"اتهامات" را با سکوت نمیتوان پاسخ داد! - جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۲ می ۲۰۱۱
در مبارزات ملتها، به ویژه در شرایط حاکمیتهای دیکتاتوری، امکان تعامل و تضارب آراء و شفافیت در کارکرد احزاب و سازمانها فرو میکاهد. در چنین موقعیتی تکوین نحلههای سیاسی نادرست بیش از هر زمانی محتمل است و به تبع آن رشد گرایشات انحرافی در میان جمعیتها و احزاب غیر قابل اجتناب میشود. در این شرایط چنانچه آنان که احساس مسئولیت میکنند، با آگاهی از آثار سوء این پدیده، نسبت به آن بیتفاوت باشند، یا با مصلحتگرایی به آن بیاعتنایی کنند، زمینه رشد گرایشاتی را که به جای همکاری و پایبندی به اخلاق سیاسی، بذر تفرقه میکارند و نفرت پراکنی و بداخلاقی سیاسی را ترویج میکنند، بیشتر و بیشتر فراهم میسازند. متاسفانه این بیماری مزمن، عمری به درازای تاریخ جامعه بشری دارد. اما آن گاه که فشار و سرکوب مردم کاهش یافته و برای تحول اندیشه، فعالیت احزاب و سازمانهای سیاسی و صنفی و فعالیتهای مطبوعاتی شرایط مساعد و امکانات لازم فراهم میشود، اندیشههایی که همچون موریانه جسم و جان ملتها را در شرایط خفقان آزار میدهند و مانع از نزدیکی مردم و تقویت مناسبات بین آنها میشوند و خود را محور عالم میدانند و توقع دارند تا همه چون آنان بیندیشند و عمل نمایند و همه آنانی را که با خود همسو و همراه نمیبینند به انواع صفات ناپسند و مذموم منتسب میکنند، بدون آنکه دلیلی برای ادعای خود داشته باشند، رو به زوال میروند. در این میان آنانکه طرفین چالش را میشناسند و کمکی به تشخیص سره از ناسره نمیکنند، در بهترین حالت مصلحتگرایانی هستند که چون میخواهند جایگاه و موقعیتشان را حفظ نمایند، اولا خود را منتسب به یکی از طرفین مناقشه نمیکنند، ثانیا نسبت به اتهاماتی که مستقیم و غیر مستقیم متوجه آنان است، سکوت میکنند، ثالثا در صورت همنظر نبودن با فرد یا افراد یا سازمانی که مورد اتهام قرار گرفته، با کنار کشیدن خود اجازه میدهند تا آنان که چشم بر واقعیات میبندند و برپایه ذهنیات و نه مستندات، سخن میگویند، دانسته و ندانسته با اعتبار و حیثیت افراد و احزاب بازی کنند. در حالی که وظیفه اخلاقی، سازمانی و مسئولیت مشترک حکم میکند برای شفافسازی و ابهامزدایی، حتی در شرایطی که مخاطب قرار نگرفتهاند نیز پا پیش گذارده و آنانی راکه بیخبر از حوادثی هستند که اتفاق افتاده و علاقمندند تا چگونگی رخ داد آن اتفاقات را بدانند، مطلع سازند. ما در اینجا قصد آن نداریم آنانی که دیگران را به کارهای کرده یا ناکرده متهم میکنند پیشاپیش به ارزیابی بنشینم، چرا که ادعاهایی مورد پذیرشاند که از پشتوانه نظری لازم برخوردار و با اسناد و مدارک معتبر همراه باشند. بدیهی است که این اسناد و مدارک نیز با کسانی است که در گذشته مسئولیت داشتهاند، لذا اصول اخلاقی حکم میکند تا در برابر این اتهامات ساکت نمانند. با این حال خود را موظف میدانیم نکاتی را مطرح نماییم. مسئله مهم برای هر خواننده یا شنونده، از یکسو اتهاماتی است که وارد شده و از سوی دیگر سکوت مجموعهای است که با هم بوده و دارای مسئولیتهای مشترک، اندکی بیشتر یا کمتر، بودهاند. آنان صرف نظر از اینکه امروز در چه جایگاهی قرار دارند بلحاظ اخلاقی موظفند تا نسبت به آنچه در رابطه با عملکرد فرد یا افراد و یا سازمان اظهار میشود، بیتفاوت نباشند.
اخیرا فرد یا افرادی با نام "جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)" در پاسخ به فراخوان سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت برای اظهار نظر پیرامون مسایل محوری قابل طرح در کنگره دوازدهم سازمان، یکی از اعضای سازمان را به خاطر عملکردش در گذشته و حال سرزنش و ملامت کرده و حتی "متهم به ایجاد دستهبندیهای غیردموکراتیک، عدم همکاری با ارگانهای سازمانی، ضبط اسناد سازمانی، برنامهریزی روند استحاله سازمان برای انحلال، دفاع ایدئولوژیک از نظام سرمایهداری و ارائه تحلیلها و نامههای مشورتی به رهبر جمهوری اسلامی و ..." میکنند که رسیدگی به آنها در حوزه مسئولیت ارگان رهبری و نهاد داوری آن «رشد» است. شگفت اینکه این اتهامات در سایتهای اخبار روز و عصر نو منتشر اما پاسخی به آن داده نمیشود. آنان که اتهامات را وارد ساختهاند از دیگران و به عبارتی از ارگان رهبری و ... هم میخواهند بر این اتهامات مهر تایید زده و بر آن اساس حکم صادر کنند و لابد مرتکبین چنین اعمالی آنچه را که به دیگران نسبت دادهاند با اعتقاد به اصل آزادی بیان و آزادی اطلاعرسانی توجیه میکنند. آنان که در برابر چنین اتهاماتی سکوت میکنند نباید از اتهاماتی که به سازمان در برنامه پرگار تلویزیونی B.B.C، وارد شد، تعجب کنند. در این ارتباط لازم میدانیم اعلام نمائیم که ما نیز مواضعی را که در نامه به رهبر نظام جمهوری اسلامی آمده و همینطور در خصوص هدفمند کردن یارانهها اعلام شده تایید نمیکنیم، اگر چه تخلفی به استناد اساسنامه سازمان صورت نگرفته است، و سازمان نیز محق است آن مواضع را از خود نداند و بر پایه شاخص و معیارهای سازمانی برای ابهامزدایی با آن مواضع برخورد کند. اما بر این باوریم که همه این موارد باید برپایه احترام متقابل طرفین نسبت به هم مورد بحث و بررسی قرار گیرد، زیرا ما امروز با گذشت چهل سال از عمر سازمان تجربیات بس گران و ارزشمندی بدست آوردهایم که ما را قادر میسازد بصورت منطقی و متمدنانه برای حل و فصل مسائل میان خود اقدام کنیم.
پرسش مهم این است: اگر اتهاماتی که وارد شده صحت دارد، به نظر ما پیامدش را باید آنان که مسئولیت داشتهاند بپذیرند، چرا که مسئولیتها نه متوجه یک یا چند نفر، بلکه جمعی است و همه اعضای رهبری یک سازمان یا حزب یا گروه، مسئول عملکرد آن سازمان یا گروه هستند، اگر اتهامات وارد نیست باید پاسخ داده شود و آنانی که سبب میشوند تا اعتماد هواداران و عموم مردم به افراد یا سازمان یا حزب فرو کاهد نیز باید، مسئولیت و پیامد ادعاهای غیرمستند و غیر مستدل خود را پذیرا شوند.
پرسش مهم دیگر این است که اساسا چگونه میتوان ادعای اثبات نشدهای را که با حیثیت فرد یا افراد، گروه و سازمان یا حزبی ارتباط پیدا میکند در سطح جامعه علنی کرد و در تارنماهای گوناگون منتشر یا در تجمعات یا رسانههای دیداری و شنیداری اعلام نمود؟ حیرتآور است که رسانهها و جمعیتهای معتقد به دموکراسی این امکان را فراهم میسازند تا افرادی بدون اعلام هویت، اتهاماتی را بدون سند و مدرک به افراد و احزاب وارد سازند و شگفتآورتر از آن، سکوت و بیپاسخ گذاردن این اتهامات است، آنهم در شرایطی که عده کثیری در انتظار دست یافتن به اطلاعات درست هستند. در چنین شرایطی چگونه باید عمل شود؟ به گمان ما اولین قدم را باید آنانی بردارند که به نام یک مجموعه، مسئول شناخته میشوند. صرف نظر از آنکه یک یا چند نفر از همراهانشان، بدلیل عدم اطلاع مدعیان از کار جمعی و مسئولیتهای جمعی، مخاطب قرار گرفتهاند. اگر اتهامات وارد شده درست است صادقانه پذیرا شده و برای جبران آن اقدامات مناسب انجام دهند. اگر نادرست است روشنگری نمایند و افرادی را که از تحولات درون سازمانی و مواضع سیاسی آن از گذشته تاکنون بیخبرند، با هدف هدایت آنان به اتخاذ مواضع متکی بر واقعیاتی که سازمان در عمر چهل ساله خود با آن روبرو بوده، پاسخ ابهاماتشان را بدهند. چنانچه اتهامات، با غرضهای خاص آلوده است، عاملان آن باید پاسخگو بوده و بدلیل شایعهپراکنی و اقدامی تخریبی علیه فرد، افراد یا سازمان و حزب، از انتشار چنین اتهامات بیپایه در ارگانهای حزبی، سازمانی و یا ارگانهای نزدیک به این جمعیتها خودداری و چارچوبی را برای همکاری، و مرزی را جهت میزان همبستگی و نزدیکی آنان با حزب یا سازمان تعریف کنند تا هر جمع هوادار یا علاقمند به سازمان جایگاه خود را باز شناخته و با پذیرش حق برخورداری از نقد عملکرد سازمان یا افراد سازمانی و مواضع کنونی آنان، از اظهار نظرهای غیرمستند و بیاساس که به تشتت و پراکندگی و بدبینی سازمانی میانجامد، اجتناب شود.
انتظار است، هیئت سیاسی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، به صورت شفاف و به دور از ملاحظهکاریهای سیاسی در برابر افراد و یا جریانهایی که تلاش دارند با توسل به نقدهای تفرقهافکن و نفرتآفرین و ادعاهای غیرمستند موجب انشقاق صفوف سازمانی، و با اتخاذ همین سیاست سبب بدبینی به نیروهای چپ و دموکرات در جنبش سبز شوند، مواضع خود را اعلام نمایند.
جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) – داخل کشور
پنجم اردیبهشت ماه ۱٣۹۰
|