اجرای اولین حکم قصاص اسیدپاشی در ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۱۰ می ۲۰۱۱
تهران امروز: مجید متهم به پاشیدن اسید روی صورت آمنه بهرامی نو، قربانی مشهور پرونده اسیدپاشی به احتمال قوی روز شنبه از ناحیه هر دو چشم با اسید مجازات خواهد شد.
یک منبع آگاه درباره اجرای این حکم گفت: این حکم در وهله اول توسط خود آمنه و در صورت امتناع وی توسط متخصصان انجام میشود و دقت کافی میشود تا ضایعاتی بیشتر از آنچه به قربانی وارد شده نصیب متهم حادثه نشود.
پیشبینی میشود این اقدام که به علت برخورد شدید با پدیده شوم اسیدپاشی و رواج آن در سالهای اخیر صورت میگیرد موج شدیدی از مخالفتها و موافقتها را در پی داشته باشد.
نظر مخالفان و موافقان
موافقان این حکم که به قصاص چشم در برابر چشم معروف شده است معتقدند: باید با مجازات در خور جرم موافق باشم. شاید اگر ما هم مجازاتهای سنگین تری برای مجرمان داشتیم، میزان جنایت پایین میآمد و تا این حد با رواج این خشونت غیر قابل جبران مواجه نبودیم.
اصلیترین موافق این حکم احتمالا خود خانم بهرامی است. وی در پاسخ به اینکه آیا فکر میکند خودش کمتر از مجید سنگدل است، گفت: متهم را بیهوش میکنند و بنابراین درد نمیکشد. صورتش هم از فرم نمیافتد چرا که تنها چند قطره اسید در چشمانش ریخته خواهد شد.
یکی از خانمهای موافق این طرح به تهران امروز میگوید: «فکر میکنم او باید به روی آن مرد اسید بپاشد. این زن که ظاهرا پیش از اسید پاشی زیبا بوده، حالا تمام صورتش به هم ریخته است. آن مرد بیمار علاوه بر کور شدن، باید به زندان هم انداخته شود.»
خانمی دیگر میگوید: هر کس که با دیگری چنین کاری کند، باید با مجازاتی مشابه روبهرو شود. البته این مجازات سبب درمان قربانی نمیشود اما باعث میگردد دیگران دست به چنین کاری نزنند.
مخالفان هم اعتقاد دارند اجرای این حکم مانعی در وقوع مجدد جرم اسید پاشی نخواهد داشت همچنان که درباره بسیاری از جرایم این اتفاق نیفتاده است.
آمنه چگونه قربانی شد؟
ساعت ٣٠: ١٦ یکی از روزهای اواسط آبانماه سال ٨٣ اهالی خیابانی در بزرگراه رسالت متوجه داد و فریادهای دختری جوان شدند که با دنبال کردن موضوع دریافتند دختر جوان به نام «آمنه» از سوی فردی مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.
با انتقال آمنه به بیمارستان، تلاش پزشکان برای درمان وی آغاز شد، اما زمانی که بعد از انتقال به بیمارستانهای رسالت و مطهری به بیمارستان لبافینژاد منتقل شد، پزشکان اعلام کردند که دیگر دیر شده و چشم چپ آمنه کاملا از بین رفته است.
آمنه در شکایت خود به دادسرای جنایی تهران گفت: چند ماه قبل وقتی در دانشکده برق مشغول تحصیل بودم متوجه شدم که یکی از دانشجویان به اسم مجید به من علاقهمند شده است. چند بار مادرش با منزل ما تماس گرفت اما مادر من به دلیل تفاوتهای زیاد سنی، فرهنگی و خانوادگی ما پاسخ منفی داد که البته جواب خودم نیز منفی بود تا اینکه یکی از دوستانم پیشنهاد داد برای تمام کردن موضوع، یک بار رودررو پاسخ قطعی خود را به او بدهم. به همین دلیل یک روز که بعد از ایجاد مزاحمتهای فراوان و تماسهای گاه و بیگاه به محل کارم آمد، به او گفتم که با فردی عقد کردهام و دیگر سراغ من را نگیرد.
مجید در مقابل این ادعای من خواست که از همسرم طلاق بگیرم و اظهار کرد که در صورت عدم جدایی از همسرم مرا خواهد کشت. من تهدیدهای او را جدی گرفتم و همان روز به پلیس اطلاع دادم اما پلیس گفت تا زمانی که جرمی واقع نشده نمیتوان وارد عمل شد و فرد را بازداشت کرد. با گذشت دو روز از این ماجرا عصر روز حادثه زمانی که از محل کارم خارج شدم ناگهان فردی مثل سایه از پشت به من نزدیک شد و بعد روبهرویم ایستاد.
سپس ظرفی سرخرنگ را جلو آورد و مایع به شدت سوزاننده داخل آن را روی صورتم پاشید. اول تصور کردم که آب جوش است اما وقتی مرا به چند بیمارستان بردند، فهمیدم اسید بوده و همان ابتدا چشم چپم از بین رفت.
پزشکان اقدام به تخلیه چشم چپم کردند و گفتند که چشم راستم نیز در شرف نابینایی است. به همین دلیل پیشنهاد کردند که برای درمان به بارسلون بروم و آن زمان با هشت هزار یورو که بخشی از آن به صورت کمک از سوی دولت وقت به خانوادهام پرداخت شد، برای درمان به اسپانیا سفر کردم. در آنجا ١٧ بار مورد جراحی پلاستیک قرار گرفتم و چشم راستم نیز مورد درمان قرار گرفت اما پزشکان اعلام کردند که اثرات مخرب اسید تا پنج سال باقی میماند و به همین دلیل یک شب وقتی در خانه بودم ناگهان متوجه شدم داخل حفره چشم راستم چیزی وجود ندارد و به این ترتیب چشم دیگر خود را هم از دست دادم.
با صدور قرار مجرمیت برای متهم، پرونده وی جهت محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و قضات شعبه ٧١ دادگاه کیفری به ریاست، روز ٦ آذرماه سال ٨٧ پس از اخذ اظهارات متهم و شاکی، حکم قصاص دو چشم به شیوه مورد درخواست شاکی یعنی ریختن اسید در چشم متهم و پرداخت دیه جراحات وارده پس از پرداخت تفاضل دیه از سوی شاکی را صادر کردند.
این پرونده پس از تایید رای صادره از سوی دادگاه توسط دیوان عالی کشور، روز ٢١ اسفندماه ٨٧ به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
پس از بازگشت مجدد دختر جوان و ناکامی پزشکان در درمان وی، بار دیگر «آمنه» و خانوادهاش بر اجرای حکم قصاص تاکید کردند و به این ترتیب پرونده از سوی قاضی عصمتالله جابری دادیار اجرای احکام دادسرای جنایی در آستانه ارسال نزد رئیس قوه قضائیه جهت استیذان و نهایتا اجرای حکم قرار گرفت.
|