رئیس قوه قضائیه هم وارد مبارزه با «جن گیران» شد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۱ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۱۱ می ۲۰۱۱
خبر آنلاین: آیت الله صادق لاریجانی در نشست مسئولان قوه قضاییه مطالب مهمی در باره انحرافات فکری یک جریان سیاسی مطرح کرد.
مهمترین مطالب مطرح شده توسط رئیس قوه قضاییه که در پایگاه اطلاع رسانی این قوه منتشر شده به شرح زیر است:
*جریانات انحرافی در طول تاریخ تلاش بسیاری نمودهاند تا عرفان های کاذب و ملیت گرایی را در مقابل اسلام واقعی ترویج کنند و امروز نیز شاهد تلاش جریانی انحرافی در کمرنگ کردن نقش عالمان دینی هستیم
* در اواخر دوره طاغوت، رژیم به ترویج ملیتگرایی و ایرانیگرایی افراطی و برپا ساختن جشن های آنچنانی پرداخته بودکه هدفی جز کمرنگ کردن نقش اسلام و نقش عالمان دین نداشت.
* از قرنها پیش پارهای جریانات انحرافی در مقابل نقش عالمان در دین وجود داشته است و همه ما می دانیم که در برهه های متعددی در همین جامعه اسلامی ما دراویش و صوفیه را در مقابل علمای ما قرار می دادند و بهانه آنان رجوع به باطن و باطن گرایی و اهمیت عالم معنا و معنویت بود اما در واقع نقش علمای دین را می خواستند تضعیف کنند.
* ما یادمان نمی رود که در زمان طاغوت دراویش را تأیید و کمکشان می کردند، خانقاه هایشان را آباد می کردند، مساجد را اگر نگوییم خراب می کردند ولی هیچ کمکی نمی کردند و مراسم دینی را در خانقاه ها می گذاشتند. این همراهی با جریانهای انحرافی برای کم رنگ کردن نقش عالمان دینی بود.
*نمی شود انسان حلال و حرام خدا را نداند بعد بگوید من دارم به عالم معنا میپردازم و نیز نمی شود حدود الهی را نداند و حرام و حلال الهی را پاس ندارد بعد بگوید من به عالم باطن می پردازم، این سخن نادرستی است.
*جریان سکولاریسم و روشنفکران سکولار را در کشورهای اسلامی تقویت می کردند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم دینی جهت گیری کنند. در همین کشور ما آرام آرام پر و بال دادند به اینها تا جایی که اسلام منهای روحانیت تز اصلی برخی ها شد. البته روحانی کسی نیست که فقط عمامهای بر سر و ردایی بر تن دارد، آنچه که مهم است فهم عالمانه دین و تقوا است. آیا از علمای راستین دین از قرون اولیه مثل شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ مرتضی، شیخ طوسی، علامه حلی حتی تا زمان حال عالمی را دیده ایدکه بیاید ادعا کند که به لباس، کسی می شود روحانی. اینها خودشان مجاهد فی سبیل ا... بودند در فهم دین و فهم معارف دینی و چه زحمات طاقت فرسایی برای بقای دین کشیدند.
*واقعاً تأسف آور است که در زمانی که البته بیشتر به زمان دولت اصلاحات بر می گردد، کتابهای متعددی در عرفانهای کاذب وارداتی در همین کشور مجوز از وزارت ارشاد گرفته است. وقتی انسان کتابهای آنها را می خواند می بیند که عدهای جاهل و شیاد و زنباره مدعی باطن و معنویت و عرفان شدهاند. این چه عرفانی است که با همه دنیاپرستی میسازد. عرفان سرخپوستی که با مواد مخدر و امثال آن هم هیچ منافاتی ندارد. عرفان بودایی هم جور دیگری. باید تأسف خورد که این کتابها در این کشور نشر شد و صدایی هم برنخاست، کشوری که اساسش اسلام و تشیع است و نظامش نظامی است بر اساس توحید و کتاب و سنت، چگونه میتواند این امور را تحمل کند.
*متأسفانه باید گفت در زمان ما هم جریانی انحرافی که گویا تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در یک جا جمع دارد، در کمرنگ کردن نقش علما و در ترویج ایرانی گری و قومیت گرایی بسیار تلاش می کند و مردم را ارجاع می دهد به کوروش و هخامنش و دیگران و بعد از آن طرف در ترویج عرفانهای کاذب، در جن گیری و رمالی هم تلاش می کند، که مشخص نیست اینها چه نسبتی با دین دارد. در حالیکه اینها هم دم از روشنفکری می زنند و با سکولارها خیلی راحت جمع می شوند و همراهی میکنند و هم با عدهای از هنرمندان لاابالی دم خور هستند و عرفانهای کاذب را ترویج می کنند و البته از اینکه با اجانب هم پنهانی ارتباط بگیرند خیلی ابائی ندارند.
*باید به هوش باشیم، نظامی که بر اساس اسلام و بر اساس کتاب و سنت تشکیل شده میبایست مراقب این جریان انحرافی و امثال آن باشد و باید بدانیم که ما مسلمانیم، مسلمانی که با حق تعالی عهد بسته که راه او را طی کند و کتاب و سنت را تبعیت نماید، اینچنین مسلمانی حتماً اولین کارش فهم کتاب و سنت است و در اولین قدم نیاز به متخصص و عالم فهمنده دین دارد. اما شما در خصایص این گروه انحرافی می بینید که این گروه دین را به گوشه ای در زندگی می برند و می گویند قلبت صاف باشد.
* متأسفانه عقیده اینها اینگونه است که در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفکران سکولار و گاه ملحد و پریدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جن گیر و رمال آزادند، با دراویش آزادند، آیا این است حدود الهی؟ این است محرمات الهی؟
*این جریان اتفاقاً در مفاسد اقتصادی هم غوطهورند و بی امان جلو می روند. وقتی که انسان تقوا را از دست داد در همه مجاری و در همه مجال مشکل پیدا می کند.
* وظیفه همه عالمان دین است که در مقابل این انحرافات بایستند و مردم ما نیز به هوش باشند. ملت مسلمان و انقلابی ما به یاد دارند که حضرت امام چگونه با تمام وجود مقابل تز انحرافی اسلام منهای روحانیت ایستاد و هیچگاه از خاطرم نمیرود که امام چگونه به آنها خطاب میکرد که شما با روحانیون مخالف نیستید بلکه با اسلام مخالفید.
* این جریان انحرافی در حالیکه جن گیری و رمالی را روشنفکری جا می زنند در کمرنگ کردن نقش عالمان دینی و متخصصان علوم حقه تلاش میکنند. مسلماً مقصود ما نفی عوالم باطن و عوالم معنا نیست. اما یقین داریم اکثر قریب به اتفاق اینها شیادند. مگر هر چیزی در عالم امکان دارد، وقوعش در مورد شخص خاص هم ثابت است؟ ممکن است کسی بتواند قدرتهای مافوق طبیعی هم داشته باشد اما هر کسی که دکانی باز کند و بگوید من چنین قدرتی دارم آیا قدرت دارد؟ وانگهی هر قدرت شیطانی، هم مورد تأیید کتاب و سنت است؟
|