اصلاحات را جدی بگیریم - احمد کبود
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٣ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۲٣ آوريل ۲۰۱۱
اصلاحات را جدی بگیریم
اگرشنیدن صدای اصلاحات برای حاکمیّت دیر است
برای ما خیلی خیلی دیر است
بخش اول
مامی جنگیم برای اندیشیدن ، آنها می اندیشند برای جنگ کردن
امروزدنیای سیاست برای برخوردهاوبحثهایی که بیش ازپیش جنبه تخصصی پیداکرده، از اندیشمندان اجتمایی وتوانمندان سیاسی میخواهد که برای برون رفت ازاین بن بست چند هزار ساله سیاسی اجتمایی مردم را یاری رسانند.
همچنانکه این مردم برای رهایی از استبداد وستم ملی از هیچ چیزشان دریغ نکرده اند. هر برگ برگ تاریخ گویای آن است، که باندازه عمق اقیانوسها،خون دادیم وبه ارتفاع بلندای کوهها سر دادیم،مشرق را به مغرب دوختیم و۲۶ قرن تمام تلاش کردیم ،که چهار چوبه خونین استبدادرا درهم شکنیم،هزاران افسوس به خانه ای وارد شدیم که قبلا بودیم.
دنبال علت ها گشتیم و معلول هارا شکافتیم در یافتیم که مقصران اصلی این نابرابری ها حاکمان و شاهانند بر طبل ها کوبیدیم، نفیرها را دمیدیم،ضحّاک هارا سر بریدیم ،حاکمان وشاهان رافراری ازوطن وسرنگون ساختیم، باز به آنجا رسیدیم که قبلاَ بودیم! نه استبدادخاموش شد ونه مردم از سرنگون کردن دست کشیدند!
همچنان است که ما امروز در گودالی به عمق ۲۶۰۰ ساله گرفتار آمده ایم. هر چه تیر انداختیم، بر سر خودمان فرود آمد. هراندازه شمشیرها را تیز ترکردیم، بازوان خود بریدم. گویی ریل های تاریخ دایره ایی شکلند . هر کجا سوار شدیم بعدازیک دور دوباره در همانجا پیاده مون کردند.این جانفشانی های مردم،این از خود گذشتگی ها امروز بزرگترین درس را تاریخ بما آموخت: سرنگونی یعنی جابجایی قدرت، ودیگر هیچ.
ما برای رهایی ازاین ستمگری دردی مضاعف داریم، که ازیکطرف حاکمیت استبداد و از طرف دیگر ناکارآمدی ابزارمان، هر دو به یکسان در عقب افتاده گی ما نقش داشته اند، کی چاره سازیم، و کی اندیشه کنیم؟ خیلی خیلی دیر است. امروز در قرنی زندگی میکنیم، که دراکثرکشورهای دنیا،شاخصهای حیات بشری باهم متعادل و همخوانی ندارند. صنایع تااندازه ایی پیشرفت نموده .اقتصاد، جهانی وعالمگیر شده است، اما جامعه انسانی هنوز هم به شیوه عقب افتاده اداره میشود. مانیز مستثنی نیستیم . برای بر قراری توازن در این معادله حیات انسانی روز سختی در پیش داریم. باید بخود و تاریخ مان نگاه جدّی داشته باشیم ما هنوز درگذشته های دور خفته ایم. باید بیدار شویم و با شهامت اعلام نماییم:
برای رهایی ازاین معضل اجتمایی، باید اول خودرااصلاح کنیم، وبازمان هموزن بیشویم ، تا دروزن کشی اجتماعی شرکت کنیم. باید بپذیریم که برای نوکردن جامعه، احتیاج به ابزارنوداریم. تاریخ بماامروزمسوُلیت سختی را محول کرده است. باید با تمام وجود این گذرگاه کهنه تارخ را ببندیم، و خود را آماده ساختن راه جدید کنیم. نسل ما باید شگفتی ساز تارخ خود باشد. قبل ازهرتهاجمی باید به جنگ ابزار کهنه برویم. این هیولای ۲۶۰۰ ساله را در گودالی که خود افتاده ایم، دفن کنیم و با زیر پا گذاشتن آن بیرون بیاییم و بر سنگ مزارش بنویسیم: استبداد، ثمره سرنگونی است.
و به نسل های آینده اعلام کنیم که ما شجاعت آنراداشتیم که: از ارثیه بیادگار مانده از گذشتگان انتقام بگیریم. حالاست که با ابزاری نو به سرنگونی حریم امن استبداد برویم.
دیوار بلندی به ارتفاع ۲۶۰۰ سال بین مردم و حاکمیت وجود دارد . این پیچیده ترین و گمراه کننده ترین مرز بین انسانهاست. در دو طرف دیوار مردم بطور نابرابر زندگی می کنند. تفاوت های ساختاری را فراگیر ساخته اند که حاکمیت مستبد یک تنه برای همه حکومت کند. مردم هزاران بار این دیوار را شکسته و مقام حاکم را سرنگون کردند. متأسفانه استبداد دیگری ازخون وجمجمه های انسانی بین خود ومردم دژی ساخت که صدها بار بدترازقبل به مردم جورو جفا شد. هر کجای تاریخ را ورق می زنیم، متأسفانه سایه خشونت رامی بینیم . چه از طرف مردم برای تغییر حاکمیت و چه از طرف حاکمیت برای فرمانروایی بر مردم.
ما برای رهایی کشور باید خود را آماده سازیم که زمان بسی تنگ است! گذر تاریخ به نقطه حسّاس رسیده است. آینده از ما عقب تر، گذشته جلوتر و حال، دنبال سرنگونی هستیم! خیلی وقت است که عقربه تاریخ، گذشته را از ما جلوتر نشان میدهد. زیرا آنها ۲۶۰۰ سال براندازی کردند و سرنگون نمودند، ما هنوز در حال شعار دادنش هستیم حتی اگر بتوانیم سرنگون کنیم به ناموسمان (که همانادلیر مردان و شجاع زنانی که در پشت میله های آهنین شکنجه میشوند) قسم به جایی نخواهیم رسید، نخواهیم رسید و نخواهیم رسید! (حالا چرا آینده از ما عقب تر است به بحث آینده موکول میکنم).
با این همه آنچه که در زمینه بحث ما اهمیت بیشتری دارد، فرار از عنصر خشونت و تکیه بر تنها ابزار رهایی بخش
اصلاحات است. این سدّ عظیم بین حاکمیت و مردم، فقط و فقط با سلاح اصلاحات و با شرکت هر دو طرف دیوار
که حتی بطور نابرابر زندگی میکنند، مشترکن ویران خواهدشد. ۲۶ قرن تمام مردم بدون شرکت دادن انسانهای
آنطرف دیوار یکجانبه دیوار را خراب میکردند، حاکمیت بعدی دیواری ازنو می ساخت. تاریخ مبارزات اجتمایی
همیشه کلیشه ایی و تکراری بوده فقط صورت مساله عوض میشد. زمانی فروپاشی واقعی دیوار را بین مردم و
دولت خواهیم دید که کل مردم ضرورت اصلاحات رادرک کنند، و حاکمیت مستبد را مجبور به اطاعت از اصلاحات
نمایند، امروز اصلاحات یک ضرورت سیاسی اجتماعی است باید جدی بگیریم. این یک فرمان تاریخ است این صدا، صدای میلیون ها ماده پلنگ وشیر مردان ایران است که درخیابانها براه افتاده وخواهان اصلاحاتند.
این اصلاحات است که مبارزه با نابرابریهای اجتمایی را بما می آموزد؛ که دیگر بازیچهِ ابزار کهنه زمان قبیله ایی
تاریخ نشویم اصلاحات هرنافرمانی رامجبور به اطاعت ازقانون وهرگوش ناشنوایی راواداربه شنیدن وهرکاغذ پاره دروغ پردازوپرخاش قلم رابه روزنامه مردمی تبدیل خواهدنمود. دولت نظارت برمردم ومردم ناظر دولت خواهد بود.به همین جهت است که مردم به هیچ احدی اجازه فرمانروای سیاسی را نخواهد داد. حتی اجازه نمیدهند که رییس جمهورهِ بسته بندی شده را از فرانسه وارد ایران کنند. اتفاقآ ٣٣ سال پیش یک امام وارد کردیم ،هنوز هم داریم خونبهای آن اشتباه را میپردازیم. واردات، واردات است هیچ توضیح جانبی ندارد چه از فرانسه، چه از آمریکا و چه از جاهای دیگر. آنها بی جهت خود را در انتظار نگذارند یقین داشته باشند که مردم رییس دولتشان را در داخل کشور خودشان (انتخاب) خواهند کرد. ولایت مطلقه فقیه هم، از اشتباهات مردم بوجود آمده، با اصلاحات مردم از بین خواهد رفت...
فروردین ۱٣۹۰
احمد کبود
|