یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اتحاد فدائیان خلق: پیرامون قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل در باره ی لیبی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۲ فروردين ۱٣۹۰ -  ۱ آوريل ۲۰۱۱


بیانیه کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران:
پیرامون قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل در باره ی لیبی


قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت که پیش نویس آن از سوی لبنان، بریتانیا و فرانسه ارائه شده بود، در روز ۱۷ مارس ۲۰۱۱، به تصویب رسید. هدف قطعنامه ایجاد منطقه ی پرواز ممنوع بر آسمان لیبی، جلوگیری از عملیات نیروی هوایی وفادار به معمر قذافی دیکتاتور لیبی علیه مخالفان و بمباران مردم در شهرهای آزاد شده است و به همین دلیل هم پرواز کلیه هواپیماهای غیرمجاز بر فراز این کشور را ممنوع اعلام کرده است. این قطعنامه به همه کشورهای عضو اجازه داده است برای اجرای آن از «تمام تدابیر لازم» استفاده کنند. قطعنامه ی ۱۹۷۳ درست زمانی به تصویب رسید که شهر «بن غازی» مهم ترین مرکز تجمع مخالفان حکومت قذافی در معرض یورش همه جانبه ی ارتش لیبی قرار داشت. شورای امنیت سازمان ملل قبل از آن با تصویب قطعنامه ی ۱۹۷۰ در ۲۶ فوریه ۲۰۱۱، از دولت لیبی خواسته بود که از کاربست خشونت علیه شهروندان احتراز جوید و تدابیر ضرور برای تامین درخواست های مردم را اتخاذ و موازین حقوق بشر را در برخورد با مخالفان رعایت کند. دولت لیبی از اجرای قطعنامه ۱۹۷۰ سر باز زده و با استفاده از همه وسائل به سرکوب مردم خود برخاسته است.

قطعنامه ۱۹۷۳ گامی در جهت دفاع از حق مخالفت و اعتراض به حکومت های مستبد است. بنا بر منطق این قطعنامه، سرکوب حکومتی و بمباران و کشتار مخالفان، نباید تحمل شود، باید مورد مواخذه ی بین المللی قرار گیرد و اقدامات عملی علیه متخلفان سازمان داده شود.

اهمیت این قطعنامه اما، بدون نادیده گرفتن مواضع متناقض دولت ها در تصویب آن، در اخطاری است که به همه ی حکومت های دیکتاتور و مستبد در مورد سیاست سرکوب مردم می دهد. امروز دیگر نقض حقوق بشر، سرکوب مخالفان و کشتار مردم، مساله فقط داخلی هیچ کشوری نیست. صدور قطعنامه ۱۹۷۳ از جمله انعکاس بیداری افکار عمومی جهانی در عصر جدید است که هر اتفاقی در هر کشوری رخ می دهد، بلافاصله در همه ی جهان منعکس می شود و همبستگی بین المللی را با قربانیان سرکوب و در دفاع از حقوق انسانی مخالفان حکومت های دیکتاتوری دامن می زند. دولت ها و نهادهای بین المللی دیگر نمی توانند چشم شان را بر این واقعیت ها ببندند. به همین دلیل هم این قطعنامه بدون رای مخالف و با ده رای موافق تصویب شد و دولت چین و روسیه با وجود مخالفت نتوانستند آن را وتو کنند. تا ننگ حمایت از بمباران مردم توسط حکومت لیبی را به جان نخرند.

مساله ی مهم دیگر اما اجرای این قطعنامه است. اجرای این قطعنامه از عهده دولت هایی برمی آید که از نیروی نظامی و تکنولوژی برتر برخوردارند. بلافاصله بعد از تصویب قطعنامه، ائتلافی از کشورها حول مثلث فرانسه ایالات متحده و انگلستان شکل گرفت که با بمباران هوائی و پرتاب موشک، مراکز نظامی ارتش لیبی را مورد حمله قرار داد. نیروهای وابسته به معمر قذافی در اطراف شهر«بن غازی» و دیگر شهر ها را زیر ضرب برد. هم چنین با ایجاد منطقه پرواز ممنوع، نظارت بر آن را به عهده ناتو گذاشت.

روشن است که در سیاست جهانی، و در مراکز مهم تصمیم گیری، هم چون شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای قدرتمند هستند که حرف آخر را می زنند و طبیعی است که منافع آن ها هم بر بسیاری از اقدامات بین المللی سایه می افکند. کشورهایی که در صدد اجرای قطعنامه ی ۱۹۷۳ شورای امنیت هستند، قطعا منافع و اهداف سیاسی – اقتصادی خود را در منطقه و حتی در لیبی دنبال می کنند. در تغییر و تحولات در لیبی به نحوی ذینفع هستند. دولت های همین کشورها، سال‌ها از دیکتاتورهای کشورهای شمال آفریقا حمایت کرده اند و دولت فرانسه، که اکنون پرچمدار جلوگیری از پیشروی قذافی در سرکوب مخالفان خود است، دو سال پیش، به امید انعقاد قراردادهای تجاری سودآور با لیبی، فرش قرمز زیر پای قذافی پهن می کرد. یقینا این دولت ها برای پس از قذافی نقشه کشیده و در پی محکم کردن جای پای خود در فردای سرنگونی قذافی و شکل گیری یک حکومت دیگر هستند. آن ها در اجرای قطعنامه ۱۹۷۳ هم برداشت های خود را از آن مبنا قرار داده اند و از اهداف اعلام شده ی قطعنامه هم فراتر رفته اند. اما مواضع خودغرضانه ی دولت های غربی و تلاش آن ها برای دخالت در امور داخلی لیبی نمی تواند این واقعیت را انکار کند که صدور این قطعنامه یک اقدام درست و اصولی در دفاع از حقوق مردم لیبی در برابر دیکتاتوری حاکم بر این کشور است. هم چنین به این دلیل که قدرت های امپریالیستی معیارهای دوگانه ای در برخورد به جنبش های منطقه از جمله در بحرین و یا فلسطین و غیره دارند و هر کجا که منافعشان ایجاب می کند، چشم شان را بر نقض حقوق بشر می بندند، نمی توان مواردی هم که این کار را نمی کنند، نادیده گرفت و منکر اهمیت قطعنامه ۱۹۷۳ شد. نمی توان پذیرفت حکومتی با استفاده از زرادخانه نظامی خود، بیرحمانه به مردم معترض حمله کند و یک جنگ داخلی تمام عیار را به کشور تحمیل نماید. همچنین قابل پذیرش نیست که جامعه جهانی در مقابل بمباران و گلوله باران شهروندان یک کشور توسط حکومت چهل و دو ساله یک دیکتاتور تماشاگر باشد و فقط به اعلام همدردی با قربانیان سرکوب بسنده کند. دیکتاتورها و مستبدان قادر به شنیدن صدای مردم برای رهایی از نکبت حکومت خود نیستند؛ حتی برای خود رسالتی فراتر از خواست همه ملت قائل اند و در تقلای تحمیل حکومت مادام العمر خود بر سرنوشت یک ملت، حاضرند به هر وسیله ای متوسل شده و حتی به کشتار مردم هم دست بزنند. این مسیری است که دیکتاتور لیبی انتخاب کرده است. جامعه جهانی نباید نظاره گر چنین وضعیتی باشد.


تحولات اخیر در هر کدام از کشورهای منطقه ویژگی خاص خود را داشته اند. در تونس سقوط دیکتاتور به سرعت عملی شد. در مصر آخرین دست و پا زدن ها، از مانور جنگنده های نیروی هوائی بر بالای سر مردم در میدان التحریر تا اعزام قداره کشان شترسوار برای ضرب و شتم مخالفان، همه تجربه شدند، البته دیکتاتور مصر از آن ها طرفی نبست و مجبور به ترک کاخ ریاست جمهوری شد. در لیبی معمر قذافی خود را رهبر مادام العمر اعلام کرد و با تهدید به جنگ داخلی و سرکوب، بمب افکن ها را به آسمان شهرها فرستاد تا تجمعات مردم را بمباران کنند و کردند. در بحرین حکومت به بهانه دخالت ایران، نیروهای نظامی عربستان را به کمک فراخوانده است تا مگر با اتکا به آن ها بر تخت بماند. دول غربی هم چشم خود را بر سرکوب در بحرین به بهانه نفوذ جمهوری اسلامی در این جزیره بسته اند. رئیس جمهور یمن زیر فشار مخالفان هر روز، سال و ماه رفتنش را کم تر می کند، اما هنوز قصد رفتن ندارد و نیروهای سرکوب تحت فرمان او هم چنان به سوی مردم شلیک می کنند. در سوریه ادامه تظاهرات مردم، حکومت را به اولین عقب نشینی های محدود وادار ساخته است...

موفقیت معمر قذافی دیکتاتور لیبی در سرکوب مخالفان می توانست سایه تاریکی بر بسیاری از امیدهایی بیفکند که در منطقه جوانه زده است. هنوز سرنوشت تحولات در تونس و مصر هر چند روشن نیست، اما هر چه هست، موفقیت اولیه ای به دست آمده است. ابقای حکومت قذافی در لیبی با اتکا به بمباران و توپ باران شهر ها در تحولات جاری منطقه تاثیر منفی به جا می گذاشت. مطلوب مردم منطقه راه مسالمت آمیز تغییرات، هم چون گذار به سوی دمکراسی در تونس و مصر است. اما دیکتاتورها اگر بتوانند از جنگ و خونریزی ابایی ندارند. حکومت خودکامگان به ضرب زور و اعمال خشونت میسر است. تجربه نشان داده است که هر چه جنبش های آزادیخواهانه متشکل تر و مدنی تر، به همان اندازه هم امکان کاربرد قهر و خشونت از سوی مستبدان محدودتر است. توسل به سلاح در لیبی و تهدید به سرکوب و نابودی مخالفان مسیر تحولات لیبی را از همان آغاز در جاده خشونت و جنگ انداخته است و حملات هوایی دول غربی به این کشور برای متوقف کردن ماشین سرکوب حکومت، مزید بر علت شده، اوضاع را پیچیده تر و آینده تحولات در لیبی را مبهم تر ساخته است.

اهداف قطعنامه ی ۱۹۷۳ از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان لیبی، خواست همه نیروهایی است که حملات نیروهای زرهی و بمب افکن های ارتش لیبی به شهر های آزاد شده را دیده اند. اقدامات بین المللی باید با ایجاد منطقه پرواز ممنوع در حد همان محدوده ای که در قطعنامه تعیین شده است، و پایان دادن به بمباران های هوایی و گلوله باران شهرها و برقراری آتش بس، ادامه مسالمت آمیز تحولات در لیبی را میسر سازند. بدون هیچ تردیدی تعیین تکلیف با دیکتاتور لیبی و تعیین سرنوشت آتی این کشور، بر عهده ی مردم لیبی است. همبستگی بین المللی و اقدامات جامعه ی جهانی راه تحقق خواست و اراده مردم لیبی را هموار تر می سازد.

سازمان ما که همواره از حق شهروندان هر کشوری در تعیین سرنوشت خویش، بر اساس اراده و انتخاب آزادانه ی خود دفاع نموده است، هر گونه دخالت خارجی در امور داخلی کشورهای دیگر را به منظور آلترناتیو سازی از خارج، محکوم می داند. امروز دیگر بیش از هر زمان دیگری، حاکمیت ملی با معیار اراده ی مردم در تعیین مقدرات یک کشور تعریف می شود. حکومت هایی که با توسل به هر وسیله ای در برابر حق تعیین سرنوشت شهروندان خود می ایستند و مردم کشور خود را سرکوب، زندانی، شکنجه و تهدید به قتل عام می کنند، نماینده ی حاکمیت اراده ی مردم محسوب نمی شوند. ما بر این باوریم که جامعه ی جهانی می‌تواند و باید با دفاع فعال از حق تعیین سرنوشت مردم هر کشور توسط خود آن ها، از مبارزات آزادی خواهانه و دمکراسی طلبانه ی مردم، حمایت فعال کند. در آغاز قرن بیست و یکم، باید خشونت را از صحنه مبارزات سیاسی حذف کرد و با استفاده از توان جامعه ی بین المللی، تحولات سیاسی کشورهای جهان را هر چه بیشتر به سمت راه های مسالمت آمیز سوق دهد.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران از حق مردم لیبی در مبارزه علیه دیکتاتوری در لیبی، برای تعیین سرنوشت کشور خود و انتخاب راه و مسیر آینده ی آن دفاع می کند.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
پنجشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۰ - ۳۱ مارس ۲۰۱۱


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست