یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در باره اظهارات آقای رضا پهلوی
بیانیه سازمان سوسیالیست های ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ خرداد ۱٣٨۵ -  ۱۶ ژوئن ۲۰۰۶


در باره   اظهارات آقای رضا پهلوی
در رابطه با همسو و هم نظر شدن و ائتلاف " گروه های تبعیدی اپوزیسیون" و
ادعای مخالفت تمام بخشهای اپوزیسیون با راه حل مسالمت آمیز بحران اتمی ایران
 
به گزارش « لیزا براینت » خبرگزار صدای آمریکا در پاریس، آقای رضا پهلوی   روز چهارشنبه هفدهم خرداد ۱٣٨۵   در یک کنفرانس خبری در پاریس در مخالفت با مذاکرات دیپلماتیک دولتهای آمریکا و اروپا   با ایران بیان داشته است:
" آمریکا و اروپائیان در کوشش برای تشویق جمهوری اسلامی به رها ساختن برنامه اتمی خود از طریق گفت و شنود   راه به جائی نخواهد برد، و چنین مذاکراتی فقط موجب تقویت دست محافظه کاران در ایران خواهد شد.
رضا پهلوی ، که چهل و پنج سال دارد، اظهار داشت آمریکا و اروپائیان به جای این کار باید از اپوزیسیون مردمی در داخل ایران به عنوان تنها راه تغییر دولت کنونی پشتیبانی کنند. او گفت حاصل تهران از مذاکره با غرب چیزی جز خریدن وقت برای ساختن یک سلاح اتمی نخواهد بود"(۱)
 
جملات فوق بیانگر این امر هستند که آقای رضا پهلوی فرزند پادشاه سابق ایران، بجای اتخاذ سیاستی شبیه به سیاست نیروهای   وطن خواه ، ملیگرا، دمکرات ، آزادیخواه و چپ صلح طلب که راه حل بحران هسته ای ایران را از طریق گفتگو   و راه مسالمت آمیز بین نمایندگان دولت ایران با   نمایندگان دولتهای   ۱+ ۵   می دانند   و همچنین   بر این خواست تاکید دارند که ،   نمایندگان رژیم جمهوری اسلامی باید موظف باشند تا   در تماس های دیپلماتیک خود با نمایندگان دولت های ۱+ ۵ ، حتما به منافع ملی ایران   و محترم شمردن اصل حق حاکمیت ملی   ( اشتات سوورنیتیت )۲   و استقلال ایران   کاملا پایبند باشند و نتایج   مذاکرات فیمابین را بطور کامل   باطلاع مردم ایران برسانند، بطوریکه   هیچ یک از بندهای " قرارداد فی مابین " از انظار عموم   مردم ایران پنهان نماند،   بخاطر منافع شخصی خود و آرزوی   برقرار کردن مجدد سلطنت پهلوی از طریق بمباران شهرها و مراکز صنعتی و نظامی ایران توسط ارتش آمریکا و متحدینش، به مخالفت با حل بحران از طریق   مذاکرات دو جانبه و راه حل های مسالمت آمیز دست زده است ، آنهم با این ادعا که دولت ایران در پی تسلیحات اتمی است، چون رضا پهلوی   بخوبی می داند   و آگاه است که   دوری جستن از گفتگو و اتخاذ راه حل مسالمت آمیز بر پایه محترم شمردن قوانین و معاهده های بین المللی ، سبب بالاگرفتن تشنجات   فیمابین می شود   که   باحتمال زیاد برافروخته کردن آتش جنگ را باخود در پی خواهد   داشت.
 
این واقعیتی است انکار ناپذیر که تسلیحات اتمی خطر بزرگی برای بشریت می باشند و وظیفه انسانهای صلح طلب می باشد که علیه گسترش   و حتی   برای خلع سلاح اتمی در سراسر جهان مبارزه کنند. متأسفانه   این نیز واقعیت انکار ناپذیر می باشد که کشورهای   ایالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلیس، اسرائیل، پاکستان، هند، روسیه، چین، کره شمالی ... به این سلاح خطرناک مجهز هستند و هر آن می توانند با استفاده از بمب های اتمی   که در زرادخانه های جنگی آن کشور ها   وجود دارد، فاجعه بزرگی بیافرینند. مگر دولت ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم با استفاده از بمب اتمی و بمباران شهرهای هیروشیما و ناکازاکی به جنایت بزرگی   در تاریخ بشریت دست نزد؟ و یا دولت های ایالات متحده آمریکا و فرانسه تهدید نکردند که از سلاحهای اتمی خود علیه تأسیسات اتمی ایران استفاده خواهند کرد.
 
بنطرما سوسیالیست های مصدقی برای مقابله   و جلوگیری از دست یابی دولت ایران به تسلیحات اتمی، بجای مخالفت با   پایان دادن مناقشه اتمی ایران از طریق گفتگو و راه مسالمت آمیز، صحیحتر خواهد بود که خواستار شد تا تمام کشورهای خاورمیانه   از جمله کشورهای اسرائیل ، پاکستان ... نباید تسلیحات اتمی در اختیار داشته باشند و از آن کشور ها خلع سلاح اتمی شود و نه اینکه تنها   فشار را متوجه کشور ایران   نمود. در این رابطه باید   مبارزه کرد تا منطقه بزرگ خاورمیانه ، منطقه ای خالی از تسلیحات اتمی گردد.
 
آقای رضا پهلوی بخوبی از این راه حل ، یعنی   « خلع سلاح اتمی» اطلاع   دارد. ولی برای ما روشن نیست که چرا و بچه دلیل او،   بمب های اتمی اسرائیل و   پاکستان   را خطری برای صلح جهانی و در واقع خطری   بزرگ برای   ملت های خاور میانه ، از جمله ملت ایران نمی داند، ولی از این ترس دارد که مبادا روزی ایران صاحب بمب اتمی   گردد و احیانأ خطری برای منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه خاور میانه گردد!!؟
 
آقای رضا پهلوی در کنفرانس خبری پاریس چنین جلوه داده است که گویا   او در داشتن چنان نظراتی ـ مخالفت با   راه حل مسالمت آمیز بحران اتمی ایران ـ ،   تنها نیست، بلکه تمام نیروهای سیاسی ایرانی در تبعید، منهای سازمان مجاهدین خلق ، همچون او می اندیشند.
 
در خبری که از رادیو فردا پخش شده و در تاریخ ٨ /۶/۲۰۰۶ در سایت ایران امروز درج گردیده است، در آن رابطه می خوانیم:
 
« "رضا پهلوی، که پدر او در انتقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ برکنار شد، در حومه واشنگتن دی سی زندگی می‌کند. او یکی از اعضای رهبران اوپوزیسیون ایران است که در تبعید زندگی می‌کنند.
اوپوزیسیون تا کنون از هم گسیخته بوده است، اما رضا پهلوی می‌گوید در ائتلاف نیروهای گوناگون اوپوزیسیون دگرگونی عمده‌ای صورت گرفته است و آنها اینک دور هم جمع می‌شوند. وی اضافی می‌کند: "شاید درست باشد که در گذشته اوپوزیسیون بیشتر از مخالفت با رژیم فعلی ، با خودشان اختلاف داشتند. اما این وضع تغییر کرده است."
رضا پهلوی می‌گوید سازمان مجاهدین خلق تنها گروه تبعیدی اوپوزیسیون است که به نیروهای مخالف رژیم اسلامی نه پیوسته است.»
[منظور رضاپهلوی از تجمعات و انتلاف نیروهای گوناگون اپوزیسیون، تجمع ٣۰ نفری   ایرانیان در برلین و نشست شصت، هفتاد نفری اخیر در لندن می باشد ـ.]
 
با توجه به محتوی گفتار آقای رضا پهلوی و ادعای او نسبت به ائتلاف گروه های اپوزیسیون، هر ایرانی که فقط اطلاعات کمی در باره نظرات، عقاید و اهداف سازمانها و احزاب ایرانی در خارج از کشور داشته باشد، اگر نخواهد بطور صریح بیان دارد که شاهزاده   پهلوی هچون مرحوم پدر تاج دارش دروغ می گوید ، حد اقل   برای هضم دروغی به این بزرگی   که شاهزاده بیان کرده است،از خود سئوال خواهد کرد که منظور آقای رضا پهلوی از " گروه های   تبعیدی اپوزیسیون" ، کدام گروه های سیاسی می باشد؟ مگر هر یک از طیف های سیاسی شامل ده ها گروه سیاسی نیستند؟ آیا واقعأ همانطور که رضا پهلوی   مدعی شده   است،   تمام   گروه های تبعیدی اپوزیسیون از جمله « جمهوری خواهان دموکرات و لائیک »، « اتحاد جمهوریخواهان ایران » ، « مجامع اسلامی ایرانیان » ، « سازمان کلرگران ایران ـ راه کارگر» ، « حزب کار ایران ـ توفان » ، « سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت » ، « سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران » ، « سازمان فدائیان ـ اقلیت » ، « حزب توده ایران » ، « جبهه ملی ایران » ، « سازمان فراکسیون متحد ـ پیروان راه مصدق » ووو... بسادگی   با   یکدیگر همسو و همنظر شده اند و همگی آن گروها   منهای سازمان مجاهدین خلق   با پهلویست ها دست به ائتلاف زده اند و مشترکأ طرفدار حمله نظامی آمریکا به ایران شده اند؟
 
ما در زیر به چند نمونه اشاره می کنیم که نشان دهیم   آقای رضا پهلوی در کنفرانس خبری پاریس دروغ گفته است.
 
اگر ادعای آقای رضا پهلوی صحت داشته باشد که تمام نیروهای اپوزیسیون منهای سازمان مجاهدین خلق حاضر بهمکاری با طرفداران   کودتای ۲٨   مرداد ۱٣٣۲ شده اند،   یکی از آن تشکلات سیاسی اپوزیسیون در خارج از کشور، سازمان های "جبهه ملی ایران "   می باشد . اگر نخواسته باشیم برای رد ادعای آقای رضا پهلوی از   مواضع رهبران ، فعالین و اسناد   آن سازمانها که علیه پهلویست ها و رژیم   محمد رضا شاهی   بیان شده اند، نقل قولی بیاوریم و   یا باختلافی که در جبهه ملی ایران در آمریکا در رابطه با   علاقه همکاری   بعضی از اعضاء آن سازمان با سلطنت طلبان بالا گرفت، امری که حتی در تشکیلات   جبهه ملی ایران در آمریکا باعث انشعاب شد، این سئوال مطرح است که اگر تشکیلات جبهه ملی ایران با پهلویست ها دست به ائتلاف زده اند ، روشن نیست که   چرا یکی از فعالان آن تشکیلات   در اروپا( آقای داریوش مجلسی که مقیم کشور هلند می باشد ) ، در ماه مه ۲۰۰۶ با این استدلال که   چون جبهه ملی با تکیه بر کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ حاضر بهمکاری   و ائتلاف با پهلویست ها نیست ، از عضویت در   تشکیلات جبهه ملی ایران ـ اروپا،   استعفا داد.(٣) و یا در سایت جبهه ملی ایران ـ اروپا ، تحت عنوان اطلاعیه مطبوعاتی جبهه ملی ایران ـ اروپا   مورخ ۱٨ خرداد ۱٣٨۵ ، در رابطه با نشست لندن دوستان سیاسی آقای رضا پهلوی می خوانیم:
« جبهه ملی ایران – اروپا بدینوسیله به اطلاع همه هم میهنان میرساند که، هیچ نماینده ویا هیئتی به نمایندگی از طرف این سازمان در "نشست لندن" شرکت نکرده است و در "نشست واشنگتن" نیز شرکت نخواهد کرد.» (۴)
و یا در گزارشی   که طرفداران و همفکران جدید آقای رضا پهلوی در باره نشست لندن   انتشار داده بودند، ذکرشده بود   که   آقای ناصر زرافشان به شرکت کنندگان آن نشست، یعنی   به یاران سیاسی شاهزاده رضا پهلوی   و شهبانو فرح پهلوی ( دیبا) پیام فرستاده است . در حالیکه چند روز بعد   از انتشار گزارش نشست لندن ، آقای ناصر زرافشان   پیام خود را به آن نشست   تکذیب نمود و در آن رابطه نوشت:
« با درود و سلام به مردم آزاده ایران ـ نامه ای به امضای اینجانب به عنوان شادباش به اجلاس لندن ارسال شده است که من از آن بی اطلاع هستم و از فرستاده شدن آن نامه خبری ندارم.»(۵)
در واقع پس از کم رنگ شدن   « جنبش رفراندوم» که محیط خوبی برای فعالیت سلطنت طلبان گروه رضا پهلوی   که بغلط بر خود نام حزب مشروطه گذاشته اند ، بوجود آورده بود، حدودأ ٣۰ نفر از ایرانیان در شهر برلین ،   که اکثر   انها   از طرفداران همان « جنبش رفراندوم »   و سلطنت طلبان بودند ، نشستی ترتیب می دهند   و آنطور که شایع شد ، در آن نشست   افرادی وابسته به   برخی از تشکلات سیاسی خارج از کشور حضور داشته اند   ، که گویا شرکت کنندگان در آن نشست   به یکسری توافقات نظری نیز می رسند .در رابطه   با آن جلسه   در سایت روشنگری   مطلبی تحت عنوان:
  « جلسات جدید آقای آهی و سلطنت طلبان و اعضای اکثریت...
مثل اینکه گردهمایی ها خیال دارد به مسایل آمریکا بپردازد و نه به مشکلات مردم ایران »(۶)
به چاپ رسید.
اما سازمان فدائیان اکثریت، حضور نماینده رسمی خود   در جلسه برلین را تکذیب نمود.
 
در واقع در جلسات برلین و لندن که رضا پهلوی از آنها در کنفرانس خبری خود در پاریس، بدروغ بعنوان جلساتی که گویا نمایندگان   تمام گروه های اپوزیسیون خارج از کشور منهای سازمان مجاهدین خلق   حضور داشته اند   و در آن جلسات    بر سر یکسری مسائل سیاسی از جمله گرفتن کمک از دولت بوش و متحدین اروپائیش و مخالفت با حل بحران اتمی ایران از طریق گفتگو و راه   مسالمت آمیز بتوافق رسیده اند ، که بر پایه آن توافقات باید باشد که از دولت بوش و متحدین اروپائیش می خواهد   بجای « مذاکرات دیپلماتیک » با جمهوری اسلامی ، « از اپوزیسیون مردمی در داخل ایران به عنوان تنها راه تغییر دولت کنونی پشتیبانی کنند».
 
در بین فعالان سیاسی ایرانی   افراد زیادی وجود دارند که می دانند شاهزاده پهلوی دروغ می گوید، ولی چون از دروغ گفتن خوششان می آید ، نه تنها به دروغ گفتن رضا پهلوی کوچکترین ایرادی ندارند ، بلکه برخی از این افراد حتی به توجیه   دروغ های شاهزاده   نیزمی پردازند و آنرا ضروری ارزیابی می کنند. در بین چنین فعالان سیاسی ، بعضی از افراد و فعالین با گذشته ای چپ و یا ملی   نیز وجود دارد که   این   افراد بدلایلی از برخی از نظرات و عقاید و تشکیلات سیاسی خود فاصله گرفته و افتخار دارند که امروز در کنار آقای   رضاپهلوی و بانو فرح پهلوی (دیبا) قرار گرفته اند   ـ امری که به نظر ما سوسیالیست های مصدقی   که طرفدار آزادی عقیده هستیم، هیچ اشکالی ندارد و بخاطر این تغییر موضع سیاسی   و انتخاب راه جدید   نمی توان و نباید به چنین افرادی   ایرادی وارد باشد ـ ،   ولی اختلاف   ما با این نوع   افراد   از آنجا شروع می شود که آنان   بخاطر تغییر عقیده   و موضع سیاسی خود که حق دمکراتیک انهاست ، دست به تحریف تاریخ   می زنند   و   کوشش می کنند تا نامی از کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ ، کودتائی که سازمانهای جاسوسی انگلیس و ایالات متحده آمریکا علیه حکومت ملی و قانونی دکتر محمد مصدق بنفع سلطنت استبدادی پدر رضا پهلوی   ترتیب دادند   برده نشود و همصدا با پهلویست ها، انقلاب شکوهمند بهمن ۱٣۵۷ را بلجن می کشند. در میان این جماعت،   افرادی نیز وجود دارند   که بطور وقیحانه به آن افرادی که از پیروزی انقلاب بهمن دفاع می کنند ، خرده می گیرند و   مدافعین انقلاب بهمن را ــ   انقلابی که   در روند مبارزات مردم ایران علیه رژیم وابسته به امپریالیسم شاه شکل گرفت   ــ ،   در   « پرانتز سیاه » قرار می دهند ، بدون اینکه به این مسئله فکر کنند که اگر بنا باشد از پیروزی انقلاب   بهمن ۱٣۵۷ بعنوان « روز سیاه » نام برده شود،   این روز نه برای آنانکه از فردای   بعد از کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ تا پیروزی انقلاب بهمن ۱٣۵۷ ،علیه کودتاچیان مبارزه کردند « سیاه » بود، بلکه آن   روز برای درباریان و در رأس آنها شاه و خاندان سلطت، مأمورین ساواک و آن جماعتی که قصد حفظ   وضع   دوران شاه را داشتند، روز« سیاه »   تلقی می شود. پیروزی مبارزه   علیه رژیم استبدادی شاه که نمی تواند « سیاه »   تلقی شود، همانطور که پیروزی انقلاب کبیر فرانسه برای آزادیخواهان فرانسه روز سیاه نبود ، ولی از سوی مخالفین   آن انقلاب   و طرفداران   لوئی شانزدهم پادشاه فرانسه، «روز سیاه» نامیده شد.
 
رضا پهلوی علنأ دروغ   گفته است   تا بتواند با کمک سیاستمدارن جنگ طلب آمریکائی و بمب افکن ها و موشکهای زرادخانه جنگی ابالات متحده   آمریکا، کودتای ۲٨ مرداد   ۱٣٣۲ را به شکل دیگری تکرار کند.
  روشن است که   با رفتن پرونده اتمی   ایران به شورای امنیت،   موقعیت خوبی برای او و همفکرانش   دست داده است   و او و طرفدارانش کوشش وافر دارند تا از این موقعیت پیش آمده بهترین استفاده را   برای خود بنمایند، پس احتیاج   به وارونه جلوه دادن حقایق دارند، بدینمنظور باید دروغ   بگویند.
 
سازمان "سیا "   مدتهاست که در بین نیروهای سیاسی   ایرانی در داخل و خارج از کشور نفوذ کرده است و هر ساله مخارج زیادی برای شکل دادن   به نیروهای اپوزیسیون ایرانی که حاضر باشند   در خدمت سیاست   ایالات متحده آمریکا قرار گیرند و یا با آنها همسو   عمل کنند، متحمل شده است . روشن است که   با بالاگرفتن اختلافات   بین دولت ایران و ائتلاف ۱ + ۵   و در نتیجه ،   شکست راه   حل مسالمت آمیز از طریق گفتگوی دوجانبه ،   شانس حمله نظامی ایالات متحده آمریکا و متحدین جنگ طلبش به ایران، بیشتر از گذشته   می شود . رضا پهلوی با دروغ های خود چنین جلوه می دهد که تمام نیروهای اپوزیسیون   به این نتیجه رسیده اند که زمان تأسیس   تشکیلاتی شبیه به   « لویه جرگه » افغانها و یا « کنگره ملی » عراقیها نزدیک شده است و در رابطه با این   پیش گوئی   است که   در افکار عمومی چنین جلوه داده می شود که رهبران بسیاری از سازمانها و احزاب اپوزیسیون ، برای اینکه بتوانند صندلیهای وزارت و وکالت   در آن تشکیلات   جدید بدست آورند ، حاضر به تجدید نظر در بسیاری از مواضع خود از جمله ائتلاف و همکاری با پهلویست ها شده اند، ادعائی که بنظر ما سوسیالیست های مصدقی نمی تواند صحت داشته باشد. صرفنظر از اهداف   و برنامه های سیاسی که سبب   شده اند تا نیروهای اپوزیسیون به طیف های متفاوتی تقسیم گردند ، این واقعیتی است غیر قابل انکار که امروزه برخی از   نیروهای سیاسی اپوزیسیون وابسته به نیروهای بیگانه می باشند و برای برخی از آن نیروها در عصر جهانی شدن ، اصولا « استقلال »،   دیگر نمی تواند ارزش مثبتی همچون دوران مصدق داشته باشد. روشن است که آن نیروها   و نیروهائی که مخالف هر نوع دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران هستند، بهیچوجه نمی توانند با هم ائتلاف کنند ، مگر اینکه جناحی حاضر شود   از نظرات و عقایدش به نفع   نظرات و عقاید جناح دیگر صرفنظر نماید.
 
با توضیحاتی که در رابطه با   دروغ گوئی آقای رضا پهلوی در باره ائتلاف و یک کاسه شدن تمام گروه های تبعیدی اپوزیسیون رفت ، ضروریست همچنین   در این بیانیه در رابطه   با ادعای آقای رضا پهلوی مبنی بر « دمکرات » بودن او نیز   اشاره ای کوتاه   بشود.
 
هر فردی ، از جمله آقای رضا پهلوی ، که   خود را " دمکرات " و طرفدار " نظام دمکراسی " معرفی نماید، باید آگاه باشد و بداند   که بعنوان یک انسان دمکرات ، حتمأ باید   طرفدار   "اصل فردیت " ــ اصلی که یکی از پایه های بنیادی   نظام دمکراسی هست ــ ، باشد و در رابطه با آن " اصل " ، برای "   حقوق دمکراتیک دگراندیشان" احترام قائل   شود و "حقوق" آن نیروها را محترم شمارد و در جهت پایمال کردن و بی توجهی به آن حقوق عمل ننماید.
 
  روشن نیست ، اگر آقای رضا پهلوی   واقعأ فردی " دمکرات " می باشد   و بهیچوجه برای   اغفال مردم   تظاهر به دمکرات بودن   نمی کند،   چرا و بچه دلیل آن جناب که طرفدار پایان دادن به تشنجات موجود بین دولتهای غرب و دولت ایران   در رابطه مسئله غنی سازی اتمی ایران نیست و علاقه ندارد تا   بحران اتمی ایران ، از طریق راههای مسالمت   آمیز و گفتگوی دیپلماتیک   بین نمایندگان دولت ایران و دولتهای ۱+ ۵   حل و فصل شود، نظراتی که در مغایرت   کامل با نظرات بخش   بزرگی از نیروهای سیاسی اپوزیسیون ایرانی   وابسته به طیف های مختلف   جمهوری خواه   دارد   ــ   زیرا بخش بزرگی از نیروهای سیاسی ایرانی اپوزیسیون جمهوری خواه، از جمله سازمان سوسیالیست های ایران، مخالف " جنگ " می باشند ــ ،   سعی نموده است   نظرات خود را   نه بعنوان   " نطرات " بخشی " از   "گروه های تبعیدی اپوزیسیون" طرفدار نظام پادشاهی ، بلکه بعنوان   نظرات تمام   " گروه های تبعیدی اپوزیسیون"   ، منهای "سازمان مجاهدین خلق" ، جلوه دهد، گفتار و کرداری   که شباهت زیادی   به عملکرد عناصر و گروه های « غیر دمکرات و تمامیت خواه» دارد و در واقع می توان   از آن بعنوان    "ارثیه ی سیاسی "   پدر به پسر   نام برد!
 
در پایان همچنین ضروریست متذکر شد که برای ما سوسیالیست های مصدقی روشن نیست   که بجز جلسات برلین و لندن ، آیا جلسه ی مخفی   ای با حضور نمایندگان تمام "گروه های تبعیدی اپوزیسیون" ، منهای " سازمان مجاهدین خلق" ، تشکیل شده است ، که در آن «نشست مخفی » تمام   "گروه های تبعیدی اپوزیسیون " ــ صرف نظر از وابستگی گروهی و مسلکی خود ــ   با یکدیگر به توافق رسیده اند که راه حل بحران اتمی ایران ، راه حل مسالمت آمیز نیست   و آقای رضا پهلوی را بعنوان رهبر و یا سخنگوی خود انتخاب کرده اند تا توسط آن جناب ، آن نظرات را   به جهانیان ابلاغ نمایند؟
 
سازمان سوسیالیست های ایران ، از وجود چنان نشستی که   تمام " گروه های تبعیدی اپوزیسیون"   در آن شرکت کرده باشند ، کوچکترین اطلاعی ندارد و تا آنجا که ما اطلاع داریم چنین نشستی که در برگیرنده تمام " گروه های تبعیدی اپوزیسیون " باشد اصولا تشکیل نشده است . در هر حال از سوی سازمان سوسیالیست های ایران بعنوان یکی از " گروه های تبعیدی اپوزیسیون " ، نماینده ای در آن تجمع   مخفی شرکت نداشته است . روی این اصل ،   در رابطه با   گفتارآقای رضا پهلوی اعلام می داریم، که   برای بیانات آن جناب بعنوان یکی از " گروه های تبعیدی اپوزیسیون "   هیچگونه ارزش و تعهد سیاسی قائل نیستیم و اتخاذ چنین شیوه کاری را   از سوی آن جناب، که شباهت زیادی به گفتار و رفتار دیکتاتور منشانه پدرش، محمد رضا شاه پهلوی، پادشاه سابق ایران دارد ، شدیدآ محکوم می کنیم . همانطور که قبلا نیز اشاره رفت این نوع شیوه و متد کاری که   آقای رضا پهلوی   اتخاذ کرده است، بهیچوجه با شیوه و متد کار بر مبنی روابط   دمکراتیک و محترم شمردن حقوق دمکراتیک تمام شهروندان جامعه ، سر سازگار ی ندارد   و در حقیقت کوششی است برای   تحمیل   نوعی   "قیمومیت " سیاسی   از سوی شاهزاده رضا پهلوی به " گروه های تبعیدی اپوزیسیون " و   " مخالفین رژیم جمهوری اسلامی "   ، عملی که غیر قابل قبول و مردود است.
 
از سوی هیئت اجرائی سازمان سوسیالیست های ایران
 
دکتر منصور بیات زاده
 
۲۵ خردادماه ۱٣٨۵ برابر با ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶
 
socialistha@ois-iran.com
www.ois-iran.com
 
 
 
زیر نویس:
 
  ۱ـ   انتقاد رضا پهلوی از غرب
 
به نقل از سایت ایران امروز
news.iran-emrooz.net /
 
۲ ـ حاکمیت ملی
staatssouveränität ; country sovereigty ; souveriainet e` de pays
 
٣ ـ کناره گیری یک فعال سیاسی از جبهه ملی ایران(اروپا)
www.jminews.com
 
 
۴ ـ اطلاعیه مطبوعاتی جبهه ملی ایران ـ اروپا، به نقل از سایت جبهه ملی ایران ـ اروپا:
www.jebhemelli.info
 
و تکذیب جبهه ملی ایران - خارج از کشور در رابطه با شرکت در "نشست لندن" به نقل از همان سایت:
www.jebhemelli.info
 
۵ ـ   تکذیب ناصر زرافشان به نقل از سایت دانش سرخ:
www.daneshesorkh.blogfa.com
 
۶ ـ جلسات جدید آقای آهی و سلطنت طلبان و اعضائ اکثریت..... مثل اینکه گردهمائی ها خیال دارد به مسائل آمریکا بپردازد ونه به مشکلات مردم ایران                                                          
ـ   به نقل از سایت روشنگری      
 
www.roshangari.net


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست