یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اشک تمساح‌ رژیم ایران برای دموکراسی در کردستان عراق


احسان قادری


• در این بحبوحه‌ رژیم ایران با مداخله‌ امنیتی و رسانه‌ای قصد تضعیف پایگاه سیاسی اقلیم کردستان را در عراق و منطقه‌ دارد. سازمانهای نظامی و اطلاعاتی رژیم با برقراری تماس با احزابی چون جماعت اسلامی و حزب نوشیروان مصطفی (گوران) در صدد برآمده‌اند‌ تا با دامن زدن بر اختلافات، بحران سازی کنند و تنش های شهر سلیمانیه‌ را به‌ سایر شهرهای اقلیم گسترش دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۶ اسفند ۱٣٨۹ -  ۱۷ مارس ۲۰۱۱


تقلب و تزویر در رأی مردم و پس از آن به‌ خاک و خون کشیدن اعتراضهایشان، خوی ددمنشانه‌ رژیم ایران را برای جهانیان به‌ نمایش گذاشت. سرکوب جوانان جنبش سبز و موج دستگیری و اعدام مخالفان و سرانجام دستگیری سران این جنبش، نشانگر این حقیقت است که‌ رژیم ایران برای بقای استبداد خود آماده‌ پرداخت هر بهایی است.
جو اختناق سیاسی و مذهبی در ایران به‌ حدی است که‌ حرف از آزادی و برابری مضحکه‌ای بیش نیست. این رژیم که‌ تاریخی خونبار در سرکوبی جنبشهای آزادیخواه دارد، به‌ خاطر خوف و هراس از موج تغییرات منطقه‌، سعی در فریب افکار عمومی مللت ایران دارد. ماشینهای تبلیغاتی این رژیم، انقلاب مردم دول منطقه‌ را امتداد انقلاب اسلامی ایران میدانند. در طی دو ماه گذشته‌ رژیم ایران چندین بار اعلام کرد که‌ از انقلاب اسلامی ملل منطقه بر ضد رژیمهای مستبد دفاع میکند و خواهان آزادی ملل از یوغ استبداد طاغوتها شد!!.
جای تعجب است، که‌ رژیمی مستبد و سرکوبگر دم از پشتیبانی ملل دیگر میزند، درحالی که‌ زندانهایش لبریز از فریادهای سرکوب شده‌ است. با چه‌ روی این رژیم میتواند از آزادی برای ملتهای منطقه‌ دم بزند، درحالیکه‌ اقشار مللتش در آتش و خون سرکوب میشوند. رژیم دریافته‌ است که‌ از موج این تغییرات در منطقه‌ در امان نخواهد ماند، لذا اقدام به‌ ایجاد بحران در فراسوی مرزهایش می کند، تاکه‌ شاید با ایجاد حلقه‌ای از ناآرامی در دول مجاور، انظار عمومی داخلی و خارجی را از اوضاع رو به‌ وخامت داخلی منحرف سازد. ‌
در این میانه‌ رسانه‌های این رژیم از جمله‌ کانال تلوزیونی سحر و سایتهای (تابناک و کردستان امروز)، نگاهی خاص به‌ اوضاع کردستان عراق دارند. کانال تلوزیونی سحر بیانگر سیاست رسمی رژیم در حیطه‌ برونمرزی است، گردانندگان هردو سایت یادآوری شده‌‌ هم آقایان (محسن رضایی و جعفری و قانعی فرد) هستند. محسن رضایی از فرماندهان سابق سپاه،‌ نقش فعالی در تفرقه‌افکنی میان جریانات مخالف رژیم داشت و نقش مخالف تواب را در برابر رهبری بازی کرد و اکنون به‌ جایگاه‌ حقیقی خود برای دفاع از تداوم استبداد برگشته‌ است. جعفری تروریستی سرکوبگر و عامل فتنه‌گری در دول مجاور است و پرونده‌ای خونین در ترور و سرکوب دارد و طراح و مجری ترور قاسملو و همراهانش بوده‌. قانعی فرد جاسوس و مزدور سازمان اطلاعات و مجری طرح هجوم رسانه‌ای در میان کردها و تفرقه‌افکنی و تحریف تاریخ مبارزه‌ کردهاست. وجود کسانی با چنین پس زمینه‌های سیاسی در ورای تبلیغات منفی علیه‌ حکومت اقلیم کردستان عراق، نیت و اهداف رژیم را برای گسترش دامنه‌ ناآرامی ها را در این اقلیم آشکار می سازد.
رژیم ایران اقلیت های قومی و مذهبی را به‌ شدت قلع و قمع میکند. در طی دو سال گذشته‌ آمار منتشره‌ حاکی از اعدام صدها جوان کرد است. این جوانان خواهان حداقل حقوق شهروندی خود بوده‌اند اما به‌ اتهام توطئه و تلاش برای براندازی‌ رژیم اعدام شدند. شهروندان بلوچ و کرد از سویی مانند یک اقلیت قومی و از سویی دیگر مانند یک اقلیت مذهبی در معرض خشونت و سرکوبی دوگانه‌ هستند. سالهاست که‌ رژیم جمهوری اسلامی با دیدگاهی امنیتی با اعتراضات کردها، بلو‌چها، اعراب و آذریها برخورد میکند، لذا همیشه دست به‌ استفاده‌ از ابزار خشونت و سرکوب و به‌ خاک و خون کشیدن یازیده‌ است. این رژیم با برپایی چنین جوی قصد تقرفه‌ افکنی در میان اقشار ملت ایران دارد، چرا که‌ اتحاد قوا و یکسویه‌ ساختن اهداف بین اقوام و مذاهب، عرصه‌ را بر تداوم حکومت استبدادی تنگ خواهد کرد.
   حال با چنین نابسامانیهای داخلی و فقدان آزادی و دموکراسی داخلی، رژیم دم از دفاع از آزادی و دموکراسی برای ملل دیگر میزند.
   این رژیم که‌ از سویی با به کارگیری سپاه قدس سعی در ناآرام ساختن کردستان عراق دارد، از سویی دیگر اشکهای تمساحانه‌ برای پروسه‌ی دموکراسی در آن اقلیم می ریزد و رسانه‌های خود را برای دامن زدن به‌ تفرقه‌ها و ضعیف کردن موقعیت سیاسی این اقلیم بکار گرفته‌ است.
   بدون شک هدف اصلی این رسانه‌ها حمله‌ به‌ جایگاه معنوی رهبر این اقلیم مسعود بارزانی است، چرا که‌ رژیم از نفوذ وی در میان همه‌ کردهای خاورمیانه‌ و بخصوص کردهای ایران آگاه است و بخش اعظم کردها، آقای مسعود بارزانی را یگانه‌ امید و سمبل مبارزه‌ قومی خود میدانند. رژیم به‌ این حقیقت هم از دیدگاه امنیتی نظر دارد، لذا امکانات رسانه‌ای و امنیتی خود را بر ضد رهبر اقلیم و حزب وی بکار گرفته‌ است.
دموکراسی و وجود سیستم چندحزبی در کردستان عراق عرصه‌ را برای ابراز رأی مخالف و نقد باز گذاشته‌ است، لذا حدود بیست روزی است که‌ احزاب اپوزسیون پارلمانی در کردستان عراق، با تجمع در میدان (سرای) سلیمانیه‌ خواستار انجام اصلاحات هستند.
این اصلاحات نه‌ از جنس آن تغییر و اصلاحاتیست که‌ مخالفان رژیم در ایران خواستار آن هستند، چرا که‌ در این اقلیم نه‌ در روزنامه‌ها و سایر رسانه‌ها به‌ خاطر نقد و رأی مخالف بسته‌ میشوند و نه‌ احزاب و تجمعات سیاسی ممنوعه‌ و منحله‌ اعلام میشوند و نه‌ کسی به‌ خاطر مخالفت با رهبری اعدام میشود و به‌ طور کلی نه کسی بخاطر خصوصیت قومی، فکری یا مذهبی حقوقش پایمال میشود. اصلاحات در کردستان عراق اصلاحات در سیستم نیست بلکه‌ در کاربردها و کارایی سیستم است، همه‌ احزاب هم بر سر ضرورت این اصلاحات موافقند، اما با نزدیکی انتخابات مجالس استانی و اوجگیری کشمکش و مزایدات سیاسی، این اصلاحات به‌ ابزار مبارزه‌ و تبلیغات انتخاباتی تبدیل شده‌اند و روند تغییرات در منطقه‌ هم به‌ این رقابتهای سیاسی دامن زده‌ است.
   در این بحبوحه‌ رژیم ایران با مداخله‌ امنیتی و رسانه‌ای قصد تضعیف پایگاه سیاسی اقلیم کردستان را در عراق و منطقه‌ دارد. سازمانهای نظامی و اطلاعاتی رژیم با برقراری تماس با احزابی چون جماعت اسلامی و حزب نوشیروان مصطفی (گوران) در صدد برآمده‌اند‌ تا با دامن زدن بر اختلافات، بحران سازی کنند و تنش های شهر سلیمانیه‌ را به‌ سایر شهرهای اقلیم گسترش دهند.
   اعتراضات چندهزارنفری در میدان سرای سلیمانیه‌ به‌ بن بست رسیده‌ است. اما رسانه‌های ایران این اعتراضات را ‌قیام سرتاسری علیه‌ حکومت اقلیم توصیف میکنند و در همین حال پشتیبانی اقشار گسترده‌ مردم اقلیم را از حکومتشان نادیده‌ می گیرند.
   در سطح بین الملی نیز ناآرامیهای اقلیم بازتاب چندانی در رسانه‌ها نداشت، زیرا در جوامع دموکراتیک از این تنش ها زیاد دیده‌ میشود و این اختلافات در پارلمانها منعکس میشود. اما رسانه‌های برونمرزی ایران این رویدادهای کردستان عراق را به‌ رویدادهای مصر و تونس تشبیه کردند. در حالی که‌ اوضاع داخلی و اختناق سیاسی ایران بیشتر از هر جایی به‌ اوضاع مصر و تونس شباهت دارد. زیرا که‌ تنها در ایرانست که‌ از دیکتاتوری بتی ساخته‌اند و سرنوشت و آینده‌ مردم را به‌ سلیقه‌ شخصی وی گره ‌زده‌اند‌.
   آنچه‌ شگفت انگیز است رسانه‌های یاد شده‌ در این مقاله،‌ از انعکاس رویدادهای کردستان عراق در محافل بین المللی و رسانه‌های خارجی خبر میدهند. یکی از موارد یاد شده‌ در این رسانه‌ها گزارشیست که‌ گویا در سایت (CNN) انتشار یافته‌ است. اما چنین گزارشی وجود نداشت بلکه‌ انعکاس نظر خواننده‌ای بوده‌ در صفحه‌ اظهار نظرات خوانندگان یا همان (ireport). در همین صفحه‌ هزاران نظر و مقاله‌ علیه‌ رژیم ایران انتشار یافته‌ است که‌ گردانندگان رسانه‌های رژیم یارای دیدن و خواندنشان را ندارند.
جالبتر از آن تناقض و دوگانگی تعامل رسانه‌های ایران با به‌ قول خودشان عامل صهیونیزم در منطقه‌ است. در حالی که‌ این رژیم صهیونیستها را ‌عامل فتنه‌ میداند و بارها حکومت اقلیم را به‌ تبانی با اسرائیل متهم کرده‌، در همان حال یک فرد یهودی را به‌ نام (مایکل روبن) به‌ شاهدی میگیرد و از زبان وی اوضاع کردستان عراق را تجزیه‌ و تحلیل میکند.
   به‌ هر حال نقش تخریبگرانه‌ رژیم در منطقه‌ نمایان است و هدف آنان تأخیر و به‌ تعویق انداختن انفجار خشم داخلی است. اما آنچه‌ مسلم است سران این رژیم به‌ سرنوشت شاه سابق و دیکتاتورهایی چون بن علی و حسنی مبارک دچار خواهند شد و از انفجار خشم ملت ستم دیده‌ ایران در امان نخواهند بود. دیگر نسخه‌ کم رنگ کردن بحرانهای داخلی با بحرانسازی خارجی کارایی ندارد و صرف ملیاردها دلار در لبنان و عراق و سوریه‌ و بحرین و یمن جز به‌ هدر دادن سامان این مرز و بوم نخواهد بود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست