یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انگلیس تغییر رژیم لیبی را در ماموریت گنجاند


فیلیس بنیس - مترجم: بابک پاکزاد


• فیلیس بنیس، عضو انستیتو مطالعات سیاسی و مولف کتاب های متعددی است که از جمله می توان به "چگونه واشینگتن بر سازمان ملل سیطره یافت" اشاره کرد. او درباره مساله مداخله نیروهای غربی در لیبی دیدگاهی متفاوت دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ۱ می ۲۰۱۱


امی گودمن: ما نزد فیلیس بنیس می رویم، وی عضو انستیتو مطالعات سیاسی و مولف کتاب های متعددی است که از جمله می توان به "چگونه واشینگتن بر سازمان ملل سیطره یافت" اشاره کرد. او درباره مساله مداخله دیدگاهی متفاوت دارد. فیلیس، چرا مخالف مداخله هستی؟

فیلیس بنیس: اگر موضوع را فقط از منظر نظامی بنگریم به صورت اجتناب ناپذیری با مشکل تبعات جنگ مواجهیم آن هم تبعات انسانی. مشاهده شده که ایالات متحده و هم پیمانانش در لیبی از بمب های اورانیوم ضعیف شده استفاده می کنند که برای لیبی در آینده تبعات بسیار مهلکی در پی دارد. وقتی ایالات متحده و همپیمانانش نهایتا کار را به کنترل دولت پسا مداخله ای که ایجاد شده برسانند، نظیر آن چه در عراق و افغانستان اتفاق افتاد، شاهد تبعات سیاسی نیز خواهیم بود.
اپوزیسیون لیبی در بافت خیزش های منطقه، بر زمینه بهار عربی، بروز یافت و نمود پیدا کرد. اما تبعاتی متوجه گزینه ای است که اپوزیسیون لیبی برگزید، که با گزینه های اتخاذ شده در کشورهای دیگر منطقه متفاوت بود، یعنی دست به اسلحه بردن در همان مراحل اولیه خیزش. آنها به شدت مظلوم واقع شدند و واکنش رژیم به اعتراضات مسالمت آمیز اولیه بسیار خشونت آمیز بود. البته این موضوع در چندین کشور دیگر هم رخ داد. نظیر این اتفاقات در بحرین و یمن هم رخ داد. همچنین در روزهای نخست در مصر نیز اتفاقات مشابهی رخ داد. اما وقتی اپوزیسیون لیبی تصمیم گرفت دست به اسلحه ببرد، این انتخاب تبعاتی دارد. اکنون یکی از تبعات آن این است که آن چه به شدت مورد نیاز است انجام مذاکرات و آتش بس فوری است؛ و سازمان ملل که باید در جایگاه ایفای نقش مذاکره کننده کلیدی جهانی قرار گیرد، در این مورد ناتوان از ایفای نقش خویش است زیرا سازمان ملل خود به یکی از مشارکت کنندگان در عملیات نظامی در جنگ داخلی لیبی بدل شده است. بنابراین تبعات گزینه ی اتخاذ شده بسیار حاد و بغرنج شده است.


امی گودمن: سرتیپ ناتو، مارک ون اوم، دقایقی پیش از موفقیت در نبرد با نیروهای قزافی خبر داد.

سرتیپ مارک ون اوم: اقدامات ناتو بخشی از یک نبرد هماهنگ شده به منظور کاهش توانایی رژیم قزافی در صدمه به غیرنظامیان است، نه فقط امروز در مصراته و اجبیه، بلکه در درازمدت و در سراسر کشور. ما به شکلی مداوم توانایی فرماندهی و کنترل وی و همچنین توانایی وی در مقاومت و حفظ نیروها در زمین را کاهش می دهیم. ما از سرعت عملیاتی بالایی برخورداریم و عملیات ها را بر مبنایی روزانه با توجه به دگرگونی های سریعی که در عرصه نبرد زمینی رخ می دهد تنظیم می کنیم.


امی گودمن: همچنین- بر اساس گزارشی که هم اکنون از بی بی سی پخش شد- افسران ارتش انگلیس جهت مشاوره به شورشیانی که علیه نیروهای سرهنگ قزافی نبرد می کنند به لیبی اعزام می شوند. بنا به اظهارات وزیر خارجه انگلیس نیروهای نام برده به جای این که به شورشیان درباره این که چگونه نبردی را آغاز کنند مشاوره دهند به آنها پیرامون سازماندهی و سازمان نظامی مشاوره خواهند داد. این گروه در بنغازی، پایگاه اپوزیسیون مستقر خواهد شد. فیلیس بنیس؟

فیلیس بنیس: این دقیقا همان گسترش و شدت گیری است که زمانی که قطعنامه منطقه پرواز ممنوع سازمان ملل تصویب شد، قطعنامه ای که با زبان "تمام اقدامات ضروری" نوشته شده بود، نسبت به آن ابراز نگرانی کرده و هشدار دادیم که به گذاشتن چکمه ها بر زمین منتهی خواهد شد. البته در قالب آژانس های اطلاعاتی، سیا و دیگران، که قبلا عملیات هایی روی زمین صورت داده اند، پیشاپیش چکمه ها بر زمین گذاشته شده، اما اکنون ما آن را در مقیاسی وسیع تر مشاهده می کنیم. آن چه می بینیم عزم آشکار ناتو و ایالات متحده برای تغییر رژیم است- و این دقیقا همان چیزی است که قطعنامه سازمان ملل برای آن طراحی نشده بود. و آن چه اکنون می شنویم گونه ای از بازی با کلمات میان کشورهای عضو ناتو است- بویژه انگلیس و فرانسه که برای شدت گیری و گسترش جنگ از همه مشتاق ترند و در حمایت از تغییر رژیم در لیبی رسما موضع گیری کرده اند- آنان به جای آن که بگویند "بسیار خوب، این امر در دستورکار ناتو یا دستور کار سازمان ملل قرار ندارد" زیرا کشورهایی چون ترکیه و همینطور آلمان نقشی کلیدی در تلاش برای محدود کردن دستورکار مداخله ی بین المللی ایفا کردند،در عوض خیلی ساده می گویند "ما به موازات نیروهای ناتو و حملات نظامی ناتو به صورت یکجانبه دست به اقداماتی خواهیم زد" بسیار شبیه آن چه ایالات متحده در بوسنی، در افغانستان و در هائیتی انجام داد، یعنی در مکان هایی که به موازات درگیر شدن نیروهای بین المللی، ایالات متحده نیروهایی برای مداخله نظامی فرستاد، اقدام به حملات هوایی کرد و...
و البته این اقدامات درباره این که چه کسی باید متهم شود نوعی گیجی و سردرگمی ایجاد می کند- که البته دغدغه و نگرانی من نیست. دغدغه من این است که آن منجر به گسترش و شدت گیری اجتناب ناپذیر جنگ به سود کشورهای قدرتمند غربی و هم راستا با تلاش های آنها برای تغییر رژیم و کسب سلطه و کنترل عمل خواهد کرد. وضعیت در لیبی شبیه عراق نیست. این "جنگ برای نفت" نیست. قذافی از زمان به اصطلاح اعاده حیثیت و ترمیم تصویر رژیمش در سال دو هزار و دو تا امروز با ایالات متحده، با ایتالیا، با انگلیس، با فرانسه، با کمپانی های نفتی غربی و با دولت های غربی همبستر شده است. بنابراین مشکل این نبود که "ما به نفت لیبی دسترسی نداریم"؛ بلکه موضوع بسیار پیچیده تر بود. در حقیقت، مداخله، بخشی از پاسخ به خیزش رشدیابنده بهار عربی و پایان کار دیکتاتوری های دست نشانده آمریکا است که طی پنجاه سال گذشته جهان عرب را کنترل کرده اند. با افول آن نظام به خاطر خیزش عمومی خارق العاده مردم سراسر جهان عرب که می گویند "دیگر نه"، که سال های ترس در کشورهایشان را دور می افکنند و دیکتاتوری ها را سرنگون می کنند، هم اکنون ایالات متحده به همراه همپیمانانش در جستجوی راه های جدید حصول اطمینان از این نکته اند که آنها کماکان کنترل این که چگونه آن منطقه در کل اداره خواهد شد را در اختیار خواهند داشت. آیا منطقه توسط دولت های نئولیبرال مدافع کمپانی های نفتی و مدافع غرب اداره خواهد شد؟ یا توسط دولت های دیگری که تعبیر بسیار متفاوتی از دمکراسی و اقتصاد دارند اداره خواهد شد؟ این ها پرسش هایی هستند که لیبیایی ها باید خودشان پیرامون آن ها تصمیم بگیرند. مشکل این است که وقتی با نیروهای زمینی انگلیس، جت های آمریکایی و سیطره و کنترل نیروهای ناتو مواجهید و نیروهای ناتو به مثابه نیروی هوایی اپوزیسیون در لیبی عمل می کنند؛ وقتی جنگ تمام شد می خواهید آن نیروها را تحت کنترل داشته باشید!!!
آن چه محتمل است رخ دهد تداوم این نوع از بن بست نظامی است: کشور لیبی به شکلی وسیع میان رژیم قزافی که بر غرب کنترل دارد و میلیاردها دلاری که رژیمش طی سال ها جمع آوری کرده؛ و شرق تقسیم می شود که بخش اعظم نفت در آن جا است و تحت حفاظت یک ائتلاف غربی-ایالات متحده،ناتو، انگلیس و فرانسه -زیر کنترل ترکیبی از گروه های شورشی که به نیروهای غربی تکیه کرده اند قرار می گیرد.

امی گودمن:فیلیس بنیس، از حضور در این برنامه بسیار متشکرم.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست