرقه شیعه ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی یک تجربه جدید را در میان مذاهب مختلف به مرحله آزمایش گذشت. مذهب که از طریق مسجد یا کلیسا رهبری و سازماندهی میشد و اعضا و هواداران آن داوطلبانه مالیاتهای گوناگون را میپرداختند را نا کافی دانست. این سازمان مذهبی با در دست گرفتن نهاد های کشوری اولین جمهوری مذهبی را در ایران پایه گذاری نمود.
این جمهوری مذهبی نیز همه ساکنین ایران را موظف به پرداخت مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم مذهبی نمود و با خشونت ایرانیان ناراضی که مایل به هواداری یا حمایت از این سازمان مذهبی نبودند را از صحنه قدرت خارج ساخت.
این سازمان مذهبی با تدوین گفتمان "هر شخصی که اعتقادات اسلامی دارد و از فرقه شیعه حمایت میکند طبیعتا از سازمان فرقه شیعه که تجربه جمهوری اسلامی را میخواهد بیازماید نیز میباید حمایت کند" سلطه خود را در میان اقشار مختلف مردم گسترش داد.
مدیران اجریی پروژه جمهوری اسلامی با شور و شوق زیاد تلاش در حذف فیزیکی و فرهنگی مخالفین خود نمودند و در این راه خط قرمزی را نیز برای خود ترسیم نکرده بودند.
البته فساد اقتصادی و اجتماعی پروژه آنها را به سوی شکست کشانید و برای حفظ منافع خود تمامی خواسته های ابتدایی این پروژه را نیز به فراموشی سپردند.
تحولات دهه گذشته جهانی و وارد شدن به عصر تکنولوژی اطلاعات، جوانان ایرانی را نیز واداشت به خوبی دریابند که هیچ ایرانی به دلیل حمایت از سازمانی مذهبی نمیتواند حق زندگی را از دیگر ایرانیان که حامی مذهبی نیستند سلب سازد.
فرقه شیعه با اعدام، شکنجه، تجاوز جنسی در زندانها و ضرب و شتم ناراضیان در خیابان تلاش نمود وحشت را در جامعه نهادینه سازد و اینگونه وانمود کند که همه ایرانیان موظف به پرداخت مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم مذهبی هستند و در غیر اینصورت سرنوشتی مانند نافرمانان درانتظار ایشان خواهد بود.
نگارنده بر این باور است که رهبران سیاسی و مذهبی هیچگاه بدون حمایت و پشتیبانی مردمی نتوانسته اند نردبان های ترقی را بپیمایند و حتی دیکتاتورها نیز با تایید و پشتیبانی نا آگاهانه مردم بر مردم سلطه رانده اند. در ایران ما با ادعای مسلمان شیعه بودن و این انتخاب را مزیتی بر دیگر ایرانیان دانستن تا آن حد که کنترل جان و مال دیگران نیز در اختیار شیعه میباشد، توهم و سوء تفاهمی را در میان خودمان بوجود آورده ایم. مخصوصا زمانی که ما ایرانیان تنها با احساسات یک روش دین اسلام را پذیرفته ایم اما کنترل آن را به سازمانی مذهبی سپرده ایم   که با نام ما دیگر هموطنانمان را قلع و قمع میکند و در خارج از مرزهایمان با نام و اعتبار همه ما در حال ترویج تروریسم و دشمنی است.
تنها نهاد ولایت فقیه نیست که دیکتاتوری را در ایران بر مصدر قدرت نگاه داشته است بلکه ما ایرانیان هستیم که با توهم اعتقاد به شیعه هیچگاه نخواسته ایم مسولیت پذیر باشیم و مهمتر اینکه از کسانی که مسولیت پذیرفته اند نیز هیچگاه توضیحی برای کردارشان نمیخواهیم.
مسلمان شیعه بودن را تنها در کلمات جسته ایم و این خط قرمز را وسیله ای ساخته ایم برای چپاول و غارت سازمانی که تلاش در نابودی تاریخ، فرهنگ و اخلاق پیشینیان ما؛ آرزوی پیشرفت و سازندگی امروز همه ما ورویاهای آینده فرزندانمان را در سر میپروراند.
آیا شیعه بودن ارزش پرداخت چنین بهایی را دارد؟   

حمیدرضا برهانی
بلژیک


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست