سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به پاس صدای باریتون بنان
یا به گفته ی علی دشتی صدای مخملین بنان


دکتر تورج پارسی


• نکته ای را در اینجا باید به ویژگی بنان صاحب صدای باریتون افزود که او شعر شناس بسیار آگاهی بود ، همین آگاهی و گزینش شعر یکی دیگر از ویژگی های او ست . این همه ویژگی را باید در برنامه های گلهای جاویدان ، گلهای رنگارنگ ، برگ سبز و ترانه های جاودانه اش جستجو کرد و شنید . ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٨ فروردين ۱٣۹۰ -  ۲٨ مارس ۲۰۱۱


 به پاس صدای باریتون بنان
یا به گفته ی علی دشتی صدای مخملین بنان
( اردیبهشت ۱۲۹۰ قلهک تهران - ۸ اسفند ۱۳۶۴)
تورج پارسی

روشنایی برای من معنای ویژه ای دارد ، دیوارهای زندگی را می رمباند ، زمان را عریان می کند ، لخت و پتی ! تا چشم کار بکند عریانی می بینی ، هیچ چیز در پرده اسرار نمی ماند حتا نه پرده ای و نه پرده نشینی . تو می توانی ببینی ، دیدن تنها با چشم نیست ، دیدن با دست ، با پا با سر با دل ، چنین دیدنی در واقع دیدنی است !
سزاوار نام هایی را در فرهنگ نام های ایرانی داریم مانند ، آفتاب ، روشنا ، روشنک ، خوروش ، هورشید ، خورشید . افشید و ...... دو نام را در یک پژوهش میدانی که در سال ۱۳۵۲ درکهگیلویه بویراحمدی بودم ،یاداشت کردم یکی برافتو یا بر آفتاب برای زنان و خورشید برای مردان که شاید در جای دیگری نباشد ناگفته نماند که در گذشته نام خورشید هم مردانه بود هم زنانه چنانچه خزانه دار انوشیروان ساسانی هم خورشید نام داشت !
آهنگ آن دارم که اختم را با روشنایی واگو بکنم ، به همین دلیل همیشه با شمع این خورشید دست ساخته همدمم چه در شادی و چه در سوگ .
برنامه ی مسعود بهنود به " نام گل های ماندگار " در برنامه نوروزی بی بی سی مرا به روشن کردن شمع برای استادان عبادی و بنان برد ! شعله ی شمع همچون صدای بنان گرما بخش و همچون نوای عبادی دل انگیز بود .در اینجا به صدا و اندیشه بنان می پردازم :
پرسش های بدون تعارف - ایرانی با تعارف زاده می شود و با تعارف هم می میرد - باز و عریان بهنود و پاسخ های راستین و بدون دغدغه ، روشن و جاری بنان مرا به آفرین گویی وادار ساخت . دیدگاه بنان بسیار گسترده خردمدار و نوجویانه بود . ازاین دیدگاه هم احترام برانگیز بود ، یعنی بنان با فرهیختگی نشان داد که اگر چه پا بر پلتفرم " امروز " دارد امابه فردا و نیاز فردا می نگرد ! تاکید بنان بر نیاز فردا دورنگری او را آشکار می کند ، به این معنا که زمان ایستا نیست ، زمان در حرکت است بر اصل دیلکتیک ! جهان بدون حرکت تغیر نمی کند آنچه را که ما به نام زمانه از آن نام می بریم مرداب نیست رودی است جاری بر اصل نظم هستی . بنان در گفتگوی با مسعود بهنود با زبانی ساده این مهم را بیان کرد . بنان را در یکایک واژگان جاری و ماندگار دیدم ، ماندگاری خلعت بزرگان و ارباب قدرت نیست بلکه برآیند درک درست خود شخص از حرکت تاریخ و آری مردم است آن هم نه از روی صرفا احساس بلکه از منظر خردوری !
آموزش و صدای بنان :
اردی بهشت زاده ای است که از شش سالگی در یک خانواده اشرافی قاجاری به خواندن و نواختن ارگ می پردازد ، زمینه رشد و استعداد سرشتی او در خانواده ای که همه از اهالی هنر و هنرپرور هستند آماده بوده و به خوبی پرورش یافته است . اما ازاین صدا فقط نزدیکان و دوستانش برخوردار می شدندتا سال ۱۳۲۱ که صدای بنان از رادیو به گوش مردم ایران رسید /یعنی در سی و یک سالگی بنان
این آغازی شد اثر گذار در موسیقی ایرانی به طوری که در راستای کار هنری در حدود ۳۵۰ آهنگ از خود میراث گذاشت ، کشف این ماندگار هنر، از شاهکارهای استاد خالقی بود به همین دلیل است که بنان در نهایت افتادگی و حق شناسی می گوید :اقای خالقی حق بزرگی بر گردن من دارند چون من شهرتم را مدیون آقای خالقی هستم.

در قانون موسیقیایی آوای آدمی به زنانه و مردانه بخش شده است ، به دلیل اینکه صدای زن یک اکتاو یا گام از صدای مرد زیرتراست .
صدای زن:
-صدای زیر یا سپرانوی اولsoprano
-صدای متوسط یا میانه یا سپرانوی دومmezzo soprano
-صدای آلتو یا کنتر آلتو یا صدای بمcontre alto
صدای مرد :
-صدای زیر یا تنورtenor
-صدای متوسط یا یا میانه یا باریتونbariton
-صدای بم یا باسbass
برآیند سخن آنکه صدای مردها بم تر از زن هاست که در اصطلاح موسیقی مردها "راست کوک" و زنها "چپ کوک" هستند.
صدای بنان بر مبنای این تقسیم بندی باریتون است یعنی صدایی میان تنور و باس .
بیشتر خوانندگان گرفتار چهچه بوده وهستند و شنوندگانی نیز مدهوش چهچه ! اما بنان
به گفته ی خالقی "تحریرهای نابش، مانند مشتی مروارید است که بر صفحه‌ای از مرمر بغلتانند!"
حسینعلی ملاح از منظر زیبایی شناسی می‌گوید: "صوت خوش بنان را می‌توان به خطی منحنی تشبیه کرد که هیچگونه زاویه ندارد و زبری و درشتی.در آن حس نمی‌شود."
احسان یار شاطرمی‌گوید: "آواز بنان خیلی بلند نبود. ولی نرم و صاف و پر و گرم و خوش طنین بود. اختیار حنجره‌اش هرگز از دستش خارج نمی‌شد. چهچه بی جا نمی‌زد و قدرت نمایی نمی‌کرد. بر عکس قدرت خود را در انتقال معنی شعر و ارائه ظرافت‌ها و لطافت‌های آواز نشان می‌داد. تحریرهایش موج‌های ریز حریری را در معرض نسیم به خاطر می‌آورد! تحریر و چهچه هرگز خارج از متن آواز نبود، بلکه جزء بافت آواز او به شمار می‌رفت. بنان آن طور که "می‌بایست" می‌خواند و دیگران بیشتر آن طور که می‌توانستند."
پس باید صدای باریتون بنان را صاحب معنایی در موسیقی ایرانی دانست و شایدم معنای ویژه ای !
نکته ای را در اینجا باید به ویژگی بنان صاحب صدای باریتون افزود که او شعر شناس بسیار آگاهی بود ، همین آگاهی و گزینش شعر یکی دیگر از ویژگی های او ست . این همه ویژگی را باید در برنامه های گلهای جاویدان ، گلهای رنگارنگ ، برگ سبز و ترانه های جاودانه اش جستجو کرد و شنید .
افزون بر سرود ای ایران با سدای باریتون بنان ، برای نخستین بار با شنیدن " الهه ی ناز" متوجه یک روشنایی ویژه ای در موسیقی ایرانی شدم ، شگفتا که سازگاری ساز غربی پیانو با صدای باریتون بنان چه هارمونی بسیار بسیار دل انگیزی را آفریده است . به راستی باید بلند گفت :تنها صداست که می ماند :
جویبار نغمه می‌غلتید
گفتی بر حریر
آبشار شعر
گل می‌ریخت، نغز و دلپذیر
مخمل مهتاب بود این
یا طنین بال قو
پرنیان ناز آواز سرا پا حال او ...... فریدون مشیری


 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست