پیام گروهی از روشنفکران به ملت ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲ فروردين ۱٣۹۰ -
۲۲ مارس ۲۰۱۱
هدیه نوروزی بیمانند از سوی روشنفکران فداکار ایرانی،به ملت بزرگ ایران
میثاق آزادی
هم میهنان گرامی، دانشآموختگان و جویندگان راه خوشبختی مردم ایران
سرنوشت دردناک میهن ما، اندیشهی برتر و وجدان بیدار شما را به یاری میخواند. شما بر جایگاه بلند روشناندیشی زمانهی خود ایستادهاید و شایسته است این توانایی و بزرگی را هزینهی آزادی میهن خود کنید. ما پیشنهاد دهندگان میثاق «جُنبش رهایی از اسلام» ازشما نخبگان ارجمند جامعه درخواست میکنیم نام خود را برای رهایی ایرانیان از چنگال دین و خرافه و گشودن راهِ رهایی، زیر متن این رنسانس ایرانی بگذارید. مردم ما در بنبست ترسناک و خطرناکی گرفتار آمدهاند، این بنبست تاریخی و فرهنگی تنها به دست و با یاری شما گشوده خواهد شد. پیروزی در این راه بشرطی بدست میآید که شمار درخور توجهی از روشناندیشان ما بدون بیم از حکومتِ درحال فروپاشی اسلامی، پشتیبانی خود را از این جنبش اعلام دارند. این جنبش ضرورتی تاریخی و نیاز زمان است. بر یکایک ایرانیان است تا از روشنفکران جامعهی خویش بخواهند دست در دست و پشت به پشت یکدیگر این رنسانس رهایی ازاسلام را پی بگیرند و به سرانجام رسانند.
پاینده ایران
PROCLMINATION TO ABANDON ISLAM
We, the people of Iran and the world, regardless of our origins and beliefs, have come to the realization that it is not possible for a person to be a Muslim and live by the standards of the United Nations Universal Declaration of Human Rights. We hold Islam in violation of the Universal Declaration of Human Rights, by invading other lands, enslaving people, destroying their heritage and their way of life. We find Islam guilty of pursuing a multi-front attack, even to this day, on much of what is sacred to all civilized people. We consider Islam responsible for 1400 years of atrocities committed against the Iranian people and much of the Islamic world. We believe that Islam is the root of our problem therefore it must be abandoned.
جُنبش رهایی از اسلام نوروز 2720 ایرانی – 21مارچ 2011 میلادی- 1390 تحمیلی اسلامی – 2570 هخامنشی
این فراخوان، اقدامی است فراحزبی – فرادینی و انتشار آن ربطی به مسایل سیاسی روز ندارد.
دانشمندان، شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران، هنرمندان، پژوهشگران و کوششگران فرهنگی و سیاسی گرامی
اگرما ایرانیان با چشمان خویش جنایتهای اسلام در14سدهی گذشته را ندیدهایم، دستِکم تبهکاری حکومتهای گوناگون اسلامی مانند حکومتهای خمینی وطالبان در ایران، افغانستان، پاکستان ، سومالی، سودان، عربستان، یمن، مصر، الجزیره، فلسطین، لیبی و عراق را درهمین 4 دههی گذشته دیدهایم. تجربه کردهایم که: حکومتهای اسلامی جنایتکار وسرکوبگرند. بسیاری ازسازمانهای اسلامی، تروریست، ضدبشر، ضد مدرنیته وضد پیشرفت هستند. حوزههای علمیه، مکتبهای قرآن ومدارس اسلامی ضد دموکراسی، دگراندیشی و نواندیشیِ فلسفی و ضد دانشاند. همهی احزاب راستین اسلامی، ، ضد نواندیشان و ضدِ کَنشگران حقوق بشر هستند. آخوندها کسانی هستند خردستیز، واپسمانده، دشمن علم واندیشهی نو، و اشاعهدهندهی خرافه. آنان از بزرگترین دزدان و سرمایهدارانِ زمانهی ما و از فاسدترین قشرهای اجتماع هستند. تمامی پاسداران اسلام، شکنجهگران و بازجویانِ مسلمان درهرجای دنیا که باشند متجاوز به روح و جسم مردم هستند. اینان روانپریشانی هستند که با نام «الله» جویهای خون در سراسر جهان به راه انداختهاند. همهی قوانین و احکام شرعی و اسلامی با عبور بشریت از سنت به مدرنیته مخالفاند.همهی حکام و قاضیان شرع اسلام، آدمکشان حرفهای و دشمنان درجه یک عدل و داد هستند. آیات و احادیث نشان میدهند بنیانگذار اسلام از جمله کسانی است که به صراحت دستور ترور و حذف فیزیکی مخالفان خود را داده است. اسلام دین سنگسار است،. دین آدمکشان است. دین انسانستیزان است، دین زنستیزان است. دین ضد تحول، ضد آزادی، ضد حقوق بشر و ضد مدرنیته است. اسلام ایدئولوژی دیوانگان قدرت، ثروت، تجاوز جنسی، سرکوبِ دگرباشان، دگراندیشان و دگردینان است. و پیداست که حساب تودههای وسیعی که دین را به ارثٍ بردهاند از حساب کارگردانان حرفهای و دکانداران دین جداست. تودههای مسلمان درهمهی کشورهای اسلامی درفقر، بیکاری، فساد، اعتیاد، فحشا، بیسوادی، خرافهپرستی، عقبماندگی و استبداد غرق شدهاند. شاید بر فریبخوردگانی که بخشیشان خود چماقداران نادان اسلام ناب محمدی هستند حرجی نباشد. اما برما چطور؟ آیا ما روشنفکران صداقت و دلیری آن را داریم که از اسلام دوری بجوئیم؟ آیا زمان آن نرسیده تا بگونه ای شفاف و با نام و نشان واقعی خود اعلام کنیم که ما دیگر نمیخواهیم مسلمان باقی بمانیم و یامسلمان نامیده شویم . ما از ولتر، روسو، خیام، رازی، مونتسکیو، فریدیش نیچه، صادق هدایت، احمد کسروی، میرزاآقاخان کرمانی، سلمان رشدی و شجاعالدین شفا چه کم داریم (شجاعت؟ آگاهی؟ راستمایگی؟ حقیقت دوستی؟!) اگر از اسلام عبور کردهایم چرا رسما اعلام نمیداریم؟! اگر اسلام را ابزاری برای کشتن روح و جان و اندیشهی بشریت میدانیم، پس چرا از اسلام برائت نمیجوئیم؟! گرچه گروهی ازما دیرزمانی است با نوشتهها وگفتههای خود دراین زمینه روشنگری کردهایم اما تا زمانی که گروه پرشماری از نویسندگان، شاعران، هنرمندان و روشنفکران ایرانی یکجا، همزمان و با صدای رسا، شفاف و علنی اعلام نکنیم که به اسلام از هر نوع و با هر شکلش و به دینی که همواره ابزار جنایتپیشگان بوده و کشتار بخشی از ایدئولوژی آن است پشت کردهایم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که استبداد و حکومت اسلامی از ایران برود؟ هماندیشان ارجمند اگر آشکار و رسا با نادانی درگیر نشویم، خود از سربازان جهل خواهیم بود. اگر شجاعانه و رسمی با خرافه نجنگیم، خود از اشاعهدهندگان خرافه خواهیم بود و اگر بیباکانه با اسلام تسویه حساب نکنیم، خود از سیاهی لشگر این دین به شمار خواهیم آمد. اینهمه اعدام در ایران و درجهان اسلام، اینهمه سنگسار، اینهمه دست و سر بریدن، اینهمه شکنجه و زندان، اینهمه تجاوز جنسی به زنان و مردان نوخواه، اینهمه تبعید، اینهمه ترس، اینهمه لگدپرانی سران اسلام به جهان متمدن، وبه هویت ایرانی ما کافی نیست تا از برجعاجِ «روشنفکری» بیرون بیائیم و سخن نهایی خود را با همگان درمیان بگذاریم؟ درمیان ما هستند کسانی که از «روشنفکری» به روشنگری، ازسکوت به سخن، و ازخفت و خواب به روشناندیشی و گستراندن آگاهی رسیدهاند. اما شمارشان اندک است. فریاد روشناندیشی ما باید فریاد نسلی از روشنفکران و روشنگران باشد. بسیارانی ازما دراین زمانهی سیاه، دراین زمانهی خونین، دراین زمانهی وهنآمیز، درسکوت و سایه پنهان شدهایم تا بهگمان خود دیده نشویم. اگر چنین به زمانه و به ملت خود پشت کنیم، زمانه و مردم به ما و آثارمان پشت خواهند کرد. یک جایی در آیندهی نزدیک، نخستین معیار سنجش کارنامهی اهل ادب و اندیشه در ایران، نه بازیهای ادبی و اداهای روشنفکری، بل که میزان پایبندی و عملکردِ آنان به روشنگری خواهد بود. آیا هنگام آن نرسیده که هریک از ما با نام واقعی خود بنویسیم که دیگر خرافهپرست و مسلمان نیستیم و با هرگونه روایت از دین اسلام و ازهرگونه حکومت دینی بیزاریم؟! ما باورداریم که ژرفا و گسترهی دانش و اندیشهی بشری تا بدانجا پیش رفته است که ملتها برای ادارهی خود نیازی به دینسالاری (از هرنوعش) ندارند. ما انسان هستیم. اندیشه و تمدن با آدمی آغاز میشود و برای آدمی است. گرچه انسان بخشی از طبیعت است اما به تمامی مغلوب آن نیست. بر این کرهی خاکی همه چیز باید درخدمت ارجگذاری به جان آدمی و گرامیداشتِ رأی و اندیشهی او باشد. تنها خرد آدمی راهبر و راهنمای اوست. همه چیز باید درخدمت خوشبختی، آزادی و رفاهِ انسان قرار گیرد. از آنجایی که اسلام بزرگترین توهین به انسان است، نه تنها به آن پشت میکنیم، نه تنها آشکارا با آن رودر رو میشویم، بل که به حامیان آشکار و پنهانش هم پشت میکنیم. جنبش رهایی از اسلام نباید و نمیتواند تنها با اقدام روشنفکران به سرانجامی شایسته برسد بل که همراهی مردم ایران را نیز میطلبد.
نامِ پیشنهاد دهندگان «جنبش رهایی از اسلام»:
بهرام آبتین (فعال سیاسی- فرهنگی) مازیار آپتین (نویسنده) – مینا احدی (نویسنده و مسئول شورای مرکزی اِکس مُسلم) - ربابه احمدی (کُنشگر حقوق بشر) - نیما آریان (نویسنده) - دکتر سیروس اسدی (تلاشگر فرهنگی – سیاسی) - دکتر مهشید اسدی (تلاشگر فرهنگی – سیاسی) - جواد اسدیان (شاعر ونویسنده) - حسن اعتمادی (تحلیلگر مسایل سیاسی) - کوروش اعتمادی (کارشناس امورسیاسی) - نادر اکبری (کنشگر آزادیهای شهروندی) - شری الوندیان (تلاشگر حقوق بشر) - نسرین امیری صدقی - پرفسور مسعود انصاری (استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده) – دکتر هوشنگ انور- سعید اوحدی (تلاشگر فرهنگی) - دکتر احمد ایرانی (نویسنده و پژوهشگر)- رضا ایرانی (نویسنده) - امیل ایمانی (نویسنده)- حسین باقری - رضا بیشتاب (شاعر و نویسنده) - داود بهرامی - بهمن بیک (نویسنده) – بهناز بیک - دکتررامین پرهام (جامعه شناس) - فوآد پوربرادر - گلاره پوربرادر - مهندس نادر پیمایی (تلاشگر سیاسی و نویسنده)- حمید جلالی (تلاشگر فرهنگی)- ناصرجمالی (تلاشگر سیاسی) - دکتر بهرام چوبینه (پژوهشگر و نویسنده)- دکتر نوشیروان حاتم (روشنگر سیاسی) - پرویز حدادیزاده (کوشندهی سیاسی) پوراندخت حسینی (شاعر)- جواد حسینی - کامبیز خاموشی (تلاشگر حقوق بشر وهنرمند) - میترا درویشیان - فاطمه دل پرستان - فریدون دودانگه (تلاشگر سیاسی) - پریوش دیبا (گلبانو) (روشنگر فرهنگی - سیاسی) - حسین رحیمی- حسن رضوی (شاعر و برنامهساز تلویزیون) - دکتر لطفالله روزبهانی(تلاشگر و روشنگر سیاسی) - دکتر حسن رهنوردی (قهرمان ملی و تلاشگر سیاسی) – داوود روستایی (هنرمند)- فرشاد زرافشان (کارشناس ورزش و کوشندهی سیاسی) – علیرضا سپاسی (شاعر و طنزپرداز) - پارمیس سعدی (نویسنده) - سرور سهیلی(روشنگردینی- شاعر) - دکتر علی سینا (نویسنده و فعال سیاسی)- حمید صیادی (تلاشگر سیاسی) - دکترهاشم ضیایی (نویسنده)- دکترسیاوش عبقری (استاد دانشگاه وکوشندهی سیاسی) - دکترشهلاعبقری (استاد دانشگاه و کوشندهی سیاسی) - میرزاآقا عسگری.مانی (شاعر و نویسنده) - شهاب عقیقی(کوشای سیاسی) - رضا علوی (نویسنده، پژوهشگر و کنشکرحقوق بشر)- فریدون علوی(کوشندهی سیاسی) - عبدالله قائدی - دکتر فریدون کاوه- شاهین کاویانی - ناصر کرمی (پژوهشگر و کوشندهی سیاسی) - مسعود کشوری - کوروش کلهر(فعال سیاسی) – مهندس آریا گودرزی - محمد لاریان - دارا لشکری (نویسنده) - سیاوش لشگری (نویسنده و روشنگر دینی) - جهانگیر لقایی (تحلیلگر اموراقتصادی و تلاشگر سیاسی) –مهدی مجتهدپور (مترجم و کوشندهی سیاسی و فرهنگی)- داریوش مجلسی (نویسنده)- فرشته مجیدی (نویسنده و فعال سیاسی)- کاظم ملک (نویسنده) - مازیا رملک - داریوش مرزبان (مترجم و شاعر) - دکتر محمدعلی مهرآسا (نویسنده و پژوهشگر) دکترمرتضامیرآفتابی (شاعر،نویسنده،روزنامهنگار) هوشنگ وزین(کوشنده سیاسی)- اسماعیل هوشیار (نویسنده و طنزپرداز) - مینو یوسفی (کوشنده حقوق بشر)
نامهای دیگر در پتیشن ما (در اینترنت) خواهند آمد.
از همهی آنانی که میدانند اسلام در ایران هرگز به سود مردم نبوده، نیست و نخواهد بود خواهش میشود با نام واقعی خود در پتیشن نامنویسی کنند: نشانی پتیشن ما:
چند نکته: *
این جنبش را با ارجگذاری و درج نام گروهی ازپیشاهنگانِ ایرانیِ منتقد به اسلام؛ یا دوریگزیده از آن در 1400 سال گذشته تا به امروزآغاز میکنیم که بیشترشان با از دست دادن جان، ماهیت اسلام را به ما شناساندند. هرچند برخی ازآنان با توجه به اوضاع تاریک دوران خود نتوانستند به تمامی از دین بگذرند و یا ناگزیر بودند اسلام را با پوششهای شبهدینی به چالش گیرند.
روزبه پسر دادویه (عبدالله ابن مقفع)- ابوالحسن احمدبن یحیی بناسحاق راوندی – احمدابن طیب سرخسی - منصورحلاج – عینالقضاه همدانی - محمد زکریای رازی - حکیم عمر خیام - شهابالدین سهروردی - ابوالقاسم فردوسی – خواجه شمسالدین حافظ - ابوریحان بیرونی - سیفالدین محمد فرغانی – ابنابیالعوجا – احمدابن محمد افریقی- اسفهان ابن قره – یعقوب لیث صفاری - عبید زاکانی – طاهره قرهالعین - طالبوف – میرزافتحعلی آخوندزاده - میرزاآقاخان کرمانی... علی اکبر صابر - معجز شبستری – ایرج میرزا - مکرم اصفهانی - میرزاحبیب اصفهانی - عارف قزوینی - ذبیح بهروز-عبدالحسین زرین کوب - میرزاده عشقی - فرخی یزدی – احمدکسروی - صادق هدایت - علی دشتی– شجاعالدین شفا - فروغ فرخزاد - فریدون فرخزاد - کوروش آریامنش – احمدشاملو - مهدی اخوان ثالث - فرود فولادوند – حسن مقدم- علی اکبردهخدا – محمد مختاری – زین العابدین مراغهای – غلامحسین ساعدی – دکتر پرویز ناتل خانلری – نادرنادرپور – ژاله اصفهانی – بزرگ علوی - امیرحسین آریانپور - محمد جعفرپوینده – غفارحسینی – رضا فاضلی – امیرحسن سلیمی (آله دالفک) – محمدعلی افراشته – دکتر تقی ارانی– پیروز دوانی– حسین اقدامی (صدرائی) سعید سلطانپور – دکتر احمد تفضلی – ابوالقاسم لاهوتی – باقر مومنی– هوشنگ معینزاده – پروفسورمنوچهرجمالی- بهرام مشیری- دکتراسماعیل خویی – دکترعلی میرفطروس. «»«»«» *
میکوشیم برای رنسانسِ «جنبش رهایی از اسلام» یک وبسایت ویژه راهاندازی کنیم تا مخالفها، موافقها و صاحبنظران با طرح دیدگاههای خود و گسترش گفتمانهای ضروری به فراگیرشدن روشنگری یاری رسانند. نکات و گفتمانهای بسیار دیگری هم هستند که درپیوند با موضوع مانیفست باید مطرح شوند. گنجاندن همهی آن مباحث در این متن کوتاه شدنی نبود. امیدواریم آن موضوعات را در سایت مورد اشاره مطرح کنیم.
پاینده ایران – پاینده مردم ایران
-------------------------------------------------------
نشانی پتیشن ما:
www.petitiononline.com
نشانی وب سایت ما: antieslam.net
نشانی ما در فیس بوک: جُنبش رهایی از اسلام www.facebook.com
هماهنگ کننده در آمریکا سیاوش لشگری: فکس و تلفن تماس 858 320 0013Notoeslam@gmail.com
----------------------------------
هماهنگ کننده در اروپا مانی:0049-234-5249887mirzaaghaasgari@googlemail.com
|