قطعنامه سیاسی مصوب شورای مرکزی منتخب کنگره دوازدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۱۶ می ۲۰۱۱
توضیح
قطعنامه سیاسی به کنگره دوازدهم سازمان ارائه شده بود. با توجه به کمبود وقت، کنگره موافقت کرد که قطعنامه از سوی شورای مرکزی منتخب تدقیق و با امضای شورای مرکزی انتشار یابد. بعد از کنگره قطعنامه سیاسی تدقیق شد و به تصویب شورای مرکزی منتخب کنگره دوازهم رسید.
قطعنامه سیاسی
مصوب شورای مرکزی منتخب کنگره دوازدهم سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)
علیه اعدام ها
جمهوری اسلامی از رکوردداران اعدام در سطح جهانی است. صدور و اجرای گسترده احکام اعدام در دو سال اخیر، حربه حکومت استبدادی برای ارعاب جامعه بپا خاسته ایران بوده است. ما بر بستر مخالفت دیدگاهی و برنامهای با حکم اعدام، در ابراز انزجار وسیع از این چرخه کشتار، خود را هم صدا با طیف گسترده آزادیخواهان ایران دانسته و ضمن محکوم کردن آمران و عاملان این احکام، بر ضرورت تداوم و تشدید اتحاد عمل علیه اعدامها و توقف کشتارها تاکید می ورزیم. مبارزه علیه اعدام، یک وظیفه انسانی و ملی است.
برای آزادی زندانیان سیاسی و شکستن "حصر"ها
حکومتی که در زندانی کردن منتقدان و مخالفان خود پرونده طویلی به درازای عمر خود دارد، در پی خیزش سبز مردم ایران بار دیگر سیاست پرکردن زندانها را در پیش گرفته است. اکنون گروه بزرگی از آزادیخواهان کشور در زندان و یا در موقعیت "حصر" قرار دارند و تعداد پر شماری نیز تحت فشار حبس تعلیقی. ما ضمن اعلام همبستگی با زندانیان سیاسی کشور و همدردی با خانوادههای زجرکش آنان، خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی و رفع "حصر" خانمها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی هستیم.
همبستگی با مبارزات کارگران و زحمتکشان و دفاع از مطالبات آنان
اقتصاد کشور ما با رکود، تورم و بیکاری فزاینده روبرو است. واحدهای تولیدی با مشکلات فراوانی مواجهند. تعداد زیادی از آنها ورشکست شده و یا در معرض ورشکستی قرار دارند. با تعمیق بحران اقتصادی، سرمایهداران و مدیران دولتی کارگران را دسته دسته از واحدهای تولیدی و خدماتی بیرون میریزند و کارگران و خانوادههایشان را بدون هر گونه پشتوانه اقتصادی و اجتماعی در جامعه رها میسازند. کارگران و مزدبگیران کشور به خاطر دارا نبودن سندیکاهای مستقل، قادر نیستند به طور سازمانیافته به مقابله با عواقب بحران برخیزند، از مطالبات و خواستههای خود دفاع کنند و اجازه ندهند که رژیم استبدادی و سرمایهداران بار اصلی بحران اقتصادی را به روی دوش کارگران و مزدبگیران منتقل سازند. کارگران و زحمتکشان کشورمان در شرایط سخت و دشواری به سر میبرند. بر شمار کارگرانی که با تاخیر طولانی حقوق و دستمزد خود را دریافت میکنند، افزوده میشود، نرخ بیکاری به شدت افزایش یافته و بر میزان قراردادهای موقت کار افزوده میشود. قانون هدفمند کردن یارانهها که در سال گذشته توسط دولت کودتا به اجرا گذاشته شد، زندگی کارگران و زحمتکشان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
ما همبستگی خود را با مبارزات کارگران کشورمان اعلام میکنیم و از مطالبات کارگران و مزدبگیران، تشکیل سندیکاهای مستقل، به رسمیت شناختن حق اعتصاب و حق انعقاد قراردادهای دستهجمعی، تضمین امنیت شغلی حمایت میکنیم و خواستار توسعه کارآفرینی، بالا بردن مهارتهای فنی و اتخاذ سیاستهای مالیاتی در جهت تامین منافع لایههای پائین جامعه، افزایش مناسب دستمزد کارگران و مزدبگیران و بالابردن قدرت خرید آنان و نیز ایجاد نظام جامع و فراگیر تأمین اجتماعی هستیم.
ضرورت پرداختن به مطالبات معیشتی مردم و مسائل اقتصادی
فقر، بیکاری، تورم و بحران اقتصادی موجب شکلگیری نارضایتی گسترده در بین طبقات پائین و متوسط و بخشی از کارفرمایان جامعه شده است. در حالی که بیشترین نارضایتی در حال حاضر در عرصه مسائل اقتصادی است ولی این نارضایتی هنوز به برآمد گسترده اعتراضی فرانروئیده و با نارضایتی سیاسی درنیآمیخته است. لازم است مسائل اقتصادی و مطالبات معیشتی مردم، جایگاه و وزن شایسته خود را در مواضع و تبلیغات سازمان پیدا کند.
پشتیبانی از جنبش زنان
در جمهوری اسلامی که مظهر تبعیض عریان و زور نهادینه شده علیه زنان است، پایدارترین و آینده سازترین جنبش اجتماعی، جنبش رهایی زن از تبعیض جنسیتی است. جنبش مطالبه محور زنان از بسترسازهای اصلی جنبش سبز بوده، طی این دو سال بگونهای ثابت قدم آن را همراهی کرده و در این راه متحمل فشارهای بسیار شده است. سبز، نماد "ندا"ی خود را از این برآمد اجتماعی گرفته و اکنون، در تاوان ایستادگیهایش چه بر سرحقوق خود و چه حقوق شهروندی در کشور، مواجه بازندان، محرومیت و انواع سختیها است. ما علیه تبعیض جنسیتی و فرهنگ مردسالاری و برای تأمین برابرحقوقی زنان با مردان مبارزه می کنیم و پشتیبان جنبش زنان هستیم.
در محکومیت کشتار فعالان ملی- قومی و تقبیح اعمال تروریستی در مناطق رنجور از تبعیض ملی کردستان، بلوچستان و مناطق عرب نشین کشور همچنان قربانی کشت و کشتار حکومتگران هستند. جمهوری اسلامی طی دوره اخیر یا از طریق اعدام و یا در تظاهرات، مرتکب جنایت شده و دهها جوان این مناطق را به خاک و خون نشانده است. در این مناطق و در آذربایجان، صدها نفر روانه زندانها و بیدادگاههای حکومت شدهاند. در تداوم سرکوبها، مامورین رژیم در اواخر ماه گذشته به تظاهرات مسالمتآمیز عربهای خوزستان یورش برده، تعدادی از آنها را کشته و زخمی کرده و بیش از صد نفر را دستگیر نمود. این سرکوبگریهای سیستماتیک، نتیجه پافشاری حکومت براعمال تبعیض ملی ـ قومی علیه مردمان مناطق رنجور از چنین تبعیضاتی است. بربستر سیاستهای خشن حکومتی، پارهای جریانهای افراطی با توسل به خشونت متقابل، سازمانگر اقدامات تروریستی میشوند که اعمالی هستند کاملاً غیرانسانی و به لحاظ سیاسی، بد فرجام. ما ضمن دفاع از مبارزات علیه هر نوع تبعیض ملی ـ قومی در کشور و ایجاد ایرانی فارغ ازهرگونه اجحاف در این زمینه، بر اهمیت مبارزه مدنی و مسالمتآمیز و نقش نهادهای مدنی در آن تاکید داریم و خرسندیم که این نوع رویکردها مدام با اقبال بیشتری از سوی فعالان این جنبش مواجه میشود. ما از تأمین حقوق ملی ـ قومی، از جمله حق آموزش زبان مادری، داشتن نشریات، کتب و رسانههای همگانی به زبان مادری و پایبندی به آداب ،سنن و فرهنگ خود و از اداره امور هر منطقه به دست منتخبین ساکنان آن منطقه و تمرکز زدائی در اداره امور کشور دفاع میکنیم.
مخالفت با تعرض به روزنامه نگاران و هنرمندان
در جمهوری اسلامی، حفظ شرافت روزنامه نگاری و پاسداشت امانت در اطلاع رسانی، جرمی است نابخشودنی که با ترور فیزیکی و شخصیتی روزنامه نگار و حبس، شکنجه و محرومیت شغلی و معیشتی پاسخ میگیرد. ایستادن بر وجدان خبرنگاری در میهن ما، نشانه ای از فداکاری است. هنرمند نیز اگر نخواهد آزادی خلاقیت خود را قربانی تحمیلات و خط قرمزهای حکومت سانسور بکند، زیر تیغ فشار میرود و دچار شکنجه ، زندان و ترک وطن میشود. با شکلگیری جنبش سبز، بسیاری از فیلمسازان، شاعران، نویسندگان، موسیقیدانان و سایر هنرمندان که حاضر نشدهاند در برابر استبداد به تمکین تن دردهند، در معرض تعرضات حکومتی قرار گرفتهاند. ما خواهان تامین و تضمین آزادی قلم، بیان، اندیشه، مطبوعات و گردش آزادانه اطلاعات هستیم و از مبارزه روزنامهنگاران علیه سانسور و از آزادی هنرمندان در تولید هنر دفاع میکنیم.
دفاع از جنبش دانشجویی
دانشگاه و جنبش دانشجوئی خار چشم رژیم است. رژیم از تمام ابزارها برای خاموش کردن صدای دانشجو و دانشگاهیان بهره گرفته است. در دانشگاههای کشور فضای پادگانی گسترش یافته، حضور نیروهای امنیتی به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده، احضار دانشجویان برای بازجوئی به کارروزمره نهادهای حراست تبدیل گردیده، ستارهدار شدن دانشجویان و محرومیت آن ها از تحصیل ادامه یافته، تهدید و احضار کمیته های انظباطی و حراست ابعاد وسیعی پیدا کرده و صدها تن از دانشجویان دستگیر و روانه زندانها شده و در بیدادگاههای رژیم محاکمه و به زندانهای سنگین محکوم گشتهاند. با این وجود رژیم در تبدیل دانشگاههای کشور به گورستان سکوت شکست خورده است.
ما با تقدیم گرمترین درودهای خود به دانشجویان بیدار دل و روشن ضمیر، آنان را به تداوم مبارزه علیه استبداد در وسیع ترین صف دانشجویی فرا می خوانیم و از مبارزات آنها برای تامین آزادی و استقرار دمکراسی در کشور دفاع میکنیم.
ضرورت تشدید فعالیت نهادهای حقوق بشری و سیاسی اپوزیسیون در خارج کشور
فعالیت نهادهای مدافع حقوق بشر و تشکلهای سیاسی طی دو سال گذشته در پشتیبانی از جنبش سبز، در جلب حمایت افکار عمومی جهانیان نسبت به آن و راه انداختن کارزار گسترده در گستره جهان علیه سرکوبگریهای حکومت، یکی از درخشانترین نمایههای فعالیت دمکراتیک ایرانیان بوده است. ما اعضای کنگره که خود در زمره شرکتکنندگان و سازمانگران حرکاتی از ایندست بودهایم، به همه کوشندگان این تحرکات ملی در خارج از کشور درود میفرستیم و ارزش زحمات آنانرا پاس می داریم. سازمان ما، بر آمادگی خود بر گسترش همکاری در این زمینه تاکید میکند.
خیزش تودهای برای طرد دیکتاتورها در منطقه
خیزش تودهای برای پائین کشیدن دیکتاتورها، خاورمیانه و شمال افریقا را فرا گرفته است. مضمون اصلی این تغییر نه بیداری اسلامی چنانکه علی خامنهای مدعی است، بلکه گذر از استبداد به دمکراسی است. مردم در تونس و مصر دیکتاتورها را از قدرت پائین کشیدند تا آزادی و دمکراسی را در کشورشان حاکم کنند. مبارزه علیه دیکتاتورها در تونس و مصر محدود نمانده و به تعداد قابل توجهی از کشورهای عربی گسترش یافته است. تحولات در منطقه بر این نظر حاکمان که گویا توسعه بر دمکراسی تقدم دارد یا دمکراسی مناسب اعراب نیست و یا تنها آلترناتیو ممکن به جای آنها، اسلام بنیادگرا است، خط بطلان کشید و نشان داد که با حضور قدرتمند دو نیروی دگرگونساز یعنی جوانان و تکنولوژی، دیکتاتورها دیگر قادر نیستند مثل دهههای گذشته به سلطه سیاسی خود تداوم بخشند. نسل جوان در این کشورها همانند کشور ما پایه رژیمهای دیکتاتور را به لرزه درآورده و شبکههای اجتماعی انحصار خبررسانی را از چنگ دیکتاتورها بیرون کشیده و با برقراری ارتباطات گسترده بین کنشگران، فعالیت دستگاههای امنیتی را خنثی نمودهاند. چهره منطقه و به درجاتی چهره جهان با تحولات خاورمیانه در حال دگرگونی است. خاورمیانه به گذشته برنخواهد گشت و فضا برای دیکتاتورها روزبروز تنگ و تنگتر خواهد شد. خیزش مردم در کشورهای عربی از جنبش سبز متاثر بود و جنبش سبز نیز از برآمد ضددیکتاتوری در منطقه تاثیر پذیرفته است. برآمد جنبش سبز در روز ۲۵ بهمن سال گذشته، اقدام حکام ایران برای مصادره حرکت ضددیکتاتوری مردم منطقه به سود حکومت اسلامی را خنثی کرد و نشان داد که اکثریت مردم ایران همزبان و همراه با مردم منطقه علیه دیکتاتوری هستند.
|