•
آه... اگر اشکم اندوه تو را می شست
تا بامداد
می گریستم (بامداد)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۱۰ می ۲۰۱۱
بامداد
۱
درسینه ام
چکاوکی نام تو را
آواز می خواند
درچشمم
پرستویی آسمان تو را می جوید
و در لبهایم
کبوتری تو را می بوسد
۲
دریا می شوم، دریا
تا موج سینه ام
دوقوی خاموشت را
بسترِ آرامش بگستراند
٣
امشب
ابری از آسمانت می گذرد
که جهان را تاریک می کند
آه... اگر اشکم اندوه تو را می شست
تا بامداد
می گریستم
خواب
اکنون بهار نورس،
زیباترین شکوفه ها را
شرمسارانه
در پایت می ریزد
نگاهت
لحظه های زیبایی را
به بهاران می بخشد
چه خجسته بهاری، اه......ً
یهودایِ سرگردانِ ناِم توام
و در بیداری
لحظه لحظه ی چشمانت را
خواب می بینم
تو زیباتری یا بهار؟
بگذار ماه قضاوت کند!
|