سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به شما هشدار داده شده بود!


دکتر کاوه احمدی علی آبادی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۵ اسفند ۱٣٨۹ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۱


کسی را که خوابیده می توان بیدار ساخت، اما کسی که خود را به خواب زده نمی توانید بیدار کنید، مگر این که خودش دریابد که خوابزدگی بس است و گرنه...
دیدید داستانسرایی هایی که درباره انتصاب شهدای مبارزات مردمی به حکومت و شهید دزدی و تکرار واژه های اسلامی –نخست برای این که وجدان خود را فریب دهید- و تهمت جاسوس و فتنه گر و غیره کمکی به حالتان نکرد و مردم هم خرید شب عیدشان را کردند و هم اعتراضات شان را انعکاس دادند و هم چهارشنبه سوری شان به روز خشم بدل ساختند و از هر فرصت و بهانه ای برای بروز این اعتراضات شان استفاده می کنند. زردی خود را ابتدا سبز و سپس به رنگین کمانی از مطالبات ادیان و اقوام و حقوق فردی و خصوصی و عمومی شان بدل کردند و اگر بر خشونت و عدم توجه به خواسته های مردم ادامه دهید، می رود که سرخ شود و عاقبت سیاهی می ماند برای زغال. اما می دانید چرا چون تاریخ نیز چون سیاست یک علم است و اگر آرزوها و دروغ های تان را تحت عنوان تاریخ نوشتید، واقعیت هم عوض نمی شود و تنها در این نابینایی خود را ناتوان تر ساخته اید. حتی همان انقلابی را که مدام از آن دم می زنید، نشناخته اید و تاریخ انقلاب های مختلف را نخوانده اید و حتی نمی دانید که چگونه انقلاب مردمی در سال ۵۷ پیروز شد، بعد با قسم حضرت عباس اصرار دارید تا اول به خود و سپس سایرین بقبولانید که آنچه در کشورهای اسلامی می گذرد، انقلابی اسلامی و آن هم تحت تأثیر انقلااب ایران است!؟ خودتان هم خوب می دانید که همان اسلامی ها جواب تان را دادند که انقلاب شان مردمی است و گروه ها و احزاب اسلامی نیز گفتند که نمی خواهند همچون انقلاب ایران شود. به عبارتی، از مکنونان قلبی شان پرده برداشتند که آن چیزی که تحت عنوان اسلام در ایران حکومت می کند، اسلام حقیقی نیست. شوخی تان گرفته است، دروغ، افترا، دو رویی و تجاوز و شکنجه و ربودن ... هم مگر اسلامی می شود!؟ درست است که شما عادت دارید که سال ها جلوی دوربین ها و مجالس رسمی مطالبی را تحت عنوان مصلحت و بصیرت، وارونه جلو دهید و چیزهایی را بگویید که در محافل خصوصی و دلتان بدان باور ندارید، اما نکند پا را از این انحراف نیز فراتر گذاشته و دروغ های خودتان را باور کرده اید که اسلامی هستید و وارثان زمین!؟ وارثان زمین بی شک از صالحان خواهند بود. عمل صالح یعنی وضوء گرفتید و سپس اعتراف گرفتید، پس صالح اید (چند متر پارچه به سرتان بسته اید و باورتان شده که خبری است! بابت پارچه پیچیدن کسی را به بهشت نمی فرستند)؟! اگر چنین کردید، بگذارید تا به شما بشارت دهم که در زمره همان ها هستید که خداوند می فرماید: «و چون به آنان گفته شود، در این سرزمین فساد نکنید، گویند ما که اهل اصلاحیم». بدانید که ایشان اهل فسادند، ولی خود نمی دانند». سوره بقره، آیات ۱۱-۱۲. و در ادامه نیز می افزاید: «اینان کسانی هستند که گمراهی را به بهای راهیابی خریدند، ولی سودای آنان سودی نکرد، و راهیاب نشدند. داستان ایشان همچون داستان کسانی است که آتشی افروختند، و چون پیرامون شان را روشن کرد، خداوند نورشان را خاموش کرد، و آْنان را در تاریکی ای که نمی بینند، رهایشان ساخت». سوره بقره، آیات ۱۶-۱۷. تشبیهی که قرآن به کار می برد، آنقدر زیبا، دقیق و پرمعناست که پس از درک آن، هم چیزی در درونم را بر می انگیزد و به وجد می آیم و همزمان دچار وحشت می شوم! کسی که آتشی روشن می کند، وقتی نورش از آنان گرفته شود، حتی آن اندک بینایی در تاریکی را نیز که بدون نور می توان دید، از دست می دهد، از این روی نابینا تر می شود. و آیا توصیفی زیباتر از این برای کسانی که با وجود آن که باور به کتاب خدا دارند، راه رندی و مکر و جنایت را بر می گزینند (گمراهی را به بهای راهیابی –شریعت و کتاب خدا- خریدند) و چون آتش شان را خداوند خاموش کرد (چون وجدان و دل شان را بستند) ، آن گاه کاملاً نابینا شدند (چون به سبب تکیه بر متشابهات کتب مقدس، وجدان خود را نیز نادیده گرفته و دلرحمی را از خود باز ستانده اند)، پس با هر قدم گمراه تر می شوند. تبارک الله احسن الخالقین.
دروغ گفتید و افترا بستید تحت عنوان مصلحت و بصیرت، پس بگذارید که به شما خبر دهم که در روز داوری همچون یک نادان رند به شما خواهند خندید که کدام آدم عاقلی است که بدون مصلحت دروغ بگوید و بدون بصیرت دروریی ورزد! چون سال ها نماز خواندید و روزه گرفتید، تصور کردید اسلامی هستید؟! پس در آخرت آن وضوء و نمازتان را بلند خواهند کرد و دو دستی بر سرتان خواهند کوفت که "بگیرید این هم نتیجه نماز و روزه کور کورانه تان". نماز و روزه همچون هر تکلیفی تنها تمرین برای آزمون های زندگی است، نه خود آزمون ها. وقتی در کلاس ابتدایی معلم به شما تکلیف می دهد، آیا هدف خود تکلیف شب است یا آن وسیله ای است برای هدفی مهمتر، یعنی دانستن، آموختن و تفکر. کسی که مدام تکلیف ها را تکرار کند، بدون بر آمدن از پس آزمون های کلاس درس، یعنی تکلیف انجام داده، اما سواد نیاموخته است، از این روی مردود است. دقیقاً همان اتفاقی که برای بسیاری از مسلمانانی افتاد که همچون شما تکالیف دینی را با حقایق دینی اشتباه گرفتند و به همین سبب است که سر منبر خوب نصیحت می کنید و از شمر و یزید بیم می دهید، اما چون پای عمل رسید، کارهایی می کنید که حتی در تاریخ خودتان نیامده که شمر و یزید با اصحاب حسین و مردم کرده باشند. می دانید چرا؟ پاسخ همان است که گذشت، شما تکلیف را با حقیقت دین و ظواهر و شعائر دینی را با روح دین و شریعت اسلامی را با دین اسلام و تقیه را با شیادی و امامت دینی (که با حکومت متفاوت است) را با حکومت استالینی (به همین خاطر می خواهید کادرسازی کنید) عوضی گرفته اید، از این روی دین خدا همچون هر چیزی که از آن سخن می گویید، بر قلبتان ننشسته است و تعصبات و جهالت های حاصل از آن جلوی وجدان تان را گرفته است، از این روی به نام فطرت، ظلم و جنایت می کنید.
اما پیش از رفتن، بگذارید حقیقتی را از مکنونات درونی خود برایتان بگویم. من سال ها بود که از توجه تان به مطالب دینی ام آگاه بودم، و امیداور از این که پند گیرید، گرچه متعجب بودم که چه اصراری دارید آن را در عمل به عکس اش بدل کنید، اما وقتی مطلع شدم، چه بر سر مردم آوردید و نامه های زندانیان و خانواده هایشان را شنیدید و توجه ای نکردید، اینک قلباً تمایلی به نجات تان ندارم و تنها برای ادای وظیفه، امر به معروف و نهی از منکرتان می کنم و با تمام وجود از خداوند می خواهم که بدون کوچکترین تخفیفی شما را به جزای تان برساند. البته امیدوارم که در آخرت، چون تنها در آن صورت خواهد بود که با تمام وجود آرزو خواهید کرد، ای کاش در دنیا محاکمه می شدید تا بخشی از ظلمی که بر مردم کردید، پاک شود، اما برای شما دیگر هیچ سودی نخواهد داشت...

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست