متن سخنان دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران در کنگره ی آمریکا
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۷ خرداد ۱٣۹۰ -
۲٨ می ۲۰۱۱
اخبار روز: روز دوشنبه ۲ خردادماه، جلسه ای درباره ی مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ی ایران در یکی از سالن های کنگره ی آمریکا برگزار شد. آقای مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران از جمله سخنرانان این جلسه بود.
متن سخنان آقای هجری را به نقل از سایت شخصی وی در زیر می خوانید:
مهمانان محترم
خانمها و آقایان گرامی،
در ابتدا اجازه میخواهم از تمامی کسانی که فرصت برگزاری این نشست مهم را فراهم نمودند، تشکر و قدردانی نمایم.
نقض حقوق بشر در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی، به شیوه ی سازمانیافته ی دولتی، بر بنیانی ایدئولوژیک استقرار یافته و همچون تکلیفی شرعی اجرا میگردد. سنگسار، قطع اعضای بدن انسان، مجازاتهای تا حد اعدام برای دگراندیشان و بسیاری از مجازاتهای دیگر که بر کسی پوشیده نیست، بیش از سی سال است که در ایران به صورت روزانه انجام گرفته و تمامی جهانیان شاهد این وحشیگری بوده و شما نیز از آن مطلع هستید.
آنچه در این مجال قصد دارم با شما در میان بگذارم، ستم مضاعفی است که بر ملیتهای غیرفارس ایرانی روا داشته میشود که بیش از نیمی از جمعیت نزدیک به ٨۰ میلیون نفری ایران را تشکیل میدهند و عبارتند از ملیتهای ترک، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن.
کینه توزی و کشتار مردم، مبنای سیاست داخلی و خارجی این رژیم بوده و تا زمانی که چنین رژیمی بر ایران حاکم باشد، مردم ایران و منطقه، روی صلح و آرامش به خود نخواهند دید. بنابراین سرنگون ساختن این رژیم استبدادی و استقرار حکومتی دمکراتیک که حقوق ملیتهای ایران را تأمین نماید، تنها راه تضمین صلح و امنیت در ایران و منطقه است.
سیاست کلی ایران، از دوران استقرار سلطنت پهلوی تاکنون، با بی اعتنایی نسبت به ملیتها و ده ها دین و زبان گوناگون، بر ایجاد ایرانی تکملتی با یک زبان و یک دین واحد اصرار ورزیده است.
در نتیجه ی چنین سیاستی، به هر گونه حربه و فشاری برای حل تمامی ملیتها، ادیان و زبانها در خود متوسل گردیده و در این رابطه نه تنها زندگی و سرنوشت پیروان ادیان غیراسلامی از قبیل بهائی، یهودی، مسیحی و اهل حق تبدیل به یک تراژدی انسانی در ایران گردیده، بلکه وضعیت پیروان مذاهب اسلامی متفاوت از اسلام حکومتی، از قبیل دراویش گنابادی و اهل سنت نیز بهتر از وضعیت این غیرمسلمانان نیست.
این بخش از ساکنان ایران نه تنها به عنوان شهروند در نظر گرفته نمیشوند، بلکه همانند دشمن با آنان رفتار شده و کلیه ی همایش های آنان جهت برگزاری آیین های ملی، فرهنگی و حتی دینیشان تحت کنترل قهرآمیز رژیم قرار دارد.
کردها با جمعیتی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر، پس از فارسها و ترکها، از لحاظ جمعیت و سرزمین، رتبه ی سوم را به خود اختصاص داده اند. در خلال دوران زمامداری جمهوری اسلامی بیش از ده هزار تن از آنان کشته شده و هم اکنون نیز صدها تن از آنان در زندانهای رژیم محبوس میباشند که نزدیک به ۱۵ تن از آنان به اعدام محکوم شده اند.
حزب دمکرات کردستان ایران به عنوان قدیمیترین حزب کردستان ایران، ۶۶ سال است که علیه این نابرابری و بیعدالتی مبارزه مینماید. هدف حزب ما از این مبارزه، رهایی از همین ظلم و ستمی است که علیه ملتمان روا داشته میشود. برای تحقق چنین هدفی، ما خواستار ایرانی دمکراتیک و فدرال هستیم. در چنین موقعیتی است که ایران متعلق به تمامی ایرانیان خواهد شد. لیکن آنها در برابر چنین خواستی، فعالان ما را به اتهام تجزیه طلبی، حبس، شکنجه و اعدام نموده، احزاب کردستان را غیرقانونی اعلام نموده و به منظور اعمال مجازاتهای سنگینتر، ما را در زمره ی مزدوران بیگانه به شمار میآورند و حتی عقاید ما را محاربه با خدا و اسلام تلقی مینمایند.
این در حالیست که خود حکومت با قوانین غیردمکراتیک و واپسگرایانه اش، اغلب ساکنان ایران را تفکیک نموده و همچون دشمن با آنان رفتار مینماید، ما خواهان رفع این ظلمها و تبعیضات و برخورداری همگان از حقوق بشر هستیم.
این خواسته به طور کلی، خواست تمامی ملیتهایی است که پیش از این بدانها اشاره نمودم. به منظور تحقق چنین هدفی، در مجموع ۱۵ حزب و انجمن فرهنگی از تمامی این ملیتها به دور هم گرد آمده و تحت عنوان کنگره ی ملیتهای ایران فدرال حول برنامه ای مشترک برای ایجاد یک ایران دمکراتیک فدرال با یکدیگر همکاری مینمایند.
همچنین ظلم و پایمال نمودن حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران به گونه ای سازمان یافته و ایدئولوژیک اعمال میگردد، اجرای سیاست بین المللی رژیم نیز به همین گونه سازمان یافته و ایدئولوژیک است. سیاستهایی از قبیل مداخله در امور کشورهای منطقه ی خارومیانه، کمک به باندهای تروریستی، ایجاد اخلال و بی ثباتی در این کشورها و تلاش برای تشکیل حکومتهایی همانند خویش و نفوذ در این حکومتها به هر قیمت، به عنوان وظیفه ی دینی و قانونی این حکومت در نظر گرفته شده است. پرده برداشتن از سیاست خارجی واقعی رژیم، مستلزم تلاش و کوشش چندانی نیست. قانون اساسی این رژیم شفاف و واضح است. این قانون اساسی خواستار برپایی انقلاب در داخل و خارج از مرزهای ایران بوده و برقراری امت واحده ی اسلامی را در جهان تعقیب میکند که آن هم تحت کنترل و سلطه ی خود آنان باشد.
به نیروهای امنیتی و نظامی این رژیم، اختیار قانونی داده شده است تا به استقبال جهاد مقدس برای گسترش حاکمیت قانون الهی در جهان بشتابند.
این سیاست دگم بیانگر این اندیشه است که هر گونه تلاشی برای تغییر و تحول در ایران بدون تغییر این رژیم بیهوده است، زیرا تمامی عناصر این رژیم، سیاست داخلی و خارجیشان را بر اساس قانون اساسی رژیم تدوین میکنند.
اصرار حکومت برای پیشبرد غنی سازی اورانیوم با هدف دستیابی به سلاح اتمی در چهارچوب این سیاست کلی قرار میگیرد و برای رسیدن به این هدف، حاضر است هر نوع فشار بین المللی را حتی بیشتر از تمامی فشارهایی که بر آن اعمال میشود، تحمل نماید.
با در نظر گرفتن چنین سیاستی، جمهوری اسلامی هم اکنون بر این باور است و اعلام میدارد که تحولات چند ماه اخیر در کشورهای شمال آفریقا و منطقه ی خاورمیانه همچون مصر، لیبی، بحرین و دیگر کشورها ادامه ی انقلاب اسلامی است که در سال ۱۹۷۹ در ایران به وقوع پیوست.
از سویی رژیم میخواهد تنش و ناآرامی را در کشورهای مخالفش گسترش دهد و از دیگر سو نه تنها در مورد اعمال خشونت و سرکوب معترضان داخل سوریه سکوت نموده، بلکه اسناد و اخباری مستند در مورد دخالت ایران در سرکوب معترضان مسالمت جوی سوری وجود دارد و همچنین جامعه ی جهانی را متهم به تشویق اعتراضات در سوریه میکند.
بر جامعه ی بین المللی و به ویژه آمریکا لازم است از دخالت هر چه بیشتر تهران در امور کشورهای منطقه جلوگیری نمایند.
این دخالتها نه تنها به مانعی در برابر تحقق آزادی و دمکراسی در ایران تبدیل شده، بلکه در تمام منطقه انعکاس یافته است.
ایجاد محدودیت برای نیروهای سرکوبگری همچون سپاه پاسداران در رابطه با نقض حقوق بشر و آزادیهای مردم ایران، اقداماتی درخور و مناسب میباشند. ما تاکنون از چنین اقداماتی استقبال نموده و در آینده نیز آن را ادامه خواهیم داد.
نشانه هایی موجود است که سیاستگذاران آمریکا از وضعیت اقلیتهای ملی و مذهبی ایران مطلعند. سخنان مایکل پوزنر مشاور وزارت خارجه ی آمریکا در حضور کمیسیون سنای آمریکا نشانه ی این امر بود. همچنین وزارت امور خارجه ی آمریکا نگرانی خود را در مورد گزارشهای مربوط به احتمال خطر اعدام فعالان کرد ابراز داشته است.
آمریکا در برابر فشارهای بیش از حد علیه اقلیتهای ملی در ایران نباید ساکت و بی تفاوت باشد.
ما همچنین از اختصاص امکانات بیشتر برای ایجاد وسایل ارتباطی جدید که به شهروندان ایرانی و جامعه مدنی کمک نماید تا صدایشان بهتر شنیده شود، استقبال مینماییم. باید مردم ما یاری شوند و تشویق گردند تا خواستار آزادی بیشتر، شفافیت و حاکمیت قانون از حکومتشان گردند. این ابتکار عملها مانند قانون توسعه ی دمکراسی و حقوق بشر ایران ۲۰۱۱ با پیشقدم شدن سناتور مارک کیرک و چندین تن از اعضای سنا و مجلس نمایندگان از هر دو جناح جای تقدیر است.
ولی ما نباید از یاد ببریم که این ابتکار عمل و تخصیص امکانات بایستی بازتاب ساختار اجتماعی، زبانی و چند ملیتی و تکثر دینی در ایران باشد تا موثر واقع گردد. باید یادآور گردیم که فارسی، تنها زبان تکلم بخشی از جمعیت ایران است در نتیجه، در اختیار گذاشتن چنین ابزارهایی برای زبان های دیگر و مردم دیگر، مشوق و ضرورتی اساسی در راستای بنیان نهادن دمکراسی در ایران است.
در پایان میخواهم یک بار دیگر بر این نکته تأکید نمایم که تنها راه رهایی ایران از میان برداشتن این رژیم و استقرار حکومتی دمکراتیک است که با خواست و اراده ی مردم ایران انتخاب شده باشد.
ملتهای ایران نباید مورد بی توجهی قرار گیرند، جامعه ی بین المللی، همراه با آمریکا، این مسئولیت را بر عهده دارند که از جریانهای مترقی و دمکرات ایران برای تغییر رژیم در ایران حمایت کنند، قبل از آنکه زمان بیش از این بگذرد.
زمانی که این حکومت جدید تشکیل میگردد بایستی بازتاب جایگاه و موقعیت مناسب ملیت های ساکن ایران باشد در غیر این صورت هر تلاش و اقدامی با شکست مواجه خواهد گردید.
از حضور و توجه شما بسیار سپاسگزارم.
|