یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سوریه، استثنایی تحمل ناپذیر - سرمقاله لوموند ۲۶ آوریل



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٨ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ۲٨ آوريل ۲۰۱۱


در سوریه، اگر اصطلاح مورد استفاده‏ی سازمانِ دیده‏بان حقوق بشر را تکرار کنیم، سرکوب به «قتلِ عام» تبدیل شده است. شمارِ کشته‏گان به صدها تن رسیده و مجروحین، هزارانند. رژیم پرزیدنت بشارالاسد، که از یک ماه و نیمِ پیش با جنبش انقلابیِ بزرگِ عربی روبرو شده، با خشونت به پاسخ‏گویی برخاسته است. و از مصونیتی بین‏المللی که پیش از او نه حسنی مبارکِ مصری، نه معمر قذافیِ لیبیایی، و نه حتی بن علیِ تونسی از آن برخوردار بوده‏اند، سود می‏برد... یک استثنای عجیبِ سوری در این جا حکمفرماست.
دوشنبه ۲۵ آوریل، «اوج» چهار روز سرکوب خونین در سراسر کشور، رژیم تانک و پیاده نظام فرستاد تا ساکنان شهرِ کوچکِ درعا را تنبیهی سخت و سنگین کنند. شهری واقع شده درمنتهی‏الیه جنوب کشور ؛ از آنجا که درعا اولین شهری بود که حکومت را به چالش طلبید، «هزینه‏اش را می‏پردازد».
معدود گزارشات رسیده از کشوری غیرقابلِ دسترسی برای مطبوعات [بین‏المللی] خبر از صحنه‏های ترور و وحشت می‏دهد. جریانِ برق و تلفن قطع شده‏اند. ابری سنگین و ضخیم مرکز شهر، جایی که صدایِ انفجاراتی سنگین به گوش رسیده، را پوشانده است.
شاید بشارالاسد تصمیم گرفته با درهم شکستنِ نافرمانی «نمونه»ای از درعا برای دیگران درست کند، به همان روشی که پدرش برای مهار و متوقف کردن عصیانی که پیش از آن شروع شده بود، شهر حما را در فوریه‏ی ۱۹٨۲ به خاک و خون کشید – با هزاران کشته- .
هجوم به درعا در پیِ حمامِ خونِ روز جمعه ۲۲ آوریل رخ می‏دهد. در این روز، در زمانِ خروج از [مراسم] نماز تظاهرات در عمده شهرهای کشور ده‏ها هزار تظاهر کننده ی صلح جو را گرد آورد. نیروهای مسلح لباس شخصی و نظامیان، بدون هیچ هشدار و اخطاری بر روی آنها آتش گشودند : حدود صد نفر کشته شدند. به این ترتیب شمار کشته گان سوری زیرِ آتش گلوله‏های رژیم طی یک ماه و نیم به نزدیک به ۴۰۰ نفر رسید.
سرکوب در مصر این تعداد کشته به دنبال نداشت، حتی [شمار کشته گان] در لیبی، به این حد نرسید تا «جامعه‏ی بین‏المللی» بسیج شود. دو معیار سنجش متفاوت ؟ بله. چرا که وزنِ دمشق روی توازنِ استراتژیک منطقه‏ای «بیشتر» از قاهره یا تریپولی است.
از حکومت خاندانِ الاسد چهل سال می‏گذرد- بشار در سالِ ۲۰۰۰ جانشین پدرش، حافظ شد- این خانواده به اقلیتِ علوی (یکی از شاخه‏های اسلام شیعی) این کشور تعلق دارند ؛ آنها با حمایت دیگر اقلیت‏ها، مسیحیان و دروزها بطور ویژه، در قدرتند.
این خاندان روابطی بسیار نزدیک با جمهوری اسلامی در ایران تنیده است. متحدِ حزب‏اله شیعه در لبنان است. روابطِ اقتصادی بسیار مهمی با ترکیه برقرار کرده. کشور را با مشتِ آهنین در دست خود گرفته، و با ترور، خودکامگی و فساد خود را به اکثریتِ سُنی مذهب کشور تحمیل کرده است.
اما تضمین کننده‏ی نوعی ثباتِ منطقه‏ای است که همه به نوعی به آن وابسته‏اند – از آنکارا تا واشنگتن، از ریاض تا اورشلیم. از میان رفتنش، گویا، راه را برای اخوان المسلمین، که در میانِ سنی مذهب‏ها فعال است، باز خواهد گذاشت. پس آنچه را که در قاهره و تریپولی محکوم می‏کردیم، در دمشق بر آن چشم پوشیده و مورد اغماض قرار می‏دهیم.
به این خوش رویی و ملاطفت باید پایان داد. در هنگامِ عذاب و مصیبتِ درعا، می‏بایست که رژیم بشارالاسد را منزوی و مجازات کرد.

برگردان : سیامند


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست