بقای نظام ولایت و تحکیم دین
فیروز نجومی
•
در هر روز سال «همت مضاعف کار مضاعف» یک انسان بدار مجازت آویخته شده است، بی نظیر در سراسر جهان، به لحاظ خشونت و بیرحمی. تنها باید کمی اندیشید که در سالی که "جهاد" در آن بر پا میگردد، شمشیر ولایت در هر روز سال برگردن چندین انسان فرود میآید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣ فروردين ۱٣۹۰ -
۲٣ مارس ۲۰۱۱
اگر به چهره ی ولایت نیک بنگریم، چیزی جز دین رویت نکنی. چرا که در ولایت ست که میتوانی جلوه الله را مشاهده کنی به یکتایی و یگانگی او آگاه شوی و او را تجسم مالکیت بر بهشت و دوزخ و یا رحمان و جبار در یابی. ولایت به آن دلیل ادامه ی رسالت و امامت است که از راه تحکیم دین است که ساختار قدرت را استحکام می بخشد. او سمت و سوی و شکل جامعه را بر اساس اراده ی الله و شریعت دین اسلام تعیین و تعریف میکند. نیازی نیست که اکثریت جامعه به ماهیت فرا زمینی ولایت، باور و ایمان داشته باشند. باورمندانی که به ولایت تعهد دارند البته که پاداش گیرند، در این سرا، غنی و فربه، سردار و فرمانده شوند و در سرای آخرت، به آرامش و رستگاری تا ابد زندگی بگذرانند.
در فرصت های استثنایی درخشش دین را در چهره ی ولایت بهتر میتوانی مشاهده نمایی و دینکاری او را مورد فهم قرار دهی. تا کنون عید نوروز بوده است که این استثنایی ترین فرصت را برای وی فراهم آورده است. چرا که در این زمان خاص که همگان حواس و نیروی خود را برای برپا داشتن سنتی غیر دینی، سنتی باستانی و رها از قواعد و مقرارت شریعت، یعنی بر پا داری جشن عید نوروز، متمرکز ساخته اند، ولایت دین را به صحنه میآورد، دینی که در وجود او حلول یافته است. از عید بهره بر میگیرد که پیام دین را به ملت الغاء و تاکید نماید که راهی را که دین برای این جامعه تعیین و تعریف نموده است با موفقیت مسیر خود را پیموده است. که دین بوده است منشا سرافرازی ها، پیشرفت ها و موفقیت ها. هم اکنون سرزمین ولایت همچون خورشید، به زندگی مردم جهان نور و گرمی می پاشد. که ولایت بعنوان اسلام اصل و راستین، مردم را در سراسر جهان بیدار ساخته است. که اگر ولایت هست و حسنی مبارک در مصر و بن علی در تونس، سرنگون گردیدند، به آن دلیل است که در تقلید و تبعیت از ولایت در برابر قدرت های جهانی مقاومت نکردند و دست بخود فروشی زدند. فقط رژیم ولایت است، رژیمی که مردم سالاری در آن به اوج خود رسیده است، میتواند پوزه ی قدرت های بزرگ را بزمین بمالاند و آنها را گوشمالی دهد. که ولایت نماد استقلال است. در حالیکه حسنی مبارک و بن علی غلامان حلقه بکوش آمریکائیها بودند. ولایت به حمد و ستایش خود می پردازد که انقلابی عمل کرده است و به خواسته های قدرتمندان و زور گویان غربی بعکس پاسخ داده است. هرچه بیشتر از کسب فن آوری هسته ای منع گردیده است بر توسعه و گسترش آن افزوده است. این گوشمالی استکبار جهانی ست که رمز بقای نظام ولایت است (نقل به مضمون).
اما در پس این مبالغه و غلو گویی، واقعیتی دیگری نیز نهفته است که نمادین است. چرا که با ابزار واقعیت های نمادین ، بهتر و ساده تر میتوان فریفت، سحر و جادو نمود، مردم را چشم و گوش بسته در پی خود روان ساخته و پایه های دین را استحکام بخشید. بنابراین سفر ولایت به مشهد در آغازین لحظات سال نو را باید در معنای نمادین ش مورد فهم قرار داد.
کنش های نمادین ولایت، در سفر به مشهد به مناسبت سال نو، با شتافتن به محضر امام هشتم آغاز میگردد. گذراندن زمانی بسیار اختصاصی در خلوت با امام، کسب نور و اقتدار معرفت است، معرفتی فرا زمینی. پس از فرود آوردن سر تعظیم و تکریم در برابر جسد پوسیده ی امام است که ولی فقیه در پیشگاه مشتاقان و شیفتگان خود و یا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر "مقام معظم رهبری:" "در جمع دهها هزار نفر از زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی حضرت ثامنالحجج علی بن موسیالرضا علیهالسلام در شبستان امام خمینی(ره) و دیگر صحنها و رواقهای رضوی در مشهد مقدس،" به خطبه خوانی سال نو می پردازد، البته بر جایگاهی بالاتر و برتر، تنها و جدا از دیگران، گویی که «او هست و بجز او کسی دیگری نیست.»
پیش از آغاز خطبه نوروزی، در پاسخ به ابراز احساسات زیارت گران با آوایی آسمانی، نرم و ملایم، با لبخندی در گوشه ی لب، مقام ولایت میگوید "بفرمایید ، بفرمایید" و باین ترتیب شیفتگان خویش را آماده ی شنیدن خطبه خود میکند.
پس از حمد و ستایش عظمت و بزرگی الله و نزدیکان او، در مقام مقدس و آسمانی است که ولایت بساط ریاکاری و فریب و دروغگویی را میگشاید تا تعمیق و تحکیم باور ها و ارزشهای دینی مردم را بانجام رساند. باین منظور با زیرکی خاصی به بی اعتبار ساختن عید نوروز میپردازد. او عید نوروز را گردشی در طبیعت میخواند و میگوید:
"عید نشانه حرکت طبیعی انسان در طول سال و ماه و روز و شب است و چون این حرکت باید به سمت کمال و تعالی باشد، هر عیدی یک مقطعی است برای اینکه انسان بتواند یک مرحلهی جدیدی را آغاز کند."
اما واقعیتی را که ولایت در پس این تعریف تهی از معنای عید پنهان نموده است این استکه که نوروز، یک پدیده ی طبیعی نیست بلکه یک پدیده تاریخی و فرهنگی ست که در امتداد قرنها از یک نسل به نسل دیگر انتقال یافته است. از تمامی مراسم و اعیادی که ملت را بهم پیوند میزند، مراسم نوروزی بی همتا ست. باین لحاظ، هیچ مراسم و عیدی نیست که با نوروز برابری کند. که از چهارشنبه آخر هرسال آغاز و در سیزدهمین روز سال نو خاتمه می یابد. مراسم نوروز، یک مراسم باستانی ست، مراسمی رها از آلودگی های دین و شریعت اسلامی، بازتابنده شور و نشاط زندگی ، لذت و بهره وری از تجدید میثاق های خانوادگی و اجتماعی. نوروز را تقلیل دادن به گردش طبیعت عین ریاکاری ست، تقویت بت پرستی است و مرده گرایی. چرا که حکومت ولایت تنها میتواند با آویختن به دامن امامت و ترویج خرافات گرایی بقا یابد.
از آنجا ئیکه ولایت نماد و مظهر دین است و دعوی بر معصومیت نیز دارد، قدرت نامگذاری نیز درذات ش نهفته است. این است که هم چنانکه درختی را که سال پیش بنام "همت مضاعف و کار مضاعف" کاشته بوده است بارور شده است. چه میوه های شیرینی که بر سر شاخه های پربارش ننشسته است. چه پیشرفت ها و گام های بزرگ در تمام عرصه های اجتماعی بر داشته نشده است. نه بگیر و ببند بوده است، نه ضرب و شتم، نه حبس و شکنجه. نه گرانی بوده است و نه بیکاری، نه فقر و جنایت، و نه دزدی و رانت خواری، نه فساد و تباهی و نه اعتیاد و روسپیگری از سنین جوانی. همه چیز شکوفا ست و متعالی.
اما چون دشمن حملات خود را در همه عرصه ها به نظام ولایت بویژه در عرصه ی اقتصادی، ادامه داده است، ولایت اعلام میکند که میلش بر آن قرار گرفته است که سال نو را سال "جهاد اقتصادی" بنامد. مسلم است که این درخت نیز تنومند خواهد گردید و در سال آینده چه شکوفه و گلهای زیبایی بر شاخسارهای ش که ظاهر نشود، گلها و شکوفه هایی که بوع تعفن شان فضا را آلوده نموده و زندگان را به مدهوشی میکشاند. در هر روز سال «همت مضاعف کار مضاعف» یک انسان بدار مجازت آویخته شده است، بی نظیر در سراسر جهان، به لحاظ خشونت و بیرحمی. تنها باید کمی اندیشید که در سالی که "جهاد" در آن بر پا میگردد، شمشیر ولایت در هر روز سال برگردن چندین انسان فرود میآید.
فیروز نجومی
fmonjem@gmail.Com
rowshanani.org
|